در این بخش به برخی ویژگیهای بومشناسانه (اکولوژیک[1]) و نیز ماجرای وضعیت ناگوار این درخت میپردازم تا بعد در فرصتی مناسب بتوانم به علل یگانگی و ارزش فرهنگی-تاریخی این درخت (و درختان سرو مشابه) بپردازم.
در فاصله جستوجوی منابع در مورد این درخت و سایر درختان استان یزد با راهنمایی دوستی برخوردم به کتابی به نام «درختان کهنسال یزد، یادواره هزارههای پیشین» ( س.علی احمد کروری و همکاران ۱۳۹۰). روی جلد چاپ زمستان ۸۹ دیده میشود ولی در شناسنامه کتاب سال انتشار آن ۱۳۹۰ آمده است. در صفحه ۵۹ این کتاب یک توضیح به انگلیسی هم نوشته شده است که شایان ویراستاری دوباره است. اما در صفحه ۵۸ این کتاب، نوشته نیمصفحهای دیده میشود که در اینجا کمی تکمیل یا تغییر یافته (توسط نگارنده[2]) این چنین است:
فرتور یک: نمایی از سرو کهنسال چم. (برگرفته از: سرو-کهنسال-چم commons.wikimedia.org/wiki/File:). زمان عکس ناآشکار.
«سرو چم در ۵ کیلومتری شمال [خاوری] تفت در محدوده چم در نزدیکی مبارکه در طول جغرافیایی ۵۴ درجه و ۱۳ درجه و ۲۰ ثانیه [خاوری] و عرض جغرافیایی ۳۱ درجه و ۴۵ دقیقه و ۷ ثانیه [شمالی] و ارتفاع ۱۳۷۰ متر از سطح دریا قرار دارد. بافت خاک منطقه رسی-شنی و قهوهای کمرنگ است. ارتفاع درخت ۱۸ متر، ارتفاع ناحیه تشکیل تاج درخت 2 متر، محیط یقه درخت ۵ متر، قطر تقریبی تاج 9 مترونیم است. درخت دارای یک پلاک [ثبتی] میراث فرهنگی است. این درخت تکپایه بوده و [در زمان بازدید] آلوده به شپشک آرد است. تشخیص تعداد انشعابات درخت دشوار است. اشخاص مسن محل اعتقاد دارند که حدود شصت سال پیش [دهه بیست یا سی خورشیدی] بسیاری از این انشعابات در هجوم ملخ از بین رفتهاند و یا بر اثر وزش باد بسیار شدید حدود پنجاه سال پیش خشک شدهاند. عمق آبهای [زیرزمینی] [در زمان بازدید] ۳۲ متر بوده که درخت با وجود بلندی ۱۸ متری خود به نظر میرسد که از آبهای سطحی استفاده میکند. درخت در حیاط آتشکده زرتشتیان [چم] قرار گرفته و در کنار تنه درخت [در زمان بازدید] جایگاهی برای روشن نمودن شمع ساخته شده است.» (علی احمد کروری و همکاران، 1390).
فرتور دو: نمایی از سرو چم و شمع خانه کنار آن که دیگر نیست (فرتور از کروری و همکاران ۱۹۹۰)
با توجه به شرحی که در این کتاب آمده است و نیز نوشتار پیشین (پاره یا بخش نخست در امرداد ۲۳ دی ۱۴۰۲) و سن حدود ششصد ساله این درخت بسیار ارزشمند است که بدانیم چگونه چنین درختهای کهن در برابر سختیهای طبیعی و انسانی پایدار ماندهاند. فعلاً که در سال های اخیر در گستره ویژه زندگی این درخت (معروف به حریم درخت) که بستگی به ارزش و کهنسالی هر درخت دارد فعالیتهای مشکوکی دیده شده است. یکی از این فعالیت که حدود سال ۱۳۹۴ متوجه آن شده بودم چنین بود که در یک خانه نزدیک به محوطه سرو چم که ته یک کوچه بنبست با درازای کم (شاید ده متر) بود کارهایی برای کندن چاه انجام میشد. این محل تا سرو چم چیزی در حدود سی متر یا کمتر فاصله داشت (تا حدی که یادم هست). وقتی که به در خانه قدیمی که ته این کوچه بنبست بود رفتم یک در چوبی قدیمی بود که از بالای آن بهراحتی داخل دیده میشد و دو کارگر مقنی مشغول حفر بودند. هر چه صدا زدم توجهی نکردند! من هم بعد از زیارت پیر سرو چم به یزد بازگشتم و موضوع را فراموش کردم. پس از دو سه ماه برخوردم به یک کوهنورد و غارنورد خبره در یزد که به من گفت دو سه تن از او خواسته بودند برای راهنمایی در حفر تونل از یک چاه به چم برود! او پس از قرار و مداری که گذاشتند و با رفتن به سر چاه و سپس درون چاه متوجه میشود که ده متری تونل به سمت ریشه سرو چم کنده شده بود و از آنجا که خطر ریزش داشته است ایشان از چاه بیرون آمده و به مقنیها هم میگوید که کندن این نقب یا تونل درست نیست و خطرناک است و دلیل آن را میپرسد که توضیحی به او نمیدهند. پس از این غارنورد هم محل را ترک میکند. با این که چنین موضوعاتی را خود ساکنان چم به احتمال زیاد آگاه بودهاند برای من این پرسش مطرح بود که آیا به راستی خود باشندگان چم از این رویداد پرسشبرانگیز خبر نداشته و واکنشی نشان نداده بودند؟
چنین بود که هنگامی که برای تدارک این نوشتار از یکی دو تن از اهالی گرامی چم در این رابطه پرسیدم یکی از این همکیشان گرامی توضیح دادند که: «مدت چند سالی است که این درخت سرو شادابی همیشگی را ندارد و روزبهروز خشکتر میشود. چندین سال پیش هم متاسفانه عدهای شروع به حفر چاه تا عمق چندین متر (؟) و زدن تونل به سمت زیر درخت کرده بودند برای یافتن گنج که این موضوع (کندن چاه و تونل) از خانههای هر دو سوی سرو چم بوده است یعنی هم از سمت جنوبی و هم از سمت شمالی تلاش کرده بودند! ولی آشکار نیست که گنج یا آثاری را یافته بودند یا خیر. هر چه بوده است بعد از آگاهیرسانی، صاحبان این خانهها آمده بودند و در جهت نگهداری این خانهها و نیز حفظ امنیت گسترهی سرو چم تلاشهایی کرده بودند.» (گفتههای دو تن از باشندگان چم، دی ماه ۱۴۰۲)
به این ترتیب با آن چه من سالهای پیش دیده بودم و صحبتهای آن دوست کوهنورد و سپس گفتههای دو همکیش گرامی باشنده چم متوجه میشویم که شوربختانه در وانفسای سودمداری، فقر و غارت و بیقانونی، تلاشهایی برای رسیدن به اطراف ریشه این درخت صورت پذیرفته است. در اینجا پرسشهایی حاصل میشود که:
یک. حریم حفاظت یا گستره نگهداری یا پاسداری این درخت کهنسال تا کجا و چه فاصلهای است و آیا از سوی سازمان میراث فرهنگی چنین حریمی برای اینگونه درختان کهنسال تعریف شده است یا خیر؟
دو. این گروههایی که برای کندن چاه و تونل به سمت ریشه درخت تلاش کردهاند که بودهاند و از کجا و به چه هدفی آمده بودهاند و تا چه حد به هدف خویش رسیدهاند؟
سه. آیا این کندوکاوها آسیبی به ناحیه ریشه درخت سرو رسانده است و اگر بلی تا چه حد
چهار. آیا هیچ بنیان یا مرجع امنیتی و حفاظتی مانند نیروهای انتظامی از سوی مردم چم یا انجمن زرتشتیان تفت و توابع دراینباره آگاه شدهاند و اگر بلی نتیجه چه بوده است؟
پنج. شوند بیماری و بدحالی درخت سپندینه و کهنسال سرو چم چیست؟
در آخرین پاره (بخش) این نوشتار نیز اگر عمری باشد به نکته چرایی ارزش و اهمیت اینگونه درختانی و بهویژه درخت سرو چم میپردازم.
سپاس: از همکیشان گرامی باشنده چم، کدبان بیژن رستمی و کدبانو مهوش شیرویا برای راهنماییهای دلسوزانهشان سپاسگزارم.
دکتر داریوش مهرشاهی
هموند بازنشسته گروه جغرافیای دانشگاه یزد
یکشنبه ۲۴ دی ماه ۱۴۰۲
سرچشمه
علی احمد کروری، سودابه؛ شیروانی، انوشیروان؛ خوشنویس، مصطفی؛ متینی زاده، محمد؛ ایمانی، گرجی؛ شبستانی، شهیده؛ ولی پور کهرود، حسین: درختان کهنسال یزد. انتشارات نیاک، چاپ نخست، ۱۳۹۰.
[1] اکولوژی (ecology) یا بومشناسی به مطالعه همه ارگانیزم های زنده و روابط متقابل این ارگانیزم ها با هم و با محیط پیرامون آنها گفته میشود (اکولوژی تالیف محمد رضا اردکانی. دانشگاه تهران، چاپ ؟، ۱۳۹۹، 340ص.)
[2] موارد تصحیح یا تکمیل شده توسط علامت قلاب یا افزوده نما [ ] نشان داده شده است مانند وقتی که واژه شرقی در اصل متن به [خاوری ] تبدیل شده یا موردی برای توضیح افزوده شده است.