لوگو امرداد
کوروش متین در نشست روز ملی موسیقی ایران:

ایرانی‌ها نخستین ارکسترال جهان را شکل دادند

نشست روز ملی موسیقی ایران (روز آواها و نواهای ایرانی)، همراه با گشایش نمایشگاه «سازهای ایرانی در مجموعه آثار استاد جهانگیر ارجمند» با سخنرانی کارشناسان و باشندگی شماری از دوست‌داران موسیقی ایرانی در باغ‌موزه‌ی نگارستان برگزار شد.

علیرضا پورامید کارشناس و گرداننده‌ی این نشست در آغاز با اشاره به اینکه ما اهالی موسیقی خیلی خوشحالیم که روزی را به عنوان روز نواها و آواها تعیین کرده‌اند گفت: «در دهه‌ی هشتاد مسوولیتی در پژوهشگاه موسیقی داشتم. در آن زمان، این روز را پیشنهاد دادیم، اما با مقاومت بسیار سختی روبه‌رو شدیم؛ حتا به ما گفتند که می‌خواهید با این کار جلو همین یک ذره اجرایی را هم که هست، بگیرید؟! اما چقدر خوب که بعدها این روز را تصویب کردند».
وی در سخنانش از کِندی و فارابی، صفی‌الدین ارموی و حسام‌الدین حسن ارموی چلبی،  چند تَن که از بزرگان موسیقی ایران، یاد کرد.

فرهنگ ایران، فرهنگ آواها و نغمه‌هاست
دکتر مجید منتظر‌ظهوری، رییس اداره امور موزه‌ها و فضاهای فرهنگی  معاونت و اجتماعی دانشگاه تهران، در آغاز سخنانش با سپاسگزاری از استادان باشنده در این نشست، گفت: «من نمی‌خواهم درباره‌ی موسیقی سخن بگویم، چون به‌‌گفته‌ی دکتر شفیعی‌کدکنی: “نه در حدم نه برحقم”. تنها اشاره کنم که فرهنگ ایرانی، فرهنگ آواها و نغمه‌هاست. چه کشاورزان و چه دست‌ورزان و چه مردم عادی، زبان این نغمه‌ها را در کشتزارها و بازارها سر داده‌اند، و چه باربدها و نکیسا‌ها در دربارها می‌نواختند. فرهنگ ایرانی آمیخته با شعر و موسیقی است. کمتر فرهنگی در خاورمیانه می‌توانیم نام ببریم که مانند ما همبستگی و آمیختگی‌ای این‌چنین با موسیقی داشته باشند. درست است که وزن و ریتم را شاید از موسیقی عربی گرفته باشیم و وارد شعر کردیم ولی پیش از آن وزن عمومی شعر و نغمه‌های خود را داشتیم و این چیزی است که ما به جهان هدیه دادیم».
منتظرظهوری سپس افزود: «شواهد باستان‌شناسی موسیقی ما نیز بسیار است. ما از هزاره‌ی چهارم پیش از میلاد یافته‌های باستان‌شناسی درباره‌ی موسیقی در ایران داریم تا دوره‌ی ایلامی‌ها که به‌گونه‌ی بسیار گسترده‌ای بوده و نقش‌هایی داریم از سازهای موسیقی و چه رساله‌های مفصلی که در دوران اسلامی بزرگان ما درباره‌ی موسیقی نوشته‌اند. حتا برخی از نغمه‌های ما به آندلس راه پیدا کرد».
وی در پایان گفت: «امیدواریم از این‌دست نشست‌ها که بوی تمدن و فرهنگ و همگرایی می‌دهند، در همه‌ی سرزمین‌مان باشد تا کدورت‌ها و سیاهی‌ها را با نغمه‌های موسیقی دور کنیم!».

موسیقی زبان گویایی دارد
دکتر حامد مظاهریان، رییس دانشکدگان هنرهای زیبای دانشگاه تهران، از سخنرانان نشست بود. او گفت: «من دستی در موسیقی ندارم اما شنونده‌ی خوبی هستم! خویشکاری دانشگاه تهران است که بزرگداشت‌هایی را برای هنرهایی که مهجور مانده‌اند، برگزار و پشتیبانی کند».
او سپس گفت: «ما روزها را به‌سبب‌هایی نامگذاری می‌کنیم. یکی اینکه می‌بینیم گروه‌هایی در جامعه دیده نمی‌شوند. در مقیاس جهانی هم همین‌گونه است. به روزها نگاه کنید: وقتی می‌گوییم روز زن، توجه به زنان می‌دهیم تا نیمی از جامعه دیده شوند؛ یا روز پرستار و کارگر می‌گوییم تا نقش آن‌ها را بدانیم و ارج بگذاریم. اما روز پزشک یا روز مرد، درباره‌ی گروه‌هایی نیست که از گروه محرومی حرف بزنیم».
سپس افزود: «خیلی خوب است که روزی را به نام روز موسیقی داریم. برای من که معمار هستم، اهمیت موسیقی در آن است که یک زبان بین‌المللی است. این مهم است که با چند نُت ساده کلی از مفاهیم را منتقل کنیم و بر جان انسان‌ها اثر بگذاریم. همه‌ی انسان‌ها می‌توانند درد مشترک داشته باشند».
به سخن مظاهریان معماری زبان الکنی در انتقال مفاهیم دارد، چون درگیر جاذبه‌ی زمین است و در بیان مفاهیم زبانش گنگ است. اما موسیقی می‌تواند به راحتی و سرعت مفاهیم را انتقال بدهد. ما می‌گوییم معماری، موسیقی منجمد شده است. اگر عناصر تشکیل‌دهنده‌ی موسیقی، صدا و ریتم است برای معماران فُرم و ریتم است. اما در معماری انگار یک عکس می‌گیریم و باقی می‌ماند.
مظاهریان در پایان گفت: «دانشگاه تهران تلویزیونی دارد که تنها تلویزیونی است که سازهای موسیقی را نشان می‌دهد! و این نیز برای ما مهم است. وی همچنین افزود: در میان واژگانی که در موسیقی به‌کار می‌رود، “خنیاگری” را بیش‌تر دوست دارم و انگار با روح ما سازگارتر است».

امروز در یک بی‌هویتی شهری به‌سر می‌بریم
دکتر طیبه عزت‌اللهی‌نژاد، مدیر گروه هنرهای سنتی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، سخنرانی خود را با عنوان «موسیقی و تمایز قومی» انجام داد. او در آغاز سخنانش با اشاره به سخن یکی از بزرگان فرهنگ ایران گفت: «ابوسعید ابی‌الخیر، عارف ایرانی می‌گوید: حکایت‌نویس نباش، چنان باش که حکایت تو را بگویند. به‌راستی که در فرهنگ ایرانی بزرگانی داریم که همیشه داستان زندگی ایرانیان را در یاد داشته‌اند و امیدواریم بتوانیم راه آنان را ادامه بدهیم».
او سپس افزود: « من مدرس انسان‌شناسی هنر هستم و جای خالی این‌گونه پژوهش‌ها را در ایران، می‌بینم؛ به‌ویژه در عرصه‌ی موسیقی. ایرانیان جهان موازی بسیار داشته‌اند. تجربه‌ی زیستی‌ای داشتند که سبب می‌شد همواره جهان موازی بسازند».

عزت‌اللهی‌نژاد افزود: «جایی از واژگان مرسوم استفاده می‌کنند، جایی هم که نتوان چنین کرد با ساز و ادبیات بهره می‌‌برند. شعر، تغییر ساختار طبیعی روزانه است. موسیقی نیز انتقال تجربه‌ها از راه صدا است. در ترکمن‌صحرا از بخشی‌های آن دیار پرسیدم که چهچه‌ای که در آواز می‌زنند، چه معنایی دارد؟ پاسخ شنیدم که: در میان ما ترکمان‌ها، یادآور رنج و سختی‌ای است که در طول تاریخ کشیده‌ایم و فقط ما آن را می‌فهمیم».
وی سپس گفت: «ما به سوژه از چهار بُعد نگاه می‌کنیم: معناشناسی، زیبایی‌شناسی، کارکرد و حس. جای مطالعات میان‌رشته‌ای در این میان خالی است. زیبایی موسیقی از منظر جامعه‌ی آفرینشگر (:خالق) باید مورد توجه قرار بگیرد و این که قوم‌ها چگونه از موسیقی برای تمایز خودشان بهره می‌برند و حس شنیدار از سوی خردمندان آن قوم تقویت می‌شود و حس همبستگی میان قوم را شکل می‌دهد».
به سخن او، در پیوند با موسیقی ما یک تربیت و حافظه‌ی تاریخی داریم. این، جهان‌شمول نیست که بتوانیم از همه‌ی موسیقی جهان خوش‌مان بیاید. حس ما درباره‌ی موسیقی از کودکی شکل می‌گیرد. در ایران، در یک فاصله‌ی زمانی کوتاه وارد منطقه‌ای می‌شوید که چه از دید زبانی و چه پوشش و چه از دید حافظه‌ی تاریخی با دیگران متفاوت است. این تمایز، در عین وحدت تاریخی، سبب تمایز در بهره‌گیری از موسیقی شده است.
او سپس گفت: «معماران خنیاگران پویای شهر هستند. امروز موسیقیِ معماری شهرهای ما دچار اختلال شده است. روح ما را نه‌تنها صیقل نمی‌دهد بلکه آزار هم می‌رساند؛ نه‌تنها پیوند تاریخی ندارد بلکه سبب گسست تاریخی هم می‌شود. امروز در یک بی‌هویتی شهری به‌سر می‌بریم. این خویشکاری معماران است که نت‌شان را با موسیقی تاریخی ما هماهنگ کنند. جای خالی تدبیر و حکمت فرهنگ ما، همین است».
عزت‌اللهی‌نژاد در پایان گفت: «بسیار مهم است که موسیقی صدای فرهنگ ما باشد. موسیقی، ایستا نیست و در هر دورانی رنگ همان دوران می‌گیرد. در هر دوره‌ای نیز ما موسیقی مردمی و موسیقی حکمرانی داریم. اکنون، توجه بیش‌تر به موسیقی حکمرانی است. باید در حوزه موسیقی، صداهای پنهان و لایه‌های گمشده، توجه شود. امیدوارم مطالعات میان‌رشته‌ای در دانشگاه‌های ما پُررنگ بشود. باید دو بال پرواز حکمت و خِرد تاریخی را در نظر بگیریم تا همانند پیشینیان‌مان نه تنها پرواز کنیم بلکه بر قله‌ی فخر تاریخی قرار بگیریم».

صفی‌الدین ارموی بزرگترین شخصیت موسیقی جهان است
دکتر ایرج نعیمایی، استاد دانشگاه و رییس پیشین انجمن موسیقی ایران، دیگر سخنران این نشست بود. او درباره‌ی شخصیت علمی و هنری صفی‌الدین ارموی، موسیقی‌دان بزرگ ایرانی در سده‌ هفتم، سخن گفت. ‌او در آغاز اشاره کرد: «از سده‌ی نیمه‌ی سوم تا سده‌ی دهم مهی، تمام شخصیت‌های علمی و تاریخی ایران، چنان توانا بوده‌اند و کارهای بزرگ انجام داده‌اند که بعید می‌دانیم که با شرایط اکنون جهان، انسان به چنان مرحله‌ای از تکامل شخص دست پیدا کند».
او سپس افزود: «اگر صفی‌الدین ارموی را از سلسله‌ی تاریخی به‌فرض حذف کنیم، بی‌گمان سیر تحول تاریخ در موسیقی و خوشنویسی قطع می‌شد. به دلیل این که صفی‌الدین تنها کسی است که از تمام اندیشه‌های پیش از خود در حوزه‌ی موسیقی، آگاه بوده است».
به سخن نعیمایی، صفی‌الدین آنچه در موسیقیِ گذشته و زمان خودش بوده، گردآوری کرد و پس از او بود که کسانی مانند عبدالقادر مراغی و قطب‌الدین شیرازی کار را تکمیل کردند و در بخش‌هایی از علوم چنان قدرتی به‌خرج دادند که دیگر کم‌وبیش جایی برای دیگران نگذاشته‌اند! برای نمونه آنچه به گوش انسان در قالب موسیقی شنیده می‌شود، صفی‌الدین آن را جدول کرده است. او بیش از هفتاد گونه‌ی آن را برشمرده است».
این موسیقی‌دان افزود: «پس از او قطب‌الدین شیرازی که شاگرد صفی‌الدین بوده و از شگفتی‌های روزگار در همه‌ی علوم بوده است، کار را ادامه داد. او در سن هجده‌سالگی این کار را کرد. او آنچه را انسان می‌تواند بشنود به 132 دور رسانده است و پس از آن هیچ‌کس نتوانست یک حرف با آنچه این دو تن تعریف کرده‌اند بیفزاید».
نعیمایی در ادامه افزود: «صفی‌الدین ارموی توانسته است عقاید فارابی را تدوین کند. به‌گمان من صفی‌الدین بزرگترین شخصیت موسیقی جهان است، به لحاظ نقش او در رشد و تکامل موسیقی جهان. هنوز عنوان‌هایی که او در موسیقی مقامی به‌کار برده، در سراسر جهان مبتنی بر آن همان اصولی است که صفی‌الدین منسجم کرده و توانسته همه‌ی تجربه‌های گذشته را به شکل بسیار فنی در کتاب‌هایش منتقل کند. دیگرانی که پس از او آمده‌اند تنها توانسته‌اند شرحی بر کتاب‌هایش بنویسند».
وی سپس به سویه‌ی دیگری از شخصیت هنری صفی‌الدین ارموی اشاره کرد و افزود: «صفی‌الدین نه‌تنها در موسیقی، بلکه در خوشنویسی هم نقش داشته و آوازه‌ی او در زمان خودش، بسیار بوده است. اما در پایان زندگی گوشه‌نشین بود و با سختی زندگی کرد. در چیرگی او به خوشنویسی همین بس که یاقوت مستعصمی مشهورترین خوشنویس جهان را صفی‌الدین تربیت کرد و نیز احمدبن‌سهروردی را. این دو تَن، منشاء همه‌ی خوشنویسان سده‌های نهم و دهم بودند و گسترش خوشنویسی ایرانی، مدیون آن‌ها است. این نشانگر آن است که نقش صفی‌الدین در خوشنویسی کمتر از موسیقی نیست».
نعیمایی در پایان سخنانش گفت: «درباره‌ی صفی‌الدین اگر بخواهم به‌تمامی سخن بگویم، حرف‌ها بسیاری است؛ مانند نجات‌دادن بسیاری از هنرمندان از چنگ کشتار هولاکوخان مغول. او با هنرمندی خودش کارهای بزرگی کرد و به آنان گفت توانایی من در موسیقی چنان است که می‌توانم با نواختن ساز شما را به خواب ببرم! صفی‌الدین این کار را کرد! نکته‌های دیگری هست و پیشنهاد می‌کنم کتاب‌هایی را که در این باره نوشته شده است، بخوانید تا او را بهتر بشناسید».

موسیقی فارغ‌التحصیلی ندارد
میلاد کیایی، استاد دانشگاه، نوازنده‌ی پیشکسوت سنتور و آهنگساز، در آغاز سخنانش گفت: «برای آن که تقدسی به موسیقی داده شود، سخنم را با یک بیت شعر آغاز می‌کنم: مقام موسیقی آنگه عیان شد/ که یک پیغامبر آوازه‌خوان شد؛ که اشاره است به داوود پیامبر».
وی سپس با طرح پرسشی افزود: «چرا موسیقی هنرِ نخست شناخته شده در حالی‌که ما هنرهای بسیاری داریم؟ در دوره‌ی رنسانس بود که با بخش‌بندی‌ هنرها، موسیقی را در جایگاه نخست جای دادند. در این باره باید اندیشید. دیگر این که چرا نام سنتور، سنتور شد؟ این هم شنیدن دارد که در جایی دیگر باید درباره‌ی آن سخن گفت».
کیایی گفت: با آنکه من نوازنده‌ی سنتورهستم ولی بر این باورم که تار سلطان سازهای ایرانی است.
این استاد دانشگاه در ادامه‌ی سخنانش افزود: «درباره‌ی سنتور، تا این لحظه هنوز پیدا نیست که این ساز باید چند خرک داشته باشد؟ چون حبیب سماعی که یکی از سلاطین سنتور بود و اکنون هفتادسالی هست که از میان ما رفته‌اند، سنتور ایشان 10 خرک بود و سنتورهای پیشینیان یازده-‌دوازده خرک داشت از این‌رو روشن نیست که این ساز باید چند خرک داشته باشد. در دوره‌ی قاجار دگرگونی‌هایی در این ساز پدید آمد. این را باید دانست که در دوره‌ی قاجار سیم‌های سنتور فلزی نبوده، زه بوده؛ کلیدها هم چوبی بوده است. به هر حال من باور دارم که سنتور هشت خرک بیش‌تر نیاز ندارد».
وی سپس به بازگویی خاطره‌ای پرداخت و گفت: «یادم هست خدمت استاد ابوالحسن صبا رفتیم. استاد صبا داشت برای شاگردانش تعریف می‌کرد که باید روشن کنیم که سنتور چند خرک داشته باشد؟ این مرد بزرگ خیلی تحول ایجاد کرد. ایشان فرمودند که از استادمان روح‌الله خالقی و پرسیدیم که سنتور باید چند خرک داشته باشد؟ استاد خالقی گفتند که پنج خط حامل داریم، پیشنهاد می‌کنم همین پنج خط، شمار سیم‌های سنتور باشد. اما این دیدگاه استاد خالقی نیاز به بازنگری دارد و متناسب با تجربه‌ی امروز باشد».
میلاد کیانی در پایان سخنانش گفت: «خود من پس از هفتادسال نوازدگی هنوز در آغاز راهم. موسیقی کائناتی است که پایان ندارد. می‌توانیم بگوییم راهی را پیموده‌ایم، نه اینکه به پایان رسانده باشیم. موسیقی فارغ‌‌التحصیلی ندارد. چیز دیگری که این روزها روحم را خدشه‌دار می‌کند، مغازه‌ها و فروشگاه‌ها و آموزشگاه‌ها و نمایشگاه‌های موسیقی است که برخی از آن‌ها تاکید می‌کنم برخی از آن‌ها، دکان باز کرده‌اند. ما تنها معلم موسیقی نیستیم، معلم اخلاق و فرهنگ هم باید باشیم. از گذشته هم گفته شده: فرهنگ‌وادب. ما باید الگو باشیم، چه در رفتار و چه در کردار. به هر روی مساله‌ی فرهنگ بسیار مهم است».

ایرانی‌ها نخستین ارکسترال جهان را شکل دادند
کوروش متین، استاد دانشکده‌ی هنرهای زیبا و آهنگساز، در آغاز سخنانش، از این‌که او را با برنام (:لقب) «استاد» نامیده بودند، با فروتنی گفت: «نخست باید نکته‌ای را تصحیح کنم و آن واژه‌ی “استاد” است. ما در مکاتب هنری ایران از قدیم دارای یک ترمینولوژی یا تعبیر تاریخی مشخصی بوده‌ایم. به اشتباه، اما با مِهر بسیار، واژه‌ی استاد را درباره‌ی من به‌کار بردند. در این‌جا از همه عذرخواهی می‌کنم. من استاد نیستم و کسانی دیگری در این جمع هستند که شایسته و بایسته‌ی نام استاد هستند».
او سپس افزود: «قرار بود درباره‌ی موسیقی جمعی سخن بگویم. من واژه‌ی جمع را از دید ذهنی در معرفت و حکمت ایرانی که در اندیشه‌های عرفا و حکمای ایران استفاده می‌شود، به این سبب استفاده کردم چون موسیقی گروهی یا ارکسترال در داخل خودش یک وحدت ضدین دارد؛ یعنی ملودی‌ها و سازه‌هایی هستند که محتوای متضاد به قصد ساخت معنایی یگانه، دارند».
متین درباره‌ی بایستگی پرداختن به موسیقی جمعی یا ارکسترال در ایران، گفت: «جوانان فارغ‌التحصیل بسیاری که در موسیقی کشور هست. اما شوربختانه در موقعیتی قرار گرفته‌ایم که همگرایی‌ها کمتر است و مقدار کمی از مردم از آکادمی‌های هنری، به‌ویژه موسیقی، خبر دارند و این تصور وجود دارد که در دانشگاه‌های کشور مدارک نامعتبر و تقلبی داده می‌شود. نه؛ این‌گونه نیست و من گواهی می‌کنم با این شرایطی که در نسل جوان موسیقی ایران می‌بینم، کشور ما تا چهل‌پنجاه سال آینده، بزرگترین کشور در منطقه، در رشته‌ی نوازندگی خواهد بود».
این سخنران در ادامه گفت:«در رشته‌ی آهنگسازی هم همین‌گونه است و بسیاری از دانشجویان ما هنگامی که به مراکزی مانند رویال‌کالج آمستردام یا آکادمی‌های وین می‌روند، آن‌ها را می‌پذیرند. به هر روی، سطح آموزش موسیقی در ایران پایین نیست، اما کارکرد اجتماعی این هنر، به سبب آنکه در عرصه‌ی زندگی روزمره و شهر ما وجود ندارد، شناخته‌شده نیست. می‌توانیم بگوییم که صدای شهر ما، صدای نامطلوبی است و از آن صداهای خوب موسیقی که زیرپوستی وجود دارد، چیزی به گوش نمی‌رسد».
متین سپس به بازگویی سخنی از حسین علیزاده پرداخت و گفت: «جشنواره‌ای به نام “جوان” داشتیم. استاد علیزاده می‌گفتند: 2500 اثر از شهرهای ایران برای داوری آمده است. ما می‌خواهیم 10 اثر را برگزینیم، اما از بس این آثار خوب هستند که انتخاب‌کردن بسیار دشوار است. این‌ها خیلی ارزشمند است. فکر می‌کنم جامعه‌ی ایرانی بهتر است به کورسوی امیدی که می‌‌توانیم ببینیم، بپردازد و امیدوارم مسوولان کشور از این سرمایه‌ی ملی  که در نسل جوان کشور وجود دارد، استفاده بکنند. چرا که برخی از آن جوانان حتا از استادان خود هم جلوتر هستند. اگر قرار باشد هنر در یک زمانی متوقف بشود و به نسل‌های آینده سپرده نشود، باید در ارزش آن تردید کرد».
این سخنران در ادامه افزود: «در موسیقی ایران بحثی وجود دارد و می‌گویند که موسیقی ما متکی به تک‌نوازی و بداهه‌نوازی است و موسیقی جمعی آن که نیاز جامعه‌ی ایران است، کم‌رنگ است. بخشی از آن هم این است که تئوریسین‌های ما این مفهوم را همیشه تکرار می‌کنند که موسیقی ما متکی به یک صدا و یک نوازنده است. اما موسیقی هم مانند هر هنر دیگری نیاز به پشتیبانی‌های دولتی دارد».
این استاد دانشگاه ردباره‌ی پیشینه‌ی موسیقی ایران گفت: «با اسنادی که از 3800 سال پیش از میلاد در لوح چغامیش هست، می‌دانیم که ایرانی‌ها نخستین ارکسترهای جهان را شکل داده‌اند و آن‌ چیزی که در جلو یک رهبر ارکستر امروزه قرار دارد، همان است که در آن لوح می‌بینیم. در آن سند تاریخی، نوازنده‌ای در حال نواختن چنگ است، یعنی گروه سازه‌های زهی آرشه‌ای و مضرابی. نوازنده‌ی دیگری در شاخ جانوری می‌دمد و ساز بادی را شکل می‌دهد. نوازنده‌ی دیگر سازهای کوبی را می‌نوازد که هنوز هم در ارکسترهای بزرگ وجود دارد. این سیر تاریخی ادامه پیدا می‌کند. از دوره‌ی ایلخانیان تا دوره‌ی قاجار، می‌بینیم که در نگارگری‌ها و مینیاتورها، کم‌وبیش پنج ساز ملودیک و یک ساز کوبه‌ای هست. پس از دوره‌ی قاجار با رویدادهایی که در تاریخ موسیقی ایران می‌افتد و زحمت‌هایی که کلنل وزیری در راه‌اندازی هنرستان‌های موسیقی، می‌کِشد، زبان موسیقی ما را به سمت موسیقی جهانی می‌برد، تا این که رسیده‌ایم به دهه‌های گذشته».
وی سپس افزود: «در همین دو دهه‌ی گذشته هم در ارکستر سازهای ملی ایران که زحمت‌های پیش از آن را استاد دهلوی کشیدند، ارزش بسیاری می‌بینیم و استادان موسیقی به بایستگی ارکستر سازهای ملی، پافشاری کرده‌اند. ما در کشوری هستیم که با پیشینه‌ی تاریخی‌ای که داریم، باید از همه‌ی فرهنگ‌ها جلوتر بودیم».
کوروش متین در پایان گفت: «خیلی متاسف می‌شوم زمانی که ارکستری را از ایران به روسیه می‌فرستند (ارکستری که می‌تواند سفیر فرهنگی یک کشور باشد) در محل زیست و زندگی چایکوفسکی، قطعه‌ای از چایکوفسکی اجرا می‌کنند و روس‌ها می‌نشینند و به ارکستر ما می‌خندند! آن وقت هیچ جریانی برای پشتیانی از ارکستر سازهای ملی ایران وجود ندارد؛ و این تاسف‌بار است».

نشست روز ملی موسیقی ایران (روز آواها و نواهای ایرانی)، چهارشنبه، 4 بهمن‌ماه 1402 در تالار روح‌الامینی باغ‌موزه‌ی نگارستان برگزار شد.

0 9 1 30

دکتر طیبه عزت‌اللهی‌نژاد، مدیر گروه هنرهای سنتی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری

2 40 3 29

میلاد کیایی، استاد دانشگاه، نوازنده‌ی پیشکسوت سنتور و آهنگساز

4 27

5 26

6 28

دکتر حامد مظاهریان، رییس دانشکدگان هنرهای زیبای دانشگاه تهران7 25 8 22

دکتر ایرج نعیمایی، استاد دانشگاه و رییس پیشین انجمن موسیقی ایران

9 20 10 23 11 23 12 20 13 17 14 16

علیرضا پورامید کارشناس هنری و گرداننده‌ی نشست

15 14

دکتر مجید منتظر‌ظهوری، رییس اداره امور موزه‌ها و فضاهای فرهنگی  معاونت و اجتماعی دانشگاه تهران

16 13 17 12 18 15 19 14 20 13

آیین گشایش نمایشگاه «سازهای ایرانی در مجموعه آثار استاد جهانگیر ارجمند»

21 13 24 13 25 14 26 13 27 12 28 13

فرتور رسیده است.
6744

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-12