صنایع دستی ما پشتوانهای از فن و دانشهای بومی دارند که بهگونهای شنیداری (:شفاهی) و سینهبهسینه از نسلی به نسل دیگر رسیدهاند. «مَلهبافی» نمونهای از چنین دانش مردمیای است که در شهرستان خوسف پیشینهای بسیار دارد و پس از چند دهه فراموشی، اکنون به کوشش دلبستگان به صنایع دستی، جانی تازه گرفته است.
خوسف از شهرستانهای استان خراسان جنوبی است. مردم آن دیار، باوری سپندگونه به صنعت دستی مَلهبافی دارند و آن را خوشیُمن و روزیآور میدانند. این اندازه از باورمندی و دلبستگی، سبب شده است که بسیاری شهرستان خوسف را «شهر ملهبافی» بنامند.
خوسفیها به خاک و رسوبهای تهنشینشده، «مَل» میگویند. از آنرو که پنبهی بهکار رفته در مَلهبافی به رنگ خاک است، این صنعت را مَلهبافی نامگذاری کردهاند. همین نامنهادن، نشانهی دیگری از پیوند صنایع دستی ایران با طبیعت و زیستبوم گسترهی است که در آنجا رواج دارد. از سوی دیگر، در کتابهای پیشینیان که دربارهی خوسف نوشتههایی دارند، از صنعت دستی مَلهبافی این پهنه یاد شده است. شاید دیرینهترین سند دربارهی ملهبافی خوسف را در سدهی نهم مهی (600 سال پیش) بتوان یافت که خود حکایت از ریشهدار بودن ملهبافی در آن بخش از سرزمین ما دارد.
پنبههای کِشتشده در خوسف، ویژگی یگانهای دارند که کموبیش آنها را از دیگر گیاهان پنبهای که سفید هستند، جدا میسازد. افسوس که خشکسالیها و واردات بیرویهی پنبههای دیگر کشورها و کمتوجهی به صنایع دستی، ملهبافی خوسف را تا آستانهی فراموشی بُرد. حتا بذر این گیاه بومی نیز رو به فرسایش و نابودی گذاشت (گزارش ایرنا؛ آبان 1402). اما دلسوزانی بودند که سدی در برابر از یادرفتگی ملهبافی کشیدند و آستین کوشش برای زندهسازی آن را بالا زدند. اکنون ملهبافی به یادهای کهنسالان خوسفی بازگشته است و برخی از جوانان نیز پیگیر آموختن فن بافت مَله هستند.
اشاره کردیم که خوسفیها باور به سپندینگی این صنعت دستی خود دارند. آنها آبی را که از پنبهزار مَله میگذرد چنان بارده میدانند که میگویند به محصولات دیگر نیز برکت و روزی میدهد. از اینرو از یاد نمیبردند که در جهیزیهی دختران خود، تولیدات مله را جای بدهند و آنان را به خانهی بخت بفرستند.
نکتهی درخور نگرش آن است که ملهبافان خوسفی از هیچ رنگ مصنوعیای استفاده نمیکنند و چنین کاری را در بافت ملهی سپند، روا نمیدانند. آنها جامه، چادر، پرده، گردنپیچ و دیگر تولیدات ملهای را با همان پنبهی قهوهای رنگ عرضه میکنند. با این همه، روش کاشت و برداشت و بافت مله جدایی (تفاوتی) با پنبهی سفید ندارد و هر دو یکسان است. حلاجی مله نیز با ابزاری است که به آن چوبالش میگویند.
به هر روی، پنبههای شهرستان خوسف به سببهای گوناگون (مانند خوشرنگی و نرمگونهای) از دیگر پنبههای گسترههای ایران، دلپسندتر است. برای زندهسازی این صنعت دستی نیز سالخوردگان خوسفی به یاری جوانان آمدند و آنچه را که در گنجینهی ذهن و یادهای خود داشتند، به آنان سپردند و در این کار پیشگام بودند. به دنبال چنین کوششی بود که نخستین خانهی ملهبافی در استان خراسان جنوبی، در شهرستان خوسف شکل گرفت و روشهای نو و بازارپسندی نیز که از ذوق و توان آفرینشگری جوانان ریشه میگرفت، به کار و هنر دستی پیشینیان افزوده شد تا ملهبافی همچنان پایدار بماند.
بیگمان استادان صنایع دستی ما نیاز به پشتیبانی و یاریهای بسیار دارند تا توان بیابند که غبار فراموشی را از روی هنر نیاکانی خود کنار بزنند و احیاگر هنر زیبای دستی خود باشند.
*یارینامه: گزارش خبرگزاریهای ایرنا؛ مهر؛ میراث آریا.
با دیگر صنایع دستی در خطر فراموشی ایران در نشانی زیر آشنا شوید: