بنیاد فردوسی (شاخهی توس) را زندهیاد دکتر محمدحسین توسیوند، بنیاد گذاشت. دکتر توسیوند با آنکه پزشک بود و در این کار از برجستگان شناخته میشد، دلبستگی بسیاری به شاهنامه و فرهنگ میهنش داشت. پیافکنی بنیاد فردوسی، خود گواه کوششهای بسیار او برای شناساندن حماسهی ملی ایران است.
شادروان توسیوند در در شامگاه 25 اردیبهشتماه 1393 خورشیدی، همزمان با روز ملی بزرگداشت فردوسی بزرگ، درگذشت و در روستای پاژ- زادگاهش- به خاک سپرده شد.
آرمانهای فرهنگی بنیاد فردوسی (شاخهی توس)
بنیاد فردوسی در تارنمای وابسته به آن، خود را سازمانی فرهنگی، غیر انتفاعی و غیر سیاسی و مردمی برشمرده که آرمانش چنین بازگو شده است:
– نگاهبانی از آیینها و آداب پسندیدهی ایرانی؛ بهویژه گفتار، کردار و اندیشهی نیک و درست؛
– ساماندهی گروههای علمی، پژوهشی، فرهنگی، هنری و ادبی؛ و نیز تشکیل کارگروههای تخصصی و آموزش نیروهای علاقهمند و جوان در جهت توانمندسازی بنیاد فردوسی؛
– بهرهجویی از تخصص نخبگان و استادان توانا در راستای رسیدن به آرمانها (اهداف) بنیاد؛
– پشتیبانی از سالمسازی زیستبوم و ایجاد بوستانسراهای فردوسی و احیای زادگاه حکیم توس- فردوسی (روستای پاژ)؛
– خدمت در راه گسترش فرهنگ و ادب ایران؛
– رایزنی برای دریافت کمکهای دولتی، غیر دولتی و سرمایهگذاریهای مردمی در گسترهی ملی و فراملی، برای ارتقای کیفی بنیاد.
در تعریفی جامعتر، بنیاد فردوسی (شاخهی توس)، خود را چنین بازشناسانده است: «بنیاد فردوسی سازمان فرهنگی و مردمنهاد است که بیهیچ وابستگی به گرایشهای سیاسی و یا چشمداشتی به بهرههای بازرگانی و مالی، در زمینهی گسترش زبان و ادب پارسی میکوشد و در این رهگذر تلاش دارد تا با پاسداری از آیینها و باورهای پسندیدهی ایرانی، فرهنگی برآمده از گفتار و پندار و کردار نیک را در برابر فرهنگهای دیگر ملل به نمایش بگذارد» (تارنمای بنیاد).
برگزاری کنگرهی سالانهای برای بزرگداشت جایگاه بلند فردوسی، ایجاد فضای همگرایی جهانی و تلاش برای جلوگیری از تغییر نام خلیج همیشه فارس و رفع شبهات تاریخی در خصوص جزایر سهگانه و نیز گسترش فرهنگ زبان پارسی در آن خطه با هدف آشنایی هرچه بیشتر مردم آن سامان با پیشینههای بیخدشهی تاریخی- ایرانی جغرافیای جنوب کشور، آرمان دیگر بنیاد فردوسی است.
از سوی دیگر، برگزاری همایشها و کنگرههایی در دیگر کشورهای جهان برای پاسداشت فردوسی و شاهنامه و چاپ کتابهای فرهنگی و هنری و برپایی نمایشگاههای خوشنویسی، از دیگر آرمانهای بنیاد است.
گفتنی است که یکی از هموندان نامآشنای بنیاد فردوسی، دکتر جلال خالقیمطلق (فرمند بنیاد فردوسی)، شاهنامهشناس برجسته، است.
شماری از برنامههای فرهنگی بنیاد فردوسی
از برنامههای پُرشمار بنیاد فردوسی، باید از برگزاری کارگاه «مبانی نظری پژوهش در ادب حماسی» نام بُرد که با باشندگی دکتر آرش اکبریمفاخر، شاهنامهشناس، در سال 1402 خورشیدی، بهشکل حضوری و برخط برگزار شد. در همین سال، بزرگداشتی برای استاد دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، دکتر محمدرضا راشدمحصل، از دیگر شاهنامهشناسان نامدار، از سوی بنیاد فردوسی برپا شد و یاد آن استاد شاهنامهشناس گرامی داشته شد. همراهی در برگزاری کنسرت موسیقیای که در آن بیتهای شاهنامه خوانده شده بود، در مهرماه 1402، از دیگر برنامههایی بود که بنیاد فردوسی در برگزاری آن کوشنده بود.
بنیاد فردوسی در اسفندماه 1384 خورشیدی شکل گرفت و دارای دو دفتر در شهرهای تهران و مشهد است. از زمان تاسیس این بنیاد تا کنون، برنامههای اجرا شده بهدستیاری بنیاد، پُربرگ و بار و اثرگذار بوده است. چند نمونه از آن برنامهها چنین است:
– ثبت هزارهی پایان سرایش شاهنامه در فهرست مفاخر و رویدادهای علمی، هنری و فرهنگی سال 2011- 2010 میلادی سازمان یونسکو. پیشنهاد بنیاد برای ثبت هزارهی پایان شاهنامه در سیوپنجمین کنفرانس عمومی یونسکو انجام گرفت؛
– تدوین پروندهی ثبت جهانی نقالی با همکاری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، خانهی تئاتر و هنرهای نمایشی. این پرونده در 27 نوامبر 2011 میلادی در ششمین اجلاس میراث معنوی ناملموس یونسکو ثبت شد؛
– راهاندازی جایزهی آقابزرگ برای نکوداشت شاهنامهپژوهان و فردوسیشناسان. این جایزه به نام حسین آقابزرگ از اعضای امنای بنیاد فردوسی که در 16 اسفند 1389 خورشیدی درگذشته، نامگذاری شده است.
در زمان همهگیری ویروس کرونا، بنیاد فردوسی کوشش ارزندهای در برگزاری نشستهای مجازی داشت. در این نشستها استادان شاهنامهشناسی مانند: دکتر علیرضا قیامتی، دکتر علیرضا غفوری و دکتر آرش اکبریمفاخر دربارهی شاهنامه و پژوهشهای همپیوند با آن، آگاهی خود را با دوستداران شاهنامه و فرهنگ ایران درمیان گذاشتند.
از دیگر کارهای فرهنگی بنیاد فردوسی، رونمایی از کتابهایی را باید برشمرد که با فرهنگ ایران و شاهنامهی فردوسی، پیوند دارند.
بنیاد فردوسی (شاخهی توس) تا کنون گامهای مهم و بایستهای برای گسترش فرهنگ شاهنامه برداشته است و آرزوی هر دوستدار ایران و کهنفرهنگ آن است که در آینده نیز به همینگونه عهدهدار خدمتها و خویشکاریهای فرهنگی خود باشد.
با دیگر بنیادهای فرهنگی مردمنهاد ایران آشنا شوید: