امروز فرخ روز فروردین از ماه خورداد به سالمهی 3762 زرتشتی، پنجشنبه 17 خوردادماه 1403 خورشیدی، ششم ژوئن 2024 میلادی
نخستین ماه هر سال و نیز نوزدهمین روز هر ماه به نام فروردین (فروهر یا فروشی) است. بر گرفته از فره وهر fravahr به چم (:معنی) پیش برنده و پیش کشنده است. «فروردین» به زبان پهلوی «فرورتن»، گرفته شده از پارسی باستان؛ «افرورتینام» و به چم فروردهای پاکان و فروهرهای پارسایان است. فروردین همان فروهر است. فروهر ذرهای نوراهورایی است كه در بدن هركس نهاده شده تا روان را به راه راست راهنمایی كند. فروهر هیچ گاه آلودگی به خود نمیپذیرد. این ذره در آغاز پاک و بدون آلودگی بوده و همیشه هم پاک خواهد ماند و هرگز هیچ آلودگی و ناپاکی را به خود نخواهد گرفت. پس از مرگ بدن، فروهر راه بالا را میپیماید، به سرچشمه خود میپیوندد. چه نیکو است در این روز جامه نو پوشیدن و به یاد درگذشتگان بودن.
زرتشتیان در این روز جامه (:لباس) نو میپوشند و از درگذشتگان خود یاد میکنند. بنا بر اندیشه زرتشتیان فروهر روان مردگان و نیز روان آنانی است كه هنوز زاده نشده اند.
جایگاه فروهر نزد خداست و هنگامی كه کسی میمیرد. روان او به فروهر او می پیوندد و هنگامی كه کسی زاده می شود نیز روان از فروهر جدا و به تن او در جهان مادی میپیوندد.
بنابر اوستا انسان دارندهی پنج نیروی است كه بخشی از آنها میرا و بخشی دیگر نامیرا هستند این نیروها چنیناند:
1- نیروی اهو: در فارسی این واژه را میتوان به جان معنی كرد كه نیروی پویایی، جنبش و زندگی است. این نیرو با جسم انسان پدید آمده و با مرگ تن، نابود میشود.
2- نیروی دئنا: در فارسی میتوان این واژه را به دین یا وجدان، معنی كردهاند. وارون (:برخلاف) «اهو»، این نیرو را آغاز و پایانی نیست. این نیرو با زاده شدن انسان، در او، دمیده میشود و با مرگ به جهان مینوی میرود. وجدان نهاد آگاه و خدایی انسان است و انسان را از كارهای ناروا، بازمیدارد.
3- نیروی بئوذ: نیروی ادراک، فهم و هوش است. این نیرو قوهی تشخیص نیک از بد است.
4- نیروی اورون: این نیرو در فارسی، به روان معنی شده است. بر روان است تا به یاری نیروی بئوذ، راه نیك را بپذیرد و از بدی پرهیز كند چراكه در جهان واپسین، روان است كه بازخواست میشود. در پی نیكی، فرجامی نیك و در پی بدی، سرانجامی بد خواهد داشت.
گل تاج خروس نماد فروردین روز است.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
فروردین است و روز فروردین
شادی و طرب را كند تلقین
ای دو لب تو چو می، مرا می ده
كان باشد رسم روز فروردین
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
سوگند مخور و آن روز، یزش فروهر پارسایان کن تا خشنودتر باشد.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
مخور هیچ سوگند در (فروردین)/ که زشت است، ویژه به روزی چنین
تندیس فردوسی در میدان فردوسی تهران 65 ساله شد
این تندیس، نمایانگر پیوند ژرف فردوسی با زبان فارسی و تاریخ ایران است و همچنان در قلب تهران به ما یادآوری میکند که چه میراثی از این شاعر بزرگ برای ما یادگار مانده است. در 17 خورداد 1338، با مراسمی باشکوه، تندیس ابوالقاسم فردوسی در میدان فردوسی شهر تهران پردهبرداری شد. تندیسی از جنس سنگ مرمر کارارا به بلندی سه متر که با هنرمندی ابوالحسن صدیقی در سال ۱۳۳۸ ساخته شد و کار نصب آن در میدان فردوسی تهران را فرزندش، فریدون صدیقی انجام داد. این تندیس در ۱۷ خرداد ۱۳۳۸ طی مراسمی در میدان نصب شد. این تندیس در دوران پس از ساخت دچار آسیبهای فراوان شده است که میتوان به موارد زیر اشاره داشت: شکسته شدن انگشت تندیس فردوسی در نتیجهی آویزان کردن پوستر و سپس چسباندن آن با چسب بدون رعایت تکنیکهای فنی و علمی مرمت، همچنین ترک برداشتن این تندیس در نتیجه گرمایش و سرمایش، پوشاندن آن با لایه کنیتکس و رنگ کردن آن.
فردوسی، پدر شعر پارسی، بیچشمداشت زندگانی خود را به پیشگاه میهن و زبان پارسی نهاد. ایرانشناسان او را «میهندوستترین ایرانیان» نامگذاری کردند. فردوسی، با شعر و تاریخنگاری، که همانا شاهنامه باشد، شکوه ایران را ماندگار میسازد. او احساسات ملی ایرانیان را برانگیخت و میراثی با شکوه برای نسلهای آینده به جا گذاشت.
در پاییز 1982، پروفسور مایکل باکساندال در دانشگاه نیویورک درباره شاعر ملی ما (میهندوست بزرگ) سخنرانی کرد و بیان داشت: «فردوسی نیاز جامعه زمان خود را درک کرده بود. ایرانیان یک محرک میخواستند و نیاز بود که احساسات ملی ایرانیان برانگیخته شود و بدون آگاهی از گذشته درخشان و بیشتر قهرمانی نمیشد که این احساسات را که سرکوب شده بود، برانگیخت.» برای نمونه، شعری از فردوسی که در سفر جنگی محمود غزنوی به هندوستان او را برانگیخت: «چو فردا بلند آیدش آفتاب … من و گرز و میدان و افراسیاب … چنانش بکویم به گرز گران که پولاد کوبند آهنگران.» گفتههای باکساندال در آن زمان در بسیاری از رسانهها بازتاب داده شد.
یادروز 17 خوردادماه:
– “مشیرالسلطنه”، رئیس الوزراء اعضاء کابینه را به “محمدعلی شاه” معرفی کرد. (۱۲۸۷ خورشیدی)
– “محمد علی شاه قاجار”، حفظ نظم تهران را به “پالكونيک”، ژنرال روس و نیروی قزاق سپرد. (۱۲۸۷ ه.ش)
– ميرزا كوچک خان و همفكرانش در گيلان كميته انقلاب سرخ تشكيل دادند. وی يک روز پيش از اين روسای ادارات دولتی گيلان را زندانی كرده بود. (۱۲۹۹ خورشیدی)
– ساخت آرامگاه “پور سينا” در همدان آغاز شد. (۱۳۲۸ خورشیدی)
– اعلام ملی شدن بانکها با تصويب شورای انقلاب ایران. (۱۳۵۸ خورشیدی)
– انجام عمليات ايذايی ظفر يک در منطقه عملياتی جزيره مينو توسط دلیرمردان ارتش ایران. (۱۳۶۴ خورشیدی)
– درگذشت “سیروس صابر” ، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون. (۱۳۹۰ خورشیدی)
– یورش تروریستی داعش به ساختمان مجلس شورای اسلامی و حرم امام خمینی که در نتیجهی آن ۱۷ تن به شهادت رسیدند و دستکم ۵۲ نفر زخمی شدند. (۱۳۹۶ خورشیدی)
– روز مقدس مسيحيان و عيد گلريزان به مناسبت نزول روح القدس برحواريون.
– روز جهانی “دستگاه ضبط ویدئو”.
– اسپانيا و پرتغال با امضای عهدنامه، موافقت كردند كه قاره آمريكا را ميان خود قسمت كنند. (1494 م)
– زادروز “پل گوگن”، نقاش و تندیسگر فرانسوی. (1848 م)
– زادروز “چارلز مکینتاش”، از بنیانگذاران مکتب گرافیک گلاسکو. ( 1868 م)
– جامعه ملل، پیمان دوستی ایران و روسیه، معروف به قرارداد ۱۹۲۱ را در ردیف قراردادهای فی مابین ملل ثبت کرد. (1922 م)
– روز استقلال “واتيكان” از ايتاليا. (1929 م)
واتيكان كوچكترين كشور مستقل دنيا و در عين حال يكی از با نفوذترين قدرتهای معنوی جهان به شمار میآيد. دولت – شهر واتيكان با پیماننامهی “لاتْران” ميان واتيكان و ايتاليا، استقلال يافت. واتيكان تا پیش از نيمه دوم سده نوزدهم ميلادی، بخش كوچكی از مملكت ايتاليايى پاپ يا ممالک كليسا بهشمار میرفت و مركز اين ناحيه رُم بود. در پی تشكيل ايتاليای واحد در سال ۱۸۷۰ میلادی، نيروهای اين كشور، به سرزمينهای كليسا دست اندازی كردند. اما پادشاه ايتاليا از بيم خشم كاتوليکهای جهان، تعهد كرد كه قصر واتيكان را به پاپ واگذار كند تا مركز حكومت مذهبی وی باشد. قرارداد “لاتْران” در هفتم ژوئن ۱۹۲۹ میلادی به اين تعهد رسميت بخشيد و در سال ۱۹۴۷ میلادی، اين قرارداد به صورت يكی از موارد قانون اساسی ايتاليا درآمد. حكومت پاپ افزون بر كاخ واتيكان در رم، دارای سيزده بنا و ساختمان مختلف است كه آنها هم در گسترهی پاپ هستند.
– دستگاه ضبط ویدئو برای نخستین بار در نمایشگاه صنایع الکترونیک شیکاگو آمریکا عرضه شد. (1975 م)
– مرگ “هنری ميلر” نويسندهی معروف آمريكايی. (1980 م)
– در جریان جنگ ایران و عراق، دو دسته هواپیمای نظامی از اسرائیل تاسیسات اتمی و توليد پلوتونيوم عراق را بمباران کردند و از ميان بردند. این نخستین تاسیسات اتمی با رآکتور فعال در تاریخ بوده است که بمباران شده است. (1981 م)
– برگزاری نخستين انتخابات آزاد اندونزی پس از ۳۵ سال استبداد. (1999 م)
– درگذشت اديب برجسته “ابوالقاسم حسين بن محمد”، معروف به “راغب اصفهانی”. (۵۰۲ مهی)
– درگذشت “ابن خلدون” ملقب به “ولی الدين”، از مشاهیر و مورخان بزرگ. (۸۰۸ مهی)
– مرگ “مظفرالدين شاه قاجار” پنجمين پادشاه سلسله ی قاجاريه در تهران. (۱۳۲۴ مهی)
“مظفرالدين شاه قاجار” مردی مهرورز، خواهان آسايش کشاورزان خود، ولی سست نهاد، بيمار و بیحال بود. از اينرو بدخواهان بر او چیره گشته و تا آن جا كه توانستند، وی را از همراهی با ملت و اجرای دادگری باز داشتند. با همهی اين احوال، “مظفرالدين شاه”، دستِ خود را به خون ملت، آلوده نساخت و با اعطای فرمان مشروطيت، مردم هوادار او بودند. “مظفرالدين شاه” ده روز پس از امضای فرمان مشروطه پس از يازده سال سلطنت، در ۵۵ سالگی در تهران درگذشت.
2 پاسخ
سلام دوستان
اولن «خُورداد» را درست یعنی دقیق می نویسید. خورداد(تالشی جنوبی) = هُورداد(شمالی) = ماهِ آفتاب – آفتاب آن است که بر آب تابندگی ویژه ای دارد چنان، که نقره گون است و آورنده ی روشنا = یَسنَه(یسنا) و شادی پراکن. یَسنَه = یسنا = روشن است. که نامی زنانه(روشن چهره و روشن نهاد) نیز هست.
دومن وقتی می نویسید «فروهر های پارسیان» در واقع به نوعی خواسته یا ناخواسته فروهر های ایرانیان را خط می زنید و این حق نیست. چنانکه واژه ی تالشی فَرَوَرَدین را همزمان در همان شعارگونه آورده اید!
واژه ی تالشی و مرکب سه بخشی فَرَوَرَدین = فروردین(خلاصه) عبارت است از فَر + فتحه ی مضاف کهن ایرانی + وَر(تالشی = آورنده) + فتحه ی مضاف کهن + دین.
کوتاه: دانش را شعار آلود کردن بی دلیلِ استوار؛ به گمراهی دامن زدن است؛ چه آگاهانه باشد و چه ناخواسته.
آیا کلام دانشی را به شعار آراستن حق نیست؟
حق است؛ به شرطی که ضد دانش از آب(تیراب = تیره آب) در نیاید. اگر ضد مسیر تاریخ باشد، بیشک حق نیست.
ما همه ایرانی هستیم؛ این کُلِ زیبا را جز جز نباید کرد؛ زیرا چکشِ شکننده به چشم ها آوَرَد گَرد. و چنانکه همه دانیم در منطقه ی گردیز*(آنجا که گَرد برخیزد)، دید تار می شود، و تشخیص بی یاور و یار. همین.
* گردیز را پیش از این در همین سایت به تفسیر نشسته ام مفصل؛ پس تکرار نمی کنم.
کوتاه همینقدر بگویم که منطقه ای ست در افغانستان، و ایزِ آن همان ییز یا ایزِ پاییز است، که در بندار ایشتِن(برخاستن – تالشی ماسالی) بُن دارد. در کل جهان همینک این بُندار فقط در تالشی(تاتی، تالشی) و زبان آلمانی بکار می رود. مقابل ایشتِن یا شتِن(اول ساکن) = برخاستن، لَکِن(تالشی ماسالی) است که در زبان آلمانی لِگِن تلفظ می شود = درازکش افتادن، دراز کشیدن.
پیروز و شاد باشید
در ضمن جناب نویسنده محترم مطلب! فروهر = فَرَوَر(پهلوی، تالشی)، فَرَوَش نیست. فروهر(غلط مصطلح، دِگر شده) = فَرَوَر، یعنی آورنده ی فَرِ ایزدی. ولی فَرَوَش = شعله ی فرِ ایزدی(تالشی ماسالی).
وَش(تالشی ماسالی – جنوبی) = شعله.