فرخ روز باد از ماه خورداد به سالمهی 3762 زرتشتی، یکشنبه 20 خوردادماه 1403 خورشیدی، نهم ژوئن 2024 میلادی
«باد»، نام بیستودومین روز ماه در گاهشمار زرتشتی است. باد، به چم هوا است. در فرهنگ زرتشتی هوا از چهار آخشیج ستودنی و سپندینه مانند آب و آتش و … است. در فرهنگ ایران پاک نگهداشتن چهار آخشیج خویشکاری هر انسان است. در اوستا ایزد وَیو (باد) همراه و همکار ایزدان آب و آتش و خاک است. ایزد وَیو (ایزد «باد» یا «هوا») همواره با ایزد رام آمده است. در اوستای سیروزه آمده: «…یاری باد به همه رزم و کارزار برساد. هر که را باد پشتیبان است پیروزی همیشه با اوست.
ایزد وَیو یا ایزد باد همواره با ایزد رام آمده است. نماد این روز در دین زرتشتی گل « بادرنگ بویه» است.” وای یا وایو ”باد” چهرهای دوگانه دارد، خوب وبد زیرا باد از هر دو جهان نیک وبد میگذرد. او نیکوکار است ودر عینحال میتواند با نیروی ویرانگر خود همهچیز و همه کس را نابود سازد.
در ادبیات پهلوی دارای دو نیمهی بد و خوب است که در اوستا نیمهی نیک او که دشمن دیوان است ستوده شده. ایزد وایو در یشت پانزدهم اوستا به عنوان ایزدی مهم مورد ستایش قرار گرفته و این ستایش تا دوران اشکانی و ساسانی ادامه داشتهاست. در فرهنگ ایران قدیم ایزد یا الههٔ باد است.
این خداوندگار نه تنها برای تمام موجودات زنده روح حیات بوده بلکه روح دنیا و گیتی نیز محسوب می شده است. وایو همچنین هوایی است که در آن تمام موجودات زنده در هنگام مرگ نابود می شوند.
ایزد باد در اوستا چنین گزارش شده: جوینده، نیکكردار، چیرهشونده، پسرونده، پیشرونده، پایندهفر، سختترین، قویترین، شكستدهنده، موجریزنده، زبانهكشنده و …. گل نماد باد ایزد، گل بادرنگ بویه است.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
چون بادروز، روز نشاط آمد ای نگار
شادی فزای هین و بده باده و بیار
باده است شادی دل پیوسته باده خور
بیباده هر چه بینی باد هوا شمار
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
در بخش (نیایش خواندن سرود و ادعیه) از بر کن و به کار نو مَپیوند
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
وگر با شدت کار، با داوران / در این روز رو، تا شوی کامران
سزد روز (باد) ار درنگی شوی / نپیوندی امروز کار از نوی
نادرشاه ناپلئون شرق، آرزو داشت ایران بار دیگر ابرقدرت جهان شود
20 خورداد 277 سال پیش در فتحآباد قوچان، نادرشاه در خوابگاهش به دست تنی چند از سپهبدهایش به قتل رسید و به این ترتیب ناپلئون شرق از این دنیا رفت ـ مردی كه آرزو داشت بار دیگر ایران را ابرقدرت جهان كند.
نادر در سال 1736 میلادی در یک اجتماع بزرگ در آذربایجان با رای برزگان ایران، سران قبایل، كدخدایان و معتمدان نقاط مختلف كشور به شاهی برگزیده شده بود. وی نیروهای روسیه را به آن سوی داغستان فراری و عثمانی را گوشمالی داده و برجای خود نشانده بود، منطقه فرارود (آسیای میانه) را آرام، و گردنكشان ایران خاوری (پختونها، پشتونها) را تنبیه و دهلی را در سال 1739 (نوروز) به تصرف خود درآورده بود. نادر نهتنها فرمانروایی ایران را بر سراسر خلیج فارس مسلم ساخته بود، بلكه سران مسقط و عمان را نیز به سوی خود جلب كرده، سرگرم ساخت ناو جنگی و درصدد تصرف جزیره زنگبار در حاشیه آفریقا هم بود تا راه آسیا را بر استعمار غرب سد كند.
نادر دوسوم از زندگانی خود را روی زین اسب گذرانید و لشكركشیهای پیاپی و ضعف مزاج و خستگی جسمانی ناشی از آن، وی را به تدریج بدخلق و خوی ساخته بود كه نتیجهاش تصمیمگیریهای سخت و نیز اعمال مجازاتهای شدید و فوری اطرافیان خود و مقامات از جمله افسران ارشد بود.
نادر كه واپسین آیینهای نوروزی زندگی خود را در كرمان گذرانیده بود، نیمه خورداد در راه بازگشت به پایتخت خود (مشهد)، در فتح آباد قوچان اردو زده بود. در این اردوگاه كه در 12 كیلومتری قوچان (خبوشان آن زمان) برپا شده بود، نادر دژبانی اردو را به احمدخان درانی، افسر 25 ساله پشتون، سپرده بود كه این امر باعث ترس افسرانی شده بود كه بر جان خود ایمن نبودند. نادر در جوانی با مادرش به اسارت افشارها درآمده بود ـ که گهگاه خراسان جنوبباختری را چپاول می کردند. وی پس از مرگ مادر از اسارت گریخته بود و با اینکه همین دوران اسارات، اورا به نادر افشار پرآوازه ساخته بود ولی از افشارها دلخوش نبود و میان دو طرف کینه ادامه داشت.
این بیم و نگرانی بهزودی 70 افسر و عمدتا از قاجارها و افشارها را برآن داشت كه «هم قسم» شوند تا نادر را بكشند. این دسیسهگران شبانه (10 ژوئن 1747) به چادر خوابگاه نادر نزدیک شدند، نگهبان چادر را خفه كردند، و وارد چادر شدند. نادر با شمشیر، دست به دفاع زد ولی صالحخان دست نادر، و یک سپهبد قاجار سر او را قطع كرد و روز بعد، در آن اردوگاه عظیم جز جسد نادر ـ تقریبا چیزی دیگر بر جای نمانده بود، و این بود سرانجام یكی از مردان بزرگ تاریخ مشرق زمین.
جنازه نادر سپس در گوری كه خود در خیابان بالا در مشهد تدارک دیده بود، دفن شد.
نادر كارها و وقایع روزانه را در پایان هر روز به منشیاش «میرزا مهدی» دیكته میكرد تا فراموش نشوند. وی جز «پزشک»، هرگز از كمک اروپاییان استفاده نكرد. نادر نسبت به اروپاییان بسیار بدبین بود، از همین رو به جای خرید كشتی از اروپا، از مازندران و از راه خراسان كه هموارتر بود، چوب به بوشهر حمل كرد و 19 كشتی جنگی توپدار ساخت. به ابتكار نادر بود كه توپهای سبک كه تا آن تاریخ در جهان سابقه نداشت ساخته شد و این توپهای قابل حمل با شتر، «زنبورک» نام گرفتند. نادر خرید كالای صنعتی (تكنولوژیک) از اروپا را روا نمیدانست و بارها گفته بود كه چنین خریدهایی توانایی نوآوری را از ایرانی سلب میكند، ما خودمان باید نیازهای صنعتی مان را برطرف سازیم، آنان (فرنگی ها) چیزی بالاتر از ما ندارند، ما نباید عادت كنیم كه محتاج دیگران شویم.
به نوشته تاریخنگاران اروپایی، نادر برخلاف صفویه، كوچكترین نظر مساعدی به اروپاییان نداشت و برای تارانیدن آنان از آبهای شرق بود كه درصدد ایجاد یک نیروی دریایی بزرگ برآمده بود تا بتواند با آن جزایر اقیانوس هند از جمله زنگبار را از دسترس اروپاییان كه هدفی جز سلطه و استثمار شرق نداشتند دور سازد و برای این منظور مهندسان كشتی ساز هند را با كمک پارسیان ساكن این شبه قاره یافته و استخدام كرده بود.
كودتای دهم ژوئن 1747 قوچان، نه تنها مسیر تاریخ ایران، بلكه سرنوشت مشرق زمین را تغییر داد. اگر این كودتا رخ نداده بود، انگلستان بر آسیای جنوبی و سپستر خاورمیانه و روسیه بر قفقاز و سپس آسیای میانه دست نمییافتند، افغانها (نامی كه انگلستان بر ایرانیان ساكن خاور ایرانزمین گذارده است) از بدنه میهن جدا نمی شدند و مسایلی به نام كشمیر و وزیرستان به وجود نمیآمد و نقشه جغرافیایی آسیای جنوبی چیز دیگری بود و ….
تاریخنگاران برای بازنمایی «احساس میهندوستی» نادر به دو دلیل بسنده کردهاند: یكی حکكردن عبارت «نادر ایران زمین» بر سكههایش و دیگری ورود وی به شهر دهلی در روز «نوروز». وی پس از شكست دادن ارتش هند، تا فرا رسیدن نوروز منتظر ماند و در این روز ملی ایرانیان وارد دهلی شود. (روزنامک، کیهانیزاده)
یادروز 20 خوردادماه:
– – روز جهانی “صنایع دستی”؛ روز ملی “فرش دستباف ایران”
– زادروز “ابوالوفا محمد بوزجانی”، ریاضیدان و منجم بزرگ ایران زمین که در بوژگان از توابع ولایت جام، ربع نیشابور به دنیا آمد. (۳۱۹ خورشیدی)
– زادروز “فخرالدين ابراهيم همدانی” مشهور به “فخرالدین عراقی”، شاعر، صوفی و عارف بزرگ ايرانی که مادیگری را ریشه جرایم اعلام کرده است. (۵۹۲ خورشیدی)
– كودتای قوچان، قتل نادرشاه و تغيير مسير تاريخ ایران زمین. (۱۱۲۶ خورشیدی)
در فتح آباد قوچان، نادرشاه در خوابگاهش به دست تنی چند از سپهبدهایش به قتل رسيد و به اين ترتيب ناپلئون شرق از اين دنيا رفت. مردی كه آرزو داشت ايران را بار ديگر ابرقدرت جهان كند. نادر دو سوم از زندگانی خود را روی زين اسب گذرانيد و لشكركشیهایپیاپی و ضعف مزاج و خستگی جسمانی ناشی از آن، وی را به تدريج بدخلق و خوی ساخته بود كه نتيجهاش تصمیمگیریهای سخت و نيز اعمال مجازاتهای شديد و فوری اطرافيان خود و مقامات از جمله افسران ارشد بود. نادرشاه علاقه عجيبی به گرداوری كتاب و اهدا آنها به كتابخانهها داشت. وی صدها جلد كتاب خطی نفيس به كتابخانه رضوی مشهد هديه كرد. نادر نسبت به اروپاييان بسيار بدبين بود، از همين رو به جای خريد كشتی از اروپا، از مازندران و از راه خراسان كه هموارتر بود، چوب به بوشهر حمل كرد و ۱۹ كشتی جنگی توپدار ساخت. به ابتكار نادر بود كه توپهای سبُک كه تا آن تاريخ در جهان سابقه نداشت ساخته شد و اين توپهای قابل حمل با شتر،”زنبورک” نام گرفتند. نادر خريد كالای صنعتی (تكنولوژيک) از اروپا را روا نمیدانست و بارها گفته بود كه چنين خريدهايی قوه ابتكار را از ايرانی سلب میكند.
– به دستور “احمدشاه”،”سيد جواد ظهير الاسلام”از نيابت توليت آستان قدس رضوی بركنار و “مرتضی قلی طباطبائی” نايب التوليه گرديد(۱۳۰۰ خورشیدی)
– در دوران پهلوی اول كارخانه برق تهران شروع به كار كرد و خيابان های تهران با اين برق روشن شد(۱۳۱۷ خورشیدی)
– هيات خلع يَد از کمپانی انگلیسی “بریتیش پترولیوم” در منابع نفت ايران، در خوزستان كار خود را آغاز كرد (۱۳۳۰ خورشیدی)
– پيمان احداث تلگراف بی سيم بين ايران، ترکيه، عراق و پاکستان در بغداد امضا شد (۱۳۳۶ خورشیدی)
– زادروز فهیمه رحیمی، نویسنده رمانهای عامهپسند، (زاده ۲۰ خورداد ۱۳۳۱ تهران – درگذشته ۲۸ خورداد ۱۳۹۲ تهران)
– بنیادگذاری انجمن تاریخ در ایران (۱۳۴۷ خورشیدی)
این انجمن در اجرای توصیه کنگره تاریخ و با هدف کشف گوشههای تاریک تاریخ طولانی ایران بویژه در زمینه اندیشه، دانش و ادبیات و آشنا ساختن ایرانیان و پارسی زبانان از گذشته خود و تجربه نیاکان ایجاد شد. این انجمن، با هزاران عضو و یک نشریه ماهانه به نام “زمین و زمان” تا انقلاب سال ۱۳۵۷ ه.ش فعالیت داشت و از آن پس، دیگر نامی از آن شنیده نشد.
– زادروز محمدرضا عالیپیام، شاعر و فیلمساز، (زاده ۲۰ خورداد ۱۳۳۶ تهران)
– “بنیصدر” نخستین رییسجمهور ایران از فرماندهی كل قوا از سوی “امام خمينی” عزل شد(۱۳۶۰ خورشیدی)
– دولت ایران مبلغ ۱۵۰ میلیون دلار به پاکستان وام داد (۱۳۵۵ خورشیدی)
– زادروز علیرضا میراسداله، نویسنده، مترجم، نقاش، روزنامهنگار و فیلمساز، (زاده ۲۰ خورداد ۱۳۵۲ تهران)
– درگذشت امیرحسین جهانبگلو، پژوهشگر حوزه فلسفه، اقتصاد و تاریخ، (زاده ۲۵ بهمن ۱۳۰۲ تهران – درگذشته ۲۰ خورداد ۱۳۷۰ تهران)
– درگذشت علیاصغر بهاری، نوارنده کمانچه، (زاده سال ۱۲۸۴ تهران – درگذشته ۲۰ خورداد ۱۳۷۴ تهران)
– درگذشت هراند قوکاسیان، پزشک و مترجم، (زاده سال ۱۳۰۶ اصفهان – درگذشته ۲۰ خورداد ۱۳۷۵ اصفهان)
– درگذشت “محمدصادق همایونی”، پژوهشگران برجسته کشور در حوزه مردمشناسی (۱۳۹۲ خورشیدی)
– درگذشت علیاکبر تجویدی، نقاش، پژوهشگر، باستانشناس و نگارگر، (زاده سال ۱۳۰۵ – درگذشته ۲۰ خورداد ۱۳۹۶ پاریس)
– مرگ “اسکندر سوم مقدونیه” ، معروف به اسکندر کبیر، پادشاه خونریز مقدونیهی باستان، از وی به عنوان یکی از ده فاتح بزرگ تاریخ جهان یاد میشود(۳۲۳ پ.م)
– آغاز تهاجم امپراتوری روم به دولت ايران و پايان صلح پنجاه ساله (110 م)
– ارتش ايران پس از شكست دادن ارتش روم، شهر سلوكيه (زوگما) واقع در تركيه را تسخير كرد.”شاپور يكم”پس از تصرف دستور داده بود به آثار هنری شهر آسيب نرسد (256 م)
– گلایه امپراتور چین باستان از “قباد ساسانی” در نامهای، برای کاهش حجم مبادلات تجاری دو کشور که قبلا چشمگیر بود (520 م)
– شهر مکه در عربستان، که تحت سلطه امپراتوری ترکان عثمانی بود، با فروپاشی این امپراتوری در جنگ جهانی اول، بهدست عربها افتاد (1916 م)
– جمهوری ایتالیا، در یک همهپرسی جایگزین نظام سلطنتی این کشور شد. (1946 م)
– روز ملی “پرتغال”. (1580 م)
كشور جمهوری “پرتغال” با ۹۲/۱۳۵ كيلومتر مربع مساحت در جنوب غربی اروپا، در كنار اقيانوس اطلس و در همسايگی اسپانيا واقع شده است. جمعيت آن در حدود ۱۰ ميليون نفر كه از نژاد سفيد ، كاتوليک مذهب و زبان رسمی، “پرتغالی”، پايتخت آن شهر “ليسبون”، واحد پول اين كشور “اسكودو” بود که “يورو”، جايگزين آن گرديد. نظام حكومتی پرتغال، جمهوری چند حزبی با يك مجلس قانون گزاری است. سالروز مرگ “دكاموئش” شاعر پرتغالی، به عنوان روز ملی اين كشور برگزيده شده است.
– مرگ “لوئيس دِ كاموئش”، ادیب و شاعر بزرگ پرتغالی (1580 م)
– كشف حلقه دور سياره زحل توسط “گاليله”، منجم و ستاره شناس ايتاليايی (1610 م)
– یورش نظامی استعمارگران انگليسی به سرزمين مالزی در جنوبشرقی آسيا (1790 م)
– آغاز جنگ آمريكا و انگليس، که ۲ سال به طول انجامید(1812 م)
– زادروز “نیکلاوس اتو”، مهندس آلمانی ، مخترع نخستین موتور بنزینی و اولین موتورهای درونسوز و موتور چهار زمانهی دو زمانهی اتو (1832 م)
– درگذشت “آندره ماری آمپر”، ریاضیدان، فیزیکدان و مکتشف فرانسوی (1836 م)
– درگذشت ژنرال “حافظ اسد” رئيس جمهور پيشين سوريه (2000 م)
– درگذشت “ابن نفيس” طبيب مسلمان و كاشف گردش ريوی خون (۶۸۷ مهی)
– یورش “آقا محمدخان قاجار” به شمال غربی ايران (۱۲۱۰ مهی)
– آغاز صدارت “اميركبير” صدراعظم با كفايت “ناصرالدين شاه قاجار”. (۱۲۶۴ مهی)
پس از مرگ محمدشاه قاجار، پسرش ناصرالدين ميرزا كه شانزده سال داشت به شاهی رسيد. وی پس از آن كه در تبريز بر تخت نشست، ميزا تقی خان اميرنظام را با لشكری آراسته به تهران فرستاد و خود در ۲۱ ذیالقعده به تهران رسيد. ناصرالدين ميرزا، پيش از ورود به تهران، امير نظام را به لقب اتابک اعظم ملقب كرد و او را به صدر اعظمی خويش برگزيد. سپستر صدر اعظم ناصرالدين شاه توسط سلطان قاجار ملقب به “امير كبير” شد.