نشست شاهنامهپژوهی تخصصی به کوشش موسسهی فرهنگی بزرگمهر حکیم، با مدیریت دکتر محمد رسولی (شاهنامهشناس و حقوقدان) با باشندگی استادان و صاحبنظران و شاهنامهپژوهان، پنجشنبه ۲۸ تیرماه ۱۴۰۳ خورشیدی، در خانهی اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در این نشست سرآغاز جنگهای ایران و توران بررسی شد. همچنین تاریخ خانهسازی و شهرسازی در ایران برپایهی شاهنامه بررسی شد و روشن شد که انسان ایرانی از آغاز سپیده دم تاریخ در دوران کیومرث گونهای از خانهسازی را دانسته بود و سپس به تدریج بر نوع و گونه و کیفیت آن افزوده است. تا اندازهای که در زمان جمشید این هنر به اوج خود رسیده است.
در این نشست، بار دیگر بحث «چیستی و کیستی دیو و دیوها» در شاهنامه مطرح شد و استاد دکتر هوشنگ طالع یادآور شدند که «دیو» در واقع اشاره به خداوند هم داشته است. زیرا در درازنای تاریخ، تا چندین هزار سال دیو معنای خدا میداده است. چنانکه هنوز هم در برخی کشورها ( از جمله فرانسه، هندوستان و…) این واژه با اندکی تفاوت در تلفظ معنی خداوند میدهد. ایرانیان باورمند بودند (و هستند) که همهی دانشها و علوم نزد خداوند است. اگر هم انسان دانشی را با کوشش کشف میکند، باز این لطف خدا به انسان است که دانش و یا حکمتی را به انسان عطا کرده است. از این رو در شاهنامه میخوانیم: دیوان به ایرانیان(انسانها) خط و نوشتن آموختند.
در ادامهی نشست دکتر محمد رسولی نویسندهی کتاب «نگاهی نو به شاهنامه» (که نشستهای تخصصی شاهنامهپژوهی برپایهی این کتاب پیش میرود) گفت: اینکه در شاهنامه میخوانیم تهمورث، «دیوان را به افسون ببست» اشاره به پیشرفت علم و دانش دارد. زیرا افسون در لغت معنی چاره، تدبیر، دانش، فن و شگرد و شگردشناسی دارد. در اینجا انسان ایرانی با پیشرفت، فرا گرفته بود چگونه دانش و رموز علوم و قوانین هستی و فیزیک و شیمی را کشف کند. این توانمندی و پیروزیها در کنار باورمندی به اینکه همهی دانشها نزد خداست، سبب میشود که در شاهنامه بخوانیم: دیوان «نبشتن به خسرو بیاموختند» و بخوانیم: که تهمورث «از ایشان دو بهره به افسون ببست».
شاید راز مهم بیت «از ایشان دو بهره به افسون ببست / دگرشان، به گرز گران کرد پست»، همین است که تا جایی که توانستند با تسلط بر علم و دانش، امور را پیش بردند و هر کجا که علم به آن نرسیده بود، با مقاومت و پایداری و امکانات فیزیکی زندگی را اداره میکردند.
در این نشست همچنین به تاریخچهی معماری بهویژه هنر «طاق زدن» اشاره شد و این نیز گفته شد که بسیاری از هنرهای معماری دورهی اشکانیان، منسوب به ساسانیان شده است.
آقای منوچهر پیشوا نیز در اینباره پژوهش خود را به باشندگان ارایه داد.
در ادامهی نشست نکتهی مهم «پیدایش گردونه، ارابه» در شاهنامه مورد توجه قرار گرفت که ایرانیان در آغاز داستان منوچهر داشتهاند و بدیهی است که گردونه بدون «چرخ» ساخته نمیشود. در این بخش گفتوگو از انتقاد به صدا و سیما سخن به میان آمد – چند روز پیش در شبکهی ۴ دربارهی تاریخچهی چرخ، برنامهای پخش شد اما هیچ اشارهای به وجود چرخ در کتاب تاریخ ایران، یعنی شاهنامه نشد- چرا که شوربختانه از محتویات تخصصی شاهنامه، آگاهی کافی وجود ندارد.
مهندس سیدجعفر سیدموسوی از پژوهندگان ارشد کشور و فعال فرهنگی و شاهنامهپژوه از دیگر سخنرانان نشست گفت: در برخی آثار باستانی و مساجد قدیمی، از جمله و به طور ویژه در مسجد یزد، تصویر گردونه و گردونهی مهر را نقش زدهاند. این کار نشان میدهد تصویر این گردونه که همانند همان صلیب شکستهی معروف است، پیوندی با حزب نازی آلمان نداشته است و از دیرباز وجود داشته و یک نشان ایرانی است.
دکتر طالع با تایید موضوع یادآور شد که ایرانیان نام حضرت علی (ع) را با بهرهگیری از همین نماد گردونهی مهر بر مکانهای مهم مینگاشتند.
مهندس مسعود جهاننما، شاهنامهپژوه، فعال فرهنگی و حقوقدان نیز دربارهی جهتهای چهارگانهی جغرافیایی و دگرگونیهایی که در گذر زمانهای طولانی داشتهاند، توضیحات علمی ارایه داد.
زهرا گلسرخی و بانو احمدی، از دیگر شاهنامهپژوهان باشنده در نشست نیز دیدگاههای خود را در این زمینه ارایه کردند. به گفتهی زهرا گلسرخی «اینکه در داستان منوچهر در شاهنامه به وجود شیر و پلنگ در دربار ایران اشاره میشود، کنایه از قدرت و جبروت پادشاهی ایران در آن دوران و شکوه و عظمت و اقتدار و ثبات دارد:
به یک دست، بر بسته شیر و پلنگ / به دست دگر، ژنده پیلان جنگ
در پایان این نشست دکتر محمد رسولی، توضیحات تکمیلی دربارهی این بخش از شاهنامه را ارئه داد و از همگان توجه بیشتر و ژرفتر به شاهنامه را خواستار شد.
نشستهای شاهنامهپژوهی تخصصی بیش از دو سال است که از سوی دکتر محمد رسولی، شاهنامهشناس نواندیش در واپسین پنجشنبهی هر ماه، در خانهی اندیشمندان علوم انسانی برگزار میشود.
در حاشیهی این نشست، مهندس خسرو رفیعی، رییس انجمن روابط عمومیهای ایران، که پیشینهی خدمت در سازمان آب کشور را دارد و در این مورد صاحب نظر است، از بایستگی صرفهجویی در مصرف آب و پاسداشت آب برپایهی آموزههای شاهنامه و فرهنگ ایرانی سخن گفت و افزود: آب از آخشیجهای (:عناصر) سپند و بسیار مهم است و از مصادیق بارز امر به معروف، دعوت دیگران به حفظ آب است و از مصادیق نهی از منکر، برپایهی شاهنامه، نهی دیگران از هدر دادن آب است.