بالاخره بعد از 17 سال عملیات ساخت ساختمان کیخسروی به پایان سلام داد. در مراسم گهنباری که به این مناسبت برگزار شد از برخی از دستاندرکاران قدردانی شد، از جمله از این حقیر نیز نام بردند که لازم دانستم در این مجال تکذیبیهای صادر کنم و اعلام کنم که در مقابل تلاشهایی که دیگران کردند این هیچستان، هیچ نبود و چون گدایی است که شایسته انعام افتاد.
شاید مهمترین موضوعی که نام من را از ذهن ریاست انجمن به زبانش جاری ساخت و اشتباها از من تقدیر کرد وقایعی است که در طی این تاریخ هفده ساله گاه بازیگر و گه نظارهگرشان بودم. در آن سالها که انجمنیها تصمیم به نوسازی ساختمانهای فرسوده خود گرفتند گمان بر این بود که به واسطه این کار و اجاره دادن ساختمانهای نوساز بنیه مالی انجمن تقویت خواهد شد و انجمن به امور خیریهای که از وظایف ذاتیاش است بهتر خواهد پرداخت.
من به عنوان نظارهگری که حتا بیطرف هم نیستم، به واسطه اینکه در آن سالهای دور برای انجمن پیمانکاری میکردم و منافعم در گرو ساختوسازهای انجمن بود به صدای بلند اعلام میکنم تصمیم آن روز انجمن به همان اندازه سادهانگارانه و به همان اندازه فاجعهآمیز بود که تصمیمچینیها مبنی بر حذف گنجشکها در جهت افزایش محصولات کشاورزی نادرست است.
این خاصیت سیستمهای پیچیده است که اجازه نمیدهند نتایج آنطور که دلخواه ما هست حاصل شوند. پدیده اقتصاد ساختوساز در مجموعهای مانند انجمن زرتشتیان که یک انجمن خیریه است هیچ ربطی به اقتصاد ساختوساز برای یک شخص حقیقی ندارد. به دلایل متعدد، اقتصاد ساختوساز (نه خود ساخت و ساز) در یک انجمن خیریه الگویی پیچیده دارد.
الگوهای اقتصادی اصولا ساختار سادهای ندارند و هیچ نابغهای تاکنون نتوانسته یک الگوی جامع و کامل برای آنها ارایه دهد و به همین دلیل است که هنوز که هنوزه، برخیها جایزه نوبل در اقتصاد دریافت میدارند چرا که اگر الگویی جامع یافت شده بود دلیلی برای اعطای این جایزه وجود نداشت. البته که دقیقترین شیوه (نه بهترین شیوه) برای راستیآزمایی پاسخها در یک الگوی پیچیده (مانند الگوهای اجتماعی یا اقتصادی) آزمایش واقعی آن است. بطور مثال درمورد الگوی اقتصادی که کارل مارکس در کتاب معروف خود کاپیتال “سرمایه” ارایه داده بود بحثهای نظری فراوانی چند دهه در جریان بود اما امروزه کمتر کسی است که پس از هفتاد سال ویرانی که بخش بزرگی از جهان را (در پی آزمایشات واقعی این نظریه) فراگرفت بخواهد بر روی کاغذ صحت نظریه اقتصادی کمونیسم را اثبات نماید. به همین اندازه برای من عجیب خواهد بود که کسانی در هازمان زرتتشی بخواهند از نظریه تخریب و نوسازی املاک انجمن (توسط خود انجمن) دفاع کنند و سعی کنند بر روی کاغذ نتیجه مثبت اقتصادی آن را اثبات نمایند.
در طی این 17 سال بخش مهمی از منابع مالی انجمن در چاه هزینههای ساختوساز بلعیده شد و انجمن نتوانست آنطور که بایسته و شایسته است به امور اساسی خود بپردازد ما از هزینه جشنها زدیم از هزینه گاهانبارها کاستیم از هزینه مدارس زدیم از هزینه کمک به نیازمندان زدیم ….. تا بتوانیم ساختمان بسازیم. در طی این دو دهه فرزندانی از این خاک مهاجرت کردند که پس از این جشن مهرگان را در ایران نخواهند دید، با گهنبارهای ما آشنا نشدند و پس از این هم نمیشوند من با دست خودم نیازمندانی را به خاک سپردم که شرمندهی آنان بودم که هرگز انجمن آنطور که شایسته بود نتوانست کرامت انسانی آنها را پاس بدارد، رفتند و تا آخرین لحظه چشم امید به انجمنی داشتند که آخرین پناهشان بود، اما نبود. ساختمانها ساخته شد اما آن فرصتها هیچگاه تکرار نخواهند شد. توجه به این واقعیت که ساختمانهایی که ساخته شدند، در این مدت مسیر فرسودگی را به اندازه 17 سال پیمودهاند ماجرا را غم انگیزتر میکند.
در این 17 سال ،تمام انجمنیها در همهی ادوار میخواستند خدمات حداکثری را به هازمان بدهند اما به خدمات حداقلی راضی شدند و گاهی آن را هم نتوانستند ارایه دهند و خجل ماندند. نارضایتیهایی که نسبت به انجمن در این سالها شکل گرفت گواه این مدعا است.
انجمن خیریه واسطهای است بین خیراندیش و هازمان، لذا منبع درآمد انجمن را خیراندیش معین (و تامین) میکند و نه هیات مدیره انجمن. هرگاه خیراندیش تصمیم بگیرد که ساختمانی را اهدا کند یا ساختمانی را برای انجمن تخریب و نوسازی کند تا از منبع درآمدش انجمن بهرهمند گردد مختار است و هر گاه خیراندیشان ما ترجیح ندهند که چنین کنند حتما بهتر از ما میفهمند و ما انجمنیها حق نداریم از سایر منابع انجمن برای هزینه تخریب و نوسازی بهره ببریم. ما وظیفه داریم منویات خیراندیشان را جامه عمل بپوشانیم ما وظیفه داریم به آنان مشورت بدهیم و از آنها درخواست بکنیم اما اگر در نهایت ارادهی آنان بر تخریب و نوسازی هیچیک از املاک انجمن قرار نگرفت ما حق نداریم دست به تخریب و نوسازی بزنیم. اگر ساختمانی قابلیت بهرهبرداری را از دست داده باشد و هیچ خیراندیشی قدم پیش نگذارد باید در آن را ببندیم تا زمانی که خیراندیشی داوطلب نوسازی آن گردد یا رای مجمع عمومی مبنی بر فروش آن قرار گیرد.
برای آنان که پس از ما تکیه بر کرسی انجمن خواهند زد مینویسم برای ثبت در تاریخ مینویسم برای فرزند خودم برای فرزند شما مینویسم “کار انجمن تخریب و نوسازی ملکهای فرسودهاش نیست، انجمن نباید مستقیما دست به چنین کاری بزند حتا اگر از فرط فرسودگی آن ساختمان امکان بهرهبرداری نداشته باشد”
آزموده را دوباره آزمودن خطاست.
بابک شهریاری – آبان 1403
4 پاسخ
درود. مهندس شهریاری بزرگوار الگوی اقتصادی حاکم بر کشور ما با توجه به تورم بالا و… با سایر کشورها متفاوت است. ثانیا با املاک فرسوده ای که خیرین شاید برای زنده ماندن نام اجدادشان اهدا کرده اند چه باید کرد.دربش را ببندیم تا مصادره شود یا … یا بر خلاف نیت خیر اولیه بفروشیم! ثالثا مهمترین بخش اجرای ایده های فرهنگی داشتن بودجه و درامد هست که فقط تکیه بر خیرین کافی نیست همانگونه که امروز در مورد اوسون و.. میبینیم که کمک خیرین برای حتی تعمیرات نیز کافی نمی باشد.
با استفاده از دانش مدیریت نیاز نیست بدنه انجمن درگیر ساخت و ساز باشد و شاید سالی ۴ ساختمان ساخته شود نه طی ۱۷ سال چهار ساختمان. فقدان مدیریت علمی نه تنها در جامعه ما بلکه در کشور ما نیز حس میشود. پزشک،دکتر و مهندس در جامعه به وفور پیدا میشود اما مدیر علمی نه سنتی بسیار نایاب مییاشد. امیدوارم در جهت پرورش مدیر در افراد مستعد در جامعه اقدام کنیم. با سپاس از تلاشهای شما برای هازمان
درود بر شما ، از دیدگاه بسیاری ایران دوستان و به دینان نباید اموال وقفی زرتشتیان به غیر زرتشتیان سپرده شود چون هیچگاه وارون آنرا انجام نداده اند بلکه باید تغییر کاربری داده شوند تا درآمد زایی داشته و بتوان آنها را به بروز رسانی کرد
با درود به روان زنده یاد جانباخته کیخسرو و سپاس از خانواده خیراندیش کیخسروی.
بابک گرامی کاملا درست گفتی و این گفتار بایستی بخشی از سوگند هموندان آینده انجمن باشد.
بارها داد زدیم که ۱. هیات مدیره انجمن نباید هیات مجریه باشد. انجمن بایستی دبیرخانه و دفتر فنی قوی داشته باشد و ناظر پروژه ها و برنامه ها باشد. ۲. عمر دوره انجمن سه سال است. نباید پروژه های درازمدت را به امید الویت هیات مدیره های بعدی شروع کرد. ۳. هر پروژه ای باید بعد از تعیین و تامین بودجه شروع شود. لقمه باید اندازه دهان باشد نه اینکه چند پروژه را همزمان شروع کرد.
من ۵ دوره قبل در انجمن بودم که آقای شهریاری با معیارهای شایستگی به عنوان پیمانکار منتخب کار را شروع کرد و بدون سود و حق الزحمه کار را جلو برد.
گرچه پروژه به اتمام رسید ولی ساختمان در گرو پول پیش مستاجر است و بازپرداخت آن به عهده هیات مدیره های آینده. ساختمان در طی چند سال فرسوده خواهد شد و نیازمند بودجه تعمیرات و نگهداری خواهد بود.
نکته آخر اینکه انجمن به ساختمان و سالن نیاز ندارد. سرمایه جامعه جوانان و آیین آن است. از خیراندیشان باید خواست که سرمایه خود را وقف جوانان کنند و انجمن را به وزنه های سنگین نبندند.
با درود.
جناب شهریاری شما در نوشته تان منکر تبدیل به احسن کردن ومدیریت اقتصادی داشته ها از بیخ و بن شدید به بهانه خیریه بود ن انجمن زرتشتیان.
اگر انجمن مدیریت داشته ها وداراییهایش رو بلد نیست. لطفا اظهار نطر در این مورد نکند.
بنده نه اقتصاد دان هستم و نه مهندس و نه سازنده و نه هیچ تخصص دیگری در امور مالی ندارم.
اما به سادگی متوجه میشوم که روش کار این نیست که ساختمان مخروبه رودرش ببندیم. بلکه استفاده بهینه و نبدیل به احسن کردن املاک و داراییهامون باتوجه به در نظر گرفتن داشته هامون و بسادگی بگویم بقول زنان زرتشتی قدیمی کس و مس کردن آنها، راه حل است.
والا با تز شما روبه فنا میرویم.
نمی گویم که از هزینههای روزمره و جاری انجمن برای ساخت و ساز استفاده کنیم هرگز، که اینکار بزرگترین اشتباه است. (که متاسفانه انجمن انجام داد)
بلکه ابتدا بازده زمانی و منبع ساخت ساز روشن و مشخص شود. که تا آنجایی یادمه برای ساخت خانه کیخسروی مشخص شده بود حال انجمن های بعدی بر اون راه نرفتن و نخواستن بروند مسله دیگریست.
نمونه ساخت سازی که اکنون یکی از منابع درآمدی انجمن است را مثال میآورم که ببینید چگونه میشود با برنامه ریزی درست تبدیل به احسن را انجام داد
ساختمان همتی واقع در زیر بیمارستان تهران کلینک.
با چه برآورد مالی و بازده زمانی مشخص حدود دوسال فکر کنم و از چه منبع در آمد ساخته شد.
کوچکترین هزینه ایی از بودجه جاری انجمن که شامل کارهای گهنبار خوانی و نیازمندان و………. برای این ساختمان هزینه نشد که هیچ. بلکه اکنون ممر در آمد انجمن است به جای اینکه دربش راببندیم.ویاتبدیل به احسن کردن زمین کارواش واقع در میدان ونک به ساختمانی نوساز در یوسف آباد که اکنون محل اسکان کارمندان انجمن شده است
انجمن توانایی و تخصص میخواهد اگر نداریم از متخصص کمک بگیریم متاسفانه هرکسی وارد انجمن میشود خودش را علامه دهر در همه امور میداند و حاضر نیست از دیگران که تخصص در اون رشته مورد نطر دار ند کمک بگیرند.
مثل اون بانوی انجمنی که از فکر شخصیاش نظر میدهد که چه کسی کتاب میخواند؟؟؟!!!!!! 🙈
منهم نوشتم تا آیندگان و خصوصا فرزندان من و شما بخوانند. وفکر نکنند که انجمن و انجمنیان همه چیز دان بودهاند و بهمون نخندند.
شما نگران قدر دانی انجمن از خودتان هستید درک میکنم چرا که انجام دادن وظیفه احتیاج به قدر دانی از خود را ندارد.