29 بهمنماه جشن اسفندگان
سپندینه سپندارمزگان امشاسپند، ایزدبانوی پارسا و بردبار
خجسته باد
امروز سپندارمزگان امشاسپند از ماه اسفند سال 3757 زرتشتی، سهشنبه 29 بهمنماه 1398 خورشیدی 18 فوریه 2020 میلادی
18 فوریه 1954 نشست بینالمللی کارشناسان بررسی سرودهای ملّی در شهر وین، سرود «ای ایران» را از نظر محتوا و آهنگ، بسیار میهنی و مهیج اعلام داشت و تاکید کرد که «ای ایران» تا این زمان، موثرترین ـ برانگیزاننده ترین و میهنگراترین سرود ملّی کشورها است که هر ایرانی با شنیدن آن برانگیخته و آماده فداکاری برای میهن می شود.
نخستین اجرای سرود «ای ایران»، در ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی دانشکده افسری با صدای غلامحسین بنان در خیابان استانبول دو شب متوالی برگزار شد. سرود «ای ایران» آنقدر اثر کرد که شنوندگان تکرار آن را خواستار شدند و سه بار تجدید شد. استقبال و تأثیر این سرود باعث شد که وزیر فرهنگ وقت، هیات نوازندگان را به مرکز پخش صدا دعوت کرد تا صفحهای از آن ضبط و همه روزه از رادیو تهران پخش شود. اجرای دیگر، مربوط به سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ در برنامه گلها است که غلامحسین بنان این سرود را خواند. در سال ۱۳۵۰ نیز اُپرای رادیویی این سرود با همکاری ارکستر بزرگ رادیو تلویزیون ملی ایران با رهبری فرهاد فخرالدینی و خوانندگی اسفندیار قرهباغی انجام گرفت. دو اجرای دیگر از این اثر نیز یکی با صدای حسین سرشار و دیگری با صدای رشید وطندوست موجود است.
روح الله خالقی سازنده آهنگ سرود ملّی «ای ایران» بود که 21 آبان 1344 (12 نوامبر 1965) در 59 سالگی بر اثر بیماری سرطان در اتریش فوت شد. وی برای درمان بیماری به اتریش رفته بود. خالقی در سال 1906 (1285 هجری خورشیدی) در ماهانِ کرمان به دنیا آمده بود.
خالقی که بر انواع فرضیههای موسیقی و علوم صدا تسلط کامل داشت در زنده کردن موسیقی اصیل ایرانی خدمات ارزنده به عمل آورد از جمله توجه به چَنگ رودکی. وی بود که توصیه میکرد ریشهی موسیقی ایرانی و واژههای گمشده پارسی را باید در میان تاجیک ها و مردم جنوب روسیه و قفقاز شمالی جستجو کنند.
صدها آهنگ جاویدان از خالقی باقی مانده است که معروفترین آنها آهنگ سرود «ای ایران» است که شعر آن را «حسین گُلگُلاب» استاد وقت دانشگاه تهران (و عضو فرهنگستان ایران) سروده است. این سرود در سال 1323 (1944 و در جریان اشغال نظامی ایران از سوی متفقین) تکمیل شد. انگیزه سرودن این شعر، مشاهده بیحرمتیهای نظامیان اشغالگر بود که از تاریخ و تمدن ایرانیان بی خبر بودند و قضاوتِشان بر پایه مشاهده وضعیت روز بود. ایران سَدهها تنها اَبَرقدرت جهان و بیش از 8 سدهی پیاپی، یکی از دو اَبَرقدرت بود و در قرون وُسطا که غرب در ظلمت و تاریکی بود، اَبَرملّت در ادبیات، دانش، اندیشه و تألیفات.
برپایهی یک آمار، در ربع قرن منتهی به 1385 (2006 میلادی) نوار و سی دی سرود «ای ایران، ای مرز پُرگُهَر ـ ای خاکت سرچشمهِ هنر» … «مِهر تو شد چون پیشه ام ـ دور از تو نیست اندیشه ام» … «در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما ـ پاینده باد خاک ایران ما» بیش از هر آهنگ و سرود فارسی دیگر تولید و تقریبا در خانهی هر ایرانی در درون مرز و برون مرز وجود دارد.
اسپندگان؛ جشن پاسداشت زن، زمین، زایش و زندگی
سپندارمزد، پنجمین امشاسپند و ایزدبانوی زمین است. این واژه از دو بخش «سپنت» به معنی مقدس و«آرمیئتی» به معنای فروتنی و فرمانبری است. و در شکل ترکیبی خود مفهوم خرد کامل را دربردارد. اجزای این واژهی ترکیبی از یک صفت «سپنت» به معنی مقدس، «آرم» به معنی درست و فرمانبردار و جز «میئتی» که از مصدر «من» به معنی اندیشیدن است، ساخته شده . در کل نشانهی مهر، بردباری و فروتنی از آن برداشت میشود. «سپندارمزد» با «آرمتی» در کتاب مقدس هندوان همریشه است و «آرمتی» نیز از لحاظ واژگان و معنایی با آن همریشه است. «آرمتی» در ریگودا معنای آمادگی برای پرستش، پارسایی و سرسپردگی دارد. در نوشتههای پهلوی شکل واژگانی این ایزد بانو به شکل «سپندارمز» آمده است و در فارسی امروز به شکل اسفند گزارش میشود. وی فرشتهی موکل بر زمین است و از سوی اهورامزدا موظف است همواره زمین را خرم ، پاک و بارور نگاه دارد. وی از آفرینش
مادی، دنیا و کیهان زمین را برای خویش پذیرفت. همچنین از سوی اهورامزدا به مینوی اقلیمها، مناطق، استانها و روستاها منسوب گردید.
جایگاه وی در نزد اهورامزدا بهگونهای است که ایزدان و ایزدبانوانی چون آبان، آناهیتا و ماراسپند به همکاری وی گمارده شده و به فرمان اهورا با این دستیاران مینوی، زمین پاک نگاهداشته میشود. این ایزدبانو به همراه دستیاران خویش و دیگر مینویان با تیرگیها میجنگند تا خورشید را در روز دیگر از خاوران بیرون بیاورند. بر پایهی باورهای مزدیسنا، سپندارمزد موکل بر دوازده ماه سال و پنجمین روز از هرماه است و در ایران باستان پنجمین روز از ماه اسفند جشنی بزرگ برپا میشد و به آن جشن اسفندگان گفته میشد. این جشن به نامهای دیگر نیز نامبردار بوده؛ جشن مزدگیران، مژدهگیران و گژدم. این جشن به جشن زنان نیز معروف بوده و زنان در این روز از همسران خود هدایایی دریافت میکردند.
ویژگیهای این ایزدبانو در نوشتههای دینی شخصیت مادرانه و بردبارش بوده است. در آیین مزدیسنا برای این ایزدبانو دشمنان بزرگی برشمرده شده؛ بزرگترین این دشمنان «ترومیئتی»، دیو غرور و نخوت است. در آیین اهورا، نماد زمینی سپندارمزد را «بیدمشک» قرار داده و خویشکاری وی را پرورش آفریدگان و گسترندهی چراگاهها مقرر کرده است.
این ایزدبانو جایگاه ویژهای نزد ایرانیان باستان داشته است. در این باورها فرمان برداشتن تیروکمان از سوی وی به آرش داده شد تا به آن مرز ایران و توران تعیین گردد. و سپندارمزد با رخصت از منوچهر به سوالهای افراسیاب بدکنشت پاسخ گفت و آب به ایران شهر باز آمد.
یک پاسخ
براستی زیباترین سروده میهنی است از بن جان
تا به بن حقیقت