لوگو امرداد
همه چیز درباره‌ی ارباب اسفندیار یگانگی

اسفندیار یگانگی؛ یگانه‌ای جاودانه

photo 05هازمان زرتشتی همواره به داشتن و بالیدن انسان‌های نیک، سرافراز بوده است. از گذشته‌های دور تا به امروز زنان و مردانی نیکوکار و نیک‌رفتار به یاری هم‌کیشان خود آمده‌اند و خدمات گران‌بهایی برای میهن و سرزمین نیاکانی‌شان انجام داده‌اند و از این راه نه‌تنها نامی بلند و یادگارهایی ارجمند از خود به‌جا گذاشته‌اند بلکه در پاس‌داشت میهن و کوشش برای آبادانی و سربلندی آن از هیچ رنج و تلاشی دریغ نورزیده‌اند.

یکی از آن مردان بزرگ که خدمات بی‌شمار او به میهن‌اش هیچ‌گاه از یاد نمی‌رود، شادروان دکتر اسفندیار یگانگی است. مردی خوش‌نام، کاردان، اثرگذار و دهش‌مند که پاس‌داشت انسان و نیک‌ورزی و نیک‌کاری از اندیشه و کار او جدا نبود.

سال‌های آغازین زندگی و دانش‌اندوزی
سه برادر و دو خواهر ثمره‌ی ازدواج بازرگانی خوش‌نام و نیک‌نهاد به نام بهرام‌اردشیر یگانگی و همسرش مروارید بود. پسر بزرگ اردشیر نام داشت که در جوانی (51 سالگی) چشم از جهان فروبست، برادر کوچک‌تر، جمشید و دو خواهر نیز فرنگیس و مهربانو بودند. پسر میانی اسفندیار نام داشت او همان رادمردی است که در نزد ایرانیان آوازه‌ای بلند در دانش و نیکوکاری یافته است. یگانگی‌ها خانواده‌ای نیک‌سرشت بودند که به دینداری و مردم‌داری شناخته می‌شدند و شادروان بهرام‌اردشیر، در نزد مردم ارج و احترامی شایسته داشت.
اسفندیار در سال 1287 خورشیدی در یزد زاده شد. خود درباره‌ی دوران کودکی‌اش گفته است: «یاد دارم آن روز که کودک بودم روش ِ دین و دانش را در خانه در دامان مادر و پدرم آموختم. آیین و منش انسانی، یعنی راستی و مِهر و پاکی و نیکوکاری را از آن‌ها دریافتم. هنوز پا به مدرسه ننهاده بودم که مادرم به من آموخت خدا یکی است و نام این خدای یکتا اهورامزدا است. پدر و مادرم به من می‌گفتند دین ما دین بهی است و ما زرتشتی هستیم و پیامبر ما زرتشت و زرتشت فرستاده‌ی خداست. پیام زرتشت از اهورامزدا برای ما هومت و هوخت و هورشت است؛ یعنی اندیشه‌ی نیک، گفتار نیک و کردار نیک. کوشا بودند به ما بیاموزند هر زرتشتی پاک‌دل باید این سه گفتارِ بی‌همتا و بی‌مانند را سرمشق و سرلوحه‌ی زندگی خود قرار دهد. آسایش خود و دیگران و رستگاری را در این سه‌گفتار می‌دانستند» (زندگی‌نامه‌ی دکتر اسفندیار یگانگی- رویه 70 و 71).
در همان شهر و در دبستان دینیاری سال‌های آموزش ابتدایی را گذراند و سپس برای درس‌آموزی بیش‌تر راهی تهران شد و به دبیرستان آمریکایی‌ها که در آن سال‌ها با آموزگارانی برجسته و کاردان آوازه‌ای در پایتخت داشت، درس خواند. شور و دل‌بستگی بسیار اسفندیار به درس‌آموزی، او را برانگیخت که راهی آمریکا شود و در آنجا ادامه‌ی تحصیل دهد. پدر نیز با این کار هم‌رای بود. پس در سال 1309 خورشیدی به آن کشور دوردست سفر کرد و دانش اندوخت و در دانشگاه کلمبیا، در رشته‌ی اقتصاد و علوم مالی، دکترای خود را دریافت کرد. پایان‌نامه‌ی او با عنوان «تحولات پولی و مالی ایران از 1875 تا 1932» پژوهشی بنیادین بود که سپس‌تر همه‌ی کسانی که به تاریخ اقتصادی ایران در آن بازه‌ی زمانی توجه داشتند، از این کتاب پژوهشگرانه بهره‌ بردند. اسفندیار یگانگی در این کتاب به بررسی دگرگونی‌های تجاری ایران از نیمه‌ی دوم پادشاهی قاجاریه تا سال 1312 خورشیدی می‌پردازد و با آمارها و جدول‌های بسیار و بررسی‌های باریک‌بینانه، به نتایجی بسیار مهم (از دید اقتصادی) می‌رسد. می‌توان گفت که او نخستین دانش‌آموخته‌ی ایرانی است که سپس‌تر توانست با همین روش از برآوردهای مالی بهره ببرد و از شیوه‌های نوین علمی سود جوید. شایان یادآوری‌ست این کتاب ارزشمند در سال 1400 خورشیدی، از سوی نشر دنیای اقتصاد با ترجمه‌ی دکتر احمد میدری، اقتصاددان و پژوهشگر، به فارسی برگردان شده است.
اکنون اسفندیار یگانگی به بالاترین درجه‌ی علمی دست یافته بود و می‌توانست در آمریکا بماند و جایگاه علمی برجسته‌ای برای خود بیابد، اما مِهر به ایران و کمک به بهبود زندگی مردم، او را به کشورش بازگرداند. در بازگشت به میهن دوره‌ی سربازی (خدمت نظام‌وظیفه) را با درجه‌ی ستوان‌سومی گذراند و سپس برای زمانی کوتاه در تجارت‌خانه‌ی پدر سرگرم کار شد. در همین سال‌ها (1319 خورشیدی) بود که با بانو مروارید زرتشتی پیوند زناشویی بست. از ازدواج فرخنده‌ی آن دو، دو پسر به نام‌های بهرام و رستم زاده شد. هر دو فرزند نیز، همانند پدر، راه دانش‌اندوزی را برگزیدند و درس خواندند و جایگاهی علمی و درخور یافتند.

یگانگی و بنیان‌گذاری آبیاری علمی در ایران
اسفندیار یگانگی، زمانی که در آمریکا درس می‌خواند، دریافت که کشاورزان آمریکایی کشتزارهای خود را با آب چاه‌های ژرف آبیاری می‌کنند. این روش بسیار کارآمدتر و ثمربخش‌تر از روش‌های سنتی ایران و بهره‌گیری از آب کاریزها بود. پس همواره این اندیشه را با خود داشت که در بازگشت به میهن روش آبیاری نوین را در ایران به‌کار گیرد و از این راه خدمتی به اقتصاد کشور انجام دهد. افزون‌بر اینکه می‌خواست با چنین کار  کشاورزی ایران را با حفر چاه به اندازه‌ی کشش آب‌های زیرزمینی، به چنان پیشرفتی برساند و فرآورده‌هایی به بار بیاید که کشور از محصولات کشاورزی بیگانگان بی‌نیاز شود.
در روز‌های پایانی سال 1323 خورشیدی بود که او در سه‌راه تهرانپارس- جاده‌ی آبعلی، نخستین چاه عمیق در ایران را به بهره‌برداری رساند و این کار را در سی‌سال خدمت خود همچنان ادامه داد و توانست 2500 چاه عمیق برای کارهای آبیاری و کشاورزی به کار گیرد و زمین‌ها را از آب جاری سیراب سازد. در این کار حتا با هزینه‌ی خود چاه‌های بسیاری حفر کرد و به یاری کشاورزان هم‌میهنش آمد. یک نمونه از آن چاه‌های رایگان در روستای مزرعه‌کلانتر زده شد؛ یا چاه عمیقی که در قصر فیروزه (آرامگاه زرتشتیان تهران) است و تا به اکنون از آن بهره‌برداری می‌شود. در زمین‌لرزه‌ی بویین‌زهرا (1341 خورشیدی) نیز یگانگی چاه‌های عمیقی برای هم‌میهنان زلزله‌زده‌اش حفر کرد. «اولین شهری در کشور که به‌طرز نوین از داشتن شبکه‌های لوله‌کشی آب برخوردار گردید شهر زیبای شیراز بود که ذخیره‌ی آب مورد احتیاج آن از طریق تعدادی چاه‌های عمیق که سازمان یگانگی در سال‌های 1328 حفاری نمود، تامین شد و از آن پس نیز چه‌بسا از شهرهای دیگر که به همین طریق آب مورد نیاز خود را فراهم می‌آوردند» (زندگی‌نامه‌ی دکتر اسفندیار یگانگی – رویه 87).
شادروان یگانگی در این خدمت‌رسانی، از دانشی که بر اثر کوشش و پی‌گیری در رشته‌ی زمین‌شناسی و آبدهی زمین‌های کشاورزی آموخته بود، بهره ‌بُرد. یگانگی بدان اندازه در این کار توانا بود که به‌گفته‌ی شاپور مهر، مهندسان بیگانه گمان می‌بردند او دکترای زمین‌شناسی است و از این که می‌دیدند دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی اقتصاد در کار آبیاری و زمین‌شناسی چنان چیره‌دست است، غرق در شگفتی می‌شدند. همین کوشش‌های دامنه‌دار و پُرثمر بود که سبب شد او را پیشرو و آغازگر شیوه‌های نوین علمی در آبیاری ایران بدانند.
«در حقیقت سال 1322 را در ایران بایستی سال پایه‌گذاری پیشه‌ی حفرهای عمیق و استفاده از وسایل ماشینی برای این کار دانست. زیرا در این سال بود که سازمان آبیاری دکتر یگانگی با وارد نمودن چند دستگاه ماشین حفاری و استخدام یک نفر کارشناس زبردست از آمریکا، به‌نام ژاک ریشارد، عمل بیرون راندن مایه‌ی حیاتی آب را از دل خاک آغاز و راه و روش نوینی را در امر بهره‌برداری و توسعه‌بخشیدن به اراضی زیر کشت و نیز معارضه با سرسختی‌هایی که گاه‌وبی‌گاه طبیعت با خشکسالی‌های خود ظاهر می‌سازد، گشود. این ابتکار در طی سالیان بعد نتایح مستقیم و غیرمستقیمی به‌بار آورد که بعضی از آن‌ها عبارت است از: ایجاد امکانات بیشتر از طریق کشاورزی جهت بهبود وضع تغذیه و رفاه مردم ایران؛ کمک به تندرستی اهالی روستاها و یا شهرها به‌واسطه‌ی دسترسی یافتن به آب‌های سالم و گوارای زیرزمینی برای مصارف روزانه و جلوگیری از سرایت بیماری‌های گوناگون به علت شُرب آب‌های آلوده و نیز میسر ساختن تاسیس کارخانه‌هایی که در گذشته به خاطر عدم وجود امکانات برای دسترسی به منابع آب بهره‌برداری از آن‌ها متعذر بوده است» (زندگی‌نامه‌ی دکتر اسفندیار یگانگی- رویه 83).
شخصی به نام علی منصوری، در شماره‌ی مهرماه 1351 مجله‌ی سپیدوسیاه، با نقل خاطره‌ای نوشته بود: «نام دکتر یگانگی  تا ابد در سرلوحه‌ی خدمتگزاران به کشور ثبت خواهد شد. او تا به کسی آب نمی‌داد پولی از او نمی‌گرفت. روزی یکی از دوستان مشترک ما قصه‌ای از او را گوشزد که دانستن آن برای عموم لازم است. او چنین می‌گفت که در ساوه، مِلکی داشتم و برای حفر چاه به دکتر یگانگی مراجعه کردم. او به من گفت: در این‌جا آب‌های زیرزمینی کم است و زدن چاه بی‌حاصل و آبی به‌دست نخواهد آمد. من در این قسمت اصرار ورزیدم و به او گفتم: اگر آبی برای من نیست، نانی برای تو که هست. و در اثر سماجت من قراردادی برای حفر یک حلقه چاه عمیق بین ما منعقد گردید. ولی من بیست هزار تومان بیعانه قرارداد را پرداختم و از فردا کارکنان چاه شروع به حفاری کردند و با این‌که متجاوز از 150 متر پایین رفتند متاسفانه به آبی نرسیدند. ناچار کار را تعطیل کردند و مرا از جریان امر مطلع ساختند. من نیز بقیه‌ی مبلغ تعیین شده در قرارداد را چک برای او فرستادم. ولی چند روز بعد نامه‌ای از دکتر برای من رسید و چک مزبور و چکی به مبلغ بیست‌هزار تومان بابت بیعانه‌ی قرارداد برای من پس فرستاد و نوشته بود: من برای آب پول می‌گیرم و اگر چاهی به آب نرسید دیناری نخواهم گرفت. بعد خود شخصا به دفتر او مراجعه و دکتر را ملاقات و آن‌چه اصرار کردم که لااقل نصف زیان کندن چاه را از من قبول کند، زیر بار نرفت. به عقیده‌ی من این شخص که از پول بگذرد شخص عادی نیست و او را باید از زمره‌ی نیکان منظور داشت» (زندگی‌نامه‌- رویه 104).
حسین مسرور، شاعر نامدار، نیز خاطره‌ای خواندنی بازگو می‌کند. او نوشته است: «سال 1301 به شهر یزد رفته بودم. تابستان و هوا گرم بود. نه تنها اثری از درخت و برگ سبز در آن شهرستان نیافتم، بلکه آب خوردن هم کمیاب و از آب‌انبارهایی تهیه می‌شد که پله‌های بسیار داشت و زنان و کودکان در هوای سوزان نیمروز با زحمت پله‌های طولانی آن را بالا و پایین می‌رفتند. سال‌ها پس از آن باز گذارم به یزد افتاد. اما وضع شهر طوری دگرگون شده بود که شناختن کوچه‌ها ممکن نمی‌شد. خیابان‌ها با آب روان و گلکاری جای کوچه‌های خاکی و تنگ و تاریک را گرفته بود. از مردم پرسیدم که چگونه آب تهیه کرده‌اند؟ گفتند این آب در اثر سعی و کوشش آقای اسفندیار یگانگی، موجد سبک نوین آبیاری در ایران فراهم شده که به‌وسیله‌ی حفر چاه‌های عمیق آب به شهر یزد و حومه جاری ساخته است.
وقتی شنیدم که آقای دکتر یگانگی دکتر اقتصاد و تحصیل‌کرده‌ی آمریکاست، بیش‌تر خوشحال شدم. چه سرمایه‌ی خود را به کارهای کشاورزی و عمرانی صرف نموده، ضمنا به آبادی شهر و کشور خویش هم کمک کرده است» (زندگی‌نامه- رویه 80).
اما تلاش‌های پیوسته‌ی دکتر یگانگی به همان‌جا پایان نپذیرفت و او توانست با کمک دو تَن از دوستانش، محسن و محمود خلیلی، در امردادماه 1332 خورشیدی برای پخش (توزیع) گاز مایع به خانه‌ها، شرکت بوتان را بنیان‌گذاری کند. این شرکت و موسسه، خدمات مهمی در سراسر کشور انجام داد و در آسایش زندگی مردم نقش ماندگاری داشت. سپس نیز در بوشهر کارگاهی برای ساخت و تعمیر کشتی‌ها و بلم‌های دریانوردان ایرانی و برپایی سکوهای حفاری نفت شکل داد و از این راه نیز به یاری هم‌میهنانش آمد.

یگانگی و برخی از دهش‌های نیک‌ورزانه‌ی او
کوشش‌های دکتر اسفندیار یگانگی تنها در کارهای علمی و صنعتی خلاصه نمی‌شد. او یاری‌گر و همراه راستین هازمان خود نیز بود و در دهش و نیکوکاری سرآمد شناخته می‌شد. یگانگی در سال 1333 خورشیدی نیایشگاهی به نامگانه‌ی مادرش، بانو مروارید، در شیراز بنیان گذاشت. چند سال پس از آن نیز، در خرداد 1339، درمانگاه بهرام یگانگی را از دهش خود ساخت. او ساختمان درمانگاه و دو دستگاه آپارتمان اشکوب بالایی آن را بر روی زمین وابسته (:متعلق) به انجمن زرتشتیان تهران ساخت و هزینه‌ی ساختمان را به همراه هزینه‌ی مبلمان و لوازم و وسایل درمانگاه را از دهش خود پرداخت. افزون بر این که تامین بودجه‌ی درمانگاه را نیز پذیرفت. این درمانگاه در تهران در خیابان جمهوری، کوچه‌ی ارباب کیخسرو شاهرخ جای دارد. به همین‌سان، در شهر زاهدان و در پذیرش‌گاه باستانی این شهر، تالاری به نامگانه‌ی خواهر درگذشته‌اش ساخت تا جایی برای برگزاری آیین‌های دینی و گردهمایی‌های اجتماعی هم‌کیشانش باشد (تارنمای امرداد- 6 بهمن 1390).
دهش‌های بی‌دریغ دکتر اسفندیار یگانگی فهرست بلندبالایی است. او برای ساخت ساختمان سازمان جوانان زرتشتی یزد و کمک به دانشجویان دانشگاه برای گذراندن دوره‌های تحصیلی، دهش‌ها و یاری‌های بسیار کرد. هنگامی هم که در سال 1336 کتابخانه‌ی اردشیر یگانگی به‌دستیاری بانو فرنگیس یگانگی، همسر شادروان اردشیر یگانگی، بنیان گذاشته شد، دکتر اسفندیار یگانگی و خانواده‌ی سربلندش در ساخت کتابخانه کمک‌های شایانی کردند و آن را در اختیار دانش‌پژوهان قرار دادند.
دهش‌ها و یاری‌های او تنها همکیشانش را شامل نمی‌شد. استاد محمد موسوی، نوازنده‌ی نی، خاطره‌ای شنیدنی از کمک‌های بی‌دریغ زنده‌یاد یگانگی بازگو می‌کند. او می‌نویسد: «در مورد نی‌سازی خود باید بگویم که یک اتفاق ناگوار باعث شد که به این فن و هنر روی آورم. تصور می‌کنم که سال ۴۹ بود؛ یک‌روز برای اجرا و ضبط برنامه به رادیو می‌رفتم، در طول راه جهت خرید توقف کوتاهی کردم و از ماشین پیاده شدم، پس از خرید متوجه شدم که جعبه‌ی نی و کتم را از داخل اتومبیل برده‌اند. من در آن زمان وضع مالی مناسبی نداشتم که بتوانم فورا نی بخرم و برنامه‌هایم را اجرا نمایم. دوستانم از این موضوع آگاهی یافتند و دهان‌به‌دهان به گوش شادروان دکتر اسفندیار یگانگی رسید؛ ایشان که در آن زمان نماینده زرتشتیان در مجلس بودند، به بنده تلفن زدند و مرا به منزلشان دعوت کردند و من هم از همه‌جا بی‌خبر به منزل ایشان رفتم. پس از سلام و احوالپرسی کاغذ کوچکی در جیب من نهادند و خواستند تا منزل آن را باز نکنم و نخوانم. من هم این کار را کردم. به منزل که رسیدم کاغذ را از جیب در آوردم و دیدم چکی به مبلغ ده‌هزار تومان است و در کاغذ دیگر شرحی ضمیمه آن چک بود. نوشته بود که مقداری از مبلغ چک را صرف مخارج زندگی و مقداری را صرف خرید نی بکنید تا در هنر نوازندگی شما وقفه‌ای ایجاد نگردد. از این که انسانی شریف موقعیت آن وقت مرا درک کرده بود، هم متأثر شدم و هم خوشحال.
به اصفهان رفتم؛ در اصفهان به نزد شخصی به نام رضا بیلیاری از سازنده‌ها و نوازنده‌های خوب نی رفتم وگفتم نی می‌خواهم ولی می‌خواهم جای سوراخ‌های آن را خودم انتخاب نمایم، ایشان قبول کردند و نی را پیش خودم ساختند و من تعداد چهار نی از ایشان خریداری و مبلغ دو هزار تومان پرداختم و با این دو هزار تومان در واقع من هم صاحب چند نی شدم و هم نی‌سازی را آموختم.
به تهران آمدم، به نیزارها رفتم و نی بریدم وشروع به نی ساختن جهت دست خود و تنی چند از دوستان نزدیک نمودم. باید متذکر شوم که نی در تمام جهان می‌روید ولی نی‌هایی که در کاشان می‌روید از بهترین نوع نی در جهان است». (نی‌ساز شدن استاد موسوی از زبان خودشان برگرفته از: کتاب «مردان موسيقی سنتیي و نوين ايران»).
دکتر اسفندیار یگانگی از گردش هجدهم انجمن زرتشتیان تهران هموند هیات مدیره‌ی آن بود. او در فروردین 1320 خورشیدی (گردش هجدهم)، به این انجمن پیوست و تا گردش بیست‌وهفتم در سال 1338، هموندی آن را بر دوش داشت (بجز گردش‌ بیست‌ویکم). در این سال‌ها به همراهی دیگر هموندان انجمن، خدمات بسیاری انجام داد و به یاری هازمان خود آمد و از هیچ کمک و نیکوکاری‌ای دریغ نکرد. دکتر یگانگی درباره‌ی خویشکاری بهدینان می‌نویسد: «لازم است که افراد زرتشتی به آنچه که دارند افتخار و مباهات کنند. با دقت در فراگیری فلسفه و فرهنگ دینی بکوشند و بدین وسیله ابراز وجود نمایند. من به سهم خود در این راه تا جایی که نیرو داشتم، کوتاهی نکرده و در پیشبرد این هدف کوشیده‌ام» (زندگی‌نامه‌ی دکتر اسفندیار یگانگی – رویه 125).
در جایی دیگر نیز نوشته است: «همان‌طوری که مکرر اشاره کردم، ما زرتشتیان خود بی‌نیاز از تعلیم و آگاهی از تعالیم درست زرشت هستیم، چون روح و قلب و جان ما آمیخته با اصول و گفتارهای درست و دست اول پیامبر خود می‌باشد. ولی برای این‌که فرزندان‌مان عالمانه‌تر و پیروان مذاهب دیگر اطلاع صحیح‌تر یابند، بایستی همه‌ی ما زرتشتیان تا حدود توانایی برای همکاری و کمک به پژوهش‌های درست و خالی از اغراض از هیچ‌گونه فداکاری دریغ نداریم تا گمراهان پی به حقیقت و ویژگی‌های دین زرتشت ببرند. زمان حال و آینده اقتضاء می‌کند که برای این نوع بررسی‌ها، نیکوکاران موقوفات و اعتباراتی کوچک به‌وجود آورند و با گشودن راه پژوهش و تحقیق و نشر کتاب‌های ارزنده و جاودانی، به مردمان بی‌خبر انجام دهند و نام نیکی برای خود در این جهان باقی گذارند، تا مردم جهان بدانند که اندیشه، گفتار و کرداری که نیک نیست از آن ِ زرتشت و از آن ِ ما نیست» (زندگی‌نامه‌ی دکتر اسفندیار یگانگی – رویه 79).‎‌
درباره‌ی مهاجرت جوانان نیز این نکته را یادآور می‌شد: «هر طرحی جز از راه تقویت و پرورش و راهنمایی و فراهم‌ساختن امکانات لازم برای جوانان، پیشبردش بعید به ‌نظر می‌رسد. ما شعارها و اهدافی داریم که لازم است به آن‌ها ایمان داشته باشیم. این مورد بایستی کامل برای جوانان تفهیم شود و من نیز به سهم خود یادآور می‌شوم که از توطن در خارج صرف نظر کنند. مهاجرت از ایران و ازدواج در خارج لازم است که منسوخ گردد. چون ما به سرمایه و نیروی فعاله‌ی جماعت خودمان تا آخرین بازمانده‌هایش نیازمندیم» (زندگی‌نامه‌ی دکتر اسفندیار یگانگی – رویه 127).
دکتر یگانگی در میانه‌ی سال‌های 1320 تا 1336 چهار دوره کرسی نمایندگان هازمان زرتشتی را در مجلس شورای ملی بر دوش داشت (در دوره‌های بیستم تا بیست‌وسوم) و عضو مجلس سنا (موسسان) نیز بود. این خویشکاری را نیز باید از کوشش‌های نامدار او دانست.
در سال 1336 خورشیدی بود که دکتر یگانگی «کنکاش یگانگی» را بنیان گذاشت. این همایش‌گاه برای همکاری، هم‌اندیشی و همگامی در کارهای اجتماعی و یافتن راه‌کار برای کارهای پیش روی هازمان زرتشتی پی افکنده شد. کنکاش یگانگی جایی برای رایزنی‌ها و بازگویی اندیشه‌های کارآمد است.

درگذشت، پس از سالیان بسیار نیکوکاری
دکتر اسفندیار یگانگی در چند سال پایانی زندگی پُربارش دچار بیماری دیابت بود. ناچار برای درمان بیماری که هر روز شدت بیش‌تری می‌یافت، به آمریکا رفت و در کلینیک درمانی مینه‌سوتا بستری شد. اما درمان‌ها موثر نشد و او پس از یک عمر زندگی سرشار از داد و دهش و نیکوکاری، در دوم مهرماه 1351 خورشیدی، به هماروانان پیوست و فروهر پاکش در سرچشمه‌ی فروغ و روشنایی بی‌پایان جای گرفت. در این زمان، 64 سال از زندگی پُرثمر او سپری شده بود.
پیکر آن انوشه‌روان را به ایران آوردند و در فرودگاه مهرآباد با تشریفات ویژه تا آرامگاه قصر فیروز همراهی کردند و در آنجا به خاک سپردند. پس از این رخداد اندوه‌بار، در  نشست شصت‌وششم مجلس شورای ملی، رییس آن زمان مجلس درگذشت دکتر یگانگی را به ایرانیان آرامش‌باد گفت و از خدمات بی‌شمار او یاد کرد و از نمایندگان مجلس خواست به احترام و بزرگداشت این مرد بزرگ و نیکوکار که کارهای برجسته و اثرگذاری برای میهن‌اش انجام داده بود، یک دقیقه سکوت کنند.
رییس آن زمان مجلس شورای ملی در پیامی به همسر دکتر یگانگی نوشته بود: «سرکار خانم یگانگی- خبر ناگوار و اسف‌انگیز درگذشت شادروان دکتر اسفندیار یگانگی که در بازگشت از مسافرت خود از آن آگاه شدم، چنان مرا اندوهگین و متاثر و متالم نمود که هیچ‌گاه غم و اندوه این فاجعه‌ی دردناک از خاطرم محو و نابود نخواهد شد. چه او تنها یک دوست و همکار صمیمی و باوفا نبود، او مردی فوق‌العاده مهربان و خلیق و دارای صفات حمیده‌ی بی‌حد و حصر و شخصی، بود که سال‌ها باید بگذرد تا مادر گیتی چنین فرزندی بزاید. مردان خوب خدا تنها متعلق به خانواده‌ی خود نیستند. بلکه از آن ِ جامعه و ملت نیز می‌باشند و آن جنت‌مکان از جمله کسانی بود که متعلق به همه‌ی افراد این سرزمین بود و امروز همه‌ی کسانی که با نام او آشنایی دارند در ماتم مرگ او عزادارند» (زندگی‌نامه دکتر اسفندیار یگانگی – رویه 93).
دکتر اسفندیار یگانگی را به‌درستی «الگوی مهربانی و مِهرورزی» دانسته‌اند. دکتر بوذرجمهر مهر درباره‌ی ویژگی‌های اخلاقی و ستودنی دکتر یگانگی می‌نویسد: «بدی را نمی‌پسندید و نمی‌خواست ببیند و بشناسد، تنها به خوبی‌های جهان و مردم توجه داشت. روان بزرگی داشت که تنها مِهر و یگانگی را می‌شناخت. در رادمردی و بخشندگی کم‌مانند بود. او به اندیشه، گفتار و کردار نیک باور داشت. مردم‌دوست بود. ایران دوست بود. به ادبیات و زبان فارسی دل‌بستگی داشت و به موسیقی ایرانی مهر می‌ورزید. به همه خوبی می‌کرد و در برابر، هیچ‌گونه سپاس و پاداشی چشم نداشت. نگاه مهربان او، لبخند شیرین و مردانه‌ی او بازتابی از زیبایی‌های روان و زیبایی‌های اندیشه و قلب او بود. دکتر اسفندیار یگانگی مرد بزرگواری بود.» (بوذرجمهر مهر، امرداد- شماره 165).
یادش جاودان و گرامی و روان ارجمندش به مِینو خوش باد …

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

3 پاسخ

  1. با درود و سپاس از تارنمای امرداد و خبرنگار ارجمند برای آگاهی رسانی و شناسایی بزرگان کشور. تا جوانان امروز نیز این بزرگان را شناخته و پند گیرند و مهر به ایران در دل آن ها پدیدار شود. ایدون باد
    روان‌شان شاد و سرای روشنایی جایگاه شان باد
    پاینده ایران

  2. فردی ایران دوست و وطن پرست که به آبادی کشور پرداخته و به همکیش و غیر همکیش کمک مینمود.

  3. زنده یاد دکتر اسفندیار یگانگی سوشیانت زمان خودش بوده و نیک میدانم که فرزند برومندشان رستم هم پا در جای پدر گذاشته و مددکار و پشتیبان جامعه زرتشتی است و از اهورامزدا برایش شادزیوی ، دیرزیوی و بکامه زیستن خواستارم . ایدون باد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-09-18