امروز روز دی بهمهر از ماه دی 3762 زرتشتی، سومین جشن دیگان فرخنده باد، یکشنبه نهم دیماه 1403 خورشیدی، بیستونهم دسامبر 2024 میلادی
پیام و سفارش اشو زرتشت:
راه در جهان یکی است و آن راهِ راستی است.
یسنا_هات_۷۲_بند_۱۱
—————————- * ——————————–
دی به مهر:
- پانزدهمین روز هرماه سیروزه در گاهشمار ویژه زرتشتیان، روز «دیبهمهر» نام دارد.
– «دی» به چم (:معنی) پروردگار و دادار است.
– در هر ماه سه روز با پیشوند «دی» در گاهشمار ترادادی وجود دارد که روز هشتم «دیبهآذر»، پانزدهم «دیبهمهر» و بیستوسوم «دیبهدین» هستند.
– روزهای دی با پسوند نام روز پس از خودش نامگذاری شدهاند.
– روزهای اورمزد و سه دی در هر ماه، به مانند روزهای آدینه در گاه شماری خورشیدی، روزهای نیایش همگانی، آسایش و دید وبازدید خانواده هاست.
————————- * ————————-
۹ دی، یکی از روزهای جشن دیگان
سومین جشن دیگان فرخنده باد
جشن دیگان در روزهای دوم و نهم و هفدهم ماه دی در تقویم رسمی كشور از جشنهایی است كه به مناسبت همنام شدن روز و ماه در تقویم ایرانیان برگزار میشد.
ایرانیان قدیم، گذشته از جشنهایی كه به مناسبتهای گوناگون برگزار میكردند، همنام شدن روز و ماه را هم در هر ماه جشن میگرفتند.
دی درحقیقت صفت خدای یگانه و بزرگ در آیین زرتشت، اهورامزدا است. دی از صورت پهلوی «دَی» و اوستایی «دَذوَه» به معنی آفریننده است. در سراسر ادبیات زرتشتی، اهورامزدا با صفت دادار یا آفریننده نامیده شده، زرتشت هم در گاهان او را «آفریننده زندگی» میخواند.
با این توضیح، سردترین ماه سال به نام خدای بزرگ نامگذاری شده بود تا در گذراندن سرمای سخت یاری بخش مردمان باشد. در كتاب پهلوی (بندهشن) نیز آمده كه در این ماه، زمستان به بیشترین سردی به ایرانویچ رسد.
ماه سی روزه زرتشتی به چهار بخش میشده است كه در آغاز نخستین بخش نام اهورامزدا و در آغاز سه بخش دیگر نام «دی»، صفت اهورامزدا قرار داشته است.
در ماه دی، در هر سه این روزها جشن دیگان در ستایش و نیایش خدای بزرگ برگزار می شد، سه جشن نیایشی در سردترین ماه سال.
مطابق تقویم رسمی كشور، این سه جشن دیگان به روزهای دوم و نهم و هفدهم دی ماه موكول میشود. برای آن كه همه ماههای زرتشتی سی روزه هستند، در حالی كه در تقویم رسمی كشور، شش ماه، سی و یک روزه داریم. این شش روز اختلاف سبب شده كه هشتم دی زرتشتی با دوم دی تقویم رسمی برابر شود و به همین ترتیب بنا بر كتاب پهلوی بُندهشن (= آغاز آفرینش) این چهار روز ماه كه به نام هورمزد و سه دی است، یكی بر نام، یكی بر گاه، یكی بر دین و یكی بر زمان دلالت میكنند كه همیشه بودهاند.
همچنین در همین كتاب آمده است كه هر گلی از آنِ یكی از آنان است: «مورد و یاسمن هرمزد را خویش است، با درنگ دی به آذر را، كاردَک دی به مهر را، شنبلید دی به دین را.»
«دی» در اوستا، دَئوش DATHUSHیا دَذوَ Dadhva و در فارسی «دی» شده است. «دی» به چم پروردگار و دادار است. که از ویژگیهای اهورامزدا است. از این روی «دی» یکی از ماههای مینوی و پرارج در نزد ایرانیان است. در گاهشمار زرتشتی روز نخست از هر ماه اورمزد نام دارد. روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم نیز «دی» دارند و از آن روی که این سه روز با هم اشتباه نشوند نام روز پسینشان به آنان افزوده شده است: روز هشتم: دی به آذر، روز پانزدهم: دی به مهر، روز بیست و سوم: دی به دین نامیده اند.
بنابر این در دی ماه روز اورمزد و روز های سه دی (دی به آذر ، دی به مهر و دی به دین) روزهای جشن دیگان ( برابری نام روز با ماه ) هستند.
—————————- * —————————–
آغاز مشروطیت ایران با امضای مظفرالدین شاه
این روز در سال 1285 خورشیدی (1906 میلادی)، مظفرالدین شاه قاجار مصوبه قانون اساسی را که با اجرای آن نظام حکومتی ایران «پارلمانی» میشد، امضا کرد و ده روز بعد هم درگذشت. این قانون دارای 51 اصل بود که بعدها و چندبار اصلاحیههایی به نام «متمم» بر آن اضافه شد. طرح قانون اساسی سال 1906 میلادی که عنوان آن را در آن زمان «نظامنامه» گذاشته بودند، به جای مجمع موسسان، به دست چند حقوقدان و سیاستمدار نوشته شده و در مجلس شورا که اعضای آن نیز به صورت خاص تعیین شده بودند، تصویب شده بود و احتمال نفوذ خارجی در تدوین آن بیتاثیر نبود. برپایهی استاندارد جهانی، طرح هر قانون اساسی و اصلاحیههای آن پس از تصویب در مجمع مربوط باید به رفراندم سراسری گذاشته شود تا امالقوانین یک ملت گردد.
نخستین جلسه مجلس شورا در کاخ گلستان تشکیل شده بود که بعدها به میدان تاریخی بهارستان منتقل شد و بر بالای سردر مجلس علامت «عدل مظفر» را نصب کردند زیرا که مظفرالدین شاه گفته بود که مشروط کردن اختیارات شاه و دولت (سه قوه حکومتی) و تعیین رییس قوه مجریه (در آن زمان نخست وزیر) با تمایل و رای اعتماد مجلس، آرزوی قلبی و همیشگی او بوده است.
لوح عدل مظفر در تاریخ در ۲۳ شوال ۱۳۲۴ (برابر با ۱۸ آذر ۱۲۸۵) بر سر در مجلسی با نام دارالشورای ملی ایران بر جای خود نهاده شد. براساس اسناد موجود این لوحه فلزی را سید عبدالرزاق از شهدای مشروطه با خط محمدرضا کلهر ساخت. عبدالرزاق در درگیریهای پس از پیروزی مشروطه بین احزاب اعتدال و دموکرات به همراه علیمحمدخان تربیت ترور شدند. مهدیقلی خانهدایت در «خاطرات خطرات» مینویسد:
«پس از آغاز به کار مجلس و انتقال آن به بهارستان عدل مظفر تاریخ تاسیس مجلس است به خط کلهر با آب طلا بالای درب مجلس نصب شد.»
این پلاک در درگیریهای پس از مشروطه و جریان به توپ بستن مجلس آسیبی ندید و به تدریج مهمترین عامل مشخصهی مجلس شناخته شد. در دوره پهلوی اول به دلیل تضادی که رضاخان با قاجاریه داشت، عدل مظفر را از سر در مجلس به زیر آوردند. اما در ۱۹ آبان ۱۳۲۰ به جای نخست خود بازگشت، تا شاهد زنده حوادثی باشد که تا سال ۱۳۵۷ بر مجلس رفت.
علامت «عدل مظفر» که یک شی ملی و تاریخی است و مفهوم آن «پیروزی عدالت» هم میتواند باشد، پس از بهمن ماه 1357، دیگر در محل خود دیده نمیشود.
مروری بر تاریخ مشروطیت ایران نشان میدهد که اعضای پارلمان ایران را کمابیش همیشه طبقه خاصی تشکیل میدادند و یا کسانی بودند که نامشان آشنا بود و یا این که کوشیده بودند مردم با نام آنان آشنا شوند. سواستفادههای گوناگون و برگزاری نادرست و سوجریان انتخابات در درازنای دموکراسی ایران که داستانی رنجآور است، باعث شده است که ایرانیان آنگونه که باید به اهمیت رای و مشارکت در انتخابات پی نبرده و یا آن را جدی نگیرند.
پيش از قانون اساسي سال 1906 هم ايران در دوره های گوناگون دارای دمکراسی بود. در دوران حکومت اشکانیان (از سال 247 پیش از میلاد تا سال 228 بعد از میلاد)، ایران یک دمکراسی بود و مجلس (مهستان) داشت و تعیین جانشینان شاهان (ولیعهدها)، سایر مقامات ارشد، تصمیمات مهم و ضابطه مالیاتها باید به تصویب مهستان میرسید. در دوران اشکانیان همین مجلس چندبار شاه وقت را برکنار کرده بود.
در دوران معاصر، محمدعلی شاه نخستين فردی بود كه به رعايت قانون اساسی سوگند ياد كرد و شاه شد، ولی زودتر از همه زير سوگند خود زد و مشروطيت را تعطيل كرد.
به نوشته مورخان رومی ـ يوناني و ارمنی و تطبيق تقويمها، مِهرداد يکم [معروف به مهرداد بزرگ] ششمين شاه ايران از دودمان اشكانيان [پارت ها = خراسانیان] یکم مارس سال 173 پيش از ميلاد دراجتماع بزرگان ايران اعلام كرد كه تصميم گرفته است كشور دارای ضوابط لاتغيير (اصول اساسی) شود تا حقوق و تكاليف همه [دولت و ملت] در آن روشن باشد. اين تصميم مِهرداد مورد تاييد حاضران در نشست قرارگرفت و ايران دارای قانون اساسی و دو مجلس شد كه مجموعه این دو مجلس را «مِهِستان» میگفتند (مِه به كسر «ميم» به معنای بزرگ). انتخاب وليعهد از ميان شاهزادگان، اعلان جنگ و پيشنهاد صلح، بسيج نيرو، عزل شاه درصورت ديوانه شدن، بيماری، ارتکاب اشتباه و … و نیز تغيير میزان مالياتها و صدور دستور ضرب سكه با تصوير تازه، تعيين شاهان ارمنستان، تاييد تشريفاتی شاهان پارسی تبار سرزمين پنتوس (منطقه ساحلی جنوب و جنوب شرقی دريای سياه در آناتولی به پايتختی شهر سينوپ) و همچنین انتصاب فرمانده كل ارتش برای يک دوره معين و يا مديريت جنگ از جمله اختيارات مهستان بود. در موارد متعدد، مِهِستان كه بنیادی مشابه سنای روم بود شخص شاه را به عنوان فرمانده ارتش، فرمانده جبهه و مسئول لشكركشی تعيين كرده بود. مهستان از سال 135 پیش از میلاد (2148 سال پیش) و پس از تکمیل شهرسازی تیسفون (واقع در 36 کیلومتری جنوب بغداد امروز) و انتقال پایتخت ایران به این شهر، جلسات خودرا در اینجا برگزار میکرد. شهر تیسفون در ساحل دجله از سال 135 پیش از میلاد تا سال 637 میلادی به مدت 772 سال پایتخت ایران بود که در این سال و پس از نبرد قادسیه به دست تازیان افتاد و رو به ویرانی گذارد ولی ویرانه کاخ خسروانوشیروان (طاق کسری) همچنان پابرجا مانده است که تاریخ نگاران آن را «کاخ عدل» نامیدند زیراکه انوشیروان در آنجا [مستقیما و بدون واسطه] با مردم معمولی دیدارمی کرد و به درد دل آنان گوش فرا میداد. همچنین، وی یک زنجیر متصل به زنگ، در اطاق مجاور دفتر کار خود تعبیه کرده بود که یک سر زنجیر از تیری چوبی در میدان بیرونی کاخ آویزان بود و هرکس که شکایت و یا پیشنهاد داشت، به میدان میرفت و زنجیر را میکشید و زنگ به صدا درمیآمد و خسرو انوشیروان به بالکن کاخ میرفت و حرفهای آن فرد را میشنید و اگر لازم میآمد وی را به حضور در دفتر کار خود دعوت میکرد.
———————— * ————————–
یادروز نهم دیماه: