اشوزرتشت پیامآور اشویی (راستی وپاکی) در بخشی از سرودهای خود (گاتها) باور داردکه دانش اندوختن و آموزگار بودن آنگاه آموزههای خویش را گسترش دادن سبب رسیدن انسان به رسایی و کمال (هَه اوروَتات= خورداد) و پس از آن به بالاترین درجه رازوری (عرفان) به چم (معنی) بیمرگی و جاودانگی (اَمِرَه تات=امرداد) خواهد شد.
بیگمان همه کسانی که کوشش میکنند تا از خرد خویش بهترین بهره را بگیرند و در راه دانشاندوزی و گسترش دانش نیک در هازمان (جامعه) انسانی گام بردارند، از یاران و همکاران اشوزرتشت خواهند بود زیرا او پس از پرسشهای فراوان پیرامون رازهای هستی، با شناخت خداوند از دیده دل، با دانش درونی و آگاهی از چیستی جهان و الهام از پیام اهورایی (ندای سروش) نخستین آموزگار راستی نام گرفت. سپس به میان مردم آمده با ابزار شیوایی بیان، بهترین پیام راستی اهورایی (اشاوهیشتا) را به دیگران بیاموزد و سفارش کند تا جهانیان را از دروغ و کژاندیشی بازداشته به سوی راستی، مهر، شادمانی و دوستی رهنمون گرداند.
اشوزرتشت در گاتها، هات 31 بند 6 میفرماید:
« بهترین سعادت و خوشی به آموزگار دانایی خواهد رسید که پیام آیین راستی را بیاموزد.
پیامی که انسانها را به سوی رسایی و جاودانگی میرساند و آنگاه آموختههایش را به دیگران بیاموزد.
پاداش چنین آموزگاری شهریاری مینوی در پرتو منش نیک خواهد بود».
چنین آموزگاری که بخواهد آموزههای راستی و رستگاری را به دیگران برساند، در ایران باستان هیربد (hirbad) نیز نام گرفته است.
در نسک (کتاب) «سد در نثر» که نوشتهای پهلوی است درباره آموزش هیربدی و هیربد چنین آمده است:
در نود و هشتم –1- اینکه بهدینان را میباید که خط اوستا بیاموزاند پیش هیربدان و استادان تا در خواندن نیایش و یشت، خطا نرود.
2- بیشتر واجب هر هیربدان و استادان را هست که همه بهدینان را خط اوستا بیاموزد و اگر هیربد در آموختن ایشان تقصیر نماید او را عظیم گناه باشد.
3- که اورمزد به افزونی زرتشت را گفت که هیربدی و استادی در آموختن اوستا بهدینان را کوتاهی کند او را از بهشت چندان دور کنم که پهنای زمین است.
چنان که پیداست به آموزشدهندگان (هیربدان) توجه شده است.
به این ترتیب آموزگاران به ویژه دانایانی که دین و فلسفه و شیوه نگرش درست به زندگی و جهان هستی را به دیگران آموزش میدهند از بهترین پاداش اهورایی برخوردار خواهند شد.
در اوستا واژهای هیربد به صورت (اَ اِثْرَه پئی تی) آمده است این واژه از دو بخش تشکیل شده است بخش اول (ae Thra) به چم آموزش و یاد دادن است و بخش دوم (paiti) به چم دارنده و صاحب است، در بخشهای گوناگون اوستا از (ae thrya) به چم شاگرد و دین آموز یاد شده است.(1)
این واژه در فرهنگ واژگان پارسی به برخی از پیشوایان دین زرتشتی داده شده است که کار آنان نگهداری و پرستاری از آتش در آتشکدهها و یا رساندن آموزشهای دینی به مردم و به عبارتی آموزگاران دین زرتشت بودهاند. در بررسی واژه هیربد در فرهنگنامه ها به جایگاه و چم (معنی) واژهی موبد و دستور نیز که از مقامهای دیگر پیشوایی دین زرتشت است اشاره شده است.
لغت نامه دهخدا(2): این کلمه از دو جز است نخستین که اَثرا باشد به معنی آموزش و تعلیم و جزو دوم پَئیتی (بد=پسوند اتصاف) است به معنی مولی و صاحب و دارنده.
فرهنگ معین(3) : (hir-bad) 1- استاد آموزگار 2- شاگرد آموزنده 3- پیشوای دینی 4- رییس آتشکده
فرهنگ معین واژه موبد را مگوپَت در پهلوی میداند:
موبد(Magupat) روحانی زرتشتی و موبدموبدان را رییس موبدان و دارای بزرگترین درجهی روحانیت زرتشتی میداند.
فرهنگ جامع شاهنامه (4): هیربد(hirbad) خادم آتشکده بزرگ، قاضی و مفتی زرتشتیان این کلمه مرکب از هیر (اثرا) به معنی آموزش و تعلیم و پئیتی یا بد به معنی دارنده و صاحب و چون آموزش به دست موبدان بوده از آنان به اسم آتربانان و هیربدان یاد شده است.
یکی مرد بُد نام او هیربد
ز دوده دل و مغز جانش زبد
چو پردخته شد هیربد را بخواند
سخن های شایسته چندی براند
چنین گفت با هیربد ماهروی
کز ایدر برو با سیاوش بگوی
بیامد دمان هیربد گفت زود
همان گفت اندر شبستان شنود
استاد جلیل دوستخواه (5): هیربد را عنوان گروهی از پیشوایان دینی میداند که به کارهای آموزشی میپرداختند و بعدها این واژه مترادف با موبد به کار رفته است. اشاره میکند که موبد (اوستا”مغو پئیتی” و در پهلوی “مغوپت”) عنوان پیشوایان دینی زرتشتی است.
دانشنامه مزدیسنا(6) : … در ایران باستان پیشوایان دینی استاد و آموزگار بودند یا به عبارت دیگر تربیت و تعلیم مردم با آنان بوده بی مناسبت نبوده که آنان در آن واحد که آتربان نامیده می شدند هیربدان هم خوانده شدندو تنسر پیشوای معروف عهد اردشیر بابکان هیربدان هیربد خوانده شد، در ادبیات فارسی هیربد کلمه مترادف موبد است.
موبد از گروه پیشوایان دینی (هیربد- دستور- موبد و غیره) است. موبد را در اوستا «مغو» در فارسی باستان «مگو» و در پهلوی «مغوپت» گویند موبدان یا مغان در اصل قبیلهای از سرزمین ماد بودند که پیشوایان روحانی فقط از میان آنان برگزیده میشدند این برتری هماره با این گروه از مردم ماد بود و پیشوایان به نام آن قبیله و خاندان «مغوپت» نامیده میشدند و تاکنون همین نام پایدار مانده موبد گوییم.(7)
نوشتههای قدیمیتر پیشوایان دینی زرتشتی را نسبت به نقش و جایگاهی که در جامعه و بین مردم داشتهاند بررسی و آنها را چنین نگاشتهاند.
آیینه آیین مزدهیسنی (8): پیشوایان کیش مزدهیسنا (پرستندگان مزدا= زرتشتیان) را نخست دستور گویند و دستور را آرش دانا و پیشوا و … کنکاشآور پادشاه است و دستور بزرگترین پیشوایان آن شهر باشد و او چنان باید از پرخیده و اپرخیده و سخنان خدایی و دانش و خرد آراسته باشد که به نکوکرداری و راست گفتاری و درست پنداری و خداشناسی سرآمد مردم آن شهر و کشور باشد، دوم پیشوایانی که در زیر یاسه و پرمان دستورند آنها را موبد گویند و آرش موبد داناست و موبد باید همه دانش کیش و آیین را آموخته و در منش و گوشن و کنشن راست و پاک بوده کار او خدایی باشد نه جهانی.
موبد و هیربد را در اوستا یک آرش است و اینکه دو گونه نام دارند بدان شوه است که چون کسی اوستاها را جز وندیداد دانسته منش، گوشن و کنشن خود را برابر آیین مزدیسنا راست و پاک و بی آلایش دارد و خواهد به پایه موبدی رسد با داشتن این فروزگان هیربد نامیده شود و چون وندیداد و دیگر یاسههای بایسته آیین را به رسایی رساند موبد نامزد میگردد که بتواند پیشوایی کند.
دستور خورشید دابو(9): موبد آتش ورهرام وادیاو در بمبئی و استاد پهلوی و اوستا در رساله، خود رسیدن به مرحله پیشوایی در دین زرتشتی را گذراندن سه مرحله میداند نخستین مرحلهی ناور است و ناور شبیه واژهی ناوی است . ناور مقامی است که باید به رموز آیین یزشنی کاملا آشنا باشد ، آمادگی آیین بهکار گماشتن در این مقام یک ماه طول میکشد پس از گذراندن آزمایش به هیربد نامور میشود واژهی اوستایی آن «ایتراپائی تی» میباشد مراد آنکه در آیین اشویی و پاکی سرآمد است، هیربد آموزش مرحلهی دوم را باید بگذراند که آنرا مراتب نامند. دراین آزمایش باید رمزهای کامل برگزاری آیین گوناگون دینی را نیز یاد بگیرند پس از توفیق او را موبد گویند.
مرحلهی سوم یوژداثرگر است موبد پس از تمرینهای کامل و آزمونهای گوناگون، آزمونهای دینی در صورت پیروزی به رتبه یوژداثری دست مییابد، آنگاه میتواند درجههای پیشوایی را به شاگردان این رشته در حوزهی خویش واگذار کند، رییس هر نیایشگاه را که هیربدان، موبدان و یوژداثرگرها در آنجا به سر میبرند دستور مینامند.
استاد رشید شهمردان در یکی از نوشتههای خود (10) به زندگینامه دستورانی اشاره میکند که نقش سازنده و ارزشمندی در تاریخ دینی زرتشتی، گردآوری متنهای اوستا، تنظیم اوستا برای نیایش و بیان اندرزهایی دینی داشتهاند، میتوان به دستور آذرباد ماراسپند، دستور آذرکیوان، دستور سهرابجی، دستور بهرام کرمانی، دستور بهمن، دستورجاماسب آسا، دستور جاماسب ولایتی، دستور داراب، دستور رستم جی سنجانا، دستور ملا فیروز، دستور ملا کاووس و دستور نوشیروان اشاره کرد.
ایشان در گزارش خود از موبدانی نیز یاد میکنند که در گسترش و پویایی دین زرتشت همت داشتهاند و با بهترین شیوه آیین دینی را انجام داده و در سختترین شرایط با آوایی شیوا اوستا را زمزمه کردهاند و آتش را که نماد مهر، پاکی و راستی است در آتشکدهها پرستاری کردهاند موبد هوشیار، موبد سروش ،موبد خداجوی، موبد خوشی، موبد برزو، موبد بهرام، موبد جمشید، موبد خدابخش و موبد منوچهر کیقباد از آن گروه بودند. استاد شهمردان در یادی که از فرزانگان زرتشتی کردهاند همچنین به هیربدانی اشاره میکنند که آموزشهای دینی را به مردم رسانده و استاد اوستا و متون پهلوی بودهاند.
هیربد تنسر: در زمان اردشیر بابکان از جانب شاهنشاه مامور بازنگری در آیینهای زرتشتی بود و نامههای پراکندهی اوستا را گردآوری کرد.
هیربد اردای ویراف: از برگزیدگان سرشناس زرتشتی در زمان اردشیر بابکان و گزارشی از عالم پس از مرگ را از اندیشههای خویش برجا گذاشت.
هیربد اسفندیار: پور هیربد هوشنگ، پور هیربد ملاجاماسب شاعر پارسی مقیم نوساری (هند) که جدش ملاجاماسب مورد لطف و مهربانی جهانگیر، شاهنشاه هند قرار گرفته است.
هیربد خدابخش: پور هیربد جاماسب – پور هیربد نوشیروان پورجاماسب پور دستور کاووس معروف به استاد و از نژاد نوروز زنده دانشمند و شاعر زرتشتی ساکن روستای مبارکهی تفت یزد بوده است مردی دیندار و از طرف مردم به نگاهبانی آتش برگزیده میشود. او نوشتاری به نام دین مساله دارد که در زمان یکی از شاهزادگان قاجار در یزد تنظیم شده شرح و پاسخی برای اتهام آن زمان در مورد نسبت کفر و زندقه به گروه زرتشتیان در یزد است .
در حاشیه گزارش
هرچند در سدهی گذشته از آموزگاران دین زرتشت یاد شده است که آداب، اخلاق، فرهنگ و آموزشهای دینی را به دیگران رساندهاند ولی به شکل رسمی از رتبهی هیربدی و نام هیربد که آغازگر مقام موبدی در نوشتهها آمده برخوردار نبودهاند.
انجمن موبدان تهران در راستای پرورش آموزگاران آگاه به دین اقدام و از سال 1380 نخستین دورهی آموزش هیربدی را آغاز کرد.
کورش نیکنام، عضو انجمن موبدان تهران: فروهر، امرداد و شهریور 1381
پی نوشتها:
1- مهریشت بند 116 فروردین یشت بند 105 یسنا 26 بند 7
2- علی اکبر دهخدا لغت نامه دهخدا انتشارات دانشگاه تهران
3- دکتر محمد معین فرهنگ معین (جلد چهارم)
4- دکتر محمود زنجانی فرهنگ جامع شاهنامه انتشارت عطایی 1372 ص 1074
5- جلیل دوستخواه اوستا(جلد دوم) انتشارات مروارید چاپ سوم 1375 ص 1088
6- موبد دکتر جهانگیر اشیدری دانشنامه مزدیسنا نشر مرکز 1371 ص 504
7- همان ،صفحه 439
8- ارباب کیخسرو شاهرخ آینه آیین مزدیسنی چاپ آفتاب چاپ سوم 1377 ص 77
9- دستور خورشید دابو دانستنی های آیین زرتشتی برگردان رشید شهمردان چاپ خواجه 1358 ص 17
10- رشید شهمردان، تاریخ زرتشتیان ، فرزانگان زرتشتی انتشارات فروهر 1363
11- در دانشکدههای دینی سپنتا، کاما آتورنان و دانشکده زرتشتیان سنجان درسهایی مانند سرایش موزون گاتها، تفسیر گاتها، سرایش اوستا، فلسفه زرتشت، استوره و ایزدان زرتشتی چگونگی انجام آیین دینی، فن بیان و سخنرانی، روانشناسی، زبان انگلیسی ، فلسفه تطبیقی ادیان، فرهنگ سنتی آداب و آیین زرتشتی و ….. گنجانده شده است .