امروز گوش ایزد از ماه خورداد سال 3758 زرتشتی، روز نَبُر از خوردن گوشت، دوشنبه 12خوردادماه 1399 خورشیدی، یکم ژوئن 2020 میلادی
جزیرهی 9 هزار کیلومتری قبرس Cyprus در مدیترانهی شرقی چنین روزی در ماه ژوئن سال 545 پیش از میلاد بر قلمرو ایران ـ اَبَرقدرت جهان وقت، افزوده شده بود و این زمان در کتابهای تاریخ قرون قدیم آمده است.
قبرس از نظر وسعت، سومین جزیرهی مدیترانه بشمار میرود. این جزیره تا مارس 332 پیش از میلاد (4 ـ 5 ماه پس از نبرد ایسوس) هنوز در دست ایرانیان بود. نبرد ایسوس (ناحیه ای در سوریهِ امروز) که در آن یک سپاه از ارتش ایران از اسکندر مقدونی شکست خورد در نوامبر 333 پیش از میلاد روی داده بود. ناحیهی ایسوس تا ساحل مدیترانه [خلیج اسکندرون که بعدا و به مناسبت آن پیروزی نظامی به نام اسکندر مقدونی نامگذاری شده است] فاصله زیاد ندارد.
در دوران حکومت ایران بر قبرس، نهال و بذر بسیاری از درختان میوه منطقه مدیترانه و نیز حَنا (برای تهیه رنگ قرمز) از این جزیره به ایران و نهال و بذر چند نوع انگور ایران به آنجا منتقل شد. ایرانیان از معادن مس قبرس بهره برداری می کردند. قبرس 19 دهه یک پایگاه دریایی ایران در مدیترانه بود.
به تحریک آتنی ها و همزمان با سایر ایونی ها، قبرسی ها در سال 499 پیش از میلاد برضد امپراتوری ایران دست به شورش زدند که به دست آرتی بیوس Artybius ـ ژنرال ارتش ایران سرکوب شدند [آرتی بیوس تلفّظ یونانی نام این ژنرال است]. قبرسیها در سال 344 پیش از میلاد نیز به یک شورش محدود دست زده بودند که بینتیجه بود. آن بار، شاه هخامنشی ایران شورشیان را بخشود. پیش از ایرانیان، مدتی هم آشوریان بر قبرس حکومت کرده بودند.
در پی شکست نظامی ایران در نبرد ایسوس از اسکندر، قبرس برای همیشه از ایران جدا شد و پس از درگذشت اسکندر، توسط اسکندریانِ حاکم بر مصر ازجمله پتولمیس Ptolemie اداره شد.
این جزیره استراتژیک در سال 58 پیش از میلاد به دست رومیان افتاد که از سال 1570 عثمانیان جای آنان را گرفتند و مهاجرت تُرکان به آن جزیره آغاز شد. از سال 1878 انگلیسی ها حاکم بر قبرس شدند و قبرس در پی یک رشته مبارزات میهنی از سال 1960 استقلال یافت.
من ز بهر سماع خواهم گوش
بیسماعم مدار در هر حال
امروز، روز «گوش ایزد» چهاردهمین روز از گاهشمار زرتشتی است. بنابر گاهشمار زرتشتی که دیرینگی آن به روزگار پیش از اسلام میرسد، هر ماه، ٣٠ روز دارد و هر کدام از این ٣٠ روز، نامی و امروز، روزی است که نامش «گوش» است. گوش، یک ایزد است و عنوان ایزد برای آنچیزهایی کاربری دارد که ستودنی هستند، یعنی دادههای نیک اهورایی که در خور ستایشند. گوشایزد، ستودنی است آن اندازه که حتا یکی از یشتهای اوستا، به این ایزد ویژه شده است. «گوشیشت» یا «درواسپیشت»، آن یشتی است که درآن از «گوشایزد» سخن رفته است.
روز «گوش» نام این ایزد در اوستا «گئوش» آمده به چم «جهان». چهاردهمین روز هر ماه با این ایزد در پیوند است. ایزد گوش نگهبان همه جهان هستی است. این روز یکی از چهار روز پرهیز از خوردن گوشت است. زرتشتیان این روز را «نبر» مینامند و از کشتن حیوانات و خوردن گوشت خودداری میکنند. گویند در این روز باید جشن گرفت.
واژهی «گِوش» یا «گئوش» بارها در «گاتها» (سرودههای اشوزرتشت)، در «اوستا» و در نوشتههای پهلوی آمده است. واژهی گئوش همچون واژگان بسیار دیگری که معناهایی گوناگون دارند، چند معنا دارد که بیگمان باید در جمله معنایش کرد. این واژه به معنای «گیتی» و «مجموعهی آفرینش» و از سویی دیگر به معنای «گاو» است، البته این معنا یعنی گاو نیز در استورههای ایرانی، همان «آفریده» یا گیتی است. گوش یا گئوش در اوستا هم به معنی گاو و هم به معنی گیتی آمده است. «اورو» نیز که به معنی روان است همراه با واژهی گئوش، معنی روان جهان یا روان گاو را میرساند. «گئوشارورون» نگاهدار گلهها و چارپایان سودمند است. گاو در استورهها، نماد گیتی است و از دیدگاه فلسفی نماد زندگی دنیوی و خاکی است.
بنابر باور ایرانیان گوشایزد، پاسدار و نگهبان جانداران سودمند است که این خویشکاری با معنای این ایزد، همخوانی دارد. یعنی آزردن جانداران سودمند به نوعی به معنای آزار آفرینش، به معنای آزار گیتیست.
ایزد گوش برای پاسداری از جانداران سودمند، به همراهیِ «ماه ایزد» و «رامایزد» به یاریِ «وهمن امشاسپند» میشتابد. پس ماه ایزد، رامایزد و گوشایزد، یارانِ «وهمن امشاسپند» در این خویشکاری هستند.
زرتشتیان از دیرباز در این ۴ روز از ریختن خون جانوران و از خوردن گوشت آنها پرهیز میکنند و این کار برای نگهبانی از شمار جانوری و سلامتی انسانها انجام میشود.
پرهیز از کشتن و خوردن جانوران همچون یک قرارداد کلی است برای آنکه در این ۴ روز، جانوران در امان باشند.
تصور کنید که این قرارداد از این دایرهی کوچک (هازمان زرتشتی) فراتر رود و جهانیان در این ۴ روز بر خود بایسته بدانند که از کشتن جانوران و خوردن خوراکهای گوشتی بپرهیزند؛ بیگمان که آمار کشتار جانوران به اندازهی بسیاری پایین خواهد آمد و از سویی برای انسانها تمرینی خواهد بود برای خوردن خوراکهای گیاهی.
روز «گوشایزد» همچون یک تلنگر، هر ماه، به ما «مجموعهی آفرینش» را یادآوری میکند. گوشایزد، همچون رامایزد و ماه ایزد و وهمنامشاسپند، تلنگری است تا «گیتی» را از یاد نبریم و یادمان نرود که بخشی از این مجموعه هستیم، اگر بخشی از هستی را بیازاریم، آزرده خواهیم شد. گویند در این روز باید جشن گرفت.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
گوشروز ای نگار مشکین خال
گوش بربط بگیر و نیک بمال
من ز بهر سماع خواهم گوش
بیسماعم مدار در هر حال
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
پرورش گوش اورون کن، گاو به ورز آموز.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (گوش) اندرون گاو ساله، به مرز / ببند و بیامرز بر گاو، ورز