گورستان تاریخی و کهنهی روستای دِهمورد که به ثبت ملی نیز رسیده است از سوی مردم بومی مورد بیمهری جایگرفته و در سراشیبی نابودی قرار دارد.
به گزارش اَمرداد، آرامستان گردی یکی از گیراییهای (:جاذبه ها) ارزشمند و ویژه برای برخی از گردشگران فرهنگی در سراسر جهان است که در دو سه دههی گذشته، دوستداران و شیفتگان فراوانی را بهسوی خود کشانده و جذب کرده است.
گردشگران و به ویژه پژوهندگان از آرامستانها و گورستانهای تاریخی بازدید کرده و از گوناگونی (:تنوع) سنگگورها از دید هنری، مِهرازی (:معماری) و شیوههای خطی که بر روی برخی از سنگگورها تراشیده شده و آنها را ویژه (:خاص) کرده، استقبال میکنند. همچنین جُستار هنری و زیبایی شناسانهی سنگ گورها نزد این گروهها دارای اهمیت بهسزا و فراوانی است.
ازسویی، سنگگورهای تاریخی بهویژه آن دسته که در آرامستانها و گورستانها جای دارند، نزد کارشناسان، باستانشناسان، دانشجویان رشتهی تاریخ، هنر و حتا دانشجویان رشتهی ادیان و مذاهب از ارزش پژوهشی و مطالعاتی ویژهای برخوردار بوده و اهمیت بسیار فراوانی برای آنها دارد.
با این همه، شوربختانه در کشور ما که گوناگونی سنگگورها و گورستانهای تاریخی نسبت به دیگر کشورها در جهان بسیار فراوان بوده است و شاید در جهان در جایگاه نخست قرار داشته باشیم (نیاز به یک آمار علمی و مستند داریم که وجود نداشته و بررسیای انجام نشده است) مورد غفلت مدیران و مسوولان فرهنگی جای گرفته است و آرامستانها یا همان گورستانهای تاریخی و قدیمی در روستاها، آبادی و شهرها به حال خود رها شده است. این در حالی است که بر پایهی آنچه که، آورده شد امروزه آرامستان گردی به یکی از گیراییهای ویژهی فرهنگی و گردشگری در کشورهای جهان تبدیل شده است و کشورها سالانه سود فراوانی را از این راه به دست آورده و کسب میکنند. همچنین کمک شایانی به مردم بومی (:محلی) و اقتصاد و زیست (:معیشت) آنها خواهد شد که در پایان با همراهی و همکاری دولتها و دادن مشاوره و آگاهیرسانی به مردم بومی به توسعهی پایدار خواهد انجامید.
گورستان کهنهی روستای دِهمورد در سراشیبی نابودی
اما گورستان کهنه و تاریخی روستای دِهمورد در بخش آباده طشک از شهر نِیریز که به ثبت ملی نیز رسیده است از سوی خود مردم و یا روستاهای همسایه مورد دستاَندازی (:تعرض) فراوانی قرار گرفته و در سراشیبی نابودی است. بیشتر سنگ گورها از میان رفته و نابود شده است و همین اَندک سنگ گور برجای مانده نیز، شوربختانه به وسیلهی افراد فرومایه و نابخرد و سودجویان اَموال تاریخی–فرهنگی و به گمان فراوان با همکاری خود مردم روستا از جای خود به اَنگیزههای پوچ و خیالآَنگیز یافتن گنج بیرون آورده شده و زیر سنگ گورها را گُود کرده و آنها را به مکانی دیگر اَنداخته و آسیبهای برگشتناپذیری را به این یادگارهای ملی وارد کردهاند.
سخن در خُور نگرش و نکتهی غماَنگیز و دردناک این داستان، آنجا است که بدانیم سنگ گورهای تاریخی در گورستان کهنهی روستای دِهمورد از آنِ پدران و نیاکان خود مردم روستا است که باید از آنها به درستی و با چنگودندان پاسداری و نگهداری کنند و برای آنها ارزش قایل باشند.
و چه شگفتاَنگیز و اندوهبار است داستان پرغصه و تکراری نابودی سنگ گورهای تاریخی در گورستانها و آرامستانها. اگر حتا بخواهیم به این موضوع از دید دینی و مذهبی و باورهای مردم همان روستا هم نگاه کنیم، نابودی سنگ گور و آسیبرسانی به آن و یا به سخنی دیگر «نبش قبر» نکوهیده شده است.
از سویی، برپایهی قانون میراث فرهنگی و با ثبت ملی گورستان، نباید گذاشت مردم مردگان خویش را در این گورستان به خاک سپرده و از ارزش تاریخی– فرهنگی آن یادمان ارزشمند و ملی بکاهند.
شوربختانه امروزه از آن همه، سنگ گور تاریخی در گورستان کهنهی دِهمورد حتا نسبت به روزی که این گورستان به ثبت ملی رسیده و نگارههایش (:تصاویر) در پروندهی ثبتی آن موجود است، بسیار کاسته شده و از میان رفته است و در بالادست آن جادهای آسفالته کشیده شده و تپهی تاریخیای که گورستان و بنای آرامگاهی در آن جای گرفته را به دو بخش، تقسیم کردهاند!
نکتهای که نباید از آن غافل شد این است که، روستاها دارای دِهیاری و یا بخشداری هستند و دهیاریها باید در این زمینه پاسخگو باشند.
همچنین زمانی که یک روستا در بخش ویژهای قرار گرفته که دسترسی و ورود به آن ساده و آسان نیست، یعنی اینکه هر رهگذر و فرد غریبه و حتا گردشگری وارد آنجا شود، همهی مردم آن روستا از ورود آنها آگاهی یافته و نظارهگر کارهای آنان هستند، چگونه میتوان به بناهای تاریخی–فرهنگی روستا آسیب رساند و دستاَندازی کرد؟
نقش و خویشکاری (:وظیفه) دهیاریها در این میان چیست؟ به راستی نباید همیشه ادارهی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرها و استانها را گناهکار و مقصر دانست. بهویژه روستاهای دور از دسترس و دورافتاده که شاید سالی یکبار هم مدیران و مسوولان شهری و استانی میراث فرهنگی نتوانند از آنها بازدید کنند. در این مورد ویژه، بیهیچ گمانی گناهکار میراث فرهنگی نبوده و نیست و باید دهیاری روستا را بازخواست و پاسخگو کرد.
باید دانست که دیرینگی گورستان کهنهی دِهمورد به دوران صفویه– قاجاریه میرسد و پاسداشت و حفظ آن بر دوش همهی مردم روستا و مسوولان آن روستا در گام نخست است. گورستان کهنهی دِهمورد با شمارهی 15622 در تاریخ 17 خوردادماه 1385 خورشیدی به ثبت ملی رسیده است.
بقعهی گُمبَز دِهمورد
در دامنهی گورستان تاریخی و کهنهی روستای دِهمورد، یادمانی نامدار به بقعهی «گُمبَز» جای گرفته است. این سازه با مصالح لاشهی سنگ و ملات گچ ساخته شده است. سازهی نامدار به «گُمبز» قابل سنجش با بنای آرامگاهی صحراپوش داراب و شیخ خلیفه جزه از روستاهای خفر جهرم است. در عرصهی اثر یک اتاق مستطیلشکل با پوشش سقف هموار (:مسطح) دیده میشود.
این سازه به شکل چندگوشهای بوده که بخشی از آن در گذشته و پیش از ثبت ملی، به گونهی کامل ویران شده و به جای آن اتاق مستطیل شکل و دیواری تازه ساخته شده است. این سازه دارای نقشهای (:پلان) مربع در بخش پایین و به وسیلهی چهار گوشواره که هماینک دو تا از آنها موجود است، تبدیل به دایره شده است.
دیرینگی این یادمان به سدهی هفتم مَهی (:قمری) میرسد و کاربری آرامگاهی داشته است و به شمارهی 15580 در تاریخ 17 خوردادماه 1385 خورشیدی، به ثبت ملی رسیده است. همچنین مردم روستا میگویند چون پدران ما این سازه را «گُمبَز» (گُنبد) نامیدهاند، ما نیز آن را «گُمبز» مینامیم.
از سویی، ادارهی کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان در سال 1397 خورشیدی، بر پایهی خویشکاریهای خود و با آرمان پاسداشت و حفظ سازه دست به مرمت و استحکامبخشی آرامگاه نامدار به «گُمبز» زده است.
با این همه، مردم روستا بدون توجه به ارزش تاریخی–فرهنگی یادمان ملی از آن به عنوان آغل و جایگاه نگهداری گوسپندان و کاه و خوراک جانوران بهره بردهاند که جای شوربختی و اندوه فراوان دارد و بار دیگر موضوع مهم آموزش و پالایش فرهنگ را بیش از پیش گوشزد میکند. ازسویی، باز این پرسش به میان میآید که، نقش و خویشکاری دهیاریها و یا بخشداریها چیست و چرا منفعل عمل میکنند.
تپهای که گورستان و آرامگاه بر روی آن پدید آمده، در واقع، یک سایت ارزشمند دورهی ساسانیان بوده است. مردم روستا در 60 تا 70 سال گذشته بر روی تپهی باستانی و تاریخی دست به ساختوساز و پدیداری خانه زدهاند. دیوارهای سنگی و خشتی در سطح و دامنهی تپه هنوز قابل دیدن است. کوچههای باریک هنوز در دامنهی تپه وجود دارد. در زیر این ساخت و سازها دیوارهای سنگی از آنِ دوران تاریخی وجود دارند که دارای ارزش هنری و تاریخی است.
در زیر نگارههایی که 11 خوردادماه گرفته شده است را ببینید:
از مردم بومی روستا که به سنگ گورهای پدران و نیاکان خود رحم نمی کنند، دیگر چه انتظاری داریم؟
باقیمانده بنای آرامگاهی نامدار به بقعه گمبز و فضای داخلی آن
حفاری های غیرمجاز سودجویان که سنگ گورها را از جای خود کامل در آورده اند و به دنبال گنج خیالی و نبوده می گردند!؟
در آغاز ورود به روستا و با دیدن تابلوهای معرفی و وضعیت بد آن ها، پی به همه چیز خواهید برد
در این نگاره، هم بنای آرامگاه و هم گورستان تاریخی نمایان است
درگذشتگان جدید مردم روستا را نباید طبق قانون در گورستان تاریخی و ثبت ملی روستا به خاک سپرد تا ارزش فرهنگی آن حفظ شود
درون اثر ملی از سوی خود بومیان کاه و علوفه ریخته شده است و نباید انتظار معجزه از میراث فرهنگی داشت
سنگ گورهای تاریخی روستا که مربوط به دوره های اواخر صفویه تا قاجاریه است هرکدام در سویی رها شده و رو به نابودی است
گنبدی که پس از ثبت ملی، بوسیله میراث فرهنگی مرمت و استحکام بخشی شده است
ویرانه های آسیاب روستای دهمورد که در راستای حریم گورستان و بقعه است
1719