در میانهی شهر کنونی ایلام، بر روی تپهای نهچندان بلند به نام «چگامیرگ»، دژی ساخته شده است که هم کاربردی نظامی داشت و هم مسکونی بود. این دژ به خواست واپسین والی ایلام، غلامرضاخان فیلی، در روزگار مشروطیت و پادشاهی کوتاه محمدعلی شاه قاجار، در سال 1326 مهی(:قمری) ساخته شد. اکنون قلعه والی نماد شهر ایلام شناخته میشود و وارون بسیاری از دژهای تاریخی دیگر، مالامال از شور زندگی و آمد و شد مردم است.
در گذشته، جایی که اکنون قلعه والی دیده میشود، حسینآباد فیلی نامیده میشد و پیرامون دژ تا شعاع بسیاری فضایی خالی از هر سازهی دیگری بود. اما در دهههای گذشته که ساختوسازهای شهری دامنه گرفته است، گرداگرد قلعه را بناهای گوناگونی ساختهاند و قلعهی تاریخی والی در مرکز شهر، در میان انبوهی از ساختمانهای اداری، استقرار یافته است.
مساحت زمین قلعه برآورد یکسانی ندارد! در اینجا نیز باز با همان سردرگمی شناخت درست و باریکبینانهی سازههای تاریخی ایران روبهرو میشویم و با اعدادی ناهمسان سر و کار خواهیم داشت. در جایی مساحت زمین قلعه را اندکی بیش از 4600 متر مربع برشمردهاند و در جایی دیگر تنها 2500 متر مربع! این اندازه اختلاف، شگفتآور است.
قلعه والی در زیبایی و شکوه، به راستی کممانند است. باید گفت والی ایلام برای ساخت دژ فرمانرواییاش، سنگ تمام گذاشته است و قلعهای ساخته است که نه زمختی و پیکر تنومند دژهای دیگر را دارد و نه آن اندازه غرق در تزیینات و آرایههاست که از آن سازهای برای شاد گذرانی و آسوده خاطری برآورده باشد. هر چند آرایههای درونی دژ نیز بسیار چشمنواز و تماشایی است.
زمانی که ساخت دژ به پایان رسید، والی ایلام به تقلید از دیگران دستور داد در جایی دورتر از شهر که به آن «تخت خان» میگفتند، کتیبهای بر روی کوه بنویسند و در آن افزونبر گزارش کوتاه رویدادهای فرمانرواییاش، این را هم بنگارند(:حک کنند) که دژ را به فرمان او ساختهاند و معمار آن «درویشعلی کرمانشاهی» بوده است و کندهکاری (:حجاری) قلعه را هم «رضاقلی» انجام داده است. پس این سازهی دلانگیز به دست استادانی چیرهدست ساخته شده است که از جایی دیگر (کرمانشاه) به ایلامِ آن زمان آورده شده بودند.
این دژ در هر ضلع جنوب، باختر و خاور، یک ورودی دارد. اما ورودی اصلی همان است که در بخش جنوبی دیده میشود. پس از گذر از این در، با پلکانی 20 سانتیمتری روبهرو خواهیم شد که به درون اتاقی راه مییابد که جایی برای نگهبانی و دیدبانی قلعه بوده است. از آنجا نیز باید چند پله پایین رفت تا به حیاط قلعه رسید. این ورودی به شیوهای ساخته شده است که در کاربرد معماری به آن «سبک رومی» میگویند. در این فن معماری، قوسهایی که پدید میآیند از پایداری بسیاری برخوردار هستند و به سازه استواری و استحکام افزونتری میبخشند. آن دو درِ دیگر قلعه، ویژهی مهمانان والی بوده است و راهروهایی سرپوشیده دارد.
دو هشتی نیز در قلعه دیده میشود. هشتی، فضای پوشیدهای است که پس از ورود به دژ و پس از درگاه سازه دیده میشود و پیوندگاه فضای بیرون به درون است. درون یکی از هشتیهای قلعه والی حوض کوچکی دیده میشود که هشتضلعی است. همین حوض گویای آن است که در ساخت قلعه سویههای (جنبههای) مسکونی بیشتر پیش چشم بوده است تا ویژگیهای نظامی.
در ضلع شمالی دژ دو برج نگهبانی نیم دایرهای کنگرهدار هست. جدای از آن، شاید یکی از زیباترین بخشهای قلعه، حیاط آن باشد که آکنده از درختان بلند کاج و سرو و چنار است. در این کار، ذوقورزی بسیاری به کار بُردهاند. بهویژه آنکه حوضی مستطیلشکل در جلو ساختمان اصلی قلعه دیده میشود با فوارهای لبریز از آب و درختانی که در چشمانداز آن کاشته شدهاند. این فضا، باشندگی در قلعه را دلپذیر و تماشایی میسازد.
سه سوی حیاط را بناها فراگرفتهاند. پهنای حیاط به 700 متر مربع میرسد و کف آن از عمارت پیرامونیاش نزدیک به 4 متر پایینتر است.
20 اتاق بزرگ و 5 اتاق کوچک در سرتاسر قلعه والی ساخته شده است. بیشتر اتاقها به شیوهای هنرورزانه به هم دیگر راه دارند. کف آنها نیز به مانند حیاط، آجرفرش است. از درهای چوبی قوسی شکل نیز باید گفت که نمایی بسیار زیبا به اتاقها دادهاند؛ بهویژه آنکه شیشههای رنگی پنجرههایی که همگی شکلهای هندسی گوناگونی دارند، نمای درونی قلعه را بیش از آنچه از دژی که به هر روی کاربرد نظامی و فرمانروایی داشته است، چشم داریم، دلانگیز و دیدنی ساخته است. شماری اتاق زیرزمینی هم در قلعه دیده میشود که شکل و کاربرد سرداب گونهای دارند و در همهی آنها پوشش قوسدار آجری دیده میشود.
بزرگترین اتاق قلعه، تالار شاهنشین آن است. در زیبایی و فریبندگی نیز سرآمد است. فضای شاهنشین و برخی اتاقها، با آینهکاریهایی که هنوز هم شماری از آنها پیداست، آراسته شدهاند. به این مجموعه، 4 ایوان و 2 تراس کوچک را باید افزود که در بخش جنوبی سازه ساخته شدهاند. این بخش (ضلع جنوبی)، شکل ذوزنقهای دارد.
در سرتاسر نمای قلعه، آجرهای رنگی بهکار رفته است و نیز سنگهای مرمر. بهکارگیری سنگ مرمر، خود نشانهی دیگری است از آنکه والی ایلام بیش از آنکه اندیشهی نظامیگری و ساخت دژی برای دفاع از قلمروش را داشته باشد، در فکر برآوردن سازهای بوده است که استراحتگاه او شمرده شود. آنگونه هم که نوشتهاند، او قلعه را برای گذران ماههای بهاری و تابستانی میخواست و به همین سبب دستور ساخت آن را داده بود.
این را هم بیفزاییم که برای رفتن به پشت بام قلعه، 3 راه پلهی چرخشی ساخته شده است. آبرسانی به دژ نیز از چشمهای به نام «بیبی» به دست میآمد که اندکی دورتر از قلعه دیده میشد و آبی گوارا داشت. گویا اکنون اثری از آن چشمه دیده نمیشود.
پس از آن که ساخت دژ به پایان رسید، به خواست والی بر سر درِ خاوری قلعه سنگنوشتهای(:کتیبهای) بسیار زیبا به درازای 180 سانتیمتر و به خط نستعلیق، گذاشته شد. در سالهای جنگ ایران و عراق، آن سنگنوشته فرو افتاد. اما چنین گفتهاند که اکنون در جای دیگری از قلعه نگهداری میشود.
این دژ، خندق ندارد، اما دو تپهای که پیرامون آن دیده میشود، سویهای دفاعی به این سازه داده است و چهبسا همان کارکرد بازدارندگی خندقها را دارد. همچنین در بخشی از این سد طبیعی، رودخانهای جاری است.
والی ایلام چندین سال در این دژ زیبا زندگی کرد اما سرانجامِ ناگواری یافت. زمانی که رضاخان سردارسپه در سالهای پایانی پادشاهی احمدشاه قاجار فرماندهی ارتش ایران شد و آهنگ سرکوب نیروهای بومی را داشت، والی ایلام با شیخ خزعل، فرمانروای خوزستان، بر ضد او هم دست شد. سردار سپه برای از میان برداشتن آنها ارتش خود را نخست به لرستان بُرد و پس از سرکوب فرمانروا و عشایر لرستان، به سراغ والی ایلام آمد. والی که توان پایداری در برابر سردار سپه و نیروهای کارآزمودهاش را نداشت، به همراه خانوادهاش به عراق پناهنده شد و در همان جا درگذشت.
قلعه والی و پیرامون آن در جنگ 8 سالهی ایران و عراق بارها بمباران شد و چیزی نزدیک به نیمی از آن آسیبهای بسیار دید. در سال 1367 سازمان میراث فرهنگی ایلام در پروژهای دو ساله، قلعه را بازسازی کرد. در سال جاری نیز مرمت قلعه را از سر گرفتند و بخشهای فرسوده را از نو باززنده سازی (:احیا) کردند (خبرگزاری میراث آریا).
قلعه والی اکنون به موزه تبدیل شده است و از دید پژوهشی یکی از باارزشترین موزههای مردمشناسی ایران به شمار میرود. در این موزه آیینهای مردم آن سامان، پوشش قومهای باشنده در استان و پیشههای گوناگون و سنتی آنها به نمایش درآمده است.
قلعه والی ایلام در خردادماه 1376 خورشیدی، با شمارهی 1798، در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است.
* با بهرهجویی از تارنماهای «صدا و سیمای مرکز ایلام»، «مجله کلبه هنر» و «همشهری آنلاین»