مرمت و باززندهسازی شماری از آثار تاریخی و ثبت ملی شده، نویدبخش نگرش درست به آثار تاریخی و فرهنگی است. بازسازی و مرمت کاخ مروارید کرج، بافت تاریخی مُجن شاهرود و ارگ شهرسب ابرکوه، نمونههایی از آن مرمتها و بهسازیها است که در خبرهای هفتهی گذشتهی میراث فرهنگی بازتاب یافت. اما هنوز هم بخشهایی از آثار ملی دستخوش خرابی و بلندمرتبهسازی است. بهویژه باید از بلندمرتبهسازی در شهر اصفهان یاد کرد که آه از نهاد دوستداران میراث ملی برآورده است. نیازی به گفتن نیست که هر خدشه و آسیبی به بافت کهن و تاریخی شهر اصفهان، جبرانناپذیر است. لودرهایی هم که به جان باغهای شهر تفت در استان یزد افتادهاند، دلها را میلرزاند.
هنوز هم میراث فرهنگی و تاریخی ما دچار بوروکراسیها و کاغذبازیهای اداری است. نمونهای از پیچو خمهای اداری را در خبر باغ-عمارت وثوقالدوله تهران میتوان دید.
در بخش زیستبوم، مرگ دو نهنگ در سواحل کیش و خبرهایی که از چرایی آن گزارش میشود، پرسش بانگیز است. به همینگونه، مرگ پرندگان در تالاب میقان و گمانهایی که دربارهی گسترش بیماری آنفولانزای پرندگان شنیده میشود، پرسشهایی را پیش میکِشد.
– مرمت کاخ تاریخی مروارید کرج: مرمت اضطراری مجموعه کاخ تاریخی مروارید در مهرشهر کرج انجام میشود. اولویت اصلی با مرمت و حفاظت گنبد مرکزی این سازهی تاریخی است که با برگزاری نشست شورای فنی این کار بررسی خواهد شد تا پوشش مناسبی برای آن برگزیده شده و از آسیبهای گمانهزدهشده جلوگیری شود. همچنین ادارهی کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی البرز به عنوان نهاد سرپرست آثار تاریخی، درپی تکمیل و تجهیز مجموعه کاخ مروارید با همکاری شهرداری کرج است.
ساخت کاخ مروارید به دههی 40 خورشیدی بازمیگردد. این کاخ از آثار ارزشمند تاریخی کشور است که با سبک معماری ویژه در زمینی به مساحت 110 هکتار در مهرشهر کرج ساخته شده است. اما براثر رویدادهای طبیعی، مانند بارشها و تغییرات جوی دچار آسیبهایی شده است. (ایرنا، 8 آذر)
– فضای گورستانهای دروازه دولاب میدانگاه صلح میشود: پروژهی بهسازی محیطی و ساخت میدانگاه صلح از مدتها پیش آغاز شده است. در این طرح قرار است محدودهی گورستانهای تاریخی دروازه دولاب بسته و به پیادهراه تبدیل شود. از سوی دیگر، درون گورستانهای ارامنه، ارتدکس خاوری (روسها، گرجیها و یونانیها) و لهستانیها، پاکیزه و علفهای هرز آن از 7 ماه پیش تا کنون برچیده شده است. اما در این طرح ساماندهی، هیچ رویداد تازهای برای سنگ گورها و یا صلیبهای شکسته، نیفتاده است؛ حتا استوارسازی برخی از بناهای آن، مانند آرامگاه شاهزاده گرجی، انجام نشده است. گورستان آشوریهای این مجموعه همچنان بسته و وضعیت آن نامناسب است. از سویی سرپرستان این گورستانها همچنان اجازه بازدید به همه را نمیدهند. بهویژه این دشواری در بازدید از مجموعه گورستان ارامنه وجود دارد. (مهر، 9 آذر)
– پایان مرمت بافت تاریخی مجن شاهرود: مرمت بافت تاریخی مجن با اجرای ازاره با سنگ لاشه به همراه بندکشی، یکسانسازی سطح دیوارها، اجرای اندود گچ، کاهگل و سیمگل انجام شد. مرمت بافت تاریخی و ارزشمند این شهر که به ماسوله کویر ایران شهرت دارد، در جذب هر چه بیشتر گردشگر به این گستره اثرگذار است. مجن مانند روستای ماسوله گیلان، به گونهای ساخته شده که بام هر خانه، حیاط خانهی دیگر است و این ویژگی چشمانداز بیمانندی را پدید آورده است.
بافت کهن شهر مجن، دیوارها و سقف اتاقها با خاک قرمز و زرد آراسته شدهاند و نشانگر زیبایی معماری بومی و اقلیم منطقه هستند. ساختمایهها(:مصالح) بهکار رفته در خانهها از سنگ و چوب است و روی دیوارهای سنگی اندود کاهگل شده و نمای آن گل قرمز است. یکی از جاذبههای مجن کوچههای تنگ و پر پیچوخم و شیبدار است. شیوهی خاص ساخت خانههای مسکونی نیز چشمانداز بافت را زیباتر کرده است. مجن در 35 کیلومتری شمال خاوری شاهرود، در دامنهی رشتهکوههای البرز خاوری جای دارد. (ایلنا، 9 آذر)
– تهران دوباره بو گرفت: دوباره سر و کله بوی نامطبوع تهران پیدا شد. میهمان ناخواندهای که اکنون چند سالی است با سردشدن هوا شامه پایتختنشینان را نوازش میدهد. انگار که منشا این بوی نامطبوع با دمای هوای تهران در ارتباط است. بویی که تاکنون علت اصلی آن پیدا نشده است. تنها هرازچندگاهی مسوولان شهری همزمان با پراکندهشدن این بوی نامطبوع در سطح شهر لب به سخن باز میکنند و با سخنانی گنگ و مبهم، برخی صنایع و اماکن پیرامون تهران را به عنوان متهم این پدیده نوظهور و آزاردهنده معرفی میکنند. (شهروند آنلاین، 9 آذر)
– کشف آثار تاریخی در جنوب کرمان: 35 قطعه اثر تاریخی از آغاز آذرماه امسال و در شهرستانهای جیرفت، کهنوج، قلعه گنج و رابر بهدست آمده است. دیرینگی شماری از اشیای یادشده روشن شده است و آثار دیگر نیز بهزودی به کمک کارشناسان باستانشناسی اداره کل میراثفرهنگی استان کرمان شناخته خواهند شد. آثار کشفشده در شهرستان جیرفت دربردارندهی هفت کاسه و کوزه سفالی و سنگ صابونی و همچنین یک قطعه فلزی است. دیرینگی این آثار به هزارهی سوم پیش از میلاد و پس از میلاد برمیگردد. (ایلنا، 10 آذر)
– تیغ لودرها باغهای شهر تفت را میلرزاند: زیبایی باغشهر تفت در استان یزد به باغهای سرسبز، درختان زیبای انار و کوچههای سنتی با دیوارهای کاهگلی است که هر بینندهای را شیفته ی خود میکند. اما چند سالی است این زیبایی ارزشمند که میراث گذشتگان این دیار است، در زیر تیغ بیلها و لودرها به خود میلرزد.
این روزها درختان باغشهر زیبای تفت، یکی پس از دیگری قطع و باغهای آن ویران و تبدیل به خانه میشوند. نگهداری این باغها و ارایه راهکارهایی برای جلوگیری از ویرانی بیشتر آنها، نیازمند ارادهی همگانی است. از یک سو بایسته است با انجام پویشهای مردمی، فرهنگ نگهداری باغ در میان مردم نهادینه شود، و از سوی دیگر پشتیبانی مسوولان در نگهداری آن و بالابردن ارزش افزوده فروش محصول انار، از اهمیت ویژهای برخوردار است. میتوان با تبدیل فضای باغ به یک مکان گردشگری، افزونبر نگهداری بافت سنتی باغها، جذب گردشگر و رونق آنها، از ویرانی آنها هم جلوگیری کرد.
موضوع دیگری که باید با پافشاری از مسوولان خواست، کارهای بازدارنده در ویرانی باغها است؛ به گونهای که هیچکس نتواند و نخواهد دست به تخریب باغ و تبدیل آن به خانه بزند. در یکسال گذشته تصمیمات گوناگونی برای جلوگیری از ویرانی باغهای تفت گرفته شده، اما آنگونه که بایسته بوده نتوانسته سدی جدی برای تخریبکنندگان باشد. (ایرنا، 10 آذر)
– پروندهی سازهای تاریخی روی میز خاک میخورد: باغ عمارت وثوقالدوله که به سبب فیلمبرداری سریال «شهرزاد» در آن، به خانهی بزرگآقا آوازه پیدا کرده است، به بوستانی برای مردم منطقه 14 شهرداری تبدیل میشود، اما پروندهی مرمت عمارت آن هنوز روی میز خاک میخورد.
باغ وثوق الدوله بنایی تاریخی برجایمانده از دوران قاجار در منطقه سلیمانیه تهران است که تا چند ماه گذشته در تملک بنیاد مستضعفان بود و چون دورتادور آن دیوار کشیده شده بود، امکان بهرهمندی و یا حتا بازدید از آن وجود نداشت. تا اینکه این باغ و بنای آن توسط شهرداری منطقه 14 تملک و در فهرست مکانهای گردشگری این منطقه قرار گرفت.
پس از تملک، دیوارهای باغ نخست وزیر دوره ناصرالدینشاه برداشته شد و فضای بوستان برای تبدیل به گردشگاه درحال آمادهسازی است. قرار است به زودی این بوستان در دسترس مردم باشد، اما ساختمان عمارت هنوز به روی مردم بسته است.
باید طرح مرمت و بازسازی این عمارت به تایید ادارهی کل میراث فرهنگی استان تهران برسد. چون پیش از این، اداره میراث تهران از سازمان بوستانها خواسته بود که کاری بدون نظر و تایید این اداره انجام نشود. اما هنوز این طرح تایید نشده است، چون مدیران میراث فرهنگی تهران این روزها در تعطیلات به سر میبرند!
به هر روی، هنوز کاربری این بنا مشخص نیست چون عباسی، شهردار منطقه 14، گفته است که «مدیریت شهری منطقه ۱۴ همزمان با فعالیتهای عمرانی از مشاوران فرهنگی کمک گرفته تا با توجه به نیازسنجی از مردم، برای این بنا تغییر کاربری در نظر بگیرند».
اکنون این عمارت زیبا در حال فرسایش است. گروه فیلمبرداری سریال شهرزاد آسیبی به این بنا زدند که فرسایش چند ده ساله آن، این رویداد را رقم نزده است. هنوز میتوان رد ریل دوربین فیلمبرداری را در این بنا دید. ایوان این بنا در حال ریزش است و دیوارهای آن طبله کرده است. از دو سال پیش وضعیت این سازه ازسوی رسانهها بازگو شده بود، اما هنوز مرمت آن آغاز نشده است. اما آمادهسازی فضای سبز آن در اولویت قرار گرفت.
عمارت وثوقالدوله یا باغ سلیمانیه، پیشینهای 150 ساله دارد. این خانه به خواست «حسن وثوقالدوله»، سیاستمدار نام آشنای روزگار قاجار، ساخته شده است و دارای آینهکاری و نقاشیهای گل و مرغ و مقرنسکاری است. (مهر، 10 آذر)
– مرگومیر بیش از چهارصد پرنده در تالاب میقان: معاون بهداشتی و پیشگیری سازمان دامپزشکی کشور گفت: «بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان تنها محدود به حیات وحش بوده و این بیماری در هیچ یک از واحدهای صنعتی گوشتی، مرغ مادر گوشتی و تخمگذار، مرغ اجداد و نیمچه گوشتی گزارش نشده است».
بهمن نقیبی با گفتن اینکه آنفولانزای فوق حاد پرندگان در حیات وحش سه استان مازندران، اردبیل و مرکزی دیده شده است، گفت: «در استانهای مازندران و اردبیل تلفات ناشی از این بیماری ناچیز بود که بلافاصله موضوع مختومه شد. در استان مرکزی تالاب میقان نیز تا روز گذشته لاشه حدود 401 قطعه پرنده از انواع مختلف، عمدتا غاز خاکستری جمعآوری شده است و پیشبینی میشود که تلفات تا چند روز آینده هم ادامه داشته باشد».
معاون بهداشتی و پیشگیری سازمان دامپزشکی کشور افزود: «دستههای اولیهی پرندگان مهاجر از آبانماه برای زمستانگذرانی وارد کشور میشوند و معمولا به دلیل اینکه با پرندگان مختلف در مسیر تلاقی دارند، ممکن است برخی از آنها بیماری آنفولانزا را به یکدیگر منتقل کنند. گاهی اوقات ممکن است به دلیل مقاوم بودن پرنده اتفاقی رخ ندهد ولی به هنگام رسیدن به مقصد به دلیل استرس، تغییر شرایط اقلیمی و غذایی این بیماری خود را به صورت بالینی نشان دهد».
وی در ادامه به کسانی که به صورت پراکنده پرندگان بومی نگهداری میکنند سفارشهایی کرد و گفت: «این پرندگان بایستی در مکانهای محصور نگهداری شوند تا از پرندگان آزادپرواز به دور باشند. محل زندگی آنها هراز گاهی بایستی ضدعفونی شود. هرگونه تلفات غیر عادی در میان این طیور در سریعترین زمان ممکن به نزدیکترین خانه بهداشت، اداره دامپزشکی یا سامانه ۱۵۱۲ سازمان دامپزشکی اطلاع داده شود». نقیبی همچنین پافشاری کرد که مردم از هرگونه خرید وفروش پرندگان بومی به شکل دورهگردی، خودداری کنند. (ایسنا، 10 آذر)
– سایه ویرانگر بلندمرتبهسازی بر سر میراث فرهنگی اصفهان: بلندمرتبهسازی در حریم و منظر آثار تاریخی شهری اصفهان داستان تلخی است که پایان خوشی ندارد، آیا میراث فرهنگی طعمه توسعه خواهد شد؟ مشکل کار در کجاست؟ کارشناسان، ضوابط طرح تفصیلی شهر را ناکافی و گره کار را نبود ضوابط طراحی و منظر شهری مکانمند میدانند.
تصویر اصفهان از گذشته تا همین امروز که شهر بیامان گسترده شده است، همچنان با گنبدها، پلها، چهارباغ و کرانههای زایندهرود همراه بوده است. شهری که آسمانش را با گنبدها و گنبدهایش را با آبی آسمان، زاینده رودش را با پلها و پلهایش را با منظر زایندهرود آراستهاند؛ تلخ است که با قد و قواره سازههای بیهویت مخدوش و چشمانداز آثار بیمانندش در لابهلای مجتمعهای کوتاه و بلند گم شود.
تجربهی مخدوش شدن چشمانداز آثار تاریخی شهر اصفهان، دیگر یکی دو تا نیست؛ محدود به امروز هم نیست؛ از جهاننما که ننگ میدان نقشجهان شد تا ساختوسازهایی که مجوزهایشان صادر شده و هنوز عیان نشدهاند ادامه دارد. اما پایان این ماجرا کجاست و چه کسی میخواهد جلودار این طوفان بلندمرتبهسازیها باشد؟ توسعه در ابعاد گوناگون و با توجیحاتی چون زیرساختهای گردشگری و یا عمرانی تا کجا میتوانند پیشروی کنند؟ آیا گسترش بیامان، سیمای میراث فرهنگی اصفهان را میبلعد؟ مگر آثار تاریخی حریم ندارند؟ منافع ملی یا منافع میراث فرهنگی نباید نادیده انگاشته شود، با این وصف چه چشماندازی برای اصفهان با هویتی که در خاطرها و اذهان از میراث تاریخیاش دارد میتوان متصور بود؟
همهی این پرسشها را زمانی از ذهن میگذرانیم که میبینیم در شهر اصفهان، میراث فرهنگی در مقابل توسعه حفاظت نشده و ارابه شتابان و افسارگسیخته توسعه در ابعاد گوناگون هجوم آورده و میراث شهر را به دلایلی گوناگون با مشکل روبهرو کرده است. کارشناسان شهرسازی باور دارند ضوابط طرح تفضیلی به عنوان طرح بالادستی به تنهایی کافی نیستند و خلا قوانین و ضوابط طراحی منظر، دلیل مخدوش شدن چشمانداز آثار تاریخی شهرهایی مانند اصفهان است. از نگاه آنها حفاظت از دید و منظر نشانههای شهری اصفهان، مانند پلها، گنبدها و آثار محور تاریخی فرهنگی اصفهان در تمام طرحهای عمرانی و شهری باید بیشتر مورد توجه مدیران شهری باشد و باید اهرمهای اجرایی قویتری در راستای حفظ هویت اصفهان برنامهریزی و تدوین کرد. (ایرنا، 10 آذر)
– مرمت بخشی از ارگ شهرسب ابرکوه انجام شد: کار مرمت و بازسازی این قلعه تاریخی، با برچیدن بخشهای فرسوده خشتی، گردآوری و برچیدن نخالهها، خشتزنی و اجرای تاق خشتی با ملات گل و خشت انجام شده است. ارگ شهرسب یکی از ارگهای تاریخی و از بزرگترین ارگهای کشور پس از ارگ بم است. این ارگ صفوی در روستای شهرسب و در خاور شهرستان ابرکوه جای دارد. ارگ شهرسب 17 هزار متر مربع است و درکنار جاده ابرکوه – یزد ساخته شده است و با استانهای اصفهان و فارس هم مرز بوده و در مثلث طلایی گردشگری مرکز ایران جای دارد. ارگ شهرسب در سال 1384 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است و 16 برج دارد. معماری این سازه، کموبیش سالم مانده است. (ایرنا، 12 آذر)
– مرگ دو نهنگ در سواحل کیش: پس از دیدن دومین لاشه نهنگ در سواحل کیش، مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش در نامهای به رییس سازمان حفاظت محیطزیست، خواستار فرستادن گروهی از کارشناسان این سازمان برای بررسی سبب این رخداد شد. پیدا شدن لاشه دو نهنگ در سواحل جزیره کیش، در فاصله کمتر از پانزده روز، سبب نگرانی کنشگران و دوستداران محیط زیست شده است. سبب مرگ نهنگ منطقه آزاد کیش نامعلوم است. (ایرنا، 12 آذر) در خبری چند روز پس از آن: حبیب مسیح تازیانی، مدیرکل محیط زیست هرمزگان با اشاره به وجود لاشه دو نهنگ در روزهای گذشته در ساحل کیش گفت: «خودکشی این دو نهنگ را ما تکذیب میکنیم، اینها حوادثی است که در دریا اتفاق میافتد، اتفاقاتی که معمولا بر اثر تهدیدات آلودگی نفتی، صید و صیادی یا عوامل دیگر اتفاق میافتد». (ایلنا، 13 آذر)
– جولان آنفلوآنزا در میقان و گردآوری 970 لاشه: به دنبال بروز بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان در تالاب میقان، تاکنون 970 لاشه گردآوری و دفن شده است. در تالاب میقان 206 گونه پرنده شناسایی شده است. بیشترین تلفات پرندگان در این تالاب مربوط به غازهای خاکستری است و چندین گونه اردک و تنجه نیز در میان پرندگان تلف شده دیده میشود. رفتوآمد به محوطه تالاب میقان اراک با فراگیری این بیماری ممنوع شده است. (ایسنا، 12 آذر)
– عمارت تاریخی «طوطی» قزوین ثبت ملی میشود: پروندهی عمارت تاریخی طوطی قزوین برای ثبت در فهرست آثار ملی به وزارتخانه میراث فرهنگی فرستاده شده است. این سازهی تاریخی که در دو اشکوب ساخته شده و در نزدیکی بازار و مجموعه سعدالسلطنه جای دارد و ساخت آن به دورهی پهلوی یکم بازمیگردد. خانه طوطی در سالهای گذشته از سوی سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری قزوین مرمت شده بود و اکنون دارای کاربری اداری-تجاری است. (ایرنا، 12 آذر)
– قطع درختان بیمارستان مسیح دانشوری: فیلمی در فضای مجازی دستبهدست شد که قطع درختان در حیاط بیمارستان مسیح دانشوری را نشان میداد. مدیر روابط عمومی شهرداری منطقه یک تهران، افزونبر تایید این موضوع، از بررسی پرونده این تخلف و جریمه بیمارستان خبر داد. او افزود که بررسیها نشان داد نزدیک به 20 درخت که عمدتا از نوع «عرعر» قطع شدهاند. مسوولان بیمارستان اعلام کردند که باتوجه به شرایط کرونا و نیاز بیمارستان به توسعه، این درختان را قطع کردهاند. وی گفت مسوولان بیمارستان متعهد شدند که در فصل مناسب نسبت به کاشت درختان اقدام میکنند.
مدیر روابط عمومی شهرداری منطقهی یک ادامه داد: پیش از این نیز 5 اصله درخت غیر مثمر شامل عرعر، صنوبر و بید در اثر عملیات عمرانی این بیمارستان قطع شده بود که بلافاصله شهرداری منطقه یک جهت بررسیهای لازم از ادامه این عملیات جلوگیری کرد. (ایسنا، 13 آذر)
– آغاز مرمت سنگهای بدنهی آرامگاه خیام نیشابوری: سنگهای بدنه آرامگاه خیام در سالهای 1338 تا 1341 خورشیدی ساخته شده است، اما سنگهای بدنه و پایههای آرامگاه بر اثر گذشت زمان، بارشها، تغییرات دمایی و آبوهوایی، دچار فرسودگی، فرسایش، و ترکخوردگی و رانش شده است. ابراهیم رفعتی کلات، از پیشکسوتان و هنرمندان چیرهدست مرمت تزیینات ابنیه تاریخی، به همراه گروهی دیگر از کارشناسان و مرمتگران، این پروژه را انجام خواهد داد. در ساخت این سازه از آهن، بتن، سنگ و کاشی استفاده شده است. آرامگاه خیام به دست هوشنگ سیحون، معمار نامی ایران، طراحی و در سال 1338 ساخته شد و در اردیبهشت 1341 بهرهبرداری شد.
مجموعه فرهنگیتاریخی آرامگاه خیام یکی از مهمترین مراکز گردشگری استان خراسان رضوی و کشور بهشمار میرود. این مجموعه در پنج کیلومتری جنوب خاوری شهر نیشابور جای گرفته و هرسال بیش از یک و نیم میلیون تَن گردشگر داخلی و نزدیک به 20 هزار نفر گردشگر خارجی از آن بازدید میکنند (ایلنا، 14 آذر)
***
یادداشت هفته
(1) بایستگی توجه به گونههای در خطر کشور
خبرگزاری ایسنا، یادداشتی به نام «لزوم توجه بیشتر به گونههای در معرض خطر کشور» در روز 13 آذرماه انتشار داد. در این یادداشت، برپایهی آمار، از وضعیت دشوار حیات وحش کشور یاد شده است. در آغاز نوشتهی یادشده میخوانیم: «ایران کشوری دارای تنوع زیستی بالایی است که در سالیان گذشته در حفاظت از برخی گونههای جانوری موفق عمل نکرده و از وجود گونههای شاخصی از جمله ببر مازندران و شیر ایرانی محروم شده است. اکنون شماری از گونههای جانوری کشور بهویژه برخی گونههای پستانداران در معرض خطر انقراض قرار دارند».
نویسنده سپس افزوده است:«یوزپلنگ آسیایی در راس فهرست گونههای در معرض خطر کشور قرار دارد چراکه جمعیت آن کمتر از ۱۰۰ فرد است و براساس فهرست قرمز گونههای در معرض خطر در فهرست “اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت” طبقهبندی شده است. تاکنون اقداماتی در زمینه تکثیر در اسارت این گونه صورت گرفته اما تاکنون موفقیت آمیز نبودهاند. برخی کارشناسان معتقدند که اکنون برنامه مشخصی برای تکثیر در اسارت گونههای جانوری کشور وجود ندارد. این کار نیازمند برنامه بلند مدتی است که باید گام به گام اجرا شود. یعنی ابتدا تکثیر گونه و پس از آن معرفی گونه به طبیعت و بازگرداندن آن به چرخهی طبیعت است.
سازمان حفاظت محیط زیست برای ساماندهی سایتهای تکثیر گونههای شاخص حیات وحش با هدف معرفی مجدد به زیستگاهها از ابتدای سال 1397 برای زندهگیری ۱۰ راس گور ایرانی در سایت توران و انتقال آنها به پارک ملی کویر مرکزی با هماهنگی محیط زیست سمنان اقدام کرد. اما یک راس گورخر در آغاز عملیات تلف شد، پس از عملیات زندهگیری نیز دو راس دیگر تلف و دو راس دیگر حین انتقال به پارک ملی کویر تلف شدند. با این حال هنوز سه ماه از این ماجرا نگذشته بود که سازمان حفاظت محیط زیست از اجرای مرحله جدید انتقال گورخرایرانی از استان یزد به پارک ملی کویر خبر داد و چهار راس گورخر، با ترکیب یک راس نر و سه راس ماده، زندهگیری و با کامیون به محل پارک ملی کویر انتقال داده شدند».
آنگاه به شماری دیگر از گونههای جانوری درخطر اشاره شده و آمده است:«یکی دیگر از گونههایی است که بر اساس اعلام سازمان حفاظت محیط زیست و طبق قوانین این سازمان در معرض خطر انقراض است گوزن زرد ایرانی است. بر اساس آخرین گزارشها تعداد تقریبی این گوزنهای زرد موجود در پارک ملی دز، پس از انتقال ۱۷ راس از ایلام به این پارک ملی، حدود ۹۰ راس اعلام شده است.
فک خزری نیز یک گونه پستاندار دریایی کمیاب است که تنها در دریای خزر و رودخانههای منتهی به آن زندگی میکند. اینگونه تنها پستاندار دریای خزر بهشمار میآید و به دلیل صید بیرویه و به هم خوردن شرایط زیستی و کاهش شدید جمعیت، نیازمند حمایت بینالمللی است.
خرس سیاه آسیایی که در گویش بلوچی به “مَم” یا “هرس” معروف است براساس قوانین سازمان حفاظت محیط زیست، در زمره گونه های درخطر انقراض است و تخریب و جزیرهای شدن زیستگاهها، شکار و زندهگیری تولهها، از مهمترین عوامل ازبین رفتن این گوشتخوار در ایران به شمار میرود.
درمورد این گوشتخوارِ کمتر مطالعه شده و حفاظت از آن، در محدوده پراکنش محدود آن نیازمند برنامهریزی و اقدامات جدی است و بر اساس اعلام سازمان محیط زیست تکه تکه شدن زیستگاه، بهرهبرداری از جنگلها برای زغالگیری، معدنکاوی، احداث جادههای روستایی و شهری و چرای بیرویه مهمترین عوامل تخریب زیستگاه خرس سیاه است».
اشارهی پایانی گزارش به پلنگ ایرانی است که باز در شمار گونههای پُرخطر کشور است: «پلنگ دارای گستردهترین پراکنش در میان گربهسانان بزرگ جهان است و به دلیل قابلیت سازگاری بالا در انواع زیستگاههای کوهستانی، استپی، جنگلی و بیابانی تمام استانهای کشور با تراکم نهچندان بالا زیست میکند. پلنگ براساس قوانین سازمان حفاظت محیط زیست در زمره گونههای درخطر انقراض قرار دارد و شکار غیرمجاز پلنگ و قرار دادن لاشههای مسموم مهمترین عوامل ازبین رفتن این گربهسان در ایران بهشمار میرود».
(2) صبورانه رکاب بزن!
روزنامهی «همشهری» در شماره یکشنبه 9 آذر، نوشتهای با عنوان «صبورانه رکاب بزن» به خامهی ریحانه وحیدیان چاپ کرد. در آن نوشته به اهمیت برخورد درست و سنجیده در برابر رفتارهای آزاردهنده اشاره شده است. برخورد کسانی که با کار سادهای مانند دوچرخهسواری و پرهیز از استفاده از خودروهای شخصی، در پاکیزه نگهداشتن محیط زیست میکوشند اما با زخمزبانها و سخنان طعنهآمیز برخی روبهرو میشوند.
در آغاز این نوشته آمده است: «وقتی بهصورت عابرپیاده و گذری در خیابان با آزار کلامی روبهرو میشدم، سعی میکردم با تغییر مسیر و گم شدن در جمعیت از آزارگر دور شوم، اما حین دوچرخهسواری در مسیر روزمره به محل کارم چه کنم؟!».
نویسنده در ادامه آورده است: «در نخستین روزی که دوچرخه را بهعنوان وسیلهنقلیه برای تردد به محل کارم انتخاب کردم، در ابتدای خیابانی که انتهایش به محل کارم میرسید، ناگهان صدای پیرمردی دستفروش در خیابان پیچید که خطاب به من گفت: “چرخ عقبت میچرخه!” یکباره سنگینی نگاههای زیادی را حس کردم؛ نگاه افرادی که در صف نانوایی و ایستگاه اتوبوس چند ثانیه پیش از مقابلشان رد شدم. خیابان هم برای لحظاتی ساکت شد. سعی کردم در سکوت و بدون نشان دادن عکسالعملی از دیدها دور شوم. حس بدی داشتم. ترسیدم از اینکه نکند مشکلی برای چرخ عقبم پیش آمده؛ خجالت کشیدم از اینکه همه نظرشان به من جلب شد. خشمگین شدم از اینکه به پیرمرد دستفروش جوابی ندادم. چند دقیقهای طول کشید تا متوجه شوم معنای چرخ عقبت میچرخه، طنز است و به هیچ مشکل فنی در دوچرخهام مرتبط نیست. با دوستانم این اتفاق را به اشتراک گذاشتم و این بازخورد را گرفتم که صبور باش و ادامه بده. باید چشمانشان به دیدن تو عادت کند. فکرم درگیر این اتفاق بود و در مسیر برگشت از همان محل عبور کردم. خیابان شلوغ بود و ترافیک خودروها مجالی به دستفروش و عابران برای توجه به من نمیداد. یک ماهی گذشت و من همچنان با دوچرخه به محل کارم از همان مسیر تردد میکردم تا صبح روزی که برای خرید تنقلات به سوپری کنار پیرمرد دستفروش مراجعه کردم. از دور حواسش بود که در حال نزدیک شدنم. جلوی چشمانش، از دوچرخه پیاده شدم و درحالیکه داشتم از دوچرخه فاصله میگرفتم، به من گفت: “دوچرخهات رو میدزدن!” بدون مکث بهش گفتم: “شما چشمت بهش باشه تا من برگردم.” جوابی نداد و خیره ماند. داخل سوپری شدم و سریع خریدم را انجام دادم و برگشتم. سوار دوچرخه شدم و بابت اینکه مراقب دوچرخهام بود، تشکر کردم. باز هم جوابی نداد و فقط سکوت کرد. روزهای بعد در مسیر تردد به محل کارم همچنان ساکت آنجا نظارهگر بود».
نویسنده در پایان آورده است: «احساس کردم با این رفتارم، بهترین جواب را به آزارگر دادم. در عوض تمام سناریوهایی که در ذهنم برای پاسخ به متلک گفتنش داشتم، صبوری، آرامش و نشان دادن خیال آرامم برایش بهترین پاسخ بود. صبورانه، ایمن و مستمر در شهر رکاب بزنید».