اگر گمان میکنید که جهانی شدن یک یادمان تاریخی و ثبت آن در سازمان یونسکو، چشمانداز بهتر و وضعیت زیبندهتری را برای آن یادمان در کشور ما رقم خواهد زد، به بیراهه رفتهاید! شاید باورش هم برایتان سخت باشد که مجموعهی جهانی آذرگُشنسب یا همان تخت سلیمان امروزی در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی به سر میبرد، ولی روزگار اندوهبار آن در این روزها، چیزی جز این را نشان نمیدهد.
به گزارش اَمرداد، این روزها حال چهارمین یادمان جهانی ایران ناخوش است و روزگار غمباری را سپری میکند. به یاد دارم 7 سال پیش که از این مجموعهی جهانی بازدید کردم، وضعیت به مراتب بهتری را داشت. باورش برایم سخت بود، با این همه تبلیغات و پیشرفت ایران در زمینهی میراث فرهنگی و گردشگری در یک دههی گذشته، چُنین یادمان ارزشمندی به این روز افتاده باشد. هنگامی که وارد این مجموعهی جهانی آن هم در بهترین زمان و فصل گردشگری منطقه (پایان شهریورماه) میشوید، همهی رویاهایی که از پیش در ذهن خود برای دیدن یک مجموعهی جهانی گیرا در سر پرورانده بودید، بر باد میرود. مردم و مسافران بدون راهنما در اتاقها و بخشهای گوناگون مجموعه سر در گم و بدون آن که بدانند به کجا آمدهاند، رها شده و هر کدام بدون آرمان(:هدف) به سویی میروند. گاهی مسافران با خیالی آسوده بر روی سازههای باستانی و گاه خطرناک که امکان ریزش دارد، راه میروند. هیچ نگهبانی درون مجموعه و بخشهای گوناگون سازهها وجود ندارد. بیش از سه ساعت در درون مجموعه نگارهبرداری (:عکس گرفتن) میکردم، ولی دریغ از یک نگهبان یا راهنمایی.
روزگار ناخوشایند مجموعه نیز، انسان را به شگفتی وا میدارد. عوامل بیولوژیکی (گُلسنگها) و محیطی به شدت به سازههای باستانی آسیب رسانده و تهدیدی جدی برای این مجموعهی جهانی به شمار میآید. یادگارینویسیها، بازآراییهای (:مرمتها) بد و کارشناسی نشده بر روی نیمستونها و پایه ستونهای ایلخانی کنار گنجخانه(:موزه) و بازآراییهایی که در حال انجام است، همگی نشان از نبود نظارت و مدیریت ناکارآمد این مجموعهی تاریخی و جهانی دارد. دیگر چیزی که مایهی شگفتی هر دوستدار تاریخ و فرهنگ ایرانی شده و دردآور است، بیتفاوتی و ناآگاهی کارمندان این مجموعهی تاریخی است. هنگامی که کارمند این مجموعه، که خود باید دوستدار میراث فرهنگی و پاسدار و نگهبان یادمانهای تاریخی باشد، بر روی نیمستون و پایه ستونهای ایلخانی بیرون محوطهی گنجخانه مینشیند، دیگر نباید هیچگونه چشمداشتی از مسافران و مردم داشته باشیم و خُرده بگیریم که چرا بر روی پایه ستون ساسانی درون گنجخانه مینشینند. همچنین چیدمان و روش جایگیری بسیار بد و زشت اموال فرهنگی و تاریخی در گنجخانه را نیز باید یادآور شده و گوشزد کرد.
مجموعهی جهانی آذرگُشنسب یا همان تخت سلیمان از بخشهای گوناگونی تشکیل شده است که در برگیرندهی: دریاچه، دروازه جنوب خاوری (ساسانی)، باروها (ساسانی)، دروازه (ایلخانی)، تالار شورا، ایوان خسرو دوم که به جنوبی، شمالی و باختری و خاوری بخشبندی شده، سازه هشت گوشهای (ایلخانی)، رواق (ایلخانی)، تالار ستوندار یا نیایشگاه آناهیتا (ساسانی)، دهلیز حفاظتی مجموعه آیینی، جایگاه آتش جاویدان و آتشکده آذرگشنسب و دروازه شمالی (ساسانی) است. در همین زمینه، علی هُژَبری، باستان شناس با گرایش ساسانی به اَمرداد گفت: «آذرگُشنسب، مجموعهای آیینی است که مهمترین آثار آن در برگیرندهی : دژ، نیایشگاه، سازهی نامدار به زندان سلیمان و تخت بلقیس است. این مجموعه در دورههای گوناگون تاریخی شکل گرفته که بیشترین آن در روزگار ساسانی پدیدار شده است. سازهی نامدار به زندان سلیمان وابسته به روزگار مانایی بوده که پیش از همبستگی تیرههای باختر ایران در روزگار ماد است. در بخش دژ – نیایشگاه، کاوشگر، گورهایی از روزگار هخامنشی شناسایی(:معرفی) کرده است. اما بیگمان بیشترین ساختوساز از روزگار ساسانیان در این مجموعهی آیینی پدید آمده است».
مدیر پیشین پایگاه میراث فرهنگی دژ زیویه و غار کَرفتو در دنبالهی سخنانش افزود: «ارزشمندترین سازهی این مجموعه، آتشکدهی آذرگشنسب از زیر مجموعهی آتش بهرام و یکی از سه آتش مهم روزگار ساسانی بوده که به شهریاران وابستگی دارد. با این همه، ما یکی از سِپَندترین مکانهای جهان از نگاه ساسانیان را در اختیار داریم که خوشبختانه با چنین اهمیتی به ثبت جهانی رسیده است، ولی شوربختانه(:متاسفانه) با همهی این ویژگیها نتوانستهایم آن چه شایسته و زیبندهی آن است را به این مجموعه بدهیم و در شرایط بدی روزگار را میگذراند».
هُژبری در پایان گفت: «در این مجموعه افزون بر این که یکی از بزرگترین مجموعه آثار مُهرهای روزگار ساسانی به دست آمده، پلانهای گوناگون آتشکده و گذر تحول مِهرازی(:معماری) آیینی ساسانی را میتوانیم در این جا بررسی کنیم».
به گزارش اَمرداد، مجموعهی باستانی آذرگشنسب با همهی زیباییها و شکوه دیرینهی خود که روزگاری آتش ورجاوَند بهرام بر فراز آن روشن بوده و بر پایهی اسناد تاریخی روزگار اسلامی، شاهان ساسانی با پای پیاده و برای نیایش به درگاه اهورا مزدای جان وخرد به آن جا میرفتهاند، امروزه در بدترین شرایط نگهداری به سر میبرد و روزگار اندوهبار را سپری میکند. آذرگشنسب چشم به راه نگاه ویژهی مدیران و سرپرستان است. آذرگشنسب، من و تو را به سوی خود فرا میخواند و ….
مجموعهی آذرگشنسب یا تخت سلیمان در تیرماه 1382 به عنوان چهارمین اثر ایرانی به ثبت جهانی یونسکو رسیده و در جنوب باختری استان آذربایجان غربی، 45 کیلومتری شمال خاوری شهرستان تکاب و 2 کیلومتری خاور روستای نصرت آباد (تازه کند) جای دارد.
نگارههای زیر را که به تازگی گرفته شده است، ببینید:
دریاچه خروشان هزاران ساله مجموعه آذرگشنسب.
مجموعه جهانی تخت سلیمان که به گونه دژی بیضی شکل بر روی بلندای تپه ای استوار است.
بقایای ستون ها و پایه ستونهای جمع آوری شده از محوطه ایلخانی که در فضای باز بیرون موزه به حال خود رها شده است.
دیواره های مجموعه ایوان خسرو.
یادگاری نویسی و مرمت بسیار بد بر روی نیم ستون ایلخانی.
یادگاری نویسی در ضلع شمالی ایوان خسرو.
دیواره ضلع جنوبی ایوان خسرو که نیاز به مرمت اضطراری دارد.
تالار ستوندار که به باور شادروان دکترآذرنوش، نیایشگاه آناهیتا بوده است نه محل غذاخوری سلاطین!؟.
ایوان شمالی آتشکده آذر گشنسب.
ورودی مجموعه جهانی آذر گشنسب یا همان تخت سلیمان در تکاب آذربایجان غربی.
بیشتر بخش های سازه ها را بجای مرمت و بازسازی با چوب به این روش نگه داشته اند!؟.
شیوه جایگیری خمره باستانی در موزه نشان از ناآگاهی مدیران مجموعه و دهان کجی به آثار ملی و جهانی دارد.
مرمت نادرست و غیراصولی که در حال انجام است.
ساقه ستونی که در یکی از اتاق های مجموعه رها شده و جای شگفتی دارد.
سازه های معماری کاوش شده که سال ها به حال خود در بدترین شرایط رها شده است.
بخشی از سازه های سنگی که شکسته و بر روی زمین رها شده است.
مردم و مسافران با آسودگی بر روی سازه ها راه می روند و نگاه بانان در خواب زمستانی اند.
روش چیدمان آثار کشف شده ساسانی و اسلامی از مجموعه آذر گشنسب جای هیچ پرسشی را بر جای نمی گذارد.
ظرف های مینیاتوری مانایی کشف شده از دست قاچاقچیان در موزه مجموعه.
سنگ های دیواره های مجموعه آذر گشنسب از بیرون که در حال فرو ریختن است و وضعیت بسیار بدی دارد.jpg
سنگ های رها شده در کف ضلع جنوبی ایوان خسرو.
گل سنگ ها در جای جای این مجموعه جهانی دیده می شود و آسیب های فراوانی را به این یادمان رسانده است.
با گچ ساقه ستون ایلخانی را بهم چسبانده اند؟.
کارمندمیراث فرهنگی که خود بر روی پایه ستون های ایلخانی نشسته است و نباید دیگر از مردم توقعی داشت.
وجودماشین آلات سنگین درون مجموعه جهانی جای پرسش و شگفتی دارد.
مسافرانی که با آسودگی خیال بر روی پایه ستون ساسانی در موزه نشسته اند و جای افسوس دارد.
اطلاعات نادرستی که بر روی تابلوها نوشته شده مایه شوربختی است آن هم در مجموعه جهانی
عکس از سیاوش آریا است.
6744