تاریخ از او با بزرگی یاد کرده است. دلاوری از ایران، نژادهای از آذربایجان، پهلوانی که به همراه یارانش 20 سال خواب را از چشمان خلیفهی عباسی ربوده بود.
نیروهای لشکر بابک را در ابوالمعالی ۱۰۰ هزار تن، در تنبیهالاشراف مسعودی ۲۰۰ هزار تن، در تاریخ بغدادی ۳۰۰ هزار تن، و در تبصرهالعوام و برخی از متنهای دیگر، بیشمار آوردهاند که بیگمان این گزارشها از نیرومندی، بزرگی و ترسآوری آنان برای دشمنان نشان دارد. دشمنانی که سرخجامگان در برابر ستم و زورگویی آنان به پا خاستند و با مرگ بابک نیز از پا ننشستند.
روز اعدام بابک خرمدین و تکه تکه کردن بدنش در تاریخ ۲ صفر سال ۲۲۳ هجری قمری برابر با 17 دیماه سال ۲۱۶ خورشیدی انجام گرفت. مسعودی در مروجالذهب این تاریخ را برای ایرانیان بسیار مهم دانسته و آورده است: اعدام بابک چنان رخداد مهمی دانسته میشد که جایگاه اعدامش تا چند سده به نام خشبهی بابک یعنی چوبهی دار بابک در شهرِ سامرا که در زمان اعدام بابک پایتخت دولت عباسی بود برای همگان آشنا و نامدار بود.
ابن الجوزی مینویسد که وقتی بابک را برای اعدام بردند خلیفه درکنارش نشست و به او گفت: تو که این همه استواری نشان میدادی اکنون خواهیم دید که طاقتت دربرابر مرگ چند است! بابک گفت: خواهید دید. چون یک دست بابک را به شمشیر زدند، بابک با خونی که از بازویش فوران میکرد صورتش را رنگین کرد. خلیفه از او پرسید: چرا چنین کردی؟ بابک گفت: وقتی دستهایم را قطع کنند خونهای بدنم خارج میشود و چهرهام زرد میشود و تو خواهی پنداشت که رنگ رویم از ترسِ مرگ زرد شده است. چهرهام را خونین کردم تا زردیاش دیده نشود.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاری است با عنوان «اردوغان از بابکها بترس!» که به قلم پندار باستانی در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
متن کامل این نوشتار را در رویهی سوم (مردم) شمارهی 434 هفتهنامهی امرداد بخوانید.
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها و روزنامهفروشیها از راههای زیر نیز بهره ببرند.