امروز فرخ روز اردیبهشت امشاسپند از ماه بهمن سال 3758 زرتشتی، شنبه 27 دیماه 1399 خورشیدی، 16 ژانویه 2021 میلادی
16 ژانویه سال1317 میلادی ابوسعید بهادر ایلخان مغولی ایران رشیدالدین فضلالله همدانی تاریخنگار و پزشک نامی ایرانی را از وزارت برکنار کرد.
رشیدالدین فضلالله همدانی یک سال پس از برکناری به دستور ایلخان مغول کشته شد. ناسازگاران با این تاریخنگار که جامعالتواریخ از نوشتههای اوست از او نزد ایلخان بدگویی، و حتا وی را متهم به مسموم کردن «الجایتو» ایلخان پیشین کرده بودند.
کشتن رشیدالدین دژمنشانه بود؛ او را با شمشیر به دو نیم کرده بودند. رشیدالدین در درازای دیوانی (وزارت) خود کوشیده بود که مقامات کشوری را به باسوادان کشور بسپرد.
خواجه رشید الدین فضلاله همدانی دانشمند، سیاستمدار و تاریخنگار و شاعر سالیان ۶۳۸ تا ۶۴۵ مهی (:قمری) در یک خانوادهی پزشک یهودی دیده به جهان گشود. جد اعلای او «موفقالدوله علی» یک عطار یهودی بود و به همراه دانشمند بزرگ خواجه نصیرالدین طوسی در قلعه الموت مهمان اجباری اسماعیلیان بود و پس از یورش هلاکو به آنجا به خدمت وی درآمد.
رشیدالدین که به مناسبت یهودی بودن «رشیدالدوله» خوانده میشد، سپس رشیدالدین خواندند و در دستگاه ایلخانان مغول پیشرفت کرد. وی برای یهودی تبار بودن نمیتوانست فرهنگ یهودی را که در تاروپود وجودش سرشته شده بود را کنار بگذارد. در همدان زاده شد. وی یکی از شخصیتهای پرتوان و برجستهای است که تاریخ ایران پس از اسلام به خود دیده است. خواجه به گواه آثاری که از او به جای مانده سیاستمداری خدمتگزار برای مردم و مملکت خود بوده و گذشته از آن در روزگار خود به همهی دانشهای فنی موجود در پیشهی پزشکی ایران و هند و یونان دست یافته است وی همچنین تاریخنگاری نکتهسنج و دانشمندی آیندهنگر به شمار میآید.
خواجه از دانشمندان چین و تبت و ایغور و فرنگ و تازی که در ایران به سر میبردند دانستنیهای جامعی به دست آورد.
از خواجه رشیدالدین کتب و آثار متعددی به جای ماندهاند که از آن میان میتوان به لطائف الحقائق، جامع التواریخ، السلطانیه، مفتاح التفاسیر، تاریخ غازان، تقسیم الموجودات، التوضیحات، جامع رشیدی، جوابات المسایل الکلامیه و دیوان شعر وی اشاره کرد. در دوران وزارت خود بناهای فراوانی همچون ربع رشیدی را در تبریز ساخت که ویران شد. موریس روزامبی، تاریخنگار، او را برجستهترین چهرهی ایران در دورهی مغول برمیشمارد.
اشه نیک، اشه نیکترین است
مطابق آرزوست
اردیبهشت یا «اشاوهیشتا»، نام سومین روز ماه و دومین ماه سال در سالنمای زرتشتی است. اردیبهشت به چم «بهترین پاکی و راستی» و یکی از امشاسپندان دین زرتشتی است که در جهان مینوی نماد پاکی، اشویی و نشان اشا (قانون دگرگونناپذیر جهان) است.
اردیبهشت یا ارته وهیشته یا اشه وهیشته در اسطورههای زرتشتی و ایرانی دومین امشاسپند است. او زیباترین نماد از نظام جهانی قانون ایزدی و نظم اخلاقی در هردو جهان است. این امشاسپند نه تنها را نظم در جهان برقرار میسازد، بلکه نگاهبان نظم دنیای مینوی و دوزخ نیز هست. نماینده جهانی او آتش است.
امشاسپند اردیبهشت، از نظر اهمیت و احترام٬ دومین امشاسپند پس از امشاسپند بهمن است. این موجود در اصل همان آرتا یا ریتای هندی است، که در زمانهای بعد آشاواهیشست نام گرفت که به معنای آشای برتر یا بهترین اشه یا برترین ارته (راستی) است.
این امشاسپند پاسدار و نگهبان آتش و یا عناصری که در عین حال بازگو کنندهی طبیعت آتش هستند، میباشد. او ضامنِ پایداری نظم جهان است، چه نظم اخلاقی و چه نظم فیزیکی (نظم مادی).
واژه اشه در اوستا و به ویژه در گاهان بسیار بکار رفته است. «اشا» یا هنجار هستی در زندگی انسانها به گونهی توانمندی در نظم دادن به زندگی، خانواده، هازمان(:جامعه)، زیستبوم، طبیعت و … نمودار میشود. از همینرو بر انسان شایسته است تا پیوسته این توانایی را در خود پرورش داده تا بتواند با «اشا» هماهنگ شود و راستی را در خود بپروراند.
اشو زرتشت در گاهان تنها راه رسیدن به بارگاه خدایی را راه اَشَهَ میداند. در یسن ۴۴ بند ۱۱ میگوید:«تا توش و توان دارم میکوشم مردم را به سوی اشه رهنمون باشم.» یکی از سپندترین دعاهای زرتشتی دعای “اشم وهو” است که در آن اشه و راستی ستایش میشود که یک ذکر ۱۲ واژهای است که سه بار در آن نام اشه برده شده است. دعایی که برای تمرکز ذهن بر روی اشه استوار است از این قرار است: اشه نیک، اشه نیکترین است. مطابق آرزوست، مطابق آرزو خواهد بود، اشه از آن اشه وهیشته است.
در آموزههای آیین اشو زرتشت پاکی برون نیز به اندازهی پاکی درون اهمیت دارد. پاکی برون به معنای پاک نگه داشتن تن و محیط زندگی از همهی ناپاکیها است و به همین شوند، سدره و کشتی، لباس آیینی و نشانهی زرتشتیان، به رنگ سپید است تا هرگونه ناپاکی را نمایان کند.