بندهایی از اساسنامه انجمن زرتشتیان تهران از سوی فرانک زندهنوش، خزانهدار پیشین و هموند هیاتمدیره گردش 44 به چالش کشیده شد.
نوشتاری که در ادامه میخوانید واکاوی فرانک زندهنوش، هموند هیاتمدیرهی گردش 44 انجمن زرتشتیان تهران بر روی شماری از بندهای اساسنامه انجمن زرتشتیان تهران است. فرانک زندهنوش، کارشناس حسابداری، پیشینهی کار در مدیریت حسابرسی، مدیریت مالی و اداری، مشاورهی مالی در شرکتهای دولتی و خصوصی را دارا است. وی از آغاز بهکار گردش 44 انجمن زرتشتیان تهران، اسفندماه 1397 خورشیدی، برپایهی دانش و تجربه در زمینهی تخصص خود برای کسب جایگاه خزانهداری انجمن زرتشتیان تهران و هموندی در هیاترییسه اعلام آمادگی کرد. وی تنها نامزد برای کسب مسوولیت خزانهداری بود و با 16 رای موافق هموندان هیاتمدیره در جایگاه خزانهدار انجمن زرتشتیان تهران گزینش شد. پس از گذشت 20 ماه از عهدهدار بودن مسوولیت خزانهداری، خواستار کنارهگیری از سمت شد. هیاتمدیرهی انجمن زرتشتیان تهران پس از رایگیری در نشست مجازی با درخواست استعفای وی موافقت کرد. فرانک زندهنوش هماکنون به عنوان هموند هیاتمدیرهی گردش ۴۴، در کمیسیونهای برنامه، بودجه و نظارت راهبردی و روابط عمومی به فعالیت میپردازد.
وی در نخستین روزهای پیوستن به هیاتمدیره از اصلاح ساختار مدیریتی بهویژه مدیریت مالی برپایهی دانش سخن گفت و در این راستا کمبودهای آییننامهای و بخشنامهای را بازدارنده دستیابی به اهداف میدانست. در بخش نخست نوشته فرانک زندهنوش، واکاوی بندهای 1 تا 10 اساسنامه انجمن زرتشتیان تهران را میخوانید:
تاملی بر اساسنامه انجمن زرتشتیان تهران-بخش نخست
همکاری عامل رشد و جدایی عامل سقوط است، با باور به این موضوع، جلب همکاری همکیشان اگر تنها راه نباشد بهترین راه برای پایان دادن به آشفتگی فکری و اجرایی در انجمن زرتشتیان تهران و پایان جدایی همکیشان از خانه خود است.
درادامه این بخش و همچنین در بخشهای آتی، با بررسی اساسنامه انجمن زرتشتیان تهران، ضمن آشنایی با بندهای آن راهکارهایی را که برای همکاری و خردجمعی در آن اندیشیده شده است را واکاوی میکنیم تا بتوانیم با آگاهی کامل و تنظیم انتظارات خود از مدیران، درانتخابات پیش رو، برای انتخاب اعضای هیاتمدیره به کار ببریم.
و این نکته را نیز بدانیم که بدون مشارکت علمی و عملی، در اداره انجمن زرتشتیان تهران دستیابی به اهداف مطلوب میسر نیست.
اساسنامه مصوب 1366/6/27 انجمن زرتشتیان تهران ، سندى است که در آن خط مشى، هدف و چگونگی فعالیت انجمن و وظایف هر یک از اعضاء و هیئت مدیره، مجامع عمومى، بازرسان ، تعداد مدیران و چگونگى تعیین جانشین آنها، معین شده است. و تا هنگامی که سلسله مراتب قانونی پیشبینی شده در تغییر بندهای آن صورت نگیرد، مدیران صرفا میتوانند در چارچوب این اساسنامه فعالیت نمایند و هر گونه عدم رعایت بندهای آن تخلف محسوب میشود. توضیح اینکه در مواردی که در اساسنامه پیشبینی نشده است مدیران موظف به رعایت سایر قوانین جاری از جمله قانون تجارت، قانون مالیاتهای مستقیم ، قانون مدنی و قانون اوقاف و…. هستند، ضمن اینکه هیچیک از بندهای اساسنامه نمیتواند در تضاد با قانون جاری مملکت باشد.
مواد 1 تا 7 اساسنامه، به اهداف تشکیل انجمن در چارچوب ماده 10 قانون احزاب اشاره دارد. طبق بندهای آن انجمن موسسهای غیرسیاسی و غیرانتفاعی برای ادارهی امور زرتشتیان است و انجمن و اعضای آن میبایست پایبند به قانون اساسی، نظام جمهوری اسلامی و اساسنامه باشند و گردش کار آن برای یک دورهی 3 ساله است. مواد 1و2 اساسنامه به شرح زیر است:
ﻣﺎﺩﻩ 1: ﺑﺮﺍی ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺳﺮﭘﺮﺳتی ﺍﻣﻮﺭ ﺩﻳنی، ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻭ ﻛﻤک ﺑﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺟﺘﻤﺎعی، ﺑﻬﺪﺍﺷتی، ﺧﻴﺮﻳﻪ، ﻣﻮﻗﻮﻓﻪ، ﺭﻓﺎهی ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺯﺭﺗﺸﺘﻴﺎﻥ ﻣﻮﺳﺴﻪﺍی ﺑﻪ ﻧﺎﻡ (ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺯﺭﺗﺸﺘﻴﺎﻥ ﺗﻬﺮﺍﻥ) ﺑﺮﺍی ﻣﺪﺕ ﻧﺎﻣﺤﺪﻭﺩ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺯﺭﺗﺸتی ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻧﺎﻡ ﺩﺍﺭﺍی ﻣﻬﺮ است ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﺍﺧﺘﺼﺎﺭﺍً (ﺍﻧﺠﻤﻦ) ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ میﺷﻮﺩ.
ﻣﺎﺩﻩ 2: ﺍﻧﺠﻤﻦ ﻣﻮﺳسهای ﺍﺳﺖ ﻏﻴﺮﺳﻴﺎسی ﻭ ﻏﻴﺮﺍﻧﺘﻔﺎعی ﻭ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﺣﺰﺏ ﻭ ﺩﺳﺘﻪ ﺳﻴﺎسی ﻭﺍﺑﺴﺘگی ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﻋﻀﺎی ﺁﻥ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﻣﺠﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺳﻴﺎسی ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺍﺣﺰﺍﺏ ﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎی ﺳﻴﺎسی ﻧمیﺑﺎﺷﺪ.
مهمترین نکاتی که در این مواد باید درنظر گرفته شود، رعایت قوانین نظام جمهوری اسلامی و پایبندی به اساسنامه توسط کلیه اعضا، و همچنین غیرانتفاعی بودن فعالیتهای انجمن است که مانع از انجام فعالیتهای متعارف اقتصادی با هدف سودآوری است.
بررسی مواد 8 تا 10 اساسنامه شاید به ابهامات ما در خصوص پرسش «چرا با وجود اینکه میدانیم اموال غیرمنقول و همچنین وجوه قابل توجهی توسط گذشتگان به میراث گذاشته شده است، همواره مدیران انجمن از نداشتن منابع مالی برای انجام کارها یاد میکنند» پایان دهد و بتوانیم با همفکری راهکاری برای حل این مشکل بیندیشیم.
مواد 8 تا 10 عینا از اساسنامه ذکر میگردد و سپس به تحلیل محدودیتها میپردازیم.
ﻣﺎﺩﻩ 8: ﻛﻠﻴﻪ ﻣﻮﺳﺴﺎﺕ ﺩﻳنی- ﺁﻣﻮﺯشی ﻭ ﻓﺮﻫﻨگی، خیریه، درمانی،ﺍﺟﺘﻤﺎعی ﻭ ﺭﻓﺎهی ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺯﺭﺗﺸﺘﻴﺎﻥ ﺗﻬﺮﺍﻥ و ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﻨﻘﻮﻝ ﻭ ﻏﻴﺮﻣﻨﻘﻮﻝ ﻛﻪ ﺑﺮﺍی ﻧﮕﻬﺪﺍﺭی ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻭ ﻳﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻳﺎﻓﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﻧﻴﺎﺕ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭﻧﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﺍی ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪﻩ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭﮔﻴﺮﺩ.
ﻣﺎﺩه 9: ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻭ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎی ﺍﻧﺠﻤﻦ ﻭ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎلی ﺁﻥ ﺍﺯ ﻣﺤﻞ ﺩﺭﻳﺎﻓتیهایﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺣﻖ ﻋﻀﻮﻳﺖ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭی، ﻛﻤکﻫﺎی ﺍﻫﺪﺍیی ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺯﺭﺗﺸتی ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺣﻘیقی ﻳﺎ ﺣﻘﻮقی ﻭ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﻨﻘﻮﻝ ﻭ ﻏﻴﺮﻣﻨﻘﻮﻝ ﻭ ﻣﻮﻗﻮﻓﺎﺕ ﻭ ﺑﺮﻳﺎﺕ ﺗﺎﺑﻌﻪ آن تامین میگردد.
ﻣﺎﺩه 10: دادن امکانات رفاهی و کمک مالی به دانشﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻣﻤﺘﺎﺯ ﻭ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﺤﺼﻴلی ﻭ ﻫﻤﻜﺎﺭی ﺑﺎ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺍﻭﻟﻴﺎ ﻭ ﻣﺮﺑﻴﺎﻥ ﻣﻮﺳﺴﺎﺕ ﻓﺮﻫﻨگی ﻭ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﻣﺎلی ﺁﻧﻬﺎ (ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺍﻭﻟﻴﺎ ﻭ ﻣﺮﺑﻴﺎﻥ) ﻭ ﻋﻨﺪﺍﻠﺰﻭﻡ ﺭﻓﻊ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪیﻫﺎی ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﺮﺍی ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﺭﺳﻴﺪگی ﺑﻪ ﻭﺿﻊ ﺯﻧﺪگی ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﺍﻥ، ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﻦ ﻭ ﻣﺴﺘﻤﻨﺪﺍﻥ ﺯﺭﺗﺸتی ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ ﺗﻮﺍﻧایی ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺍﺳﺖ.
بنابراین و با توجه به تاکید ماده 8، استفاده از منابع مالی انجمن صرفا در چارچوب نیات واگذارندگان اموال منقول و غیرمنقول و برای مقاصد تعیین شده توسط آنان است (به استثنای موارد مندرج در ماده 10، که اگر منبعی برای این موارد وجود نداشته باشد، امکان اختصاص منابع برای خدمات موضوع این ماده وجود دارد)، که بنا به آن چه که من تا به حال از نیتنامهها برداشت کردهام این است ،که بیشترشان به منظور کارهای دینی و آموزشی وحمایت از مستمندان واگذارشده است به گونهای که حتا برای تعمیر و نگهداری املاک واگذارشده از محل درآمدهای آن، توسط واقف نیز پیشبینی صورت نگرفته است، به این موارد، مشکلات پیشآمده برای بزرگترین املاک وقفی انجمن در 40سال گذشته را نیز بیفزاییم که حل آنها عمدتا به منابع مالی قابل توجهی نیاز داشته و دارد، که محل درآمدی برای آنها نیز پیشبینی نشده است. درنتیجه هر روز بیشتر از درآمدهای انجمن از محل اموال فعال، به علت فرسودگی کاسته شده و نیز به علت کمبود نقدینگی جهت هزینههای پیگیری مشکلات حقوقی و ثبتی و اوقافی اموال واگذار شده که بعضا فاقد مستندات کافی هستند، موجب گردیده که بعضی از اموال از کف برود و یا اعمال مدیریت بر آنها با مشکل مواجه باشد.
علاوه بر آن، عدم وجود منابع ثابت جهت ایجاد تشکیلات منظم سازمانی انجمن زرتشتیان تهران، به منظور اداره، سرپرستی و توسعه داراییها وابسته به کمکهای جاری و موردی همکیشان شده است که این نیز استفاده از متخصصین کارآمد را محدود ساخته است.
توضیح اینکه کمکهای همکیشان به دلیل اعتقادات خیراندیشان بیشتر با نیاتی اهدا میشود که عمدتا منابع برای آن وجود دارد و استفاده از منابع برای هزینههای اداری و تشکیلاتی با محدودیت مواجه است.
حال این سوال پیش میآید که چرا در جاهایی که منابع برای آن وجود دارد ، ما اثرات آن را در جامعه نمیبینیم؟ به باور من علت آن است که به دلیل اینکه ساختار اجرایی انجمن در طی سالیان نتوانسته راه حلی مدیریتی و علمی برای حل مشکلات از طریق به کارگیری امکانات مالی و انسانی همکیشان ارائه دهد؛ با ناکارآمدی امکانات موجود مواجه شده و مضافا اینکه بار مالی سنگینی نیز از طریق جذب نیروهای انسانی حقوق بگیر، متحمل شده است که موجب صرف منابع در موارد و موضوعات دیگر شده است. باید یادآور گردم انجمن یک واحد غیرانتفاعی و امورخیریه است که مانند سایر انجمنهای خیریه و مردم نهاد میبایست به یاری کلیه اعضای خود اداره گردد و هزینهی نیروهای متخصص مورد نیاز باید توسط اعضای آن پیشبینی و تامین شود. 21 نفر اعضای هیاتمدیره نیز صرفا وظایف برنامهریزی و سازماندهی را عهدهدار هستند ، به این مهم مطابق با مواد دیگر اساسنامه در بحثهای آتی خواهیم پرداخت.
این مطالب ادامه دارد … ادامه نوشته را چهارشنبه هشتم بهمنماه 1399 خورشیدی بخوانید.
3 پاسخ
به نظر من موافق به روز رسانی اساس نامه وکاربری کردن اموالی هست که در پیشرفت جامعه زرتشتی وجوانان وآینده ساز جامعه میتواند نقش موثری داشته باشد وبا برنامه ریزی وبا استفاده از کارافرینهای جدید سیاست برد _برد رادر پیش گرفت که از یک طرف درامد زایی برای انجمن واز طرفی پیشرفت خانواده وجامعه زرتشتی را باعث میشود به طور مثال ساختمان سازمان فروهر که از دوبخش نوساز وبافت قدیمی تشکیل شده که بافت قذیمی برای انجمن میباشد وبافت قدیم برای سازمان هم اکنون چاه فاضلاب بافت قدیم پر شده وباعث بوی نا مطبوع وخطرریزش چاه رادارد میشود این بنا را بازسازی کرد واز بخشی از ان را اجاره بابت کارهای فرهنگی وهنری وایجاد کلاسهای متنوع با اساتید زرتشتی وغیر زرتشتی ایجاد کرد ومنبع درامد باشه وهم خرج ان مجوعه شود ومدیریت ان وپرسنل ان از قبال ان درامد داشته باشند اگر با به این روالی که هست پیش بریم در اینده نزدیک به دلیل هزینه بالای نگهداری از این مجوعه ها متروکه وغیر قابل استفاده میشود ممنون از سرکار خانم زنده نوش که اینچالش را مطرح کردن واین باعث یک حرکتی در جهت تغییر اساسی اساسنامه انجمن ها گردد
با سپاس از شما که گفتگو، آگاهی رسانی و نقد را آغاز کرده اید. شوربختانه این نوع از گفتگوها در جامعه امان بسیار کم است و بسیار مورد نیاز. همازوری اعضا/جامعه و انجمن وقتی بهتر می شود که آگاه شوند، انها هم بنویسند و نقد کنند.
با درود به خانم زنده نوش و ساير اعضاي دلسوز و قانونمدار هيات مديره انجمن زرتشتيان تهران. از اين دوره انجمن حدود يك سال باقي مانده است. براي اينكه دوباره به دوره مشكلدار فترت برنخوريم، پيشنهاد ميدهم كه انتخابات حدود 6 ماه از حالا برگزار شود. همچنين پيشنهاد ميدهم هيات انتخابات مستقل از هيات مديره و از معتمدان جامعه تشكيل شود و بعد از سال نو شروع به كار كند.
مدتي است كه خبر زيادي از انجمن تهران نيست. بي خبري لزوما به معناي آرامش و درستكاري نيست. ديگر خبرنگار در جلسات مجازي هيات مديره شركت نميكند. سايت انجمن نيز خبر چنداني ندارد. در عين حال، به نظر ميرسد كه جامعه نه تنها با انجمن آشتي نكرده است، بلكه انجمن را به فراموشي سپرده است. انتشار نوشتاري از خزانه دار سابق انجمن و ساير دل واپسان جامعه به اين نگراني مي افزايد.
حدود ده سال پيش حركتي در سطح انجمن هاي سراسر كشور، با حمايت وزارت كشور و نماينده محترم مجلس، شروع شد كه اساسنامه انجمن متحول و به روز شود. نسخه جديد اساسنامه كه به نظر من خيلي جامع و كامل بود توسط كميته اي تهيه شد و در جلسه همآيش انجمن ها بحث شد. ولي هيچوقت به مجمع عمومي ارايه نشد. مسلما اساسنامه اي كه چهل سال پيش نوشته شده و تا به امروز استفاده ميشود، مشكلات و نقايص زيادي دارد. خوب است همراه با انتخابات، كميته اساسنامه هم تغييرات ضروري را به مجمع ارايه دهد. از جمله كاهش تعداد اعضاي هيات مديره و موضوعاتي كه خانم زنده نوش به درستي بيان كرده است.
سازمان غير انتفاعي not-for-profit به منظور سازمان بدون در آمد و سود نيست. حتي انجمن هاي خيريه بايد به درآمدزايي بپردازند كه نياز به كسب درآمد و سود دارند تا هزينه هاي روز افزون را بپردازند. انجمن ما از درآمدزايي غفلت كرده و دهش هاي مردمي هم به شدت كاهش پيدا كرده است. اكثر املاك و دارايي هاي انجمن هزينه بر بوده و درآمد آنها بايد طبق نيت نامه مصرف شود. انجمن گاها به فروش املاك فاقد نيت نامه يا به بهانه تبديل به احسن اقدام كرده كه مبلغ دريافتي صرف امور روزمره كرده يا مشمول مرور زمان شده است.
با شرايط كنوني اقتصادي كشور، طوفان اقتصادي در راه است كه تبعات آن در آينده در انجمن نيز حس خواهد شد. البته تمام مشكلات از هيات مديره و انجمن نيست، شرايط بيروني جامعه را آسيب پذير كرده و انجمن توان اقتصادي لازم را براي تدوين راهكارهاي جبران كننده مطابق رسالت انجمن را ندارد. لازم است گروهي از صاحب نظران جامعه به تدوين طرح جامع مالي انجمن بپردازند تا راهگشاي هيات مديره بعدي باشد.