کتاب گاتها و دیگر بخشهای اوستا و روش زندگی اشو زرتشت و پیروان وی نشان میدهد که زندگی اشوزرتشت به شکل پیامبران بوده است و در ضمن باورهای ایشان، حرفهایی است که در قرن بیست و یکم هم امروزی و تازه است و قدیمی نشده است، در حالیکه دانش زمان اشو زرتشت آن قدر نبوده که این پیامآور راستین ایرانی بتواند تنها با تحقیق و بررسی به این همه حقایق راستین برسد، به طوری که امروز گاتها به طور صد در صد مورد پذیرش و قبول همه دانایان و راستیجویان و زرتشتیان است.
تفاوت میان پیامبر (پیام آور) یا رسول، فیلسوف و دانشمند چیست؟
الف) پیامبر یا رسول: به کسانی گفته میشود که از اوضاع اجتماعی و ظلم و بیعدالتی و نارساییهای زمانه خود به ستوه آمده و برای اندیشیدن و پیداکردن راه حل برای مدت طولانی (معمولاً ده سال) به خلوت کامل (معمولاً کوهی در نزدیکی شهر خودشان) پناه بردهاند و به شیوهی کشف و شهود، عاشق وشیفتهی معبود خود(خدا) گردیده و با خدای خود به نوعی ارتباط برقرارنموده و با کتابی مدون و دستوراتی خدایی (اهورایی، یهُوهَای یا الهی) و … به میان مردم بازگشته و به تبلیغِ دین خود همت گماشتهاند و پیروانی یافتهاند و نیرو آراستهاند و با تدبیر و دوراندیشی در راه گسترش دین خود کوشش کردهاند و در نهایت جان خود را در راه هدف خود، فدا کردهاند و پیروانشان سعی کردهاند آنطور که پیامبران خواستهاند راه آنها را ادامه دهند و در راه این عقاید جان خود را فدا نمایند. پیامبران حداقل به سه اصل: وجود خدا، پیامبری پیامبر (نَبوت)، و جهان آخرت (معاد) ایمان داشته و تبلیغ مینمودهاند.
ب) دانشمند: کسی است که به هدف رسیدن به حقیقت مادی (کشف یا اختراع) جدید، تحقیق و بررسی و استدلال مینماید. بنابر این برای رسیدن به این منظور بایستی نخست بر تمام یا بخش عظیمی از دانش زمان خود در رابطه با آن تحقیق و آگاهی کند و عمر خود را صرف خدمت به آن علم نماید.
دانشِ دانشمندان نسبی است و بسیاری از عقاید آنها (در گذشته)، امروز کهنه و از دور خارج شده و خواهد شد. راه دانشمندان توسط دانشمندان دیگر ادامه مییابد ولی هیچکس به هر چه که دانشمند به آن رسیده است ایمان ندارد و کسی حاضر نیست که جان خودش را در راه باورهای آن دانشمند بدهد. برعکس سعی میکنند همیشه به دانشمند قبلی شک کند و در راه توسعه آن دانش بکوشد و آنها را پیش ببرد و بر اساس آن پایهها به کشفیات و نوآوریهای جدید برسد.
دانشمندان به بشریت تعلق دارند و پیروان بهخصوصی ندارند و اینکه آنها تنها به پیشرفت علم و دانش فکر میکنند و حتا برای نابودی بشر هم تحقیق میکنند و نقشه میکشند.
پ)فیلسوف: دانشمندی است که براساس آگاهی که از دانش زمان خود دارد و باورهایی که به آنها معتقد است. سعی میکند بخش معنوی زندگی بشر را مورد بررسی قرار داده، علتهای نارساییهای اجتماعی و باورها مورد تجزیه و تحلیل علمی قراردهد و راه حل برطرف کردن آنها را یافته و راهی را که انسان به روش منطقی بتواند به مدینه فاضله برساند، را بیابد.
فیلسوف و دانشمند فقط به تجربه و حدسهای منطقی و استدلالهای علمی تکیه میکنند و در سنجشها و برداشتها تنها ماوراءالطبیعه را دخالت نمیدهد، بحث میکنند و دلیل و برهانهای خود را به بحث میگذارند. عقیدهها و نتیجهگیریهای فیلسوفها، مکتبهای گوناگونی را ساخته و میسازد، مانند مکتب ارسطو و یا مکتب مارکس، که در شکل عملی آن به صورت ”ایسم“ درمیآید، مانند کمونیسم، ماکیاولیسم و نازیسم.
اغلب نظریههای فیلسوفان و دانشمندان با گذشت زمان کهنه و از دور خارج میگردد. فلسفه ارسطو حدود بیش از هزار سال بر جهان حاکم بود و دانشمندان دوران رنسانس اروپا سالها زحمت کشیدند و شکنجهها دیدند تا باورهای اورا رَد کردهاند به طوریکه امروز هیچ فردی را نمیتوانید پیدا کنید، که باور داشته باشد زمین صاف است و دورش کوه قاف است و مرکز کاینات است و آسمان گنبد نیلگون است و هفت طبقه دارد.
حداکثر دانش هر دانشمند و فیلسوف در جهان، تمام دانشهایی است که در آن مورد در زمان زندگی او وجود داشته است و هیچ دانشمند یا فیلسوفی نمیتواند از دانش حتا ده سال بعد از خود، آگاهی داشته باشد.
در حالی که پیامبرما به حقیقتهایی رسیده و چهار هزار سال پیش در گاتها به مردم ارایه داده است که تازه چند سالی است که انسان به حقیقت بودن آنها پی برده است. بنابراین درست است که تاریخ نشان میدهد، اشوزرتشت دانشمند زمان خود بوده و حتا پزشک بوده و در محضر بُرزینِ حکیم درس خوانده است، ولی کتاب گاتها و دیگر بخشهای اوستا و روش زندگی اشوزرتشت و پیروان وی نشان میدهد که زندگی اشوزرتشت به شکل پیامبران بوده است و در ضمن باورهای ایشان، حرفهایی است که در قرن بیست ویکم هم امروزی و تازه است و قدیمی نشده است، در حالیکه دانش زمان اشوزرتشت آن قدر نبوده که این پیامآور راستین ایرانی بتواند تنها با تحقیق و بررسی به این همه حقایق راستین برسد، به طوری که امروز گاتها به طور صد در صد مورد پذیرش و قبول همه دانایان و راستیجویان و زرتشتیان است.
مگر چند سال است که دنیا فهمیده که زن ومرد با هم برابر هستند، و آب و باد و خاک و آتش (چهار آخشیج) مُقدس میباشند. چند سال است که بشرفهمیده جهان از کوچکترین تا بزرگترین کهکشانها مرتب در حال پیشرفت است و فَروهْر(نیروی پیش برنده) دارد. چند سال است که بشر فهمیده بر جهان قانون اشا حاکم است یا بهترین راه پرورش روان اندیشیدن در خاموشی است.
*برگرفته از هفتهنامهی امرداد، شمارهی 122 سال 1384 خورشیدی
یک پاسخ
درودی بیکران بر روان پاک و مطهر اَشوزرتشت خِرد و آگاهی که راستی جویان جهان را همچنان به سوی اندیشه، گفتار، کردار نیک رهنمون میسازند.همچنین درود فراوان بر موبد بزرگوار فرهیخته و ارجمندم دکتر خورشیدیان