در خاور کلانشهر تهران، در جایی که از یکسو به محلهی نظامآباد و از سوی دیگر به خیابان دماوند راه مییابد، محلهای دیرینه هست که از گذشتههای دور یکی از اصلیترین راههای تهران به سوی دماوند و گسترههای شمال کشور بود، اما اکنون در پسِ بافت فرسوده و کهنهی خود، کم و بیش ناشناخته مانده است. آنجا را «محله وحیدیه» مینامند. همان جایی که باختر آن به خیابان سبلان میرسد و بدینگونه از چند سو راه به پهنههای خوش آب و هوا دارد. خودِ وحیدیه نیز محلهای با هوای پاک و تازه است.
دیرینگی وحیدیه به بیش از یک سده و نیم میرسد و روستاهای آن گسترههایی شناخته شده در روزگار چیرگی قاجاریه بود؛ یا دستِکم برای آنهایی که راهی دماوند میشدند، نامهایی گوش آشنا بود. هرچند در آنجا سازهای شکل نگرفت و شاهزادگان قاجاری که چهارسوی دور و نزدیک تهران را برای پی افکندن عمارتهای اشرافی زیر پا میگذاشتند، تا اندازهای وحیدیه کنونی را نادیده گرفتند. با اینهمه، از یک شاهزادهی گمنام یاد کردهاند و گفتهاند که او وحیدالسلطان نام داشت و مالک روستاهای آن پهنه بود. حتا گفتهاند که کوششهای او برای آباد کردن روستاهای این گستره آن اندازه بود که ناماش در یادها بماند و به نیکی از او یاد شود. اما در جایی گفته نشده است که وحیدالسلطان چه کسی بوده است و با کدام خانوادهی قاجاری پیوند داشته است. نه از سرگذشت او آگاهی داریم و نه میدانیم که پس از او بر سر داراییهایش چه آمد. بگذریم از این که کسی از شاهزادگان قاجاری با چنین برنامی (:لقبی) شناخته شده نیست و چه بسا وحیدالسلطان نامی ساختگی باشد! به هر روی، همانگونه که پس از این خواهیم گفت، آن گستره جایی برای کوچندگانی شد که از شهرستانها راهی پایتخت شده بودند.
روستاهایی که سپس محلهی وحیدیه را شکل دادند قصطانک، جوقین، شفیعآباد، اسماعیلآباد و قصبه نام داشتند. مالک همهی آنها هم همان شاهزادهای ساختگی یا حقیقی بوده است که او را وحیدالسلطان نام دادهاند. زمینهای آن روستاها جایی برای کِشت و کار روستاییان بود و محصولی که به دست میآمد به روستاهای و شهرهای دیگر، و نیز دماوند، بُرده میشد.
اندک اندک، در دههای که تاریخ آن بهدرستی شناخته نیست، شماری از مردم دماوند به آنجا آمدند. برخی از آنها در مجیدیه ساکن شدند و برخی دیگر سنگ بنای جایی را گذاشتند که اکنون به نام محلهی وحیدیه میشناسیم. مردمانی از اراک، فراهان و سبزوار نیز به آنها پیوستند و در ساخت محله دست به دست هم دادند. بسیاری از آنها کارگرانی بودند که راهی تهران شده بودند تا کاری برای گذران زندگی پیدا کنند. آنها برای ساخت سرپناهی، زمینهای ارزان بهای وحیدیه را خریدند و دست به خانهسازی زدند. از ساکنان قدیمی وحیدیه به اصفهانیها هم اشاره کردهاند. باز نمیدانیم که کوچندگان زمینها را از چه کسی خریده بودند؟ از وحیدالسلطان، یا ورثهی او؟ پیدا نیست! بخش دیگری از باشندگان وحیدیه، ارمنیهای کوچنده بودند. آنها در محلهی زرکش اسکان یافتند، پس از این، جداگانه به آمدن و ماندگاری آنها در این محله، اشاره خواهیم کرد.
در آغاز دههی سی خورشیدی شمار ساکنان وحیدیه به یکباره رو به فزونی گذاشت. به ویژه آنکه از آن زمان به اینسو بود که گسترش سرسامآور تهران آغاز شد. در دههی چهل خورشیدی جادهای خاکی وحیدیه را به نظامآباد و تهران نو پیوند میداد. دو مدرسهی پسرانه و دخترانه نیز در سال 1340 ساخته شد، یکی دیهیم نام داشت و دیگری شوریده شیرازی. اکنون محلهی وحیدیهی تهران 40 هزار تَن جمعیت دارد؛ جمعیتی که خواه ناخواه با بافت فرسودهی محله خو گرفتهاند.
یکی از ویژگیهای محلهی وحیدیه که البته امتیازی هم برای آن شناخته نمیشود، کوی و برزنهای کمپهنا و خیابانهای باریک است. خانههایی که شمار بسیاری از آنها فرسوده و کلنگی است، در کنار مغازههایی که رنگورو باختهاند، از آنجا محلهای ساخته است که گویی چندان انگیزهای برای نو شدن ندارد و همچنان به بافت دیرینهی خود دل خوش است. اکنون بافت وحیدیه را تا 60 درصد فرسوده میدانند.
در گذشته در محلهی وحیدیه، میشد آب انبارهایی را دید و نیز گرمابههایی که یکی از آنها حمام مرمر نام داشت و اکنون کاربری خود را از دست داده است. گویا این گرمابهی کهنه از سوی شهرداری تبدیل به بوستان خواهد شد.
از دههها پیش وحیدیه جایی برای تعمیرکاران خودرو بوده است. در آنجا شمار صافکارها، نقاشان و واحدهای دیگری که هر کدام با خدمات خودرو پیوند دارند، بسیار زیاد است. یکی از قدیمیترین آنها تعمیرگاهی در خیابان بختآزاد وحیدیه است که در سال 1330 آغاز به کار کرده است. خیابان بختآزاد در گذشته نام دیگری داشت و به آن خیابان ارباب مهدی گفته میشد. به هر روی، در وحیدیه به هر سو که سر بگردانیم تعمیرگاه دیده میشود!
از دشواریهای راهبندان وحیدیه بسیار سخن گفته شده است. طرحهای عمرانی نیز در این محله گاه سرنوشت شگفتآوری مییابند. یک نمونهی آن زمینی در میانهی دو کوچهی رضایی و اکرامی است که از سال 1348 قرار بوده است تبدیل به فضای سبز بشود و هنوز انجام نشده مانده است!
محلهی زرکش و کوچهی هلندیها
در دهم شهریورماه 1341 خورشیدی زلزلهای هولناک بویین زهرا در استان قزوین را ویران کرد. یکی از روستاهایی که از این زلزلهی 2/ 7 ریشتری بهتمامی ویران شد روستای ارمنینشین خرقان بود. مردمی که در آنجا زندگی میکردند خانه و کاشانهی خود را از دست دادند و ناگزیر باید برای آنها مسکنهایی ساخته میشد. آنها به زمینهای خالی و ارزانبهای زرکش در محلهی وحیدیه کوچ کردند تا شاید بتوانند در آنجا سرپناهی بسازند.
یک سال پس از آن، جولیانا، ملکهی هلند، به همراه پرنسس برنارد و شاهزاده بئاتریکس به دعوت خاندان سلطنتی پهلوی به ایران سفر کردند. ملکهی هلند از جاهای زلزلهزده بازدید کرد و از حال و روز ارمنیها باخبر شد. او به کمک صلیب سرخ هلند زمینهای محله زرکش را که ارمنیها به آنجا کوچ کرده بودند، خریداری کرد و دستور ساخت خانههایی را داد. بدینگونه در کنار محلهی وحیدیه، محلهی ارمنینشینی به نام زرکش ساخته شد. پیش از آمدن ارمنیها، آنجا زمینهایی خالی و بایر بود. یکی از کوچههایی که در محله ی نوبنیاد زرکش ساخته شد، به پاس کمکهای ملکهی هلند و صلیب سرخ آن کشور، کوچهی هلند نام گرفت. در دوسوی آن نیز دو کوچهی مدرسهی ارامنه و زرین دیده میشود. هلندیها نزدیک به 70 خانه در آن سه کوچه ساختند که همگی آنها نمای آجری قرمز رنگ دارد.
چندی پس از آن، شورای خلیفهگری ارامنه 6 هزارمتر از زمینهای محله زرکش را به کمک شورای بینالمللی کلیساها خرید و کلیسایی در آنجا ساخت که به نام تارگمانچاتس شناخته میشود. نکتهی درخور توجه این کلیسا آن است که بازوهای شمالی و جنوبی دو سوی سازه به گونهای ساخته شدهاند که شکل صلیب را در ذهن نقش میزنند. بنای یادبودی از پدیدآورندهی خط و الفبای ارمنی، مسروب ماشتوس مقدس، نیز در آنجا دیده میشود.
محله زرکش اکنون جمعیتی نزدیک به 22 هزار تَن دارد. گویا نام این محله از نام پزشکی به نام حمید زرکش گرفته شده است. جستوجوهای ما برای شناخت او به جایی نرسید.
* با بهرهجویی از: تارنمای «همشهری آنلاین» و تارنمای «شورای خلیفهگری ارامنه تهران».
سینما شاهد نظام آباد شمالی – سبلان
خیابان نظام آباد جنوبی
بیمارستان امام حسین (ع) نظام آباد جنوبی
محله قدیمی زرکش ساکنین ارامنه
خیابان قدیمی زرکش محله ارامنه نشین
کلیسا تارگمانچاتس محله وحیدیه – نارمک جنوبی
تندیس یادبود پدیدآورندهی خط و الفبای ارمنی، مسروب ماشتوس مقدس
کوچه هلند بیاد خیرین زلزله بویین زهرا برای ساخت خانه های مسکونی ارامنه در این محله
قنادی قدیمی ماسیس محله وحیدیه – نارمک جنوبی
بوستان بهارستان تسلیحات
چهاراه اصلی سبلان به نظام آباد
خیابان ارامنه محله وحیدیه
تقاطع سبلان و بزرگراه شهید صیاد شیرازی
فرتور از همایون مهرزاد است.
2393
3 پاسخ
با سلام و خسته نباشید.به گمانم در خصوص روستاهای مربوط به محله وحیدیه که اسم برده شده،یه اشتباه رخ داده.این روستاها مربوط به محله ای به همین نام یعنی وحیدیه در اطراف شهریار است و به نظر میاد تشابه اسمی باعث این اشتباه شده.باتشکر بهروز شورابی
دوست گرانقدر جناب شورابی
با سپاس از اینکه امرداد را دنبال میکنید.
آنچه دربارهی روستاهای وحیدیه نوشته شده است با استناد به نوشتارهای چند تارنما به ویژه تارنمای همشهری آنلاین با عنوان «ردپای وحید سلطان در وحیدیه»، آمده است. از یارینامهها در پایان هر نوشتار یاد میشود.
\پاینده و پیروز باشید.
درود و سپاس به همگی امردادی ها
بسیار گزارش جالبی بود که با عکسهای زیبا ،قشنگی آن را دوچندان کرد.
مخصوصا در این روزها ،عکاسی از شهر کار بسیار دشواری ست که از همین طریق از دوست گرامی و عکاس خوب امرداد ،جناب آقای مهرزاد قدردانی شایسته ای را می طلبد .
دست خدا همراهتان