احوال شخصیه را باید یکی از مهمترین موضوعات مربوط به تک تک افراد این جامعه دانست. مواردی مانند ازدواج، ارث، جدایی و فرزندخواندگی از جمله موضوعاتی هستند که هر فرد در دورهای از زندگی (برخی معمولا مانند ازدواج یا ارث و برخی دیگر شاید مانند جدایی یا فرزندخواندگی) با آنها برخورد دارد و در پیچوخم مسایل آن قرار میگیرد. این قوانین حتا در مواردی زرتشتیان ایرانی مهاجر به دیگر نقاط جهان را هم در بر میگیرد، برای نمونه قوانین در پیوند با ارث یا حتا ازدواج؛ مثلا اگر یک فرد مهاجر بخواهد با کسی در ایران ازدواج کند در «طرح پیشنهادی جدید» ماده 3 هنگام ثبت ازدواج «حضور خود شخص لازم است» در حالی که در احوال شخصیه جاری امکان «وکالت دادن» برای ثبت ازدواج وجود دارد.
نمیدانم دقیقا چند سال پیش بود! اما نزدیک به 10 سال میگذرد از زمانی که به عنوان مهمان در گردهمایی انجمنهای زرتشتی شرکت میکردم و گفتوگوها دربارهی دگرگونی در متن معروف به احوال شخصیه را دنبال میکردم. بخشهای گوناگون آن از جمله موضوع «تمکین» و نیز بخشهای مربوط به «جدایی» به گمانم در آن زمان موضوع اصلی گفتوگوها بود؛ ظاهرا کارگروهی هم برای آن تشکیل شده بود. آن زمان از روی کنجکاوی دفترچههای پیشین که عنوان احوال شخصیه زرتشتیان را داشتند گردآوری کردم و خواندم. از سوی دیگر به طور اتفاقی، در جامعه نیز در جریان اوضاع دو خانواده که درگیر موضوع جدایی بودند قرار گرفتم. همهی اینها باعث شد که این موضوع مهم «احوال شخصیه» همواره فکرم را درگیر کند و همیشه در پی آن بودم که هر چه زودتر شاهد و خوانندهی آنچه که سرانجام تصویب خواهد شد، باشم. اما با توجه به روند گفتوگو و آگاهی رسانی که تاکنون دیدهام و به ویژه با خواندن آنچه که به عنوان «طرح پیشنهادی انجمن موبدان» ارایه شده است و نیز دو صورتجلسهی اخیرِ «گردهمایی انجمنها و نهادهای زرتشتی»، باید بگویم از این که در این دو نشست پیدرپی طرحی در اینباره تصویب نشد، سپاسگزارم!
از زمانی که گفتوگو دربارهی بازبینی دوبارهی احوال شخصیه آغاز شده است، ظاهرا تاکنون دربارهی بخشهایی دگرگونیهایی «تصویب شده است» و آنچه که از دو صورتجلسه نشست اخیرِ «گردهمایی انجمنها و نهادهای زرتشتی» میتوان برداشت کرد در نشست نخست که اتفاقا «بخش اصلی نشست بر اساس دستورجلسه به بررسی پیشنهادهای انجمن موبدان تهران برای تغییر برخی از بندهای احوال شخصیه زرتشتیان بود، در این نشست نیمی از بندهای احوال شخصیه … خوانده شد و باشندگان دیدگاههای خود را اعلام کردند به ویژه در بندهایی که انجمن موبدان پیشنهاد به تغییر آنها داده است، بررسی بیشتری صورت گرفت و پیشنهادهای مطرح شده از سوی انجمنها توسط نمایندگان انجمن موبدان جمعآوری شد تا بار دیگر توسط انجمن موبدان بررسی شود و پس از ویرایش در نشستی با حضور نمایندگان انجمنهای زرتشتی به رای گذاشته شود» (بخش داخل گیومه نقل قول مستقیم از گزارش صورتجلسه بیستوهشتمین گردهمایی انجمنها و نهادهای زرتشتی در تاریخ 19 آبان 1396). به همین ترتیب در نشست بعدی با توجه به این که «تصمیمات مراجع عالی اقلیتهای دینی مذکور در امور حسبی و احوال شخصیه آنان از جمله نکاح و طلاق، معتبر و توسط محاکم قضایی بدون رعایت تشریفات، تنفیذ و اجرا میگردد. در این رابطه مصوبه شده بود که کارگروه بازنگری آییننامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران توسط انجمن موبدان تهران مدیریت شود. انجمن موبدان بر اساس قوانین دینی و مشاوره حقوقی لازم، پیشنهادهای دیگری مربوط به تغییر مواد آییننامه احوال شخصیه را به انجمنهای زرتشتیان سراسر کشور ارایه کرد. در این رابطه مقرر شد تا پیشنهاد مربوط به هر ماده برای انجمنها ارسال تا پس از ارایهی نتیجهی نهایی، موضوع در جلسه انجمنها به رایگیری گذاشته شود. در این رابطه مقرر شد تا جلسات تکمیلی با حضور انجمنها و انجمن موبدان تشکیل گردد» (بخش داخل گیومه نقل قول مستقیم از گزارش صورتجلسه بیستونهمین گردهمایی انجمنها و نهادهای زرتشتی در تاریخ 28 اردیبهشت 1397).
آیا میتوان با توجه به این صورتجلسهها روند تصمیمگیری را دربارهی احوال شخصیه ترسیم کرد؟ آنچه که از چند بار خواندن صورتجلسهی دو نشست گذشتهی گردهمایی انجمنها دستگیرم شد، ظاهرا مساله این است که «10 سال از آخرین تغییر احوال شخصیه زرتشتیان میگذرد و انجمن موبدان تهران با توجه به دعاوی شکل گرفته و پس از مشاوره و بررسی، پیشنهاد تغییر برخی از بندهای احوال شخصیه را مطرح کرده است» (نقل قول بین گیومه از صورتجلسه 19 آبان 1396). اما جزییات این مساله چیست؟ البته نویسندهی این متن آگاه است که معمولا «انتشار جزییات دعاوی» کار آسانی نیست، اما آمار و عنوانهای کلی این دعاوی چه بودهاند؟ آیا امکان این وجود دارد که حداقل انجمن موبدان که به این نتیجه رسیده است و حتما گزارش خود را دربارهی این «دعاوی» در گردهمایی انجمنها ارایه داده است بخشهای قابلانتشار این مساله را به آگاهی همگان برساند؟ از سوی دیگر اگر بتوان چیزی به نام روند تصمیمگیری را در این دو صورتجلسه برداشت کرد، ظاهرا کارگروهی تشکیل خواهد شد و گفتوگو دربارهی قوانین پیشنهادی میان انجمنها، کارگروه و انجمن موبدان به عنوان مدیریتکننده به پیش خواهد رفت و البته «قوانین دینی و مشاورهی حقوقی لازم» هم در نظر گرفته خواهد شد. پیشزمینهی این گفتوگوها هم گویا طرح پیشنهادی است که از سوی انجمن موبدان ارایه شده است. چرا نوشتهای که به عنوان طرح پیشنهادی انجمن موبدان به انجمنهای زرتشتیان سراسر کشور و شورای حل اختلاف زرتشتیان فرستاده شده است، در تارنمای آن انجمن یا تارنماهای عمومی دیگر مانند امرداد منتشر نمیشود؟ آیا طرح پیشنهادی دیگری وجود دارد؟ آیا پاسخ و دیدگاه و پیشنهادهای انجمنها و شورایهای حل اختلاف دربارهی این طرح یا طرح پیشنهادی آنها (اگر وجود دارد) منتشر میشود؟ در هر صورت همگی میدانیم که این طرح و طرحهای دیگر، پیشنهادی و در مرحلهی گفتوگو هستند؛ پس چرا مردمی که بیگمان احوال شخصیه بر زندگی ایشان و آن هم در مواردی مانند ازدواج، جدایی و … تاثیر خواهد گذاشت، از گفتوگوها و طرحهای پیشنهادی باخبر نباشند!؟ به همین ترتیب هر انجمن در محدودهی فعالیت خود در صورت برگزاری نشست و دعوت از کارشناسان میتواند جنبههای گوناگون موضوع و پیشنهادها را به گفتوگو بگذارد. البته بسیار خوب است که در یک یا دو نشست از جمله در کنکاش یگانگی گفتوگوهایی در این زمینه انجام شده است اما با توجه به اهمیت موضوع، این نشستها و گفتوگوها بسیار محدود هستند و بازتاب آنها هم در حد گزارشهای تصویری بوده است. امیدوار باید بود که تارنماها، به ویژه تارنمای امرداد، با همهی مشکلات و شرایطی که در حال حاضر با آن دست به گریبان هستند، نخستین گامها را در پررنگ کردن نقش رسانه در بهبود روند تصمیمگیریهای اجتماعی بردارند و با استفاده از «قدرت رسانه» و به گونهی مستقل به بازتاب مساله، پیشنهادها و دیدگاههای گوناگون بپردازند. شاید این تارنماها بتوانند با درخواست از افراد و انجمنها در انتشار بخشهای قابل انتشار طرحهای پیشنهادی و گفتوگو با کارشناسان، به آگاهیرسانی و ایجاد گفتوگوی اجتماعی دربارهی این مسالهی مهم یاری رسانند.
نویسندهی این یادداشت در نشستی از کنکاش یگانگی شانس این را داشت! که رونوشتی از طرحی با عنوان «آییننامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران» را که مقدمهی آن خطاب به «گرامی انجمنهای زرتشتیان سراسر کشور و شورای حل اختلاف زرتشتیان» و در پایان نام «انجمن موبدان تهران» را بر خود داشت، دریافت کند. البته به همراه این رونوشت، این تذکر شفاهی را هم دریافت کرد که امکان انتشار این نوشته وجود ندارد! به همین دلیل و هر چند بسیار کوتاه و به گونهی نقل قول در مورد طرح اولیهای که از سوی انجمن موبدان به عنوان پیشنهاد در گردهمایی انجمنها مطرح و گفتوگو شده است، در این اندازه میتوان اشاره کرد که طرح پیشنهادی بسیار محافظهکارانه و دور از کمترین استاندارهای کشورهای پیشرفته است (از جمله برابری کامل زن و مرد، تکهمسری، نگاه به طلاق و ازدواج به عنوان اموری اجتماعی، نگاه به قوانین طلاق به عنوان قوانینی برای طلاق و نه نگاهی سختگیرانه برای پیشگیری!). در این طرح کمترین تغییراتی در قانون پیشین صورت نگرفته است، از جمله ماده 22 و 23 که میتوان آن را به «امکان ازدواج مرد با زن دوم» البته «با شرایطی و رضایت زن خود!» خلاصه کرد یا قانون پیشنهادی جدید به همان اندازهی قانون پیشین کلی و مبهم است! برای نمونه مادهی 21 که به این دلیل که «در آیین زرتشتی طلاق اختیاری نیست» بنابراین در ازدواج «مهریه تعیین و قید نمیشود» و تبصرهی این ماده که میزان مهریهی زن را در هنگام جدایی، به نظر «هیات کارشناسی (دادگستری) و شورای حل اختلاف زرتشتیان» و «بسته به اینکه مقصر طلاق کدام یک از طرفین باشد» میسپارد! و آخرین شاهکار این طرح پیشنهادی جدید، ماده 34 است که «جدایی موقت زن و شوهر به مدت دو سال» را پیش از «حکم قطعی طلاق» و با تبصرهی «هزینه و مخارج زندگی این دو سال به عهده خود زن و شوهر میباشد» پیشنهاد میکند! «جدایی موقت زن و مرد به مدت دو سال» گویا، راهکار مبتکران آن برای جلوگیری از «امر ناشایست» طلاق و تلاش برای حفظ «امر مقدس» ازدواج است (بخشهای داخل گیومه نقل قول غیرمستقیم از طرح پیشنهادی انجمن موبدان).
نویسندهی این یادداشت در صورتی که امکان آن فراهم شود و فراخوان همگانی وجود داشته باشد، پیشنهادی را ارایه خواهد داد که مهمترین پایههای آن برابری کامل زن و مرد، تکهمسری و نگاه به ازدواج و پذیرفتن طلاق به عنوان اموری اجتماعی و با توجه به دنیای امروز خواهد بود و نه با جملههایی مانند «در آیین زرتشتی طلاق اختیاری نیست» (ماده 21) یا «در صورتی که شوهری به شرط تمکین زن در مدت دو سال …» (ماده 25) یا «ازدواج در کیش زرتشتی یک امر مقدس (سپندینه) و طلاق یک امر ناشایست (مکروه) میباشد» (ماده 34) (جملات داخل گیومه نقل قول از طرح پیشنهادی جدید). البته اگر چند طرح پیشنهاد شوند و روند درستی در گفتوگو و آگاهیرسانی پیش برود، هر طرحی که در پایان توسط «گردهمایی انجمنها و نهادهای زرتشتی» تصویب شود، طبیعتا بازتاب خواست اکثریت مردم خواهد بود که ارجمند است.
در پایان باید گفت که آرمان اصلی این نوشته نه الزاما نقد «طرح پیشنهادی انجمن موبدان» بلکه پیش کشیدن زمینهی گفتوگو دربارهی چگونگی مدیریت و دگرگونی روند تصمیمگیری «گردهمایی انجمنها و نهادهای زرتشتی» با ایجاد گفتوگو و آگاهیرسانی به مردم دربارهی موضوع تاثیرگذار «احوال شخصیه» است. به امید اندک دگرگونیهای مدیریتی در جامعهی کوچک خودمان!
*بهمن مرادیان، مرکز پژوهشی بندهش: زبانهای ایرانی و پژوهشهای زرتشتی
یک پاسخ
درود بر آقای مرادیان از خواندن مقاله درست و شایسته شما لذت بردم. متشتکرم