لوگو امرداد
امروز گوش ایزد چهاردهم گاهشمار زرتشتی، 13 اردیبهشت‌ماه خورشیدی

چنین روزی ورود پرتغالی‌ها به جزیره ایرانی هرمز

قلعه پرتغالی ها 2امروز فرخ و پیروز روز گوش ایزد، نَبُر، روز پرهیز از خوردن گوشت، چهارمین روز گهنبار چهره میدیوزرم گاه، 14 اردیبهشت‌ماه سال 3759 زرتشتی، دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه 1400 خورشیدی، سوم می 2021 میلادی

506 سال پیش، ماه می 1515 میلادی، پرتغالی‌ها در جزیره ایرانی هرمز مستقر شدند و فصل تازه‌ای در تاریخ منطقه باز شد كه آن را دست‌اندازی غرب در خاورمیانه و استثمارِ این گستره‌ی مهد تمدن بشر نامیدند.

پاپ الکساندر ششم، یکی از پاپ‌های کلیسای کاتولیک رم، برپایه‌ی فرمان چهارم می 1493 میلادی خود، جزایر شرق نصف‌النهار میانی اقیانوس اطلس را به پرتغالی‌ها و سرزمین‌های غرب این نصف‌النهار (قاره آمریکا) را به اسپانیایی‌ها بخشیده بود.
دریاسالار پرتغالی «آلفونسو دا آلبوكرك (آلبوکرکی)» پس از استقرار در هند، در سال 1507 وارد خلیج فارس شده و هرمز را مورد آفند قرار داده بود ولی تصرف هرمز و استقرار پرتغالی‌ها در این جزیره چند سال بعد و با آوردن كشتی‌های نظامی و تفنگداران بیشتری انجام گرفت. كشتی‌های پرتغالی دارای توپ بودند و پدافندگران (:مدافعان) ایرانی هرمز بی‌بهره از آن. در آن زمان، پیروزی استعمار اروپا تنها براثر برتری اسلحه و قدرت آتش انجام می‌گرفت.
تصرف هرمز هشت ماه پس از جنگ چالدران انجام شد. رخنه اروپاییان به خلیج فارس، شاه اسماعیل صفوی (شاه وقت از خاندان درویش‌ها) را دچار اندوهی عمیق كرده بود، زیرا كه بی‌بهره از نیروی دریایی کارآمد بود تا از قلمرو خود دفاع كند و پرتغالی‌ها با بهره‌جویی از همین ضعف ایران (نداشتن توپ و كشتی توپدار)، در مدت شش سال (تا سال 1521 میلادی) بسیاری از جزایر ایرانی خلیج فارس از جمله بحرین را تصرف و به گمبرون (بندر عباس) دست اندازی كردند و دولت صفویه، تنها از راه برانگیختن و تشویق مردم محل به شورش و یورش پراكنده در شب، به كار مبارزه با چیرگی اروپاییان ادامه می‌داد. در آن زمان توپ‌های پرتغالی باروی قلعه‌های ایران را می‌شكافتند و از كمان قلعه‌بانان ایرانی در برابر آتش تفنگ نظامی پرتغالی كاری ساخته نبود. دولت صفویه (شاه عباس یکم) سپس با انگلیسی‌ها هم‌بسته شد و پرتغالی‌هارا از خلیج فارس بیرون راند و با این عمل، «بدتر» را جانشین «بد» کرد. چالش‌های آسیای غربی برخاسته از همین اشتباه صفویان بوده است زیرا که انگلیسی‌ها در منطقه ماندگار شدند و …. تاریخ‌نگاران در این واقعیت یک‌زبان، برخی از آسیب‌های معاصر ایران را ناشی از سیاست‌های صفویان می‌دانند.

014 1

روز «گوش» نام این ایزد در اوستا «گئوش» آمده به چم «جهان». چهاردهمین روز هر ماه با این ایزد در پیوند است.  ایزد گوش نگهبان همه جهان هستی است. این روز یکی از چهار روز پرهیز از خوردن گوشت است. زرتشتیان این روز را «نبر» می‌نامند و از کشتن حیوانات و خوردن گوشت خودداری می‌کنند. گویند در این روز باید جشن گرفت.

من ز بهر سماع خواهم گوش

بی‌سماعم مدار در هر حال

امروز، روز «گوش ایزد» چهاردهمین روز از گاهشمار زرتشتی است. بنابر گاهشمار زرتشتی که دیرینگی آن به روزگار پیش از اسلام می‌رسد، هر ماه، ٣٠ روز دارد و هر کدام از این ٣٠ روز، نامی  و امروز، روزی است که نامش «گوش» است. گوش، یک ایزد است و عنوان ایزد برای آن‌چیزهایی کاربری دارد که ستودنی هستند، یعنی داده‌های نیک اهورایی که در خور ستایشند. گوش‌ایزد، ستودنی است آن اندازه که حتا یکی از یشت‌های اوستا، به این ایزد ویژه شده است. «گوش‌یشت» یا «درواسپ‌یشت»، آن یشتی است که در‌آن از «گوش‌ایزد» سخن رفته است.

واژه‌ی «گِوش» یا «گئوش» بارها در «گات‌ها» (سروده‌های اشوزرتشت)، در «اوستا» و در نوشته‌های پهلوی آمده است. واژه‌ی گئوش همچون واژگان بسیار دیگری که معناهایی گوناگون دارند، چند معنا دارد که بی‌گمان باید در جمله معنایش کرد. این واژه به معنای «گیتی» و «مجموعه‌ی آفرینش» و از سویی دیگر به معنای «گاو» است، البته این معنا یعنی گاو نیز در استوره‌های ایرانی، همان «آفریده»  یا گیتی است. گوش یا گئوش در اوستا هم به معنی گاو و هم به معنی گیتی آمده است. «اورو» نیز  كه به معنی روان است همراه با واژه‌ی گئوش، معنی روان جهان یا روان گاو را می‌رساند. «گئوش‌ارورون» نگاهدار گله‌ها و چارپایان سودمند است. گاو در استوره‌ها، نماد گیتی است و از دیدگاه فلسفی نماد زندگی دنیوی و خاكی است.

بنابر باور ایرانیان گوش‌ایزد، پاسدار و نگهبان جانداران سودمند است که این خویشکاری با معنای این ایزد، هم‌خوانی دارد. یعنی آزردن جانداران سودمند به نوعی به معنای آزار آفرینش، به معنای آزار گیتی‌ست.

ایزد گوش برای پاسداری از جانداران سودمند، به همراهیِ «ماه ایزد» و «رام‌ایزد» به یاریِ «وهمن امشاسپند» می‌شتابد. پس ماه ایزد، رام‌ایزد و گوش‌ایزد، یارانِ «وهمن امشاسپند» در این خویشکاری هستند.

زرتشتیان از دیرباز در این ۴ روز از ریختن خون جانوران و از خوردن گوشت آن‌ها پرهیز می‌کنند و این کار برای نگهبانی از شمار جانوری و سلامتی انسان‌ها انجام می‌شود.

پرهیز از کشتن و خوردن جانوران همچون یک قرارداد کلی است برای آن‌که در این ۴ روز، جانوران در امان باشند.

تصور کنید که این قرارداد از این دایره‌ی کوچک (هازمان زرتشتی) فراتر رود و جهانیان در این ۴ روز بر خود بایسته بدانند که از کشتن جانوران و خوردن خوراک‌های گوشتی بپرهیزند؛ بی‌گمان که آمار کشتار جانوران به اندازه‌ی بسیاری پایین خواهد آمد و از سویی برای انسان‌ها تمرینی خواهد بود برای خوردن خوراک‌های گیاهی.

روز «گوش‌ایزد» همچون یک تلنگر، هر ماه، به ما «مجموعه‌ی آفرینش» را یادآوری می‌کند. گوش‌ایزد، همچون رام‌ایزد و ماه ایزد و وهمن‌امشاسپند، تلنگری است تا «گیتی» را از یاد نبریم و یادمان نرود که بخشی از این مجموعه هستیم، اگر بخشی از هستی را بیازاریم، آزرده خواهیم شد. گویند در این روز باید جشن گرفت.

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش

گوش‌روز ای نگار مشكین‌ خال

گوش بربط بگیر و نیک بمال

من ز بهر سماع خواهم گوش

بی‌سماعم مدار در هر حال

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

پرورش گوش اورون کن، گاو به ورز آموز.

اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار:

به (گوش) اندرون گاو ساله، به مرز / ببند و بیامرز بر گاو، ورز

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-04