همهی طبیعت از دید مصریان باستان سپندینه (:مقدس) بود. حتا صخرههایی که آنها کتیبههای خود را بر آن می کندند درجهان جادو و آیین برای خود جایگاهی داشت. به ویژه سنگها و جواهرها در رموز ایشان جایگاه خاصی دارد.
سنگ مرمر سبز، یک کانی مسی، سایههای سبز و گوناگونش، افسونی طبیعی داشت. سبز رنگ شادمانی بود که با هاثور (ایزدبانوی خنیاگری و عشق، بازشناسی میشد. سنگنبشتهها او را بانوی رخام سبز میخواندند. زمینهی مرمر سبز جایگاه خجسته بود و اشاره بر این داشت که آرایهی رخام سبز میتواند تامینکنندهی فضای شادمانه و به دور از آشفتگی باشد. «لاپی لازولی» سنگ لاجوردی یکی از پرکاربردترین سنگهای باارزش بود که در سربندها، تعویذها و گردنآویزها بهر برده میشد. گردنآویز کرکس، دور گردن جسد مومیایی توتانخامون یافت شد. آبی ژرف (:عمیق) با خالهای زرین (:طلا) سنگ لاجورد را همانند نگارهی آسمان پرستاره نشان میداد. دیهیم برخاسته از سنگ لاجورد بهره برنده را به زیر حمایت خورشید و ملکوت قرار میداد. قاضیان تعویذهایی از آن را در بر میکردند که واژهی راستی بر آن حک شده بود تا آنها را به دادگری رهنمون سازد. دربر کردن آن دلالت بر چگونگی رازناکی و روشنای اندیشه دارد.