زمانی که راهی فرنگ شدیم و جهان نو را شناختیم، ناگزیر شدیم در بسیاری از رفتارهای خود و شیوهی زندگیمان بازنگری کنیم. یکی از آن دوباره نگریستنها به عادتهای غذایی ما بازمیگشت. عادت غذایی یعنی هر آنچه به پختن و آماده کردن خوراک و شیوهی نگهداری از آن و به کار بردن خوراکیهای تازه، گفته میشود. پیش از به کار بردن ابزارها و ساختههای اروپایی، برای فاسد و تباه نشدن خوراکیهایمان یک روش را به کار میبردیم و پس از آوردن یخچال و تولید آن، روشی دیگر. یخچال از ابزارها و دستگاههایی است که در دگرگونی زندگی ما نقش داشت. پس باید داستان ورود این دستگاه اثرگذار به ایران و به کار بردن آن را دانست.
فکر ساختن دستگاهی که مواد خوراکی را نگهداری کند و جلو فاسد شدن آنها را بگیرد، به نیمهی نخست سدهی نوزدهم بازمیگردد، درست در سال 1834 میلادی. در این سال فیزیکدانی آمریکایی به نام «یاکوب پرکینز» نخستین یخچال جهان را ساخت. هرچند این را هم باید بگوییم که 85 سال پیش از او جرقهی ساخت چنین دستگاهی در ذهن کسی به نام «ویلیام کولین» اسکاتلندی زده شد و او طرحهایی روی کاغذ کشید. اما ایده و فکر کولین را جدی نگرفتند و محلش نگذاشتند! تا آنکه، همانگونه که گفتیم، پرکینز نخستین یخچال را به جهانیان شناساند. با اینهمه برای این که یخچالهای امروزی ساخته میشدند، مردم جهان باید تا دههی نخست سدهی بیستم میلادی بردباری میکردند. در آن سالها بود که یخچالهایی زیباتر و کاراتر ساخته و روانهی بازار شدند.
یخ چالهای ما
ما در تمدن و فرهنگ خود دست به کار هوشمندانه و نوجویانهای زده بودیم که به راستی شگفتانگیز است. آن نوجویی، ساخت «یخ چال» بود. در گذشته، در بسیاری از بخشهای کشور گودالهایی بزرگ ساخته میشد که استخر، دیواری بلند و مخزنی گنبدی شکل داشت. در زمستانها درون استخر را مالامال از آب میکردند. اندکی پس از آن، آبها یخ میبست و تا آغاز فصل گرما نگهداری میشد. در ماههای گرم و تابستانی سال، یخ را میشکستند و برای نگهداری مواد خوراکی و دیگر نیازهای روزمره، استفاده میکردند. به این سازهها «یخ چال»، یعنی «چالهای از یخ» گفته میشد. بدینگونه پیشینیان ما به شیوهای بسیار نوآورانه، سازهای ساخته بودند که میتوان کم و بیش آن را با یخچالهای امروزی سنجید. این سازهها را در سراسر ایران میشد یافت و هنوز هم نمونههایی از آن در جایجای کشورمان دیده میشود. گویا در تهران، در دو دههی آغازین سدهی چهاردهم خورشیدی، بیش از 20 یخ چال وجود داشته است. زمانی که یخچالهای فرنگی را به ایران آوردیم و تولید کردیم، نام همان سازه را روی این دستگاه گذاشتیم و به آنها «یخچال» گفتیم. هوشیاری و هوشمندی یعنی این!
ورود نخستین یخچالها به کشور
در گذشته، مانند اکنون، ساماندهی صنایع داخلی و صنایعی که به ایران آورده میشدند، از خویشکاریها (:وظایف) وزارتخانهی صنایع شناخته میشد. این وزارتخانه در سال 1339 خورشیدی نخستین دستگاههای یخچال را به کشور آورد و در بازار صنایع ایران عرضه کرد. یخچالهایی که در آن سال به ایران آورده شدند، مدل نفتی یخچال بودند. در باره این مدل از یخچالها باید اشاره بیشتری کرد.
اینکه میگویند یخچال نفتی؛ به این معنا نیست که با نفت کار میکردند. نفت هیچ نقشی در سرد و خنک کردن یخچال نداشت و تنها برای تولید گرما (حرارت) در ژنراتور دستگاه به کار بُرده میشد. با اینهمه، این یخچالها را نفتی مینامیدند.
یخچالهای نفتی نیازی به برقرسانی نداشتند. نخستین نمونهی آنها هم در سال 1915 میلادی ساخته شده بود؛ یعنی 45 سال پیش از آنکه وزارت صنایع یخچالهای نفتی را به ایرانیان بشناساند. مدلی که به ایران آورده شد، ساخت کارخانهای سوئدی به نام «الکترو لوکس»، یکی از بزرگترین کارخانههای تولید صنایع خانگی، بود.
پیشتر گفتیم که مدلهای تولیدی یخچال سالبهسال دگرگونی مییافت و بهتر میشد. چیزی زمان نبُرد که یخچالهای نفتی جای خود را به یخچالهای برقی دادند. این یخچالها نیز بسیار زود به ایران آورده شدند. برپایهی پژوهش مهناز نگهی میدانیم که مدل نخستین یخچالهای برقیای که در بازار ایران یافت میشد، ساخت کارخانهی «انگلیش الکتریک» بود. این کارخانه پس از جنگ جهانی نخست پایهگذاری شده بود و در آن سالها و دههها کارخانهای پُرآوازه بود.
تولید نخستین یخچالها در ایران
خوشبختانه در آن دههها به کم، قانع نبودیم. از اینرو، هر آنچه از صنایع اروپایی و نو به ایران میآوردیم، میکوشیدیم که خود نیز تولیدکنندهی آن باشیم. ساخت یخچال نیز به همینگونه بود و مهندسان ایرانی در آغاز دست به مونتاژ و سپس تولید آن زدند.
تنها پنج سال پس از آوردن نخستین یخچالها به ایران، مهندسان کشورمان در سال 1343 خط تولید این دستگاه را راهاندازی کردند. داستان آن چنین است که در ایران، در سال 1323 خورشیدی کارخانهای به نام «ارج» پاگرفت. دور دوم کارهای این کارخانه، با تولید بیشتر و گسترشی افزونتر، در سال 1327 بود. با اینهمه، تولیدهای انبوه کارخانهی ارج به سال 1338 خورشیدی، بازمیگشت. در آن زمان یکی از مدیران کارخانه، مهندس سیاوش ارجمند بود. او در سال 1341 برای بستن قراردادی برای تولید ظرفشویی در ایران، به دانمارک سفر کرد. در بازدید از کارخانهی دانمارکی، به شیوهای اتفاقی، یخچالهای تولیدی کارخانه را دید و همانجا تصمیم گرفت به جای تولید ظرفشویی، دست به ساخت و تولید یخچال بزند. قرارداد این کار با کارخانهی دانمارکی بسته شد و چندی پس از آن، در سال 1343، نخستین یخچالهای تولیدی کارخانهی ارج راهی بازار ایران شدند.
در همان سال، یا اندکی دیرتر، کارخانهی ایرانی دیگری به نام «فیلور»، دست به مونتاژ یخچال زد. این کارخانه قطعات مورد نیاز خود را از دو کارخانهی آمریکایی و انگلیسی وارد میکرد.
فرق فیل و یخچال!
اینگونه بود که آرام آرام یخچال به خانههای ایرانی راه یافت و بخشی جدایی ناپذیر و بایسته (:ضروری) از زندگی ما شد. روزنامهها و مجلههای آن زمان نیز پُر از تبلیغ و شناساندن مدلهای گوناگون یخچال و برانگیختن مردم برای خرید آنها شده بودند؛ آگهیهایی که گاه بامزه و خندهدار نیز بودند. برای نمونه، در دههی پنجاه، کارخانهی آزمایش، یکی از کارخانههای تولید لوازم خانگی، یخچالهای خود را با این تبلیغ میشناساند: «اگه گفتین چه فرقی داره یک فیل با یک یخچال آزمایش؟ یه فیل رو نمیشه جهیز بُرد خونهی شوهر، اما یخچال آزمایش بهترین جهیز هر تازه عروسه»!!
نمایندگان فروش یخچالهای خارجی هم چنین آگهیهای تبلیغیای را در مجلهها و روزنامهها چاپ میکردند: «عصر حجر امسال پایان مییابد، و اکنون عصر یخ آغاز میشود!! فیلکو افتخار دارد یخچالهای بزرگ و کمنظیر خود را معرفی کند…». تبلیغ یخچال سِرول نیز خواندنی است: «برق قطع شد، اما یخچال من کار میکند. یخچال نفتی سِرول تمام سال خدمتگذار شماست». یا یک مدل دیگر، یخچال وستینگهاوس، در آگهی خود مینوشت: «انباری از خواربار سالم در خانهی شماست» و خواستش (:منظورش) از انبار، یخچالهای تولید کارخانهی وستینگهاوس بود.
آن آگهیها یادآور روزهای آغازینی است که پای یخچال به خانههای ما باز شد. در آن سال
ها، مانند امروز، هم از یخچال استفاده میکردیم، هم در متلکها و طعنهزدنهایمان یخچالهای سرد و خُنک را نمونه میآوردیم و به کسی که حرف لوس و بیمزهای زده بود، میگفتیم: «یخ کنی، یخچال فرنگی»!
*با بهرهجویی از: نوشتهی مهناز نگهی در تارنمای روزنامهی «شهروند»؛ تارنماهای «الکا ایران»؛ «صمت»؛ «تجارت فردا».
2 پاسخ
بسیار عالی اما وستینگهاوس درست هست . سپاس از گزارشهای خوبتون
سپاس از نگار جمشيدنژاد ازبرای نوشتار دلنشينش.