تاریخ و فرهنگ پرمایه و پربار ایرانزمین همواره فرزندانی خردمند و خردورز را در دامان پرمهر خویش پرورش داده است. فرزندانی که پاسدار ارزشهای فرهنگی این کهن دیار و بوم بوده و هستند و آنچه به ماندگاری فرهنگ ایرانزمین انجامیده است از کوشش بیدریغ و مهر بیپایان آنان به این سرزمین کهن سرچشمه گرفته است.
دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن، استاد زبان و ادبیات فارسی و نویسندهی چیرهدست، یکی از همین فرزندان شایستهی ایرانی است، که در سالهای پُربار زندگی خود آثاری ماندگار و سرشار از شور ایراندوستی و انسانگرایی آفریده و همواره کوشیده است توجه افزونتر هممیهنانش را به تاریخ پُر فراز و نشیب ایران جلب کند و درخشش انسان ایرانی را در گذر از هزارهها، یادآور شود.
دکتر اسلامی ندوشن، سوم شهریورماه 1304 خورشیدی، در روستای نُدوشن، در شهرستان میبد استان یزد، زاده شد. پس از گذراندن سالهای آموزش دبستان و دبیرستان، در دانشگاه تهران درس حقوق خواند و در همین رشته مدرک دکترا گرفت؛ هرچند آنچه او در همهی زندگی پُربارَش به آن پرداخت نه آموختههای حقوق، که دانش فراوان و اندوختههای بسیارش دربارهی فرهنگ و ادبیات ایران بود. اسلامی ندوشن دریافتهای گرانبهای خود دربارهی چکیده و عصارهی فرهنگ ایرانی را در کتابها و جُستارهایی ماندگار کرد که هر کدام نمایانگر گوشهای از دیرینگی فرهنگ ایران و آثاری است که برگزیدگان این فرهنگ و تمدن آفریدهاند.
اسلامی ندوشن، نویسندهای معناجوست. نگاهی ایرانی و به دور از آلایشهای بیگانه و باخترزمینی دارد و آن اندازه با ژرفای فرهنگ ایران آشناست که از دیدگاههای غرضورزانهی شماری از خاورشناسان اثر نپذیرد و شناخت و آگاهی از دیرینگی ایران را از نوشتههای کهن ایرانی بجوید.
نوشتههای این نویسندهی چیرهدست و نکتهبین، بهویژه در دهههای چهل و پنجاه خورشیدی خوانندگان بسیار داشت. همکاری پُربار او با مجلهی ادبی «یغما»، به مدیریت استاد حبیب یغمایی، که نویسندگان نامآوری با آن همکاری میکردند، ارزش قلم و نگاه اسلامی ندوشن را بیشتر و نمایانتر ساخت. نوشتههای دیگر او در مجلهی پُرخوانندهی «نگین»، به مدیریت محمود عنایت، در دهههای چهل و پنجاه چاپ میشد. همهی آن نوشتهها در کتابهایی جداگانه چاپ و منتشر شده است.
آثار قلمی دکتر اسلامی ندوشن چند گونهاند:
– برخی مجموعه مقالات اوست؛ مانند: «ایران را از یاد نبریم» (1340) و «به دنبال سایه همای» (1344)؛
– برخی سفرنامههای اوست: «کارنامهی سفر چین» (1350) و «در کشور شوراها» (1354)؛
– برخی نیز دربارهی شاهنامهی فردوسی است، مانند: «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه» (1348) و «داستان داستانها» (1351).
اسلامی ندوشن در آغاز به سرودن شعر نیز میپرداخت. دو کتاب «گناه» (1329) و «چشمه» (1335) از سرودههای دلانگیز اوست. با آنکه شعرهای سبک رمانتیسم اسلامی ندوشن دوستداران بسیاری داشت، اما او آنچنان که خود میگفت، برای آنکه همهی توجه و نگاهش به نثر درست و سنجیده باشد، بسیار زود از سرودن شعر دست کشید. بهراستی نیز نثر اسلامی ندوشن زیبا و نمونهای برجسته از نثر معاصر به شمار میرود. توانایی او در نوشتن چنان است که آثار او معیاری برای درستنویسی شمرده میشود.
دلبستگی بیمرز و اندازهی محمدعلی اسلامی ندوشن به ایران و سرنوشت ایران، برجسته ترین ویژگی اوست. او باور دارد که نباید ایران را از یاد بُرد. آنچه از فرهنگ ایران نیز بهدست میآید بخشی مهم و بسیار باارزش از فرهنگ انساندوستانهی جهان است.
اسلامی ندوشن وارون بسیاری از نویسندگان همترازش، با مسایل کنونی ایران بیگانه نبوده و نیست و از نوشتن آنچه در اینباره درست میداند، پرهیز نمیکند. کتابهای «سخنها را بشنویم» (1369)، «هشدار روزگار» (1380) و «راه و بیراه» (1388) نمونهای از توجه و نگاه او به ایران کنونی است.
سایهی سبزش بر سر ایران و فرهنگ جاودان ایرانزمین برقرار باد.
یک پاسخ
چرا آموزگاران و دبیران ما در زنگ ادبیات و انشا و تاریخ، کتاب های استادان و نویسندگان بزرگ هم روزگار یا گذشته ها را نیاوردند ک بخوانیم و آشنا شویم و بحث کنیم و…