امروز دی بهدین ایزد از ماه شهریور ، 24 شهریورماه سال ۳۷۵۹ زرتشتی، آدینه 19 شهریورماه ۱۴۰۰ خورشیدی، 10 سپتامبر ۲۰۲۱ میلادی
19 شهریورماه سالگرد درگذشت حسن عمید نویسنده، فرهنگنویس پژوهشگر و روزنامهنگار نامدار ایرانی است. او نویسندهی فرهنگ عمید است که از پرکاربردترین فرهنگهای امروز پارسی به شمار میرود.
فرهنگ عمید واژهنامهای دوجلدی است دربرگیرندهی ۲۲ هزار و ۴۷۵ واژه شامل واژههای فارسی و واژگان عربی و اروپایی به کار رفته در زبان فارسی و اصطلاحات ادبی و علمی که به دست حسن عمید نوشته شدهاست. این واژهنامه نخستین بار در سال ۱۳۴۲ خورشیدی با سرمایهی کتابخانه ابنسینا چاپ شد. حسن عمید در سال ۱۳۳۳ واژهنامهای را به نام فرهنگ نو به چاپ رساند، ولی کاملترین فرهنگ او که فرهنگ عمید نام دارد. فرهنگ عمید چندین بار با شمارگان بالا به چاپ رسیدهاست و فرهنگی کمابیش کامل و دلخواه است و برپایهی دیدگاه برخی کارشناسان، ایراد گفتنی در آن یافت نمیشود. حسن عمید زاده سال ۱۲۸۹ مشهد، تحصیلاتش را در مشهد گذراند و در جوانی هموند انجمن ادبی شد و کار روزنامهنگاری، نویسندگی و فرهنگنویسی را از همان سالها آغاز کرد. او در نشریه خراسان مطلب مینوشت. از جمله مهمترین فعالیتهای روزنامهنگاری حسن عمید در مشهد، سردبیری سالنامه خراسان و روزنامه توس بود و در سال ۱۳۱۳ چاپ روزنامه توس را بهگونهی هفتگی در مشهد آغاز کرد و سالها در خراسان به پیشه روزنامهنگاری مشغول بود.
بهدنبال اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، که طی آن شهر مشهد بهدست نیروهای شوروی افتاد، شورویها عمید را از مشهد اخراج و به تهران تبعید کردند. در پی این اقدام، عمید با دفتر نخستوزیری ایران نامهنگاری کرده و خواستار دادن اجازه بازگشت به مشهد برای گرفتاریهای خانوادگیاش شد که اسناد این نامهنگاری در کتاب «اسنادی از احزاب سیاسی در ایران» (۱۳۲۰-۱۳۴۰) بهچاپ رسیده است.
وی چندین دهه از عمر خویش را صرف پژوهش درباره فرهنگ واژگان و فرهنگنویسی کرد. او در این سالها چندین فرهنگ واژگان فارسی نوشت که پرآوازهترینشان، فرهنگ عمید است. عمید در سال ۱۳۵۵ بابت واگذاری کلیه حقوق نشر همه فرهنگهایش به عبدالرحیم جعفری، مالک و گرداننده انتشارات امیرکبیر، یکی از بالاترین رقمهای پرداختهشده به یک مولف ایرانی بهعنوان حق تألیف مقطوع را که برابر با یک میلیون تومان بود، دریافت کرد.
حسن عمید سرانجام ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ در ۶۹ سالگی درگذشت.
برجستهترین کتابهای حسن عمید چنیناند:
اسرار مانیتیسم، بر خرابههای تختجمشید (۱۳۱۰)، سالنامهی خراسان (سال چهارم: ۱۳۱۶، سال پنجم: ۱۳۱۷)، غلطهای فاحش فرهنگهای فارسی، فرهنگ عمید (۱۳۴۲) در دو پوشینه [جلد]، نیکوکاران (۱۳۱۵)، فرهنگ نو (۱۳۰۸)، فرهنگ کوچک عمید، فرهنگ مفصل عمید، فرهنگ برگزیدهی عمید، فرهنگ جیبی عمید (۱۳۳۵)، فرهنگ دبیرستانی عمید، فرهنگ تاریخ و جغرافیای عمید (۱۳۴۷) و طب جدید.
«دین» واژهای پارسی و به چم (:معنی) وجدان، بینش و نگرش درونی است که از سوی اهورامزدا در نهاد هر انسان جای داده شده تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه درست و راست را یافته و در آن گام بردارد.
دین، نام روز بیستوچهارم از هر ماه در گاهشمار زرتشتی است و نگهبانی روز بیستوچهارم ماه به ایزد دین سپرده شده است. دین نام ایزدی از ایزدان آیین زرتشتی، نگهبان خامه هست. در این روز فرزند به درس و آموزگار سپرند. …
ابوریحان بیرونی در پهرست نامهای روزهای ایرانی نام این روز را «دین» و در سغدی هم «دین» و در خوارزمی نیز «دین» یاد کرده است. دین که از واژهی دئنا گرفته شده به چم سروش كه همان وجدان آمده است.
نگرشی درونی که از سوی اهورامزدا در نهاد هر آدمی مىباشد، تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه راست و درست را یافته و در آن گام بردارد.
در سانسکریت و گاتها و دیگر بخشهای اوستا بارها واژهِ «دئنا» آمده كه هشت بار مىشود. دین در گاتها به چمهای گوناگون کیش، و آیین و سروش و … معنا شده است.
فردوسی پیرامون این ایزد میسراید:
«همه مردمی باید آیین تو /
همه رادی و راستی دین تو»
مسعود سعد پیرامون آن میسراید:
«دینروز ای روی تو آکفت دین
می خور و شادی کن و خرم نشین».