تفرش در هر فصل و هنگامی از سال تماشایی است. کران تا کران آکنده از شور زندگی، سرسبزی، آبادانی و کوشش مردمی مهربان برای ساختن روزگاری بهتر و زندگی به سامانتر است. روشنایی سحرگاهان تفرش در کنار کوههای سربرافراشتهی آن دیدنی است. همین است که فروغ دیدگان تفرشیها شادیبخش است. مگر میتوان کنار کوهساران زندگی کرد، از طبیعتی بارآور برخوردار بود و تکیه به تاریخی کهن داشت و شاد نبود؟
جای گرفتن تفرش در میان کوهساران، آبوهوایی خوش و دلپذیر به آن بخشیده است. هرچند هوای شهر گاه خشک و کموبیش سرد میشود و دگرگونی ناگهانی هوا و وزش بادهای تند، مردمانش را غافلگیر میکند، اما در فصل تابستان دلپذیر و خنک است.
تفرش در میانهی کوهها آرمیده است. در بخش شمالی شهر چکاد گندمکوه دیده میشود. کوهی که تراشیده و سروگونه به چشم میآید و از هرجای شهر که بنگریم بلندای آن پیداست. تفرشیها میگویند اگر از فراز گردنهی خرازان به گندمکوه نگاه کنید گویی خرمنی تلنبار شده از خوشههای کوبیدهشدهی گندم را در برابر خود میبینید. کوه دوبرادران نیز در تفرش قامت برافراشته است و در جنوب خاوری شهر، کوههای نقرهکمر و منار، رُخ گشودهاند. مردمان آن دیار شهرشان را «چال تفرش» مینامند. این نام اشاره به جایگرفتن شهر در میان کوههای بلند و سایهافکن دارد.
در میان آنهمه کوه بلند غارهایی پدیدار شدهاند. گاوخور، خورنده و امجک شماری از غارها و اشکفتهای تفرش است. در گذشتههای دور تاریخی، در روزگار ساسانیان، تفرش بخشی از قم بهشمار میرفت. اکنون شهرستانی در خاور استان مرکزی است. نام آن از واژهی فارسی میانهی «تپور»، به چم (:معنای) بلندی و کوه گرفته شده است. در شماری از آثار تاریخی سدههای میانه از تفرش با نام طبرس نیز یاد کردهاند.
شهرستان تفرش چهار دهستان به نامهای بازرجان، خرازان، رودبار و کوهپناه دارد. مردمانش به گویشی کهن سخن میگویند که برگرفته از پارسی باستان و فارسی نو است. در برخی از آبادیهای پیرامون شهر زبان تاتی نیز در میان روستانشینان شنیده میشود.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاریست با عنوان «تفرش؛ سرود سبز کوهساران»، به قلم بامداد رستگار که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
متن کامل این گزارش را در رویهی هشتم (هشتی) امرداد شماره ۴۴۵ بخوانید.
«امرداد» شمارهی ۴۴۵ از دوشنبه ۲۹ شهریورماه ۱۴۰۰ خورشیدی، در روزنامهفروشیها و نمایندگیهای امرداد در دسترس خوانندگان قرار گرفته است.