امروز انارام و آذرماه ۳۷۵۹ گاهشمار زرتشتی، چهارشنبه 24 آذرماه ۱۴۰۰ خورشیدی، 15 دسامبر ۲۰۲۱ میلادی
۲۴ آذرماه یادروز سیزدهمین سال درگذشت رضا ارحامصدر، استاد بداههگویی، بازیگر کمدی، بنیادگذار مکتب کمدی انتقادی در تیاتر ایران، است.
ارحامصدر بنیادگذار مکتب کمدی انتقادی در تیاتر ایران بود که بعدها به مکتب تیاتر اصفهان نیز نامور شد. او میکوشید نمایش کمدی از حالت فکاهی یکنواخت خارج شود و به انتقاد از مسایل سیاسی و اجتماعی نیز بپردازد. رضا ارحام صدر یکی از هنرمندان صاحب سبک در تیاتر و به ویژه تیاتر اصفهان به شمار میرود که سال ۱۳۲4 خورشیدی در وادی آفرینش نقشها گام گذاشت. او که به «شکرپاره اصفهان» پرآوازه بود، «گروه هنری ارحام صدر» را در سال ۱۳۴۳ پایهگذاشت. ارحام صدر تا ۱۳۵۷ خورشیدی بیش از ۱۰۰ نمایش از جمله بوقلمونها، رسواها، مست، من میخوام و هفتسین را اجرا کرد و پس از انقلاب به همراه رضا کشانی در آلمان، اتریش، سوئد، نروژ و آمریکا به اجرای نمایش پرداخت و در آمریکا با نمایش ارحام رییس جمهور آمریکا میشود به روی صحنه رفت. فیلم ویدیویی درسا که در سال ۱۳۸۴ کاری از محسن دامادی، آخرین حضور او در جلوی دوربین بود. ۱۷۶ نمایش حاصل ۵۰ سال فعالیت هنری او بود
ارحامصدر زاده ۱۲ اردیبهشت ۱۳۰۲، تحصیلات ابتدایی را در اصفهان گذراند و سپس وارد کالج انگلیسی این شهر شد که بعدها دبیرستان ادب نام گرفت و دیپلم بازرگانی را از همین دبیرستان و دیپلم ادبی را از «دبیرستان صارمیه» دریافت کرد و در سال ۱۳۲۶ به استخدام بیمه ایران درآمد و بهطور همزمان مدرک کارشناسی را در رشته فلسفه و امور تربیتی از دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان دریافت داشت.
وی برای نخستین بار در دوران دبیرستان روی صحنه رفت. در جشن سالانه دبیرستان ادب معمولاً سه شب نمایش برای آموزگاران و والدین و بزرگان شهر اجرا میشد ولی در زمان حضور او بهدلیل استقبال از آن نمایش که «رفیق ناجنس» نام داشت، تا هفت شب ادامه یافت. در سال ۱۳۲۷، ناصر فرهمند نخستین تیاتر حرفهای را در اصفهان تأسیس کرد و ارحامصدر را بههمکاری خواست. این تیاتر در دروازه دولت اصفهان و ساختمانی که هم اکنون تبدیل به شهرداری شده است قرار داشت.
با سرمایهگذاری علی صدری، پسر عموی ارحامصدر «گروه تیاتر سپاهان» شکل گرفت ولی پس از مدتی ناصر فرهمند همراه گروهی از بازیگران از این گروه جدا شد و گروه تیاتر اصفهان را شکل دادند. ارحامصدر بههمراه نصرتاله وحدت در «گروه تیاتر سپاهان» ماند و با افزوده شدن بازیگران زن به این مجموعه فعالیت گروه به اوج رسید.
پس از مدتی ارحامصدر از این گروه جدا شد و مدیران تیاتر سپاهان کوشیدند همایون و جهانگیر فروهر را جانشین وی سازند. او پس از مدتی گروه نمایشی ارحام را در محل سینما پارس «مولن روژ» واقع در محله جلفای اصفهان پایهگذاری کرد.
شبنشینی در جهنم در سال ۱۳۳۶ نخستین هنرنمایی ارحامصدر در سینما بود که بهکارگردانی ساموئل خاچکیان و تهیهکنندگی مهدی میثاقیه ساخته شد. ارحامصدر در مجموع در هفده فیلم سینمایی و سه مجموعه تلویزیونی بازی کرد.
ساخت هتل عباسی توسط بیمه ایران در زمانی که ارحامصدر مدیرعامل بیمه ایران در استان اصفهان بود انجام شد. او در این باره میگفت: «من آن زمان مدیر بیمه ایران بودم، سرمایه ساخت این هتل سودی بود که بعد از مدتی در بیمه ایران جمع شده بود و قرار بود بهمرکز منتقل شود اما من اعتقاد داشتم این پول مردم اصفهان است و بایستی صرف خود شهر شود.»
پس از انقلاب، تیاتر در اصفهان تعطیل شد. وی در سال ۶۶ در فیلم «جعفر خان از فرنگ برگشته» علی حاتمی، سال ۷۰ در «افسانهی شهر لاجوردی» به کارگردانی محمد علی نجفی، سال ۷۱ در فیلم «نصف جهان» اثر مرتضی عاملی، سال ۸۳ در مستند «شکر پاره» و سال ۸۴ در فیلم ویدئویی «درسا» از محسن دامادی بازی کرد. در اواخر عمر از وی برای شرکت در سریال کوچه اقاقیا دعوت شد که برای بیماری آن را نپذیرفت. وی تا پایان زندگانی در اصفهان زندگی کرد و در ۱۳۸۷ خورشیدی در ۸۵ سالگی درگذشت و در قطعه نامآوران باغ رضوان اصفهان بهخاک سپرده شد.
در گاهشمار زرتشتی سال به ١٢ ماه ٣٠ روز بخش میشود كه هر روز به نامی آراسته است. امروز در گاهشمار زرتشتی «انارام» نام دارد.
«انارم» به چم (:معنی) «روشنایی بی پایان» است و در اوستا: «اَنَغرِرَاوچَ» خوانده میشود. کسانی که با اندیشه، گفتار و کردار نیک زندگی میکنند و با دروغ و ناپاکی مبارزه میکنند ، سرانجام به سرای نور و سُرور میروند که سرشار از خرسندی و شادمانی برای آنها است. این سرا، همان خانهی واپسین و جایگاه روشنایی و فروغ بیپایان است. گل «مرو اردشیران» نماد انارام در دین زرتشتی است.
زرتشتیان در این روز به سفر میروند و اهورامزدا را به شوند دادههای نیکش ستایش میکنند.
مسعود سعد پیرامون این ایزد میسراید:
انیران ز پیران شنیدم چنان / که می خورد باید به رطل گران
یک پاسخ
چَند پیش نَهاد بَرایِ واژه یِ بیگانه یِ : comedy
خَندِشی ، خَندانِشی ، خَنده وار ، خَنده ناک ، خَنده بار ، پُرخَند
مِزاکی ( مِزاحِ به نَمایان اَرَبی اَستی ( اَصلی ) پارسی داشته وَ هَمان مَزّه < مَز اَست که پَسوَندِ -آک / – آح به آن اَفزوده شُده .
لودِشی ( به چِهرِ لوده وَ لودِگی می شِناسیم که با lachen آلمانی وَ laugh اِنگِلیسی هَمریشه اَست)