امروز پیروز و فرخ روز ارد ایزد و دیماه ۳۷۵۹ گاهشمار زرتشتی، یکشنبه 19 دیماه ۱۴۰۰ خورشیدی، نهم ژانویه 2022 میلادی
ایرج جنتی عطایی زاده ۱۹ دیماه ۱۳۲۵ مشهد، شاعر، نمایشنامهنویس و کارگردان را بیشتر با ترانههای ماندگارش میشناسیم. او هم از شکست میگوید و هم از پیروزی.
جنتی عطایی دانشآموختهی رشته تئاتر از مدرسه هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران و دانشآموخته جامعهشناسی هنر از کالج چلسی است. به شوند علاقهی پدرش به موسیقی، ایرج از نوجوانی علاقهمند به موسیقی شد. پدرش سازهای تار، فلوت و گارمون مینواخت و در خلوت خود آواز میخواند. سالها به سفارش پدرش ویولن مینواخت اما حرفهای نه. وی سرانجام به ترانهسرایی رو آورد. به گفته خودش پیش از آنکه ترانهسرا باشد کارگردان تیاتر بوده است. وی از 7 سالگی در حرفهی تیاتر فعالیت کرده است. او یکی از بنیانگذاران «گروه تئاتر مزدک» بود اما بیشتر فعالیت و آوازهاش مرهون ترانههای ماندگاری است که نوشت و نام خود را در ردیف برجستهترین ترانهسرایان ایران و پیشگامان ترانهسُرایی نوین ثبت کرد. ایرج ترانهسُرایی را از اوایل دههی چهل آغاز کرد. همچون بسیاری از هنرمندان شناختهشده در آن زمان کار خود را بهگونهی آماتور از رادیو آغاز کرد و نخستین کار رسمیاش که از رادیو پخش شد ترانهای برای ملودی از سلیمان اکبری سروده بود با عنوان شِکوه که روز آدینه از برنامهی رادیو پخش شد. بعدها در گروه حرفه ایتر با یکی از بهترین آهنگسازان موسیقی پاپ ایران پرویز مقصدی آغاز کرد. او از نیمههای سال 1357 به انگلستان کوچ کرد و پس از آن افزون بر ترانهسرایی، کار تئاتر را جدیتر گرفت و در شمار نمایشنامهنویسان مطرح و شناخته شدهای در آمد که نمایشهایش در کشورهای مختلف به زبانهای فارسی و انگلیسی به روی صحنه رفته و مورد تحسین منتقدان بینالمللی قرار گرفته است. جنتی در 1351 به سبب ارزشهای هنری و اجتماعی ترانههایش برنده جایزهی «فروغ» شده بود اما پس از چندسال برای اعتراض به شیوهی گزینش نامزدها جایزه را پس فرستاد. همچنین از ایرج جنتی عطایی چندین کتاب نیز منتشر شده است کتابهایی همچون: سلام کن به عشق به انسان ، ترانههای سالهای 2006 تا 2018، زمزمههای یک شب 30 ساله، گزیدهای از ترانهها
ایزدی است که همه خوشیها و آسایشها به او ویژه شده است و گویند اگر به خانوادهای «ارت» به گونه دختری زیبا رو کند، داده و خواسته و گشایش و گسترش به آن خانه و خانواده روی میآورد. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به دست آوردن خواسته سفارش میکند. هر زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد. خواندن سرود «اشم وهی»؛ به بهدینان میآموزد که: «خوشبختی از آن کسی ست که در پی خوشبختی دیگران باشد».
ایزد ارد كه در اوستا به گونهی «اشا ونگهوئی» آمده است، بیست و پنجمین روز هر ماه است. در یشتها «ارد ایزد»، خواهر امشاسپندان خوانده شده است. یکی از یشتهای اوستا به نام او «ارتیشت» است. ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی»، و به چم توانگری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.
در اوستا یشت هفدهم، بهنام این ایزد است. نگهبانی از ثروت و دارایی بر دوش این ایزد است. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و بهدست آوردن خواسته سفارش میکند. زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد. این یشت 62 بند دارد.
در اوستا اَشی وَنگوهی به چم توانگری، خواسته و دارایی است. و در پهلوی اَرت آمده ، کلمه ٔ ونگهو صفت است به چم نیک وخوب . ترکیب این کلمه به چم اشی نیک است و آن در پهلوی بصورت اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش ونگ و بیشتر اَشیش وَنگ آمده است که همگی به چم اشی نیک است . ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده . در لغتنامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است . در گاتها و دیگر بخشهای اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است به معنی توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارایی است . اسم این ایزد در گاتها یاد شده است . وی مانند سفندارمذ، آناهید و چیستا (فرشته ی دانش ) مونث شناخته شده . در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دینداران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام شود. برخی نیز او را اشیش ونگ مینامند، او به فر و شکوه خانه میافزاید. زیرا هرکه به دیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگتر شده به خانهی وی بازگردد (چنان که در یسنای 43 بند 12)
زرتشتیان در این روز جامه نو میپوشند، به سفر میروند و سالمندان را یاری میکنند.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
ارد روز است فرخ و میمون / با همه لهو و خرمی مقرون
ای دلارای یار گلگونرخ / خیز و پیشآر بادهی گلگون
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
هرچیز نو بخر و اندر خانه بر.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به بازار شو، روز (ارد) ای پسر / نوانو بخر چیز و با خانه بر