میدانید «گل افسانهای ایران» کدام است؟ لالههای واژگون! این گل بسیار زیبا، هر چند یکی از کمیابترین گیاهان جهان است، اما زاگرسِ ما پوشیده از این گونه لالههاست. دشتهایی که نمونهی دلانگیزی از آن را در دشت لالههای واژگون الیگودرز باید دید.
الیگودرز از شهرستانهای استان لرستان است. آبوهوایی سرد و کوهستانی دارد و سرشار است از جاهای دیدنی و دلخواه گردشگران؛ از آبشارهایی مانند آبسفید و چکان و وارگ گرفته تا رشتهکوه تَمندر که خود مالامال از دیدنیهاست. بیسبب نیست که هر سال در فصل بهار گردشگران پُرشماری راهی آن بخش سرسبز از طبیعت ایران میشوند.
گفتیم که آبوهوای الیگودرز سرد است؛ درستتر آن است که بگوییم بسیار سرد است! از آنرو که در بخشی کوهستانی جای گرفته و از شهرهای بلند (:مرتفع) ایران شمرده میشود. هم این که در آن کوههای سربه آسمانسای، برفها ذوب میشوند، هزاران هزار لالهی سرخرنگ از دل خاک میرویند و سر برمیآورند تا جلوهگریها کنند. بهویژه در دامنهی کوههای گسترهی «درهدایی». لالههای واژگون تاب و تحمل گسترههای کوهستانی و سرد را دارند. آنها گلهای بومی ایران شمرده میشوند و 15 گونه از آنها در زاگرس شناسایی شده است. بیمی هم از زمینهای سنگلاخی ندارند و بیقرار سر برآوردن از زمیناند! ویژگی نمایان لالههای واژگون ساقههایی است که از نیمه رو به زمین سر خَم کردهاند. از همینروست که به آنها «واژگون» میگویند. گویی از دیدن خاکی از آن برخاستهاند، لذت و شادمانی میبَرند. لالههای واژگون را «گل اشک» هم نام دادهاند؛ چون در میان گلبرگهایش همواره قطره آبی، همانند اشکی زلال، جاریست.
برای دیدن لالههای واژگون الیگودرز باید نزدیک به 40 کیلومتر از جنوب خاوری شهر دور شد و از جادهی شولآباد راه سپرد و روستاهای چشمهپُر و خلیلآباد را پشت سر گذاشت تا به این دشت سرشار از تماشا رسید. آنجا را «دشت دالانی» مینامند؛ دشتی که در بهار غوغا میکند و هر بینندهای را شیفته و دلبُردهی خود میسازد.
دشت دالانی گسترهای 2900 هکتاری را دربرمیگیرد. بر بلندای گسترهی اشترانکوه دامن پهن کرده است و گِرداگِرد آن را کوههای بلند گرفتهاند؛ کوههایی همچون مورزرين، قالیكوه، شاهكول و نسارتخت. در ماههای فروردین و اردیبهشت این بلندیها و دشتهای پهن آن پوشیده از لالههای واژگون است. آنجا، هنگام وزش باد و نسیم بهاری بهراستی زیباست و روستاهای دالانی، دورک، مورزرین، درهدایی، آبباریک، خلیلآباد، چغا گرگ، مورخشک، خاک بتیه، هندیله، تاپله، گلک، ارژنک و گلهمویه و شماری دیگر، دیدنها دارند و همانند آن، در سرسبزی چندان نیست. پس دیدن آن پهنهها و کوهها و روستاهای دلپذیر را نباید از دست داد.
در دشت زیبای دالانی دو گونهی کمیاب از لالههای واژگون میرویند؛ یکی «سوسنچلچراغ» است و دیگری «اشک مریم». سر برآوردن آنها از روزهای پایانی فروردینماه آغاز میشود، اما زندگی کوتاهی دارند و با نخستین بارشهای تند بهاری، از دست میروند. بگذریم از این که در همان فاصلهی کوتاه زندگی، کسانی از گردشگران هستند که خودخواهانه آنها را میچیدنند و دیگران را از دیدن و لذت بردن از لالههای واژگون، بیبهره میسازند. بدان اندازه که گویا هر سال از پهنهوری آن دشتها کم میشود و شمار لالههای واژگوناش کاستی میگیرد. بوتهکنیهای بیاندازه در دشت لالههای واژگون ایران، سبب نگرانی آنهایی میشود که دوستدار زیستبوماند. واقعیت آن است که بسیاری از ما نیاموختهایم که در برابر طبیعت و نشانههای آن چهگونه رفتار کنیم. کندن و چیدن گلها و گیاهان، یک نمونه از رفتار نسنجیده و زیانبار برخی از ماست. افسوس ِ بیشتر هنگامی است که بدانیم لالههای واژگون تنها چند ساعت پس از چیدهشدن از میان میروند و پژمرده میشوند. حتا کاشتن پیاز آن در گلدان هم بیثمر است و سبب گلدهی نمیشود. پس کندن لالههای واژگون را جز خودخواهی و خودپسندی آدمی، چه نام دیگری میتوان داد؟
این را نیز به گفتههایمان بیافزاییم که دشت لالههای واژگون الیگودرز در سال 1399 خورشیدی، با شمارهی 680 در فهرست آثار طبیعی ایران ثبت شده است.
*با بهرهجویی از تارنماهای: تسنیم؛ سایت گردشگری ایران؛ خبرگزاری ایرنا.