در بهار، بوی گلها و آویشن در گلستانکوه چنان میپیچد که بهراستی سرمست کننده است. باید رفت و دید و بویید! آنجا رویشگاه گلهای فراوان و از همه بیشتر لالههای واژگون است؛ جایی برای بالزدن پرندگان و دیدن تیهوها و کبکهایی که خُرامانخُرامان راه میروند و زیبایی میبخشند. اگر خیال ویرانگر چیدن گلها را از سر بیرون کنیم و دیدن پرندگان و جانداران، سودای شکار را در دل ما نپرورد، دیدار آن همه زیبایی آسان بهدست میآید. جهان هم همین را از ما میخواهد که با طبیعت مهربان باشیم!
راستی، چه کسی باور میکند که در سرزمین کموبیش خشک اصفهان، گسترهها و پهنهها و روستاهایی هست که فراوانی گلها، هیاهویی از شادی و رنگ برپا میکند؟ یکی از آنها «دشت لالههای واژگون گلستانکوه» است. این دشت در درهای باریک و کمپهنا رُخ گشوده است؛ درست در دامنهی بلندیهایی که رشتهکوههای زاگرس را شکل میدهند. آنجا بخشی از شهرستان خوانسار در استان اصفهان است. گلستانکوه در 15 کیلومتری جنوب خوانسار دیده میشود و با شهر اصفهان 150 کیلومتر فاصله دارد.
گلستانکوه 3631 متر بلندا دارد. با آن که در کویر مرکزی ایران جا خوش کرده است، آبوهوایی کوهستانی دارد. سراسر نیز پوشیده از گلها و گیاهان است. 70 گونه گیاه در آنجا دیده شده است؛ مانند: گونهای گزنگبین، پیاز وحشی یا همان موسیر، ریواس، کنگر، مرزنجوش، آویشن، ترهکوهی و نیز لالههای واژگون، لالههای آتشی و دیگر گونههای گیاهی فراوان؛ بدان اندازه که گلستانکوه را باید گنجینهای از گیاهانی دانست که همگی استفادهای دارویی دارند. گلستانکوه جایی مناسب نیز برای چرا و پرورش دام هم هست. این گستره در شمار منطقههای حفاظتشده و شکار ممنوع استان اصفهان شناخته میشود و دامنههای آن سر به 10 کیلومتر میزند. در آنجا به سبب فراوانی گلها و گیاهان، پژوهشهای گیاهشناسی اثرگزاری انجام گرفته است.
در سال 1373 ادارهی منابع طبیعی استان اصفهان، برای نگاهبانی از گستره و زیستبوم گلستانکوه، منطقهای حفاظت شدهای با گستردگی 17 هزار هکتار، مرزبندی کرد. این کار سبب شکلگیری گنجینهای طبیعی در گلستانکوه شد؛ افزونبر اینکه گردشگاهی برای بازدید مردم نیز بهشمار میآید.
لالههای واژگون و سرخرنگ گلستانکوه را باید پس از گذر از روستای بابامحمد دید. این روستا در 12 کیلومتری خوانسار رخت افکنده است. آن لالههای زیبا، بلندایی 70 سانتیمتری دارند. افسوس که در سالهای گذشته بر اثر سرما زدگیهای زمستانی و نیز کاش بارندگی، رشد لالهها تا 30 سانتیمتر کاستی گرفت. بگذریم از اینکه گردشگری هم آفت جان لالههای واژگون و آن گستره شده و با بوتهکنیهای ویرانساز گردشگران، آن گستره دستخوش دگرگونیهای زیانرسان شده است. حقیقت آن است که زمانی که لالهها از زمین میرویند و قامت میکِشند، شماری از گردشگران و بومیها برای یافتن موسیر آنها را از ریشه میکنند. این کار رویش دوبارهی لالهها را ناشدنی میسازد. پیامد ویرانگر آن چه خواهد بود؟ کویری شدن همان رویشگاه! گمان میرود در کار و بار گردشگری نخستین نکتهای که باید بیاموزیم، نگاهبانی دلسوزانه از طبیعت است و جلوگیری از از دست رفتن منابع طبیعی سرزمینمان.
لالههای واژگون گلستانکوه در روزهای پایانی فروردینماه، به رنگ سرخ مایل به بنفش سر برمیآورند و با وزش بادهای بهاری به رنگ اندکی تیره به اوج شکوفایی و زیبایی میرسند. در کنار زیباییای که آنها به زیستبوم گلستانکوه ارزانی میدارند، چشمههایی پُرآب هم جاری و زلال دیده میشوند که خود درخشندگی و دلربایی افزونتری به آن گستره میدهد.
امسال در اردیبهشتماه، بهسبب همهگیری ویروس کرونا، راههای رفتن به رویشگاه لالههای واژگون گلستانکوه را بستند تا از ابتلای بیشتر مردم به این ویروس جلوگیری کرده باشند. این کار سنجیده، چهبسا جان دوبارهای به زیستبوم آنجا داد تا گیاهان و لالههای آن دشت و پهنه، چندگاهی از دستِ ویرانگریهای شماری از گردشگران، آسوده باشند و نَفَسی تازه کنند!
بهترین زمان برای رفتن به گلستانکوه و لالههای واژگون آن در اردیبهشتماه است؛ تا پایان خردادماه نیز نشانههایی از آن چه در جستوجوی آن هستیم (دیدن گلها و لالهها) نمایان است. با پایان بهار، دیگر خبری از لالههای واژگون نیست، اما گیاهان دیگری که ویژگیهای درمانگری و دارویی دارند، تا پایان تابستان همچنان دیده میشوند. در دو فصل بهار و تابستان هوای گلستانکوه ملایم و دلپذیر است، اما با آغاز فصل سرد، دمای هوا بهسرعت کاهش مییابد و بارش برف دره را میانبارد.
*با بهرهجویی از: گزارش خبرگزاریهای ایمنا؛ ایرنا و تارنمای بیتوته.