رویشگاه دیگر آلالههای ایران را باید در «فریدونشهر» جُست و از دیدن آن پی به شگفتیهای زیستبوممان، ایران، بُرد. آن جا نیز پهنهی دیگری از زیباییهای مرز و بوم ماست.
فریدونشهر از شهرستانهای استان اصفهان است و در باختر این استان جای دارد. فریدونشهر را با آبوهوای خوش و ملایم کوهستانی به یاد میآوریم. آنجا گردشگاهی از بخشودههای طبیعت است و هزار دیدنی دارد. بهویژه آن که بیش از نیمی از این شهرستان را مرتعها میسازند. با 150 کیلومتر دور شدن از شهر اصفهان، به فریدونشهر و آن پهنه میرسیم و از تماشاییهایش سیراب میشویم؛ از چشمهسارها گرفته تا کوهساران دلانگیز و زیستبومی شگفتآور و روزهای بهاریی دلخواه. در این میان، دشت لالههای واژگون فریدونشهر جایی نمایانتر و دلپذیرتر است. در سراسر بهار، آن دشت آکنده از رنگ سرخ آلالهها و سبزینگی دشت و سایهسار صخرههاست.
از گسترهی مرتعی فریدونشهر، پنج هزار هکتار آن رویشگاه لالههای واژگون است. این را نیز باید یاد کرد که دو گونه گیاه در فریدونشهر میروید که یگانهاند. پوشش گیاهی آن دیار را با آن دو روییدنی میشناسیم؛ یک لالههای واژگون است و دیگری آلالههای کوهی.
در آن هکتارها مرتعی که لالههای واژگون سر برمیآورند، چیزی برابر با 15 جا شناسایی شده است که رویشگاه لالههای واژگون هستند. برخی از آنها را با نامهای: میدانک اول، میدانک دوم، قلعهسرخ، بردشیر، گلونی، چشمهلنگان و گسترههای پشتكوه اول و دوم شناسانده میشوند. بردشیر با 20 هکتار، کمترین گستردگی را در میان آن رویشگاهها دارد و گلونی با 2000 هکتار بیشترین وسعت را.
رویشگاههایی که نام بردیم بسیار تماشایی و انبوه از لالههای واژگون هستند. گردشگران، آنجاها را بهخوبی میشناسند؛ از آنرو که در سرسبزی کمماننداند. از روزهای پایانی فروردینماه تا پایان بهار، دشتهای فریدونشهر شور و نشاطی از رویش و دیدن است. لالههای واژگون آن قلمرو از دوگونهی سرخ و زرد هستند. میتوان تصور کرد که دیدن دشتی پُر و آکنده از این گلهای سربهزیر آلالهای، آن هم با رنگهای شادیآور سرخ و زرد، تا چه اندازه جانمان را تازه و حالمان را خوش میسازد!
لالههای واژگون با دامنههای سنگلاخی و صخرهای میانهی خوبی دارند و در آن زمینهای سخت نیز بهآسانی میرویند. اگر دست ویرانگر پارهای از ما به آنها آسیب نزند، حتا تا صدهزار شاخه لالهی واژگون نیز در دشتی همانند دشت لالههای واژگون فریدونشهر میتوان دید و لذتها بُرد. در گذشتههای نهچندان دور و ناپیدا، دشتها و مرتعهای فریدونشهر پُر و آکنده از لالههای واژگون بود. انبوهی از آن لالههای دلانگیز را میشد در هرجای فریدونشهر دید. افسوس که دیگر چنین نیست و در این سالها شمار دشتهای لالهای فریدونشهر کاستی گرفته است. این کاستیگرفتن چندین سبب دارد: یکی چرای بیاندازهی دام در دشتها و مرتعهاست؛ جادهسازی نیز کار ویرانگر دیگری است که به مرتعهای فریدونشهر آسیب زده است؛ بوتهکنی از سوی گردشگرانی که به چیزی که نمیاندیشند پایداری طبیعت است!؛ قاچاق گلوگیاه نیز از آسیبهای دیگر است. اینها و خشکسالی و کمبارشیها و نمونههای دیگر، دستبهدست هم دادهاند تا وسعت دشتهای لالهای فریدونشهر را کم و کمتر کنند. بیسبب نیست که کارشناسان میگویند آیندهی لالههای واژگون فریدونشهر با چالش روبهروست و حتا «شورای عالی محیط زیست» وضعیت لالههای واژگون را نگرانکننده دانسته است. پس هنگام گردش در دشتها و مرتعها و دیدن لالههای واژگون، این سخن را آویزهی گوش کنیم که باید دست از بوتهکنی گلها برداریم و خیال نکنیم که با بردن پیازچهی گل به جای زندگیمان، میتوانیم لالههای واژگون را در خانه و حیاط و محل کارمان پرورش بدهیم. این کار شدنی نیست و بردن لالهها به جای غیر از رویشگاهشان به پژمرده شدن ومرگ آنها میانجامد. پس چنین نکنیم و هوای طبیعتمان را داشته باشیم!
تا پیش از همهگیری ویروس کرونا، سالانه بیش از یکصد هزار تَن گردشگر از دشت لالههای واژگون فریدونشهر دیدن میکردند. پیداست که این شمار فراوان گردشگر، ناخواسته، گلها را لگدمال میکنند و ناآگاهانه آنها را میچینند و زیانهای بیشمار به زیستبوممان میزند. آموزش و آگاهی، تنها راه پایداری محیط زیست ما و طبیعت ایران است. افسوس که گیاهان کمیاب دیگر نیز مانند لالههای واژگون در آستانهی نابودی (انقراض) هستند؛ گیاهانی مانند: کرفس کوهی، ترهی کوهی و ریواس. نگران طبیعتمان باشیم!
*با بهرهجویی از: گزارش خبرگزاریهای «ایرنا»؛ «ایمنا»؛ «فارسنیوز» و تارنمای «شهرداری فریدونشهر»