بهار که از راه میرسد همهی شهرهای ایران زیبا و سرسبز شده و طبیعت جانی دوباره میگیرد. اما بهار در سرزمین پارس و میراث جهانی پاسارگاد، نمودی دیگر دارد، به ویژه امسال که با بارندگی همراه بود.
به گزارش اَمرداد، امسال کشور در فصل بهار به اَنگیزهی بارندگیها در سراسر ایران به ویژه استانهایی که بیش از یک دهه با خشکسالی روبهرو بودهاند، نمودی دیگر پیدا کرده و زمین و طبیعت به گفتهای شاداب شده و طراوت و سرزندگی را به مردمان پیشکش کرده است. سرزمین پهناور و زرخیز پارس که بیش از یک دهه با خشکسالی دست و پنجه نرم کرده است، امسال کمابیش بهار دلنشین و زیبا و شادابی را داشته و آب و هوا به نسبت خوب بوده است. همین اَنگیزه، سبب شده تا دشتهای تاریخی و باستانی پارس همانند میراث جهانی پاسارگاد که در دشت، جای دارند رنگ و نما و بوی دلاویزی به خود گیرد. گلهای سرخ و زرد خودرو و زیبا در دشت و دامنهی سازههای تاریخی شکوفا شده و رخنمایی میکند. میراث جهانی پاسارگاد در فصل بهار، نمودی دیگر یافته و افزون بر شکوه و اَرج تاریخی، طبیعتی زیبا برجای گذاشته که هر بینندهای را به سوی خویش میکشاند. به همین اَنگیزه سفر به سرزمین پارس و میراث جهانی پاسارگاد در فصل بهار و یک ماه باقی مانده، لذتی ویژه دارد. از همین روی، به شناسایی (:معرفی) بخشهای گوناگون سازههای تاریخی در میراث جهانی پاسارگاد میپردازیم.
آرامگاه کورش بزرگ : سازهای ساده، بیپیرایه، ولی شکوهمندی که آرامگاه کورش بزرگ بوده، از همه سوی جلگهی مَرغاب (پاسارگاد) پیدا است. به ویژه اگر از سمت جنوب باختری (:غربی) از راه باستانیِ گذرکننده از تنگهی بُلاغی وارد دشت شویم، نخستین چیزی که جلب توجه میکند، این یادمان دلپذیر است. این سازه بیش از چندین سده در میان باغی باشکوه، آبادانیِ چشمنوازی داشته است. آرامگاه کورش در گوشهی جنوبی محوطهای جای دارد که زمانی بوستان شاهی پاسارگاد بوده است و از سنگهای آهکی سپیدی که به زردی متمایل است برپا شده و 2500 سال در برابر باد و باران و دستان ویرانگر آدمیان پایداری کرده و هنوز نیز در دشت پاسارگاد پابرجا است.
کاخ بار : برجای ماندههای ساختمانی را که ایرانیان «دیوان خانه» میخواندند و هرتسفلد آن را «کاخ ستون دار» نامید و پس از آن به کاخ بارعام نامدار شده در 1250 متری شمال خاوری (:شرقی) آرامگاه کورش جای گرفته است. کاخ بار در برگیرندهی یک تالار مرکزی و چهار ایوان در پیرامون آن بوده است.
کاخ دروازه : برجای ماندههای سازهای که دروازهی پاسارگاد به شمار میرفته در 200 متری جنوب خاوری کاخ بارعام جای دارد و از مدتها پیش به انگیزهی نقش انسان بالداری که بر جرز سنگی درگاه شمال باختری آن کندهاند و کاملترین نقشی است که در پاسارگاد مانده، نامدار بوده است.
کاخ نشیمن : در 230 متری شمال باختری کاخ بارعام و شمال خاوری بوستان پاسارگاد بقایای کاخی برجای مانده است که ویژگیهای یک بنای مسکونی را دارد و از همین روی، به کاخ نشیمن یا کاخ اختصاصی نامدار است. تا آغاز سدهی بیستم میلادی چون تنها یک جرز سنگی از این کاخ بیرون از خاک بود، آن را «کاخ جرزدار» مینامیدند. ولی پس از کاوشهای هرتسفلد، سامی و استروناخ، ویژگیهای این سازه آشکار شد و زیبایی سنگتراشیهای آن، جای مهمی در کتابهای معماری و هنری به خود اختصاص داد.
برج سنگی : اگر از امتداد راه اصلی هخامنشی که روزگاری ناحیهی کاخها و بوستان پاسارگاد را به تل تخت میپیوست، به سمت شمال پیش رویم، به آثار یک برج سنگی میرسیم که به زندان سلیمان نزد بومیان نامدار است. امروز از آن برج تنها یک دیوار به جا مانده است.
تل تخت : هنگامی که از سوی شمال به دشت پاسارگاد وارد شویم، با شکوهترین اثری که به چشم میخورد سکوی بزرگی است که تل تخت یا تخت سلیمان خوانده میشود. از روی این تخت، دشت پاسارگاد، ویرانهی کاخها، آرامگاه کورش بزرگ، تپهها و کوههایی که آن دشت را فراگرفته، همه به خوبی پیدا است و این امر نشانهی خوش ذوقی طراح و معمار اصلی این سازه، یعنی کورش بزرگ است.
کاروانسرای مظفری : در دورهی آل مظفر (743 تا 795) به گاه فرمانروایی پادشاهان بومی پارس، پاسارگاد بار دیگر مورد توجه قرار گرفت. شاه شجاع که از ستایشگران حافظ شیرازی بود در 100 متری شمال آرامگاه کورش کاروانسرایی برپا کرد تا برای مسافران استفاده شود.
هم اینک و در فصل زیبای بهار میراث جهانی پاسارگاد که بیگمان باشکوهترین و ارزندهترین یادمان جهانی ایران به شمار میآید، پذیرای دوستداران تاریخ و فرهنگ و میراث فرهنگی است. بهار دلنشین سرزمین پارس گردشگران و مسافران را فرا میخواند و تا تابستان و گرما از راه نرسیده، بهتر است درنگ نکنیم و توشهی سفر را ببندیم و راهی سرزمین رازآمیز و زرخیز پارس شویم و میراث جهانی پاسارگاد را یک بار دیگر با طبیعت زیبا و چشمنواز آن ببینیم. پس از بازدید از میراث جهانی پاسارگاد با برنامهریزی درست، میتوان نقش رستم در نزدیکی شهر مَرودشت را هم در برنامهی یک روزه دید و به تماشای یادگارهای بیهمتای هخامنشیان و ساسانیان رفت و از طبیعت سرسبز و زیبای آن جا هم بهره و لذت برد.
نگاره های زیر را که به تازگی و با گوشی تلفن همراه گرفته شده است، ببینید :
فرتور از سیاوش آریا است .
1364
3 پاسخ
با بهترین درودها ، سیاوش جان اریا گرامی سپاس از گزارش جالب و دیدنی وخوبتان .قدردان زحماتت هستم و امیدوارم همیشه با خانواده شاد و تندرست باشید .ایدون باد
با درود و سپاس بی کران مردان ( آقای) فرشید جان ارجمند، بزرگوارید، هر کاری انجام می دهیم برای فرهنگ ایرانی خویشکاری است ، مانا و تندرست باشید. شاد زی و دیر زی
با بهترين درودها و آرزوی تندرستی برای جناب آریا . آرامگاه پدر ایران ، چه آرامشی را به سرزمين پارس آرگاد بخشيده است . سپاس از جناب ايشان به شوند فرتورهای دلنشينش . زنده باشی سياوش .