امروز پیروز و فرخ روز ارد ایزد و اسفندماه ۳۷۵۹ گاهشمار زرتشتی، 19 اسفندماه ۱۴۰۰ خورشیدی، 10 مارس 2022 میلادی
حشمت سنجری، از هنرمندان برجستهی موسیقی ایرانی 19 اسفندماه سال 1296 زاده شد. وی در سال 1331 رهبری ارکستر سمفونیک تهران را بردوش گرفت و نزدیک به 27 سال در سه دوره زمانی مختلف و با همراهی نوازندگان برجستهای توانست اجراهای ماندگاری را به نمایش بگذارد.
111 اجرای کنسرت در تهران، 44 اجرای کنسرت در خارج از کشور، 36 اجرای اپرا، 19 اجرای باله و 9 اجرای کنسرت با ارکستر رادیو و تلویزیون، آثاری است که این موسیقیدان بزرگ ایرانی از خود برجای گذاشته است. آثار او می توان به نیایش یزدان، سرود دانشگاه، سرود قهرمانان آسیا، رنگارنگ و… اشاره کرد.
پدر حشمت سنجری از نوازندگان نام آشنای تار و از شاگردان درویشخان، علینقی وزیری و مرتضی نیداوود بود. نخستین آشنایی حشمت با موسیقی، آموزشهایی بود که پدرش به او داد، پس از آن در مدرسه موسیقی به فراگیری تار پرداخت. سپس در گروه کُر آواز کودکان هنرستان موسیقی کار کرد. در ادامه ساز ویلون را انتخاب کرد و نزد علینقی وزیری، روحاله خالقی و ابوالحسن صبا موسیقی را ادامه داد. پس از پایان هنرستان در ۱۹ سالگی موسیقی کلاسیک غربی را انتخاب کرد و برای نواختن متدهای کلاسیک راهی کلاس سرژ خوتسیف، ویلوننواز مهاجر از روسیه و از استادان کنسرواتوار تهران، شد و سال ۱۳۱۷ به هنرستان عالی موسیقی راه یافت و نوازندگی را ادامه داد.
پس از آن بهعنوان نوازنده ویلون ارکستر سمفونیک تهران مشغول کار شد. سال ۱۳۲۸ با اجرای کنسرتو ویلون بتهوون با ارکستر سمفونیک تهران همراه شد. آن زمان رهبری ارکستر تهران را پرویز محمود برعهده داشت و همان سالها رهبری ارکستر را نیز از محمود آموخت و سال ۱۳۲۰ به رهبری ارکستر هنرجویان هنرستان عالی موسیقی پرداخت. سرانجام نیز در سال ۱۳۳۴ رهبری ارکستر تهران را برعهده گرفت. سال بعد راهی سفری مطالعاتی آمریکا شد تا به تحقیق و تحصیل موسیقی بپردازد. او همزمان همکاری خود با ارکستر سمفونیک را ادامه داد. سال ۱۳۳۶ راهی اتریش شد و به تحصیل در رشته رهبری ارکستر در آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی وین نزد هانس اسوروسکی (Swarovsky.H) پرداخت. در ۱۳۳۹ به ایران بازگشت و رهبری ارکستر سمفونیک تهران را که کوتاه زمان به هایمو توبیر ( Tauber.H) رهبر و آهنگساز اتریشی سپرده شده بود، در دست گرفت. سنجری تا سال ۱۳۵۱ رهبری ثابت ارکستر سمفونیک تهران را در دست داشت. در دوران رهبری او نوازندگان برجستهای چون یهودی منوهین، رافی پتروسیان و ایزاک اشترن، ارکستر تهران را در برنامههایی همراهی میکردند. او در آن سالها همچنین بهعنوان رهبر ميهمان به کشورهای ديگر نيز سفر کرد که میتوان به رهبری ارکسترهایی در اتحاد شوروی، لهستان، رومانی و ترکيه اشاره کرد.
وی در آغاز دهه پنجاه تا زمان انقلاب بهعنوان سرپرست هنری تالار رودکی و مشاور وزیر به فعالیت ادامه داد و چندین اپرا و باله را رهبری کرد اما سرپرستی ارکستر به فرهاد مشکات سپرده شد. او رهبری ارکستر مجلسی رادیو و تلویزیون ملی ایران را نیز بهعنوان رهبر مهمان در چند کنسرت به دوش داشت.
پس از انقلاب، سنجری دوباره رهبری ارکستر را بهعهده گرفت و ۱۰ سال در این سمت به کارش ادامه داد. گر چه ارکستر در این سالها فعالیت و برنامه های چندانی را به اجرا در نیاورد اما سنجری در پاسداشت و پیوستگی کار آن کوشید با وجودی که بسیاری از نوازندگان ارکستر پس از انقلاب کوچ کرده بودند، ارکستر را حفظ کرد و برنامههایی با نوازندگان باقیمانده و چند نوازنده جایگزین ادامه داد و سرانجام در پاییز ۱۳۶۸ پس از اجرای کنسرتی به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرتضی حنانه، با ارکستر سمفونیک تهران برای همیشه خداحافظی کرد. یکی از آشناترین و معروفترین آثار سنجری تابلوی ایرانی یا سوئیت ایرانی است که بارها توسط خود او و رهبران دیگر ارکستر اجرا شده است.
حشمت سنجری چهاردهم دیماه سال 1373 در ۷۷ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهنخاک سپرده شد.
ایزد ارد كه در اوستا به گونهی «اشا ونگهوئی» آمده است، بیست و پنجمین روز هر ماه است. در یشتها «ارد ایزد»، خواهر امشاسپندان خوانده شده است. یکی از یشتهای اوستا به نام او «ارتیشت» است. ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی»، و به چم توانگری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.
در اوستا یشت هفدهم، بهنام این ایزد است. نگهبانی از ثروت و دارایی بر دوش این ایزد است. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و بهدست آوردن خواسته سفارش میکند. زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد. این یشت 62 بند دارد.
در اوستا اَشی وَنگوهی به چم توانگری، خواسته و دارایی است. و در پهلوی اَرت آمده ، کلمه ٔ ونگهو صفت است به چم نیک وخوب . ترکیب این کلمه به چم اشی نیک است و آن در پهلوی بصورت اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش ونگ و بیشتر اَشیش وَنگ آمده است که همگی به چم اشی نیک است . ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده . در لغتنامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است . در گاتها و دیگر بخشهای اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است به معنی توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارایی است . اسم این ایزد در گاتها یاد شده است . وی مانند سفندارمذ، آناهید و چیستا (فرشته ی دانش ) مونث شناخته شده . در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دینداران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین ، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام شود. برخی نیز او را اشیش ونگ مینامند، او بفر و شکوه خانه میافزاید. زیرا هرکه بدیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگتر شده به خانهی وی بازگردد (چنان که در یسنای 43 بند 12)
یک پاسخ
سپاسگزارم از سایت پر محتوا و ارزشمند تان.