او از زمرهی فرهنگیان نامآوری بود كه شخصیت، مدیریت و لیاقتش موسسهی بزرگ ماركار و پایههای فرهنگ جماعت زرتشتی را جان و توان بخشید. میرزا سروش فرزانهای است كه نامش با مووسسات ماركار مترادف و برای همیشه به یاد خواهد ماند.
سروش در سال 1284 خورشیدی از پدری به نام تیرانداز و مادری به نام گوهر در باغ جمشیدآباد تهران چشم به جهان گشود و در جمع هفتنفری خواهران و برادران, دوران كودكی را پشت سر نهاد و تحصیلات خود را در كالج البرز به پایان رسانید.
از آن جایی كه ریاست مدرسه دینیاری یزد كه زمانی میرزا سهراب سفرنگ و زمانی میرزا فریدون كیامنش عهدهدار آن بودند، خالی مانده بود، ارباب كیخسرو شاهرخ از سروش خواست تا برای مدتی این جای خالی را پر نموده، دینیاری را اداره نماید. او با قبول پست ریاست مدرسه دینیاری گام در دایره فرهنگ گذاشت و از آن پس به میرزا سروش شهرت یافت.
طولی نكشید كه سرپرستی چهارده مدرسه دخترانه را كه با مسافرت شادروان مانگجی لیمجی هاتاریا به ایران و یزد در دهات اطراف یزد كمكم و به تدریج با كمک مالی و دهش انجمن زرتشتیان ایرانی ـ بمبئی تأسیس شده بود، قبول نمود.
واین بار با سفر پشوتنجی ماركار دهشمند و فرهنگ دوست مشهور به ایران و تصمیم بر تأسیس بنیاد فرهنگی و آموزشی در یزد همه چشم ها متوجه میرزا سروش شد
خاطرات
در یادنامهی پشوتنجی ماكار كه به قلم سروش لهراسب نوشته شده، آمده است:
در سال 1303 خورشیدی مجلس معارفه در زمین و میدان متصل به معبد زرتشتیان تهران، از سوی انجمن زرتشتیان تهران به ریاست روانشاد ارباب كیخسرو شاهرخ تشكیل و همه زرتشتیان كه در آن ایام تعدادشان از زن و مرد حدود 400 نفر بود دعوت شده بودند.
این جانب در خورداد ماه همان سال از كالج آمریكایی تهران فارغالتحصیل شده بودم و از طرف ارباب كیخسرو شاهرخ به وسیله ارباب رستم ماونداد به مدیریت دبستان دینیاری یزد منصوب و چون آقایان پارسیان از یزد به تهران تشریف آورده بودند، دیدار ایشان را مغتنم دانسته در مجلس آشنایی با نهایت اشتیاق حاضر گردیدم.
شادروان ارباب كیخسرو، پس از مقدمهی مفصلی از خدمات پارسیان، به ویژه شادروان مانکجی لیمجی هاتریا و انجمن اكابر پارسیان هند در تأسیس و ادارهی مدارس در شهر و دهات یزد، به توصیف از خدمات انجمن تازه تاسیس زرتشتیان ایرانی – بمبئی، به ریاست روانشاد پستنجی خورشیدجی ایرانی و احداث دواخانه و مطب سر رتنتاتا در شهر یزد پرداختند. سپس به ریاست دانشمند گرانمایه دینشاه ایرانی سلیسیتر اشاره و فرمودند آقای پشوتن دوسابائی ماركر، پارسی نیكوكار، پرورشگاهی را برای نگاهداری و پرورش پسران یتیم زرتشتی در شهر یزد در سال 1301 خورشیدی دایر كرده است.
خاطرات آن روز یادگاری و اولین دیدار با پشوتن ماركار هنوز در خاطرم نقش بسته است كه چقدر مهربان، خوش سیما و نورانی و یار درماندگان بود.
بهرام نسیمی را برای توجه و سرپرستی و مدیریت تعیین نمودند. پس از عزیمت دكتر جمشید پتل به بمبئی، دكتر گودرز و بعد مرحوم مانك ملا و سپس آقای منوچهر كنتراكتر عهدهدار سرپرستی بودند تااینكه در سال 1306 خورشیدی نوبت به اینجانب رسید.
فرزندان پرورشگاه از برای تحصیل به دبستان شش كلاسه خسروی مراجعه و به رایگان درس میخواندند. دبستان خسروی به همت ارباب خسرو شاهجهان پدر سیمین خانم همسر ارباب سهراب رستم كیانیان در سال 1275 خورشیدی تأسیس شده بود. در آن ایام آقای میرزا فریدون كیامنش به سمت مدیریت و میرزا فرخ فرخزاد نظامت و ایشان به همراه شادروانان میرزا مهربان بهرام رئیس و مهربان راستی و میرزا نصرالله صلح كل, كلاس ها را تدریس میفرمودند.
میرزا مهربان بهرام رئیس كه به زبان انگلیسی و گجراتی تسلط داشت و در سفر دوم پشوتن ماركر عهدهدار ترجمه ی سخنرانیهای گجراتی او بود، پس از 52 سال خدمت صادقانه فرهنگی در دی ماه 1321خ. چشم از جهان فروبست. همینطور فرهنگ دوستان واقعی مهربان راستی و صلح كل به رحمت حق پیوستهاند.
اینجانب در تیرماه 1306 خورشیدی پس از انقضای قرارداد سه ساله مدرسه دینیاری به تهران مراجعت و در شهریور همان سال در مدرسه پسرانه زرتشتیان تهران مشغول شدم كه شادروان دینشاه ایرانی سلیسیتر رییس انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی استخدام و اعزام بنده را به یزد به وسیله تلگراف از مرحوم ارباب كیخسرو شاهرخ خواستار شدند
در یزد
هنگامی كه اینجانب به مدیریت پرورشگاه منصوب شدم، اداره پرورشگاه به عهده آقای منوچهر كنتراكتر بود. نامبرده سه سال قبل، از سوی انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی برای تأسیس كارگر خانه جهانگیری به یزد آمده بود و مقداری دستگاههای پارچهبافی خودكار به یزد آورده و منزلی را جنب بیمارستان مرسلین اجاره و مشغول یاد دادن گردید و پرورشگاه نیز به آن منزل منتقل تا فرزندان موقع فراغت و تعطیلات به فرا گرفتن هنر و صنعت بپردازند.
نخستین اقدام انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی تأسیس درمانگاه و دواخانه سررتن تاتا و بعد پرورشگاه پسرانه پشوتن ماركار و سپس ایجاد هنرستان جهانگیری بود كه هر سه در آن ایام بسیار مفید و در پیشرفت و سعادت همكیشان و فرزندان مؤثر بودند.
چون آقای فرامرز ماستر یكی از پارسیان هند به نمایندگی انجمن اكابر پارسیان هند به یزد آمده و مدیریت مدرسه كیخسروی را به عهده داشت و آقای منوچهر كنتراكتر نیز سرپرست پرورشگاه بود، نامبرده اطفال پرورشگاه را برای تحصیل به مدرسه كیخسروی فرستاده بود.
خوشبختانه آقای فرامرز ماستر مدرسه كیخسروی را از صورت موجود دبستانی خارج و تبدیل به دبیرستان كرد. زیرا در آن زمان دبیرستانی در یزد وجود نداشت و دانشآموزان پس از اخذ گواهینامه شش ساله ابتدایی، چارهای جز ترک تحصیل و اشتغال به كسب یا مسافرت به هند و تهران برای ادامهی تحصیل نداشتند. اینجانب برای اینكه فرزندان پرورشگاه در خارج انگشتنما نباشند و احساس حقارت نكنند، دبستان پسرانه ماركار را در آذرماه همان سال در محل پرورشگاه دایر كردم و دانشآموزان غیریتیم از زرتشتی و مسلمان بدان روی آوردند و دانشآموزان پرورشگاه پس از اتمام دوره دبستان برای ادامه تحصیل به دبیرستان كیخسروی معرفی میشدند.
مدرسه كیخسروی در سال 1268 خورشییدی به وسیله شادروان ارباب كیخسرو مهربان رستم به سرپرستی انجمن اكابر پارسیان هند دایر شده بود و در آن شادروان ماستر خدابخش بهرام یییس، استاد بمان سروش مریمآبادی، استاد بهرام شیرمرد و استاد اسفندیار تیرانداز به سبك قدیم فارسی، عربی، انگلیسی و زند و اوستا تدریس میكردند. روانشاد استاد كیومرس وفادار خرمشاهی در دبستانی كه بهوسیله شادروان مانکجی نمایندهی اول انجمن اكابر پارسیان هند در یزد تأسیس شده بود تدریس میكرد و استاد اسفندیار خورسند خرمشاهی كه تربیت یافته این دبستان بود به سمت آموزگاری تعیین گردید.
در سال 1306خ. با تغییراتی در وضع سالن زمستانی و تبدیل آنها به كلاس، دبیرستان شش كلاسه تشكیل و به مدیریت آقای فرامرزماستر و سرپرستی انجمن اكابر پارسیان هند دایر بود.
بعدها در سال1319 خ. اداره دبیرستان به عهده دارندگان امتیاز نامه یعنی پسران آقایان نامدار و شاهپور به ریاست جناب آقای ارباب رستم گیو سناتور محترم و رئیس انجمن زرتشتیان تهران سپرده شد و آقایان نامبرده به همراه آقای ارباب جمشید اردشیر امانت در تكمیل ساختمان نوساز اقدام و دبیرستان در زمان مدیریت محمدآقاپور ملك بدان منتقل گردید.
مدرسه دخترانه
پشوتن ماركر پیشنهاد اینجانب را مبنی بر تأسیس آموزشگاه دخترانه به جای پرورشگاه دخترانه پذیرفتند. از بنیان گزاران و بازرسین دبستان دخترانه جهانیان، روانشادان رستم شاهجهان و بهرام شاهجهان و ارباب سهراب كیانیان و شاهپور گشتاسب كینژاد و برای دبستان دخترانه ، رستم موبد خسرو و مهربان دستور تیرانداز مزدیسنی و آقایان رستم ماونداد و جمشید بهرام ارس دعوت به عمل آمد و ایشان با انتقال آموزگاران و دانشآموزان خود به دبستان نو بنیاد دخترانه ماركار موافقت و ضمن صورت جلسهای از مؤسس قدردانی و سپارسگزاری فرمودند.
پیرو آن دانشآموزان مدرسه جهانیان با آموزگاران استاد كتایون خدارحم، استاد دولت خداداد اشو جهانیان و استاد همایون مهربان و دانشآموزان مدرسه موبدان با آموزگاران روانشاد شیرین خانم موبد جمشید در روز 15 بهمن 1306خ. كه دبستان به مدیریت بتول خانم اویسی و نظامت شادروان مروارید خانم كیامنش گشایش یافت به دبستان نو بنیاد قدم نهادند.این روز مصادف با سالگرد در گذشت دوسابائی پدر ماركر بود.
برای كمک و راهنمایی هیئت نظارت مركب از سه نفر بانوان آذرمیدخت رستم كینژاد، خرمن دستور تیرانداز، پریزاد گودرز پرویزیان و آقایان شاهپور گشتاسب كینژاد و مهربان دستور تیرانداز مزدیستی و جمشید پرویز پرویزیان و جمشید بهرام ارس تعیین گردیدند.
خرید زمین
همت بلند و وسعت فكر، شادروان پشوتن ماركر را به تهیه زمین و احداث ساختمان ترغیب كرد. دستور خریداری زمین از انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی در اواسط سال 1311 خ. رسید.
صاحبان اراضی و علاقمندان، به تلاش افتادند ولی دو اشكال موجب انصراف ایشان گردید. یكی قیمت كه قفیزی(یك قفیز معادل 920 متر مربع است.) پنجاه تومان و دوم وسعت بود كه كمتر از هفتاد هزار مترمربع قبول نمیكردند.
در این بین برادران خرمشاهی مهربان خداداد خدادادیان و آقایان خداداد خدادادیان و سروش بهرام جیوه كه در خرید و فروش دست داشتند با اینجانب تماس و تصمیم به تهیه زمین موردنظر گرفتند.
گذشت و همكاری روانشاد بهرام خداداد فرهومند خرمشاهی نسبت به تكمیل زمین مورد احتیاج و فروش اراضی خود و اخویاش اسفندیار به بهای نازل، ارزندهترین كمك به انجام این هدف بود.
نقشه ساختمان دبستان و دبیرستان مشتمل بر نه اطاق در طرفین و سالن امتحانات در وسط و راهرو در هر دو طرف و ساختمان پرورشگاه مشتمل بر سه سالن خواب و 11 اطاق برای احتیاجات و نگهداری 75 نفر با زیرزمین وسایل، توسط مهندس عالی مقام برزو سهراب آقا كه چند دوره هم ریاست انجمن ایرانی_ بمبئی را به عهده داشت ترسیم و ارسال گردید.
برادران ارجمند كوچه بیوكی شادروان شاهویر اردشیر رستم بختیاری و خدابخش بهرام خدابخش باستانی و آقای تیرانداز اردشیر رستم بختیاری بیست فقره زمین مرغوب زراعتی مقابل پرورشگاه را به آقای ماركار هدیه فرمودند
روانشاد ماركار دستور دادند كه 11 قفیز از اراضی انتهای ماركار آباد با 7 قفیز اراضی وصل به عمارت معاوضه شود كه با موافقت برادران خرمشاهی مرحوم مهربان خداداد و آقایان رستم خداداد و سروش جیوه اقدام شد. سفارش كردند كه بقیه اراضی در جوار و جاده و متصل به ماركار آباد خریداری شود كه به تدریج طبق میل ایشان عمل شد. به طور كلی مبلغ 15 هزار تومان برای خرید اراضی و 35 هزار تومان برای ساختن دو عمارت و دیواركشی به مصرف رسید. این دو دستگاه عمارت به معماری شادروان استاد جعفر و استاد مهدی قیوم و حسابداری استاد اردشیر وفادار خرمشاهی و سرپرستی مرحوم بهرام بمان آقای مباركه و آقای جواد شهیدیان به اتمام رسید.
برج ساعت
جناب آقای سردار فاخر حكومت در سال 1315خ. به فرمانداری یزد مصوب شدند. ایشان میدان جدیدی جلو دبیرستان ماركار به نام میدان ماركار احداث و ساختمان برج در آن میدان با تشریفات خاص آغاز و روز چهارم آبان 1321خ. به دست جناب آقای صدری فرماندار محترم افتتاح یافت. ارتفاع برج شصت فوت است و چهار بیت از فردوسی توسی بدینقرار بر آن نقش بسته :
زفردوسی اكنون سخن یادگیر سخن های پاكیزه دلپذیر
جز از نیكنامی و فرهنگ و داد ز رفتار گیتی نگیرید یاد
به داد و دهش دل توانگر كنید ز آزادگی بر سر افسر كنید
بزرگی سراسر بهگفتار نیست دوصد گفته چون نیم كردار نیست
چون شادروان پشوتن ماركار نتوانستند در جشن افتتاح برج و ساعت فردوسی شركت فرمایند توسط كیخسرو كامه باستانی بانی پذیرشگاه باستانی كه عازم ایران بودند پیامی به انگلیسی ارسال داشتند كه ترجمه قسمتی از آن چنین است:
“بیش از دوازده قرن میگذرد كه اجداد و پدران پارسیان امروزه، ایران یعنی مام میهن عزیز خود را با دلهای شكسته ترک گفتهاند. ولی این طول زمان نتوانسته است كه از شدت حرارت مهر و علاقهمان نسبت به سرزمین اصلی و گرامی بكاهد و هر قدر این دوری دردناک بیشتر به طول انجامد، آتش عشق این بنده و آتش مهر و محبت كلیه پارسیان پیوسته در دلهای ما فروزان و شعلهور بوده و به هیچوجه خاموششدنی نیست.
“ایران كشور كهنسالی است كه همواره گهواره و مهد تمدن جهان بوده است.”
“ایران تمام ممالك همجوار را در زیر سلطه و قدرت و نفوذ خود داشته است.”
“ایران در دامان خود فرزندانی میهنپرست و حقشناس پرورانده است.”
هرگاه زمانی روزگار غدار آن را دچار بیمهری و نابسامانی گردانیده به یقین بدانید كه ایران شكستناپذیر است و تا ابد آزاد و سربلند خواهد زیست.
“نیایش و دعای بنده آن است كه روشنایی این برج موجب روشنی افكار برادران عزیز ایرانی ام گردد و هر ضربه ساعت آن باعث بیداری و هوشیاری ایشان در راه كار و كوشش كه شایسته مام میهن عزیز است بشود تا همگی جان و زندگی را وقف خدمت به این آب و خاك نمایند و بكوشند تا به یاری خداوند یكبار دیگر كشور عزیز ایران ما در كلیه ملل و فرزندانش رهبر و پیشوای عالم انسانیت گردند.”
بحران مالی
پرورشگاه و دبستان و دبیرستان پسرانه پشوتن ماركار و دبستان و دبیرستان دخترانه پشوتن ماركار و مطب و دواخانه سر رتن تاتا و زایشگاه بهمن بنیاد آقای گشتاسب خداداد خودی كلاه كوچه بیوكی كه مدت 12 سال به مدیریت و به طبابت آقای دكتر خسرو خسروی و سه سال توسط آقای دكتر خدارحم رییس بهرامی بعد از دكتر جمشید پتل و دكتر گودرز و دكتر سهراب و دكتر منوچهر وسونا و دكتر زال كه هر كدام چندین سال خدمت كردند و 14 باب دبستان دخترانه و پسرانه در دهات كه همگی به سرپرستی انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی به نمایندگی اینجانب برای خدمت به همشهریان گرامی دایر و مشغول كار بود از سال 1329خ. به علت مقررات ارزی دچار بحران مالی شد به نوعی كه بودجه سالیانه اول به نصف و بعد به یك چهارم مبلغ اولیه تقلیل یافت و مبلغ ارسالی از هند كفاف اداره پرورشگاه یتیمان را نمیكرد تا چه رسد به مؤسسات فرهنگی و بهداشتی.
خوشبختانه اداره محترم فرهنگ با اعزام آموزگار و دبیران دولتی به آموزشگاههای ماركار و اعطای كمك نقدی به آنها و اعزام آموزگار به عدهای از دبستانهای دهات جبران این كمبود را فرمودند.
ساختمان دبستان و دبیرستان دخترانه ماركار
دبستان و دبیرستان دخترانه ماركار در عمارت اجارهای دایر و موجر روانشاد بهرام كاوس جاودان شخصی بسیار خیرخواه و با گذشت بود. ولی اوضاع و احوال پیشرفت فرهنگ از یكطرف و افزایش تعداد دانشآموزان از سوی دیگر تهیه ساختمان شخصی و همیشگی را ایجاب میكرد.
در ابتدا مؤسس و انجمن درنظر داشتند ساختمان آموزشگاه دخترانه را جنب دبیرستان پسرانه ماركار و اراضی وصل به محل زیارتگاه الیاس كه برای همین منظور خریداری شده بود بنا كنند و نقشه آن نیز از بمبئی رسید. ولی همكیشان گرامی و هیات نظارت آموزشگاه دخترانه ماركار انتقال مدرسه دخترانه را به خارج از محله زرتشتیان مصلحت و شایسته ندانستند.
در این هنگام خوشبختانه این تردید و اشكال به همت و نیت پاك دو بانوی نیكوكار آذرمیدخت رستم كینژاد همسر شادروان شاهپور گشتاسب كینژاد و خواهرش دولت بهمن نسیمی همسر آقای فریبرز رستم بهرام نسیمی حل گردید. این دو خواهر والا گهر بنا به میل و آرزوی مرحوم شاهپور گشتاسب, زمین و بنای ناتمام محل سابق انجمن زرتشتیان یزد را كه متروك و در شرف انهدام بود، به انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی واگذار و مصالحه فرمودند.
كمك همكیشان
همكیشان و همشهریان ارجمند مانند برادران خیرخواه كوچه بیوكی، قدردانی و حق شناسی خود را به نحو شایسته ابزار فرموده، جمعی ملك و آب و گروهی كمك نقدی وسرمایه به پرورشگاه اهدا كردند كه به طور اختصار به ذكر نام آنها میپردازیم.
1) روانشاد كیخسرو خداداد اشتری قاسمآبادی
2) روانشاد بهرام مهربان خداوندی
3) آقای اسفندیار مزده خرمشاهی
4) روانشاد خداداد مهربان منشی نرسیآبادی
5) بانو سرافراز پوروچیستی دختر شهریار اهرستانی
6) آقای ارباب رستم خدابخش ماونداد، آقای ارباب فریدون زرتشتی، فرنگیس خانم مهربان، خداداد خدادادیان خرمشاهی، دولت خانم خداداد نگهداری خرمشاهی، روانشاد اردشیر بهرام هرمزدیار، آقای ارباب رستم زرتشتی و برادران.
آقای ارباب رستم گیو، آقایان ارباب شاهجهان و ارباب فریدون و ارباب مهربان فرزندان گودرز شاهجهان و آقایان دكتر اسفندیار بهرام یگانگی و ارباب بهمن پوروشسب و ارباب مهربان شهریار منشنی در سالهای سختی و گرانی بعد از جنگ دوم جهانی كمک نقدی برای نگهداری فرزندان یتیم و بیبضاعت به پرورشگاه نمودند.
به علت محدودیت و مشكلات ارزی تشكیل منبع سرمایه در ایران برای بقای پرورشگاه لازم بهنظر میرسید. خوشبختانه سرمایهای با مبلغ اهدایی روانشاد بهرام موبد اسفندیار زرتشتی به كمك همسر و فرزندانش آقایان رستم و مهربان و جمشید افزوده شد و دهمشندانی چون آقای رستم خدابخش رستمی عصرآبادی در چند فقره و سرگرد شهریار خورسند بخردنیا از لندن و آقای شاه فریدون زرتشتی و بانو خانم بهرام نیکمنش و ً وراث شاه فریدون موبد رستم خسرو صداقت، در تقویت بنیه این سرمایه كوچك بذل مساعدت فرمودند. علاقه و دلبستگی وافر شادروان بهرام موبد اسفندیار زردتشتی و همسرش مهربانو خانم به پرورشگاه ماركار، فرزندان ارجمندش را بر آن داشت تا هر ساله اجاره بهای ملك موروثی خود را در یزد به پرورشگاه اهدا كنند..
تغییر وضع
در سال 1328خ. كه شادروان پشتون ماركر به یزد تشریف آوردند شهر یزد به سبب رونق كار و كسب روستاها به علت وفور آب قنوات و رفت و آمد همكیشان بیشتر به بمبئی دارای رونق و جمعیت بود از آن پس به تدریج در اثر خشكسالی و محدود شدن مسافرت به هند زرتشتیان به سوی تهران متوجه شدند و خانوادههای خود را هم همراه بردند.
تعداد زرتشتیان در شهر و دهات به نصف بلكه اكثر بهربع تقلیلیافت وبیشتر جمعیت را سالخوردگان، درماندگان و كارمندان حقوق بگیر تشكیل میدهد.
آمار دانش آموزان زرتشتی، در مدارس زرتشتی شهر و روستاها نقصان فاحشیافته و تعداد فرزندان پرورشگاه ماركار نیز تابع این اصل و پیشآمد میباشد.
در سال 1328خ. فقط در شهرتعداد كمی دبیرستان وجود داشت و آن هم محدود به دبیرستان دولتی ایرانشهر و كیخسروی و ماركار و دو دبیرستان دخترانه ایزد پیمان و ماركار بود. ولی امروز در شهر یزد 13 دبیرستان و بخش های تفت و اردكان و میبد و مهریز و غیره نیز دارای دبیرستان كامل پسرانه گردیده است. آزادی انتخاب برای فرزندان جماعت در استفاده از این مدارس دولتی در شهر و بخش ها، علت دیگر كاهش دانشآموزان در مدارس زرتشتیان و پرورشگاه میباشد.
از این رو برای اینكه نام پشوتن ماركار و انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی پایدار و برقرار ماند و فرزندان جماعت از موسسات بهره ببرند چارهای جز مطالعه و اتخاذ تصمیم برای اقدام در طرح جدید نیست.
چنانچه ذگر گردید كلیه مؤسسات پشوتن جیماركر در یزد، به سرپرستی انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی اداره میشود. كلیه املاک و اراضی به نام انجمن نامبرده در سال 1325خ. ملكی به ثبت رسید، ولیكن چون برای به ثبت رسانیدن انجمنهای خارجی در ایران تا سال 1337خ. مقرراتی وضع نشده بود، ثبت این انجمن برای اخذ سند مالكیت مواجه با مشكلات گردید و كوشش و تلاش ها و مراجعات مكرر و مداوم چند ساله به جایی نرسید. تا خوشبختانه در سال 1337خ. با وضع قانون موجبات ثبت این انجمن نیز فراهم و پس از تهیه مدارك و اسناد و طی تشریفات و مراحل لازم در ادارات مختلف و همكاریهای ارزنده آقایان ارباب رستم گیو و ارباب فریدون زرتشتی و ارباب سروش خداداد زارع وكیل دادگستری و اسفندیار مهربان آقا سكرتری، انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی به شماره 463 مورخ 19/8/1339 در اداره ثبت شركتها و علایم تجارتی و اختراعات در تهران به ثبت رسید.همه ی دفاتر سند املاك نیز در طی سه سال اخیر با پرداخت هزینههای مربوطه و سنگین تا مهرماه 1344خ. ضبط شده است. رونوشت كلیه اسناد را در دفتر مخصوص نوشتم تا در دسترس انجمن باشد.(معلوم نیست كه این دفاتر و اسناد اكنون كجاست؟)
روانشاد میرزا سروش چندین بار به هند و به شهر بمبئی مسافرت نمود و در سفرهای اولیه شریک زندگی خود را یافت و به اتفاق پروین خانم همسر خود به ایران مراجعت نمود. محصول این زناشویی سه دختر به نام های شهناز و شیرین و فرخنده و یک پسر به نام شابهرام بود. میرزا سروش هزاران فرزند دارد كه او را پدر روحانی خود میدانند و هم اكنون به نام پزشک و مهندس و كارشناس و وكیل و غیره در برابر حقی كه میرزا سروش به گردن آنها دارد سر سپاس فرود میآورند.
میرزا سروش پست دولتی را قبول نمیكرد، فقط یک بار به صورت موقت كاری غیر از كار فرهنگی را قبول نمود و آن برای مدت موقت ریاست كارخانه درخشان یزد بود كه به صورت افتخاری و موقتی انجام داد، میرزا سروش علاوه بر كارهای فرهنگی در امور جماعتی نیز خدمتگزار و مشاوری شایسته و صدیق بود. او اغلب عضو انجمن زرتشتیان یزد بود. او در ادارهی فرهنگ یزد ارج و احترامی وافر داشت در كمیسیونهای مهم و نظر خواست ها دعوت میشد و تفكر واندیشه ی او ارزش ویژهای داشت.
میرزا سروش لهراسب در بیست و پنجم اردیبهشت 1375خ. در سن نود و یک سالگی جهان را بهدورد گفت.
یک پاسخ
یادم هست ، گاهی در محدوده چهارراه کالج و سفارت شوروی مرد سپید مویی را می دیدیم که مادرم قبل از نزدیک شدن به او با احترام و شوق و ذوق زیاد می گفت میرزا سروش ، ،و تاکید می کرد جلوی او دست به سینه باشیم و مودب ،، ممنون از آقای پرخیده که یاد و نام بزرگان نیک اندیش زردشتی را زنده نگاه می دارند ، و هم چنان حافظ اعتبا ر ، دبیرستان فیروزبهرام هستند ، آقای پرخیده کاش در فرصتی از شادروان پرخیده ،که با آقای سپنجی و سپنتا امور اداری و دفتری فیروز بهرام را به عهده داشتند برایمان بنویسند