امروز فرخ و پیروز روز وهمن امشاسپند، نَبُر، روز پرهیز از خوردن گوشت، دوم اردیبهشتماه سال 3760 زرتشتی، یکم اردیبهشتماه 1400 خورشیدی، 21 آوریل 2022 میلادی
نخستین روز اردیبهشت، روز بزرگداشت استاد سخن ابومحمد مُصلح بنعبداله نامور به سعدی شیرازی شاعر و نویسنده پارسیگوی ایرانی است.
اردیبهشت ادبیترین ماه سال است، در گاهشمار فرهنگی ایران، با جشن و آیین بزرگداشت سعدی آغاز میگیرد و با آیینها و جشنهای فردوسی و خیام، پایان میپذیرد. مرکز سعدیشناسی ایران از سال 1381 روز یکم اردیبهشتماه را روز سعدی اعلام کرد و اردیبهشت 1389 و در اجلاس شاعران جهان در شیراز، نخستین روز اردیبهشتماه از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی به عنوان روز سعدی نامگذاری شد. افزون بریک دههاست كه با مشاركت نهادها و ارگانهای فرهنگی استان فارس، سعدی پژوهان و سعدی شناسان هر سال با گردهمایی بر مزار استاد سخن، سعدی شیرازی؛ با نكوداشت یاد استاد سخن به بازگفت اندیشههای شیخ میپردازند.
جایگاه سعدی نزد اهل ادب تا بدانجاست که به وی فرانام استاد سخن دادهاند. پدرش در دستگاه دیوانی اتابک سعدبن زنگی، فرمانروای فارس شاغل بود. او در دوران کودکی با علاقه زیاد به مکتب رفت و مقدمات علوم را آموخت. هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقه فراوانی نشان داد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمدخوارزمشاه و به خصوص حمله سلطان غیاثالدین، برادر جلالالدین خوارزمشاه بهشیراز، سعدی را که هوایی جز کسب دانش در سر نداشت برآن داشت دیار خود را ترک کند. او بهمدرسه نظامیه بغداد رفت و در آنجا از آموزههای امام محمد غزالی بیشترین تاثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان، غزالی را «امام مرشد» مینامد). غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهابالدین سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تاثیر گرفت. وی از پایان تحصیل در بغداد، به سفر پرداخت که به بسیاری از این سفرها در آثار خود اشاره کرده است.
در این که او از چه سرزمینهایی دیدن کرده میان پژوهندگان اختلاف نظر وجود دارد و به حکایات خود سعدی هم نمیتوان چندان اعتماد کرد و بهنظر میرسد که بعضی از این سفرها داستانپردازی باشد. زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی. شاعر بهعراق، شام و حجاز سفر کرده است و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنه، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم دیدار کرده باشد.
سعدی در حدود ۶۵۵ قمری به شیراز بازگشت و در خانقاه ابوعبداله بنخفیف مجاور ابوبکربن سعد زنگی بود که برای جلوگیری از هجوم مغولان به فارس به آنان خراج میداد و یک سال بعد بهفتح بغداد بهدست مغولان به آنان کمک کرد.
در دوران ابوبکربن سعدبن زنگی، شیراز پناهگاه دانشمندانی شده بود که از دم تیغ تاتار جان سالم بدر برده بودند. در دوران وی سعدی مقامی ارجمند در دربار به دست آورده بود. در آن زمان ولیعهد مظفرالدین ابوبکر به نام سعدبن ابوبکر که تخلص سعدی هم از نام او است به سعدی ارادت بسیار داشت.
سعدی به پاس مهربانیهای شاه سرودن بوستان را در سال ۶۵۵ آغاز کرد و کتاب را در ده باب به نام اتابک ابوبکر بن سعدبن زنگی در قالب مثنوی سرود. هنوز یک سال از نگارش بوستان نگذشته بود که در بهار سال ۶۵۶ دومین اثرش گلستان را بنام ولیعهد سعدبن ابوبکربن زنگی نگاشت.
سعدی در خانقاهی که اکنون آرامگاه اوست در ۴ کیلومتری شمال شرقی شیراز، در دامنه کوه فهندژ، در انتهای خیابان بوستان و در کنار باغ دلگشا اقامت داشت. این مکان در ابتدا خانقاه شیخ بوده که وی اواخر عمرش را در آنجا میگذراند. برای اولین بار در قرن هفتم توسط خواجه شمسالدین محمد صاحبدیوانی وزیر معروف آباقاخان، مقبرهای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. سعدی، شاعر پُرآوازهی ایران، در سالهای پایانی سدهی هفتم مهی، چشم از جهان فروبست. پیکر او را در بلندایی که نزدیک خانهی او بود، به خاک سپردند. آن محل در روزگار سعدی به «آب گازران» نامبردار بود و رودی از کنار آن میگذشت. آرامگاه کنونی سعدی با تلفیقی از معماری قدیم و جدید ایرانی در میان عمارتی هشت ضلعی با سقفی بلند و کاشیکاری ساخته شد و روز 11 اردیبهشتماه 1331 خورشیدی، در آیینی باشکوه، گشایش یافت. وزیر فرهنگ آن زمان دکتر محمود حسابی بود. او و بسیاری از نویسندگان، شاعران و چهرههای فرهنگی ایران، در آن آیین باشنده بودند. علیاصغر حکمت، رییس انجمن مفاخر، که خود شیرازی و از دوستداران آثار سعدی بود، از باشندگان آیین گشایش آرامگاه سعدی بود.
آرامگاه سعدی در شهر شیراز، در جایی که «سعدیه» خوانده میشود، جای دارد: در دامنهی کوه فهندز، در شمال خاوری زادگاه سعدی. این آرامگاه، ثبت ملی شده است. آثار منظوم و منثور سعدی که بهجا مانده است، عبارتند از: بوستان، گلستان، دیوان اشعار، رسائل نثر، هزلیات.
امروز سالگرد درگذشت شاعران امروزین محمدتقی بهار نامور به ملکالشعرا و سهراب سپهری، نیز است.
وهمن امشاسپند دومین روز از هر ماه سی روزه در گاهشمار زرتشتی است. واژهی وهمن دو بخشی است یعنی «وهو» به چم نیک و خوب و «منه» از بن «من» بمعنای اندیشیدن شناختن و فهمیدن است هر دو بخش یعنی اندیشه نیک است بهمن از فروزههای اهورا مزدا است در جهان مینوی نمایندهی اندیشه نیک. بهمن در اوستا وهومنه خوانده میشود.
*«من» در ادب پارسی به چم منش و روان و دل به كار مى رود.
استاد فرزانه فردوسی بزرگ میسراید:
سرش سبز بادا ، منش ارجمند
منش بر گذشته ز چرخ بلند
نخستین آفریدهی اهورامزد هست و یكی از مهین ایزدان مزدیسنای هست .
در جهان مینویی نماد پاكى اندیشه و خرد و دانایی خداوندگار هست.
آدمی را به خرد و اندیشه كردن و دانایی بهره مىبخشد و آدمی را به پروردگار هستی نزدیک مىسازد .
وهمن همان بزرگ امشاسپند و ایزد بزرگ هست كه در خواب روان اشو زرتشت سپنتمان را به پیشگاه اهورامزدا رهنمون كرد .
ایزد وهومنه به آدمی سخن نیک و گفتار برتر آموزش مىدهد و آدمی را از ژاژگویی و هرزهگویی باز مىدارد.
اندیشهی نیک و منش نیک اهورایی و نخستین امشاسپند و پرستار جانوران هست . نخستین روز نبر در ماه زرتشتی هست و در این روز خوردن گوشت پرهیز مىدارند . با ایزد ماه ، گوش، و رام روز هم كار هستند.
اندیشهی نیک، اندیشهای است که مردمان سراسر جهان را بهسوی اشا سو میدهد و اندیشه بد اندیشهای است که مردمان را به فریب و کژ راهی انداخته و آنها را از اشا دور میسازد. در گاتها سناریوی آزاد اندیشی و دموکراسی اجتماعی بهروشنی بهچشم میخورد. وهومن به اندازهای در آیین مزدیسنی مهم است که گفته میشود آن زندگی بهترین زندگی بهشمار میآید و تنها از راه اشا میتوان به آن رسید. واژهی وهومن در گاتها ۱۲۷ بار آمده است.
زرتشت با نیروی خرد و بکارگیری اندیشهی نیک به شناخت خداوند دست یافت. اندیشه نیک یا خرد مقدس یا بهمن نمادی از گوهر خرد اهورا مزدا است که خود سرچشمه خرد است.