امروز پیروز و فرخ روز اردیبهشت امشاسپند و اردیبهشتماه از سال 3760 زرتشتی، فرخنده جشن اردیبهشتگان، دوم اردیبهشتماه 1401 خورشیدی، 22 آوریل 2022 میلادی
قیصر امینپور، یکی از شاعران بختیاری، نویسنده، مدرس دانشگاه و شاعر معاصر، در سال ۱۳۳۸ در روزی بهشتی از اردیبهشتماه پا به جهان گذاشت تا کمی بعد قیصر شعر فارسی لقب گیرد. از جنگ سرود، از عشق و از صلح.
«گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود، گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود». او برگزیدهی هفتمین همایش چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۷ (پس از درگذشت) است. برگزیده نخستین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش آیینی است. قیصر امینپور شاعری که از جنگ عشق و صلح سرود. او زادهی دوم اردیبهشت ۱۳۳۸ گتوند، وقتی که موشکهای دشمن بر سر شهر به پرواز درآمدند و کوچه پس کوچه های دزفول سوگوار مردمانش بود، ۲۰ سالگی را در چشمان جنگ مینگریست. در سال ۱۳۵۷ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد، ولی پس از مدتی از تحصیل در این رشته انصراف داد. او در سال ۱۳۶۳ بار دیگر اما در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۱۳۷۶ از پایاننامه دکترایش با راهنمایی دکتر شفیعی کدکنی با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد. قیصر پیوندی میان شعر کهن و امروز است.
وی در سال ۱۳۵۸ از جمله شاعرانی بود که در شکلگیری و استمرار فعالیتهای واحد شعر حوزه هنری تا سال ۱۳۶۶ تاثیرگذار بود. او در این دوران مسوولیت صفحه شعرِ هفتهنامه سروش را بر دوش داشت و نخستین مجموعه شعرش را در سال ۱۳۶۳«در کوچه آفتاب» که دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به دنبال آن «تنفس صبح» شماری از غزلها و نزدیک به بیست شعر نیمایی که برخی به اشتباه این اشعار را سپید میپندارند، منتشر کرد. این کتاب از سوی انتشارات حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی بهچاپ رسید. او هیچگاه اشعار فاقد وزن نسرود و در عین حال این نوع شعر را نیز هرگز رد نکرد.
وی تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. او همچنین در سال ۱۳۶۸ موفق به دریافت جایزه نیمایوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد و در سال ۱۳۸۲ بهعنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد. او توانسته ویژگیهای سبکی و بلاغی شعر کلاسیک و شعر نیمایی را در شعرهایش تلفیق کند. یکی از عواملی که در نهایت، باعث برجستگی سبکی اوست، نوآوری در شیوایی و درک انتظار مخاطبان امروز از شعر است. از آثار او میتوان به: «در کوچه آفتاب» و «تنفس صبح» اشاره کرد. «دستور زبان عشق» آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان ۱۳۸۶ در تهران منتشر شد و برپایهی گزارشها، در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رفت.
«حرفهای ما هنوز ناتمام … تا نگاه میکنی: وقت رفتن است باز هم همان حکایت همیشگی پیش از آنکه با خبر شوی لحظهی عزیمت تو ناگزیر میشود …»، قیصر امینپور پس از تصادفی در سال ۱۳۷۸ همواره از بیماریهای گوناگون رنج میبرد و حتا دست کم دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه را پشت سر گذاشته بود و سرانجام پاییز 1386 در ۴۸ سالگی لحظهی عزیمتش میشود. پیکر او در زادگاهش گتوند بهخاک سپرده شد. میدان شهرداری منطقه ۲ تهران واقع در محله سعادت آباد، بهنام قیصر امین پور نامگذاری شده است.
مجموعهای از آثار قیصر امینپور نیز با آواز علیرضا افتخاری در آلبوم نیلوفرانه خوانده شدهاست که این مجموعه پرفروشترین آلبوم موسیقی سنتی تاریخ ایران به شمار میرود.
آثار:
از وی در زمینههایی چون شعر کودک و نثر ادبی، آثاری منتشر شدهاست که به آنها اشاره میکنیم:
طوفان در پرانتز (نثر ادبی ۱۳۶۵)
منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان ۱۳۶۵)
مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان ۱۳۶۸)
بیبال پریدن (نثر ادبی ۱۳۷۰)
مجموعه شعر آینههای ناگهان (۱۳۷۲)
بهقول پرستو (شعر نوجوان ۱۳۷۵)
گزینه اشعار (۱۳۷۸ مروارید)
مجموعه شعر گلها همه آفتابگرداناند (۱۳۸۰ مروارید)
دستور زبان عشق (۱۳۸۶ مروارید)
اردیبهشتگان؛ جشن پاسداشت آتش اهورایی خجسته باد.
در گاهشمار زرتشتی هر ماه دارای سی روز است و هر روز به نام ویژهای خوانده میشود. زرتشتیان در هر ماه هنگامی که نام روز با نام ماه برابر میشود آن روز را جشن میگیرند و هر یک از این جشنها به مناسبتی برگزار میشود. پس از «فروردینگان»، دومین جشنِ ماهانهی ایرانیان «اردیبهشتگان» است که در روزِ اردیبهشت از ماهِ اردیبهشت ـ سومِ اردیبهشتماهِ گاهشماریِ زرتشتی و دومِ اردیبهشتماه به گاهشماریِ کنونی جشن گرفته میشود
بنابر آیین نیاکانمان و پیروی از جشنهای دوازدهگانهی سال، روز اَردیبهشت از ماه اردیبهشت زمان برگزاری جشنی است که اردیبهشتگان نام دارد. اردیبهشت از واژه اَشاوَهیشتای اوستایی گرفته شده که به چم(معنی) بهترین اشویی است. این واژه در پهلوی ارتاوهشت خوانده میشده است که ما اکنون در زبان پارسی آن را اردیبهشت میگوییم. اردیبهشت سومین روز از ماه در گاهشماری زرتشتی است.
اردیبهشت یا «اشاوهیشتا»، نام سومین روز ماه و دومین ماه سال در سالنمای زرتشتی است. اردیبهشت به چم «بهترین پاکی و راستی» و یکی از امشاسپندان دین زرتشتی در فروزههای اهورامزدا قرار دارد. در جهان مینوی نماد پاکی، اشویی و نشان اشا (قانون دگرگونناپذیر جهان) است. ارج فراوان داشته و یاران وی نیز از پاداش نیکویی برخوردار هستند.
دقیقی، این چنین میسراید:
در افکند ای صنم ابربهشتی به گیتی خلعت اردیبهشتی
اردیبهشت در جهان مینویی نماینده پاکی و راستی است. نگاهبانی آتش بر دوش او قرار دارد، آتشی که در سرتاسر جهان سپندینه است. در اردیبهشت یشت، زیباترین امشاسپند نام نهاده شده است.
اردیبهشت یشت نام سومین یشت اوستاست که در ستایش و نیایش این امشاسپند است. این یشت ۱۹ بند دارد.
اردیبهشت یشت یکی از بخش های خرده اوستا است که برگردان بخشی از آن چنین است:
می ستایم اردیبهشت امشاسپند را،
که ستایش همه امشاسپندان است.
امشاسپندی که اهورامزدا آن را نگهداری میکند
با اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک
و جای آن در سرای روشن اهوراست.
سرای روشنی که جای پاکان و راستان است
و هیچ یک از دُروَندان را بدان جای آسودگی و پاکی
و برای دیدار اهورامزدا راهی نیست.
اردیبهشت امشاسپند میراند همهی بد اندیشان و جاودان و پریان را،
سخن ورجاوند ایریامن، بزرگترین سخنهای ورجاوند است،
بهترین سخن های وَرجاوند است.
سخن ورجاوند زیبایی است
و از زیباترین سخن های ورجاوند است.
سخن ورجاوند پر توانی است
و از پرتوان ترین سخن های ورجاوند است.
در اوستا و اردیبهشت یشت میخوانیم:
اردیبهشت امشاسپند را می ستایم، به درستی که ستودن اردیبهشت امشاسپند به منزله ستودن همه امشاسپندان است که اهورامزدا جای آسودن آنها را با کردار نیک نگه می دارد. و جای آسودن آنها در گروسمان اهوراست. گروسمان ویژه اشوان است و هیچ یک از دروندان (دروغکاران) را بدان جای پر از آسایش و اشویی (راستی-درستی) برای دیدار اهورامزدا راه نیست.
چون اردیبهشت امشاسپند نماینده اشویی، پاکی و راستی است نگهبانی آتش در جهان نیز سپرده به اوست، ایرانیان باستان در این جشن همه با تنپوش سپید به درِمهرها، آتشکدهها رو می آورند و دستهای (دسته جمعی) ستایش و پرستش خداوند میکنند. پس از آن جشن و شادمانی آغاز میشود.
امروز نیز زرتشتیان این روز را ارج میدهند و به آتشکدهها رو آورده و اهورامزدا را با خواندن اردیبشهت یشت و دیگر نمازها سپاس میگویند. با امید به آن که نور و گرمای آتش عشق، شور و راستی در جان و جهانمان روشن باشد تا از تیرگی کین، خشم و خودخواهی که سرچشمهی تزویر و دروغ و آغاز گسترش نادانی است، جلوگیری شود.
سپاس میگزاریم اهورامزدا، خداوند جان و خرد، خرد جانبخش و نگاهبان جان و جانان را.
افزون بر جشنهای ماهانه بیشمار جشنهای ملی و محلی، همچون نوروز، سده، گهنبارهای ششگانه و …، نیز در جایجای ایرانشهر برپا میشده است و چنین، جشن و شادی کاری مقدس و ستایشِ خداوند بوده، غم و اندوه اهریمنی به شمار میرفته است. در زبانِ پارسی، جشن و یَسن (ستایشِ خداوند) از یک ریشه و بن هستند؛ یعنی جشن گرفتن همان ستایشِ خداوند است.