امروز فرخ و پیروز دی بهمهر ایزد و اردیبهشتماه سال 3760 زرتشتی، واپسین روز گهنبار چهره میدیوزرم گاه، 14 اردیبهشتماه 1401 خورشیدی، چهارم می 2022 میلادی
دکتر مهدی حمیدی شیرازی ادیب، شاعر، استاد دانشگاه، مترجم و منتقد ایرانی زاده ۱۴ اردیبهشت ۱۲۹۳ خورشیدی در شیراز بود. او یکی از شاعران سنتگرای معاصر به شمار میرود. از پرآوازهترین سرودههای او میتوان سرودهی قوی زیبا یا همان مرگ قو را نام برد.
مهدی حمیدی شیرازی از شاعران بزرگ و از چهرههـای نـامی ادبیات معاصر ایران به شمار میرود. وی پس از شهریور ۱۳۲۰ با قصاید حماسیوار پیرامون شرایط نابسامان سیاسی و اجتماعی ایران و در حمله به اشغالگران بیگانه و جداییخواهان آذربایجان، مورد توجه قرار گرفت و به او لقب «شاعر ملی» داده بودند. مهدی حمیدی شیرازی از شاخصترین شاعران سنتگرای معاصر به شمار میرود که در آثار منظوم خود بیشتر از سبک های سنتی شعر فارسی مانند شاعران شاخص سبک های خراسانی، آذربایجانی و عراقی تاثیر پذیرفته است. وی از منتقدان شناخته شدهی نوگرایی و شعر نیمایی بود و آثار خود را در زمینهی ادبیات کلاسیک میسرود.
حمیدی تحصیلات ابتدایی خـود را در مدرسه شعاعیه شیراز و همچنین متوسطه را نیز در همان شهر بـه پایـان برد. وی برای ادامه تحصیلات در ١٣١٣ خورشیدی بـه تـهران آمـد و وارد دانشسرای عالی شد و در ١٣١٦ خورشیدی در رشـته ادبـیات فارسی تحصیلات تکمیلی خود را به پایان رسانید. سوز و گدازهای عاشقانه مدیون اشعار حمیدی است. کتـاب «عشـق دربـدر» حمیدی شیرازی درستی این گزاره هویدا میسازد. شـیرازی پـس از چنـد سال تدریس، دوره دکتری زبان و ادبـیات فارسی را در دانشگاه تهران آغاز کرد و در ١٣٢٨ خورشیدی از رساله خود با عنوان «شعر فارسی در قرن سیزدهم» زیر نظـر بـدیع الزمـان فـروزانفر، احـمد بـهمنیار و سعید نفیسی دفاع کرد. وی سال ها استاد ادبیات دانشگاه تهران بود و عـشق وافـری به ادبیات و شعر فارسـی داشـت و از معـدود شـاعران معاصـری به شمار میرود کـه تـا لحظاتی پیش از مرگ خود به شـعر سـرایی ادامـه داد، گویی شعر و شاعری او را زندگی بود.
وی در دهه اول زندگی شاعرانهاش بیشتر شعرش عشق و غزل بود و در سه مجموعه پرشور و عاطفی، شکوفهها، پس از یکسال و اشک معشوق تمایل روشنی بهسبک خراسانی نشان داد. او نخستین مجموعه شعرش را در سال ۱۳۲۱ با عنوان «از یاد رفته» در قالب غزل منتشر کرد. حمیدی شاعری بود که در جبهه مخالف نیمایوشیج و نوگرایان ایستاد و در پایان سال ۱۳۲۱ دومین دفتر شعرش را بهنام «عصیان» به دست چاپ سپرد.
شکوفهها، پس از یک سال (دیوان)، اشـک مـعشوق، زمزمه بهشـت، طلسـم شکسـته، سال های سیاه، ده فرمان، فنون و انواع شعر فارسی، فـنون شــعر و کالبد هــای پـولادین آن، سبک سری های قلم، عشق در بدر ( سه جلد)، شاعر در آسمان، فرشتگان زمین، دریای گوهر، بهشت سخن، شـاهکارهای فـردوسی، عروض حمیدی، عطار در مثنوی های گزیده او، شعر فارسی در سده سـیزدهم، بـحثـی دربــاره ســعدی، ترجمه ماه و شش پنی از سامرست مـوآم از جمله آثار ماندگار حمیدی شیرازی به شمار میروند. حمیـدی شـیرازی از سنگرداران شعر کـلاسیک بـود و تا لحظههای پایانی زندگی بر سـر عقیـده خـویش اسـتوار مانـد. این شاعر شلختگی را در شعر بر نمیتابید. بر همین اساس گفتاوردی میان شاعران نوگرا و سنتگرا و به ویژه میان شاملو و حمیدی شیرازی در گرفت.
او در ١٢٩٣ خورشیدی در شیراز پا به عرصه حیات گذاشت. حمیدی تحصیلات ابتدایی خـود را در مدرسه شعاعیه شیراز و همچنین متوسطه را نیز در همان شهر بـه پایـان برد. وی برای ادامه تحصیلات در ١٣١٣ خورشیدی بـه تـهران آمـد و وارد دانشسرای عالی شد و در ١٣١٦ خورشیدی در رشـته ادبـیات فارسی تحصیلات تکمیلی خود را به پایان رسانید. او در سال ۱۳۲۵ از دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی دکترا گرفت و سپس در دانشکده الهیات بهتدریس مشغول شد و سالها در دانشگاه تهران بهتدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت. زندگانی ۷۲ سالهی حمیدی شیرازی وی یکسره به تـحقیق و پـژوهـش، تــدریس و شـعر و شـاعری گذشت. سرانجام وی در ۲۳ تیر ١٣٦٥ خورشیدی چشم از جهان فرو بست و درحافظیه شـیراز بـه خـاک سـپرده شد.
شعر پرآوازهی “شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد” سروده این شاعر است و عباس مهرپویا آن را بهزیبایی خوانده است.
شنيدم كه چون قوی زيبا بميرد
فريبنده زاد و فريبا بميرد
شب مرگ تنها نشيند به موجی
رود گوشهای دور و تنها بميرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
كه خود در ميان غزلها بميرد
گروهی بر آنند كاين مرغ شيدا
كجا عاشقی كرد؛ آنجا بميرد
شب مرگ از بيم آنجا شتابد
كه از مرگ غافل شود تا بميرد
من اين نكته گيرم كه باور نكردم
نديدم كه قويی به صحرا بميرد
چو روزی ز آغوش دريا برآمد
شبی هم در آغوش دريا بميرد
تو دريای من بودی آغوش واكن
كه میخواهد اين قوی زيبا بميرد
روز پانزدهم از هر ماه زرتشتی دی به مهر نام گرفته است. سه روز در هر ماه سالنمای زرتشتی با پیشوند «دی» همراه است. روزهای هشتم ، پانزدهم و بیستوسوم ماه زرتشتی كه برای پرهیز از اشتباه با پسوند نام روز پس از خودش شناخته میشوند؛ برای نمونه فردای روز دیبهمهر روز مهر است.
«دی» اوستایی «دَثوش» به چم پروردگار و دادار است. روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی، به آتشکده رفتن و آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است (روز استراحت) .
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی
ای ترک ، مِی بیار كه تركی گرفت دی
می ده برطل و جام كه در بزم خسروی
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به مِی
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
سر شوی و موی و ناخن پیرای
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار
به (دیبآذر) اندر سر و تن بشوی
به پیرای ناخن ، بیارای موی