امروز فرخ و پیروز روز گوش ایزد، نَبُر، روز پرهیز از خوردن گوشت، چهارمین روز گهنبار چهره میدیوزرم گاه، 14 اردیبهشتماه سال 3760 زرتشتی، 13 اردیبهشتماه 1401 خورشیدی، سوم می 2022 میلادی
508 سال پیش، چنین روزی پرتغالیها باردیگر در جزیره ایرانی هرمز مستقر شدند و فصل تازهای از تاریخ استثمار در منطقه باز شد.
«آلفونسو آلفوکرک» دریاسالار پرآوازهی پرتغالی در سال ۱۵۰۷ برای نخستینبار به جزیره هرمز وارد شد و حاکم جزیره را تحت فشار قرار داد و مجبور به پرداخت خراج به پرتغالیها کرد. وی در سال ۱۵۱4 باردیگر به هرمز یورش برد و جزیره را به تصرف کامل خود در آورد و سیفالدین حاکم هرمز را به عنوان امیر خراجگزار پرتغال در راس حکومت هرمز گذاشت. پرتغالیها مرتب بر میزان خراج هرمز میافزودند. در این دوره، از هرمز به عنوان شهری زیبا، پررونق، مرفه و آسوده یاد شده است. چیرگی پرتغالیها به هرمز برای اقتصاد ایران بسیار زیانبار بود. در همین زمان آلبوکرک دژی مستحکم در ساحل هرمز ساخت. این دژ به «قلعه پرتغالیها» شناخته میشود. در پی یورش چندبارهی پرتغالیها به جزیره هرمز پیماننامهای میان ایران و پرتغال بسته شد. برپایهی این پیمان ایران هرمز را بهعنوان مستعمره پرتغال به رسمیت شناخت. این تسلط بر امور تجاری و اقتصادی هرمز تا دوره شاه عباس اول ادامه یافت. از علل اصلی ورود کمابیش بدون مقاومت پرتغالیها به هرمز و توقف 115 ساله در آن جا را میتوان به مشغول بودن دولت مرکزی ایران در جنگ با عثمانیها دانست. زمانی که دولت مرکزی تا حدودی از جنگ با عثمانیها آسوده شد، گسیل نیرو به سوی جنوب را آغاز و دست پرتغالیها را در هرمز کوتاه کرد. انگلیسیها که دیرتر از پرتغالیها به منطقه آمده بودند و اخراج پرتغال از منطقه خلیج فارس و هندوستان را در راستای منافع خود میدیدند در این بیرون راندن با دولت مرکزی ایران موافق بودند. سرانجام سپاهیان شاه عباس به رهبری امام قلی خان و به کمک انگلیسیها، پرتغالیها را از هرمز بیرون کردند و پرچم آنان را از فراز جزیره هرمز به زیر کشیدند. پرتغالیها 115 سال بر هرمز تسلط داشتند.
قلعه پرتغالیها هرمز شاید عظیمترین دژ استعماری باشد که در تاریخ سرزمین پارس ساخته شده است. این سازه سال 1377 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
روز «گوش» نام این ایزد در اوستا «گئوش» آمده به چم «جهان». چهاردهمین روز هر ماه با این ایزد در پیوند است. ایزد گوش نگهبان همه جهان هستی است. این روز یکی از چهار روز پرهیز از خوردن گوشت است. زرتشتیان این روز را «نبر» مینامند و از کشتن حیوانات و خوردن گوشت خودداری میکنند. گویند در این روز باید جشن گرفت.
امروز، روز «گوش ایزد» چهاردهمین روز از گاهشمار زرتشتی است. بنابر گاهشمار زرتشتی که دیرینگی آن به روزگار پیش از اسلام میرسد، هر ماه، ٣٠ روز دارد و هر کدام از این ٣٠ روز، نامی و امروز، روزی است که نامش «گوش» است. گوش، یک ایزد است و عنوان ایزد برای آنچیزهایی کاربری دارد که ستودنی هستند، یعنی دادههای نیک اهورایی که در خور ستایشند. گوشایزد، ستودنی است آن اندازه که حتا یکی از یشتهای اوستا، به این ایزد ویژه شده است. «گوشیشت» یا «درواسپیشت»، آن یشتی است که درآن از «گوشایزد» سخن رفته است.
واژهی «گِوش» یا «گئوش» بارها در «گاتها» (سرودههای اشوزرتشت)، در «اوستا» و در نوشتههای پهلوی آمده است. واژهی گئوش همچون واژگان بسیار دیگری که معناهایی گوناگون دارند، چند معنا دارد که بیگمان باید در جمله معنایش کرد. این واژه به معنای «گیتی» و «مجموعهی آفرینش» و از سویی دیگر به معنای «گاو» است، البته این معنا یعنی گاو نیز در استورههای ایرانی، همان «آفریده» یا گیتی است. گوش یا گئوش در اوستا هم به معنی گاو و هم به معنی گیتی آمده است. «اورو» نیز كه به معنی روان است همراه با واژهی گئوش، معنی روان جهان یا روان گاو را میرساند. «گئوشارورون» نگاهدار گلهها و چارپایان سودمند است. گاو در استورهها، نماد گیتی است و از دیدگاه فلسفی نماد زندگی دنیوی و خاكی است.
بنابر باور ایرانیان گوشایزد، پاسدار و نگهبان جانداران سودمند است که این خویشکاری با معنای این ایزد، همخوانی دارد. یعنی آزردن جانداران سودمند به نوعی به معنای آزار آفرینش، به معنای آزار گیتیست.
ایزد گوش برای پاسداری از جانداران سودمند، به همراهیِ «ماه ایزد» و «رامایزد» به یاریِ «وهمن امشاسپند» میشتابد. پس ماه ایزد، رامایزد و گوشایزد، یارانِ «وهمن امشاسپند» در این خویشکاری هستند.
زرتشتیان از دیرباز در این ۴ روز از ریختن خون جانوران و از خوردن گوشت آنها پرهیز میکنند و این کار برای نگهبانی از شمار جانوری و سلامتی انسانها انجام میشود.
پرهیز از کشتن و خوردن جانوران همچون یک قرارداد کلی است برای آنکه در این ۴ روز، جانوران در امان باشند.
تصور کنید که این قرارداد از این دایرهی کوچک (هازمان زرتشتی) فراتر رود و جهانیان در این ۴ روز بر خود بایسته بدانند که از کشتن جانوران و خوردن خوراکهای گوشتی بپرهیزند؛ بیگمان که آمار کشتار جانوران به اندازهی بسیاری پایین خواهد آمد و از سویی برای انسانها تمرینی خواهد بود برای خوردن خوراکهای گیاهی.
روز «گوشایزد» همچون یک تلنگر، هر ماه، به ما «مجموعهی آفرینش» را یادآوری میکند. گوشایزد، همچون رامایزد و ماه ایزد و وهمنامشاسپند، تلنگری است تا «گیتی» را از یاد نبریم و یادمان نرود که بخشی از این مجموعه هستیم، اگر بخشی از هستی را بیازاریم، آزرده خواهیم شد. گویند در این روز باید جشن گرفت.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
گوشروز ای نگار مشكین خال
گوش بربط بگیر و نیک بمال
من ز بهر سماع خواهم گوش
بیسماعم مدار در هر حال
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
پرورش گوش اورون کن، گاو به ورز آموز.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (گوش) اندرون گاو ساله، به مرز / ببند و بیامرز بر گاو، ورز