امروز پیروز و فرخ روز سپندارمزد امشاسپند و اردیبهشتماه از سال 3760 زرتشتی، چهارم اردیبهشتماه 1401 خورشیدی، 24 آوریل 2022 میلادی
82 سال پیش پایهگذاری نخستین مرکز رادیویی ایران اتفاق افتاد، مردم ایران برای نخستینبار جمله «اینجا تهران است، صدای ایران» را از امواج رادیویی مرکز «رادیو تهران» در میانه جاده قدیم شمیران، به فاصله ۹ کیلومتری پایتخت، شنیدند.
۲۰ سال پس از آنکه برای نخستینبار انسان توانست صدا را از راه امواج رادیویی در پهنه گستردهای از زمین منتشر کند، رادیو ایران راهاندازی شد. از مقدمات تاسیس رادیو آن بود که طبقات مرفه اشتیاق خود را برای خرید دستگاههای گیرنده نشان دادند و فروشندگان با دریافت بیعانه دستگاه رادیو را وارد میکردند. از آنجا که دولت میخواست استفاده از این وسیله حتا برای اقشار کم درآمد نیز انجام گیرد، اقدام به وارد کردن گیرندههای ارزان رادیو برای همهی مردم کرد. در آن دوران اطلاعیههای فراوانی در روزنامه منتشر میشدند و خبر از گشایش رادیو ایران در اریبهشت ۱۳۱۹ میدادند. در سال ۱۳۱۶ زیرساخت مرکز رادیو از سوی وزرات پست و تلگراف و تلفن فراهم و بهدنبال این اقدام در سال ۱۳۱۷ سازمان پرورشافکار بنیاد شد. این سازمان دارایکمیسیونهای مطبوعات، کیت کلاسیک، سخنرانی، نمایشهای رادیویی و موسیقی بود. قرار بود تاسیسات بیسیم در ایران با همکاری روسها تکمیل شوند اما وقتی مهندسان روسی کار بنیادگذاری بیسیم را نیمه تمام گذاشتند، رضاخان که نسبت به انگلیسها هم بیاعتماد شده بود و دلبستگی زیادی به آلمانها داشت. تصمیم گرفت پایان کار را به مهندسان آلمانی بسپارد. شرکت تلفنکن آلمانی اجرای طرح را بر دوش گرفت. از دیگر اقدامات دولت برنامهریزی برای تولید محتوا پس از راهاندازی رادیو بود. چندماه پس از اریبهشت ۱۳۱۹ این برنامهریزیها آغاز شد. پیشبینی شد که رادیو به بیان اخبار داخلی، اخبار خارجی به زبانهای عربی، فرانسه، روسی، انگلیسی و آلمانی برنامههای کوتاهی درباره تاریخ ایران، آموزش، بهداشت و کشاورزی بپردازد. این پیشبینی به تصویب هیات وزیران و شخص رضاشاه رسید. براساس آنچه از پیش تعیین شده بود رادیو در مرکز فرستنده بیسیم قصر قاجار در ساعت ۱۹ روز چهارشنبه ۴ اریبهشت ۱۳۱۹ خورشیدی با باشندگی محمدرضا شاه، ولیعهد وقت، احمد متین دفتری نخست وزیر و اعضای کابینه نخستین فرستندهرادیویی در ایران در محل بیسیم در جاده قدیم شمیران گشایش یافت و ولیعهد متن پیام شاه را خواند. عیسی صدیق یکی از نویسندگان معاصر و سومین رییس دانشگاه تهران هم به عنوان نخستین رییس تشکیلات رادیو که آن زمان یک اتاق بیشتر نداشت، گمارده شد.
آنچه در چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹ برای نخستینبار پخش شد در منابع تاریخی به صورت مشخص ذکر نشده است، اما در ارتباط با نخستین گوینده عدهای میگویند خانم «طوسی حائری» نوه آیت الله حائری مازندرانی به عنوان نخستین گوینده رادیو در ایران بودند و برخی نام «قدسی رهبری» را نام میبرند که گفته شده در روز افتتاح رادیو، گویندگی مراسم افتتاحیه را بر دوش داشته است. سعید نفیسی، ملک الشعرای بهار، محمد حجازی (ملقب به مطیع الدوله)، عبدالرحمن فرامرزی، حسینقلی مستعان، ابوالقاسم پاینده، ابوالقاسم اعتصام زاده و مشفق همدانی نامهایی هستند که در روزهای ابتدایی رادیو برای این رسانه خاص محتوای ملی تولید میکردند.
در آغاز پایهگذاری، رادیو تهران که دارای دو فرستنده یکی برای موج متوسط و دیگری برای موجکوتاه بود، برای پخش برنامههای خود از یک استودیو در محل اداره بیسیم استفاده میکرد. پایهریزی نخستین ایستگاه رادیویی ایران به سال ۱۳۰۳ باز میگردد. در اقدامی توسط ارتش، یک دستگاه کامل موج بلند ۴ واتی برای شهرهای تبریز، مشهد، کرمان، شیراز و کرمانشاه از یک شرکت روسی خریداری شد. وزارت جنگ مقدمات استفاده از بیسیم را فراهم کرد. در سال ۱۳۰۵ بیسیم به ایران وارد شد. از سال ۱۳۱۱ موسسات بیسیم گسترش پیدا کرد که سرانجام رادیو پا گرفت. هیات وزیران روز ۲ مهر ۱۳۱۳ استفاده از رادیو را تصویب کرد و مقرراتی وضع شد که برای نصب آنتن و استفاده از رادیو اجازه وزارت پست و تلگراف و تلفن لازم بود. در سال ۱۳۱۶ مقدمات ایجاد مرکز رادیو بهوسیله وزرات پست و تلگراف و تلفن فراهم و بهدنبال این اقدام در سال ۱۳۱۷ سازمان پرورشافکار پایهگذاری شد. این سازمان دارایکمیسیونهای مطبوعات، کیت کلاسیک، سخنرانی، نمایشهای رادیویی و موسیقی بود. درچهارم اردیبهشت ۱۳۱۹ نخستین فرستندهرادیویی در ایران در محل بیسیم در جاده قدیم شمیران گشایش یافت. از سال ۱۳۱۹ رادیو تهران در ۲۴ ساعت فقط ۸ ساعت برنامه اجرا میکرد که شامل اخبار، موسیقی ایرانی، گفتار مذهبی، فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی بود. در سال ۱۳۲۲ رادیو تهران بخش دیگری بهتعداد بخشهای قبلی خود افزود و بامدادان نیز برنامه آن سه ساعت افزایش یافت. در سال ۱۳۲۴ برای روزهای تعطیل نیز برنامههایی مدون پخش میشد. در سال ۱۳۲۷ یک فرستنده در اختیار رادیو قرار گرفت و یک استودیوی کوچک در میدان ارگ برای پخش اخبار ساخته شد. در سال ۱۳۳۶ نام «رادیو تهران» به «رادیو ایران» دگرگون شد و سپستر در کنار رادیو ایران فرستنده دومی بنام رادیو تهران نیز مشغول به کار کرد که در آغاز کار تنها موسیقی از آن پخش میشد.
سپندارمزد پنجمین روز گاهشمار زرتشتی، امشاسپند نماد بردباری است. سپند آرامئیتی یا همان اسفند به معنی بینقصی و سلامت کامل است. وی نگاهبان و پاسدار زمین و در عین حال مظهر تمکین، تقوا و عبادت است.
این واژه که در اوستایی «سْپِنْتَه آرمَئیتی»(Spenta-Ârmaiti) است و نام چهارمین امشاسپند شناخته میشود، از دو بخش «سپنته»(Spenta) یا «سپند» به چم (:معنی) پاک و مقدس و «آرمئیتی»(Ârmaiti) به چم فروتنی و بردباری تشکیل شده است و این دو با هم به چم فروتنیِ پاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت»(SpandÂrmat) و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.
سپنته آرمیتی یکی از ایزدبانوان و امشاسپندان زرتشتی است که در زبان اوستایی، سپنته آرمیتی یا سپنت اَرمَیتی یا سپند آرامئیتی خوانده میشود، در زبان پهلوی بدان سپندارمذ یا سپندارمت گویند و در فارسی، سپندارمد نیز خوانده شدهاست. امشاسپند سپندارمذ، نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز و نشانی از باروری و زایش است.
در فرهنگ پهلوی سپندرمت یا همان سپندارمذ، نام یکی از امشاسپندان و در عین حال نام پنجمین روز ماه و دوازدهمین ماه سال شناخته شدهاست. وی را همان الهه بسیار قدیمی اسفند دانستهاند و گفتهاند که او را دو امشاسپند دیگر یعنی هورواتات (خرداد) و امرتات (امرداد) همراهی میکنند و این سه گروهی از امشاسپندان را میسازند که قرینهی سه امشاسپند نخستین، یعنی وهمن (وهومن یا همان بهمن)، اشه وهیشته (اردیبهشت) و خشتره وییریه (شهریور) به شمار میروند.
این فروزه در انسان به گونهی فروتنی و مهر و خدمت به دیگران، نمایان میشود. سپندارمزد در جهان خاکی، نگاهدارندهی زمین و زنان است. زمینی که بیهیچ چشمداشتی هرچه دارد در اختیار جانداران میگذارد و زنانی چون مادر که همچون زمین، مهربان و فروتنند، مهر میورزند بدون این که چشم به راه پاسخی مهرانگیز باشند.
زن و زمین همسانیهای بسیاری دارند. زن و زمین هر دو نماد باروری و زایش هستند، زندگی از زن و زمین است که جریان دارد.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
سپندارمزروز خیز ای نگار
سپند آر ما را و جام می آر
می آر از پی آن که بی می نشد
دلی شادمان و تنی شادخوار
سپند آر پی آن که چشم بدان
بگرداند ایزد ازین روزگار
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
ورز زمین کن
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (شهریور) اندر شوی شادخوار/ کنی در (سپندارمز)کشت و کار