هر چه فکر میکنم یادم نمیآید در کودکی آرزو کرده باشم که وقتی بزرگ شدم میخواهم خبرنگار شوم. بارها موضوع انشای ما این بود: «وقتی بزرگ شدید می خواهید چه کاره شوید؟» به گمانم همیشه مینوشتم آرزو دارم آموزگار شوم تا به بچهها آگاهی دهم و چراغ راه دانش را روشن كنم. درس انشا را بسیار دوست داشتم بهویژه زمانی كه با عنوان دلخواه بود. هم برای خودم مینوشتم هم برای دوستانم. نوشتن را دوست داشتم به گمانم همین انگیزه شد تا در زمانی كه بسیار از درس و مدرسه دور شده بودم دوباره آزمون بدهم و رشتهی روزنامهنگاری را برگزینم. سه سال به درازا كشید تا در كنار آموزگاری، خبرنگار هم باشم. به گمانم ایندو به هم نزدیكند. آموزگار خویشكاریاش آگاهی دادن و روشن كردن یك گروه از جامعه است و خبرنگار هم با گروههای گوناگون جامعه در پیوند است تا راستیها را آگاهیرسانی و روشنگری كند. هرچند كم پیش میآید، آنگونه كه میاندیشی، همان شود.
زمانی كه استادم گفت :«به یاد بسپارید خبرنگار مانند پزشك است. اشتباه پزشك جان یك انسان را میگیرد اما اشتباه یك خبرنگار جان یك ملت را.»، ته دلم یك نگرانی جوانه زد كه مبادا روزی خبری را نادرست بازتاب دهم. اما زمانی كه در جایگاه خبرنگار در چند نشست درون جامعه باشنده شدم، دیدم هر چه میخواهم بنویسم یكی از یك گوشهی نشست فریاد میزند «این را ننویس» یا «اینجوری بنویس»، و این در نشستها و مصاحبههای گوناگون تكرار و تكرار شد.
شاید از یک خبرنگار، جز گفتن و نوشتن و بازتاب راستیها، کار شاق دیگری سر نزند، اما انجام همین كارها، میتواند کولهباری از خطرات و سختیها و دشواریها را برایش پیش آورد.
خبرنگار که شده باشی، دیگر زمان و مکان، مرز و محدودهی جغرافیایی، دنیای حقیقی و مجازی، ملت و دولت، کوچک و بزرگ، زن و مرد، دارا و ندار و … و… نمیشناسی، بلکه همه وجودت میشود انتقال آگاهی و خبرهای درست به مردم و همكیشان و البته دفاع از حقوق كسانی كه شاید با آگاهیرسانی به حقشان برسند. كاشكی در هنگامهای كه خبرها از دنیای راستین تا دنیای مجازی، راست و دروغ از راههای گوناگون گسترش مییابند ارزش كار خبرنگار و رسانه را بیشتر بدانیم و با گفتهی اشوزرتشت همراه باشیم و «راستی را گسترش دهیم».
جالب این است در سالهای کودکی و نوجوانیام، هرگز فکر نمیکردم روزی خبرنگار شوم، و اكنون میدانم، بودن و دوام آوردن در این شغل و به روزمرگی نرسیدن، سوا از همهی دغدغهها، استرسها، خبرها، خطرها و حذرها، پژوهشی پیوسته میخواهد و اندیشهای خلاق، وجدانی بیدار و قلمی روان!
و بیگمانم که همچنان: «برای رسیدن به قاف آگاهی باید سیمرغ بود». روز خبرنگار برهمهی قلمبدستان روشناندیش فرخنده باد.
به فرخندگی ١٧ امرداد، روز خبرنگار
چی شد كه خبرنگار شدم!
- فیروزه فرودی
- 1395-05-16
- 00:00
به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter
تازهترین ها
1403-01-27
1403-01-27
1403-01-27
1403-01-27
5 پاسخ
لطف بفرمایید تفاوت خبرنگار را با روزنامه نگار بیان کنید. چون خیلی ها تفاوت این دو را نمی دانند. اما هیچ در این مورد نوشته نشده است. باید گفت روز روزنامه نگاری شما مبارک.
روزها درگذرند و زندگی شور و حال خود را در پیش رو دارد. هر روز در هر نقطه ای از دنیا اخباری است و آن به مانند درختی که شاخه ها و برگها و حتی ریشه اش برای بقاء و تکامل و جاودانگی نیازمند تعامل و هماهنگی است، در اخبار موضوعات گوناگون را کسی غیر از خبرنگار نیست که لحظات را همراهی کرده و مهر و عشق را به هر گوشه ای از جهان هستی با تلاش و دوستی و درددلهای خوب و بد سرلوحه کار خود قرار می دهد و زندگی را با تجسمی زیبا به جهانیان بشناساند و تمام تلاش خود را می کند که مردم این بوم نقاشی شده را درست و زیبا تصور کنند تا بدانند زندگی با سختیهای خود قشنگ و زیباست. این روز را با همه ی عاشقانه های خود شاد باش گفته شاید از همه ی پلیدیها دور شویم مگر آنکه رنگ دوست را در تصویر زندگی پررنگ تر احساس و درک کنیم، امید است که همه هر لحظه عشق واقعی خداوندی را با شور و حالی که از زندگانی دارند سرلوحه کار خود قرار دهند. با بهترین شادباش ها به تمام خبرنگاران سراسر جهان.
درود نويسنده زمان، كساني كه در رشتهي روزنامهنگاري درس ميخوانند نخست كار خبرنگاري ميكنند. روزنامه مجموعهاي از خبرها و گزارشهاس كه دستآورد خبرنگاران است . روزنامهنگار و خبرنگار مكمل هم و از هم جدا نيستند.
با تبریک روز خبرنگار به خانم فرودی و همه همکاران امرداد که بی دریغ خدمت میکنند، سالگرد تاسیس امرداد را تبریک و تهنیت میگویم.
روز خبرنگار و روزنامه نگار به همه شما عزیزان دست اندرکار امرداد و سایر خبرنگاران خجسته باد!