لوگو امرداد
رونمایی کتاب سفرنامه تاجیکستان در اکو

جدایی ایران و تاجیکستان با پنجره‌ای آهنین

بار دیگر کتاب بهانه‌ای شد تا کشورهای وابسته به ایران فرهنگی دوباره دست دوستی به هم داده و از یگانگی کشور بزرگ تاریخی و فرهنگی ایران که به انگیزه‌های ناخواسته امروز هم مرز سیاسی جداگانه‌ای دارند، سخن‌ها گفته و یاد گذشتگان را گرامی بدارند.
رونمایی کتاب سفرنامه تاجیکستان، سمرقند و بخارا انگیزه‌ای برای مرور سفر دیگر بانو بدیعی به چین شد و وی خواهان پیوستن استان شین‌جیان چین به پرونده جهانی نوروز شد.
آیین رونمایی کتاب «سفرنامه تاجیکستان، سمرقند و بخارا به نویسندگی نادره بدیعی در چهل‌وششمین نشست از نشست‌های دنباله‌دار رویدادهای فرهنگی و کتابخانه‌ای اکو با همیاری انجمن دوستی ایران و تاجیکستان در سازمان فرهنگی اکو برگزار شد.

دکتر مهدی مظاهری فرنشین سازمان فرهنگی اکو
دکتر مهدی مظاهری فرنشین سازمان فرهنگی اکو

پیشنهاد «کتاب ملی» در بین کشورهای هموند سازمان فرهنگی اکو
دکتر مهدی مظاهری فرنشین سازمان فرهنگی اکو افزون بر خوش‌آمدگویی به باشندگان، گوهره‌های فرهنگی را سنگ بنای استوار دوستی و یک‌پارچگی میان کشورهای هموند (:عضو) اکو دانست و گفت: «زبان، ادبیات، مهرازی، خنیاگری، هنر و آیین‌ها همگی از گوهره‌های کلیدی یگانگی فرهنگ ایران، تاجیکستان و دیگر کشورهای هموند اکو به شمار می‌آیند.
ما در سازمان فرهنگی اکو از راه و روش اجتماعی و برنامه‌های فرهنگی همواره امید دهنده‌ی پیوندهای فرهنگی و مینوی برای استواری بیشتر پیوندهای دوستانه بودیم و خواهیم بود.
ما در سازمان فرهنگی و فراملی اکو باور به گسترش و شناخت ژرف و پیوند نزدیک میان ملت‌های این کشورها هستیم.»
وی در ادامه افزود: «به فراخوانی سازمان فرهنگی اکو در سال 2018 در کشور تاجیکستان به میزبانی تاجیکستان در کتابخانه ملی این کشور همه کشورهای ده‌گانه اکو باشنده بودند. در آن‌جا پیشنهاد «کتاب ملی» داده شد و برآیند دیگر آن رویداد فرهنگی نشست‌های همیشگی نقد و بررسی کتاب با نام‌های درسگفتار، ماه‌گفتار و کارگاه‌های آموزشی در حوزه‌های گوناگون ادبی، هنری و دانشی مانند نسخه‌شناسی است و همچنین چاپ کتاب‌ها و مجلات اکو، نوروز، اکوتایمز و … به گونه کاغذی و الکترونیکی است.»
مظاهری باور دارند نویسندگان و شاعران همیشه سفیران صلح و دوستی هستند و آن‌ها را می‌توان کنش‌گر جابه‌جایی فرهنگ و هنر نام برد و بایستی آموزه‌های آنان را در حوزه فرهنگی و دیپلماسی پاس داشت.

جدایی ایران و تاجیکستان با یک پنجره‌ی آهنین
سخنران دیگر این آیین  نظام‌الدین زاهدوف سفیر تاجیکستان در ایران باور دارد هم‌سویی بالای فرهنگی و تاریخی، بستر نیکی برای پیوند دو کشور ایران و تاجیکستان است. همکاری‌های فرهنگی و مینوی ما سده شانزدهم میلادی بسیار برجسته بود ولی پس از سده شانزدهم پیکارهای که در روزگار صفوی پیش آمد پیوند ادبی و فرهنگی بین مردم ماورالنهر و ایران کمی کاهش یافت. پس از آن‌که تاجیکستان به عنوان یک کشور جمهوری هموند اتحادیه شوروی بود به گفته بانو بدیعی با یک پنجره آهنین از ایران جدا گشت ولی این مسایل نتوانستند پیوندهای دوستی و فرهنگی این دو ملت را از هم جدا کند.
با وجود پنجره‌های آهنین بین ایران و تاجیکستان، در روزگار شوروی از استادان به نامی چون سعید نفیسی، ملک‌الشعرای بهار و دیگران به تاجیکستان فراخوانده شدند و برخی از شاعران و نویسندگان تاجیکی در همان روزگار به ایران آمدند؛ دادوستد مینوی و فرهنگی در آن هنگامه‌ی سخت و دشوار وجود داشت و ادامه یافت.
پس از آن‌که تاجیکستان به خودسالاری (:استقلال) رسید آن پنجره آهنین برداشته شد و دو ملت به هم روی آوردند و برای شناخت یکدیگر بسیار کوشش کردند.  مردم و اهالی هنر و ادب به کشورهای یکدیگر می‌روند و تاجیکان ایران را دومین میهن خود می‌شناسند.

نظام‌الدین زاهدوف سفیر تاجیکستان در ایران
نظام‌الدین زاهدوف سفیر تاجیکستان در ایران

دانش نو ادبی به نام «تاجیکستان پژوهی» به جای سفرنامه، گزینش «مهرنامه»
سفیر تاجیکستان دانش ادبی نویی را در بازشناخت دو ملت به نام «تاجیکستان‌پژوهی» پیشنهاد کرد و در ادامه افزود: «در ایران نیز تاجیکستان پژوهی سازمان‌دهی می‌شود و می‌توان به چاپ نمونه‌های بسیاری از شعر و ادب تاجیکستان در ایران را نامبر کرد. هم‌چنین سفرنامه‌های گوناگونی در تاجیکستان به چاپ رسید و کوشش‌های بسیاری در آموزش زبان تاجیکی، همان زبان فارسی ماورالنهری صورت گرفته است.
کتابی که در همایش امروز شناسانده می‌شود از جمله کتاب‌های تاجیکستان پژوهی، بازشناخت تاجیکستان در دوران معاصر است. من در این کتاب با موضوعات بسیاری آشنا شدم و می‌توانم پیشنهاد کنم سرکار خانم نام کتاب را به جای سفرنامه «محبت‌نامه» یا «مهرنامه» بنهند زیرا هر واژه و واکه‌اش با تاروپود مهر و کرنش به مردم تاجیکستان تنیده شده‌است و مانند یک تاریخ‌شناس توانا نکات فرهنگی یکسان دو کشور را با اندیشه خود بیان کرده‌است.»
وی در بخش دیگر سخنانش از خط نیاکانی سخن گفت: «باور دارم این کتاب بایستی به خط سیریلیک برگردان شود و هر تاجیکی آن را بخواند.
بانو بدیعی بسیار افسوس از سرنوشت زبان نیاکان در تاجیکستان نوشته‌اند و این افسوس جای دارد ولی من به شما آرام دلی (:اطمینان) می‌دهم که امروز بیشتر مردم با خط نیاکان آشنا هستند و همین کتاب را آنان می‌توانند به خط فارسی بخوانند و از آن بهره ببرند.»
زاهدوف در پایا سخنانش از سروده «تاجیکستان» بدیعی یاری جست تا شور درونی خود را بیان کند:
«با تو بودم من از آغاز جهان / با تو می خواهم بمانم جاودان
چون به دامانت درآویزم به شوق / تاجیکستان، مهر خود بر من بخوان
در نیستان دلم خوش جای توست / نا جانم، تا ابد با من بمان
همدلی از هم‌زبانی خوشترست / همدلم با تو نه تنها هم‌زبان
در نگاه من ببین با روشنی / جلوه‌ای از شور و مهری بی‌امان
خون من جوشیده با خاکت به مهر / بر دمیده شوقت از ژرفای جان
تاجیکستان، ریشه‌ام در خاک توست / با تو روییدم از اعماق زمان»
زاهدوف این چکامه را یکی از بهترین چکامه‌هایی که دوستان ایرانی در حق آب‌وخاک تاجیکستان پدید آورده‌اند، دانست و از بانو بدیعی بسیار سپاسگزار شد و درخواست کرد کتاب خواندنی و گیرای دیگری درباره بازشناخت تاجیکستان بنویسد و کتاب ارزنده‌ای از تاجیکستان‌شناسی به وی پیشکش کرد تا از جاها و موضوعات بیشتری از تاجیکستان آشنا شود.

دکتر محمود تهرانی فرنشین انجمن دوستی ایران و تاجیکستان
دکتر محمود تهرانی فرنشین انجمن دوستی ایران و تاجیکستان

مین‌گذاری در خط مرزی!
سخنران دیگر دکتر محمود تهرانی، فرنشین انجمن دوستی ایران و تاجیکستان از شیفتگی ایرانیان به فرارود گفت: «بانو بدیعی تنها اویغورشناس ایرانی هستند که سال‌ها به اویغورستان آمد و شد داشته و افزون برآن نرد عشق به دیار تاجیکان هم باختند و این کتاب ارزشمند را پیشکش کردند.
خاک فرارود اکسیری دارد که ما ایرانی‌ها را بسیار به سوی خود کشانده‌است و برخی از روی کنجکاوی به آن دیار سفر کرده ولی چنان شیفته شده‌اند که چندین بار سختی سفر را به جان کشیده و جاهای دور دست  گذر کرده‌اند.
برای ورود به بدخشان روادید ویژه‌ای می‌خواهد که سختی‌های خود را دارد، بسیاری از این سختی‌ها گذر کرده و به دیدار آن دیار کوهستانی زیبا و دلکش هم رفته‌اند.
وقتی از تاجیکستان می‌گوییم به عنوان یک واحد سیاسی، جغرافیای تعریف شده‌ای دارد ولی سمرقند و بخارا و دیگر جاهای ازبکستان از کانون‌های بسیار مورد توجه تاجیکستان در فرارود است.
بانو بدیعی به هر دو سو گذر کرده و هنگامی که از نقطه صفر مرزی گذر کرده و به سمرقند رسیده شور درونی خود را به زبیایی بیان کرده‌است. خط مرزی که در روزگار استالین کشیده شد استان سمرقند را دو بخش کرد و می‌توان گفت نواحی «استروشهر» و «پنجکت» از دیدگاه تاریخی جزو سمرقند بودند زادگاه «لایق شیرعلی» که در پیرامون پنجکت است حتا مزارشریف که نبایستی با مزارشریف افغانستان یکی دانست، همه جزیی از خاک سمرقند به شمار می‌آمدند که شوربختانه در بخش‌بندی استالینی از هم جدا شدند و حتا خط مرزی مین‌گذاری شد.
خوشبختانه با دگرگونی‌های اخیر سیاسی محدویت‌های تاجیکستان و ازبکستان برداشته شد و بسیاری از خاندان‌های تاجیکی بدون سختی می‌توانند به آن سوی مرز رفته و خویشاوندان خود را ببینند.

شعری از حافظ در فرودگاه شهر دوشنبه به خط سیریلیک
وی در ادامه سخنانش به سخن دیگری از شیفتگان تاجیکستان اشاره کرد: «بانو بدیعی سخن دل ما شیفتگان را به زبان دیگری در کتاب آورده‌است. هنگامی که وارد فرودگاه دوشنبه می‌شوید شعری از حافظ شیرازی به خط سیریلیک نوشده شده‌است و شوربختانه هم‌میهنان خط سیریلیک را نمی‌دانند و از لذت خواندن این شعر محروم می‌مانند مگر آن‌که راه‌بلدی باشد.
هنگام ورود به شهر دوشنبه انگار وارد یکی از استان‌های ایران شده‌اید و کوچکترین حس بیگانگی ندارید. یکی از سروده‌های من که در نشریه گنج‌آراسته به چاپ رسید مرا تاجیک‌برون‌مرزی خوانده‌اند و بیگانه ندانسته‌اند به راستی که ما یک ملت با دو دولت هستیم.»

مهندس محمدتقی حرآبادی فرنشین ادبی صائب تبریزی
مهندس محمدتقی حرآبادی فرنشین ادبی صائب تبریزی

دل سروده‌های ایران زمین شعر افلاتونی
مهندس محمدتقی حرآبادی فرنشین انجمن ادبی صائب تبریزی کتاب «دل سروده‌های ایران‌زمین» به نویسندگی نادره بدیعی را مورد پَرژن (:نقد) قرار داد. نخست به پیشینه زندگی بدیعی پرداخت و سپس از نگاه فلسفه به شعر فارسی پرداخت: «سقراط شعرا را هنرمند و شعر را هنر نمی‌دانست. اگر در نشستی شاعران باشنده بودند دستور بیرون راندن آن‌ها را می‌داد. افلاتون که شاگرد سقراط بود دیدگاهش کمی سست‌تر است و باور داشت شعر بایستی میهنی باشد. می‌گفت نخستین هنرمند یزدان است که موجودات را پدید می‌آورد و شاعر در رتبه دوم یا سوم جای می‌گیرد چون از هنر پروردگار توصیفاتی می‌کند.
شاعر بایستی کوشش کند کلامش تکراری نباشد و سخن نویی بگوید و تصویر نویی را پدید آورد و آشنازدایی کند. افلاتون می‌گفت اگر شاعر درباره میهن بسراید و شعر حماسی بگوید به‌راستی که شعر به شمار می‌اید و این گونه شعرها به شعرهای افلاتونی نامدار شده‌است.»
وی افزود: «سروده‌های بدیعی همگی افلاتونی است زیرا همه درباره نه تنها ایران امروزی بلکه ایران بزرگ و تاریخی است و همه سراسر حماسه است.
سروده‌های بدیعی دو دسته است یکی کلاسیک و موزون و دیگری در سروده‌های آزاد نزدیک به سروده‌های نیمایی است.»
سخنان مجتهد شبستری، نخستین سفیر ایران در تاجیکستان درباره جایگاه و ارزش زبان فارسی و صادق چراغی موسیقیدان و آهنگ‌ساز در گزارشی جداگانه ارایه خواهد شد.
سخنرانی نادره بدیعی درباره کتاب‌های چین شناسی و پژوهش‌های وی در یک گزارش کامل ارایه خواهد شد.

111

پیشکش کتاب تاجیکستان شناسی از سوی سفیر تاجیکستان به بانو نادره بدیعی
پیشکش کتاب تاجیکستان شناسی از سوی سفیر تاجیکستان به بانو نادره بدیعی
106

از سوی راست علی اشرف مجتهد شبستری نخستین سفیر ایران در تاجیکستان و زروان بختیار فرزند نادره بدیعی
از سوی راست علی اشرف مجتهد شبستری نخستین سفیر ایران در تاجیکستان و زروان بختیار فرزند نادره بدیعیمجتهد شبستری، محمود تهرانی و نادره بدیعی
مجتهد شبستری، محمود تهرانی و نادره بدیعی

105

107

108

109

کتاب سفرنامه تاجیکستان، سمرقند و بخارا به نویسندگی نادره بدیعی
کتاب سفرنامه تاجیکستان، سمرقند و بخارا به نویسندگی نادره بدیعی

علی اشرف مجتهد شبستری فرنشین پیشین انجمن دوستی ایران و تاجیکستان
علی اشرف مجتهد شبستری فرنشین پیشین انجمن دوستی ایران و تاجیکستان

115

116

صادق چراغی موسیقیدان و آهنگ‌ساز که کتاب موسیقی ایرانی در چین به نویسندگی نادره بدیعی را مورد بررسی قرار داد
صادق چراغی موسیقیدان و آهنگ‌ساز که کتاب موسیقی ایرانی در چین به نویسندگی نادره بدیعی را مورد بررسی قرار داد

119

120

122

123

124

125

126

127

فرتور از مارال آریایی است.

6063

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-16