آب را مایهی زندگی میدانند و بهراستی نیز چنین است. اگر آب نباشد زندگی پایدار نمیماند. اما آسمان همواره بارانآور نیست! گاه ابرها نمیبارند و زمین تشنه و خشک میشود. در این زمان است که مردم در طلب باران دست به نیایش برمیدارند و آیینهایی را برگزار میکنند که ریشههایی بسیار دیرینه دارد. انسان ِ جهان کهن، راهی دیگر برای سیراب کردن خود و زمینی که نیازهای خورد و خوراکش را برمیآورد، نمیشناخت. آن آیینها که به نام «بارانخواهی» شناخته میشوند، در همهجای ایران نیز برپا میشدند. یکی از آنها هنوز هم در استان خراسان شمالی پایدار مانده است.
مردم خراسان شمالی آیین بارانخواهیشان را با پختن آش و حلیم برگزار میکنند. این خوراک در میان نیازمندان پخش میشود تا درخواست (:طلب) باران سودرسان باشد. از اینروست که بارانخواهی خراسانیها ریشهها و بُنمایههای دینی نیز میگیرد. از آنجا که پهنهی خراسان پُرآب نیست، این آیین تا به امروز نیز دوام آورده است و همانگونه برگزار میشود که خراسانیها از نیاکانشان به یاد دارند.
آیین بارانخواهی خراسان شمالی در میانهی بهار یا آغاز پاییز انجام میشود؛ یعنی زمانی که چشمها به آسمان است تا بارشهای بهاری و پاییزی زمینها را سیراب سازد. این آیین در روستای سنجد، در شهرستان شیروان، دیرپایی بیشتری دارد. مردم روستا که شمارشان اندکی بیش از سیصد خانوار است، به زبان تُرکی (تُرکیای که در خراسان بهکار بُرده میشود) سخن میگویند. آنها آیین بارانخواهیشان را «چُمچُمهگلین» مینامند و گاه نیز به آن «کوسهگلین» میگویند. هر دو این نامها «عروس باران» معنی میدهند. کشاورزان روستای سنجد انجام این آیین و جشن را نشانهای از سپاسگزاری از خداوند و آرزوی بارش بارانهای زندگیبخش میدانند. پس از برگزاریِ این آیین است که آنها باور دارند که کشتزارها، باغها، دشتها و چشمهها از آبهای پاکیزه انباشته میشوند و نوید سالی پُرروزی را میدهند. در این راه، زنان و دختران و کودکان نقشورز هستند و بارِ بیشتر آیین بارانخواهی را بردوش دارند. آنها ترانههایی نیایشگونه میخوانند و همنوا با هم، آوایی شادیبخش سر میدهند.
از دیگر آیینهای بارانخواهی روستای سنجد، ساخت آدمکی بر روی چوبی بلند است. دورتادور چوبِ آدمک با پارچهای تبرکشده و رنگین پوشانده میشود. زمانی که آدمک در دستان گروه بارانخواه جای میگیرد، ترانهای از زبان آنها شنیده میشود که معنایی چنین دارد: «گندم در زیر خاک، تشنه است»! در این میان، صدای کودکان و جِستوخیز آنان بیشتر از دیگران شنیده و دیده میشود. آنها درِ خانههای روستا را به صدا درمیآورند و از دیگران شیرینی و آجیل طلب میکنند. سپس بارانخواهان، یکصدا رو به آسمان فریاد برمیدارند: «خدایا، تو بِدِه باران»! در کنار کودکان و جوانان، گروه انبوهی از سالخوردگان نیز همراه هستند. آنها نیز در آرزوی بارش باران و شادابی و سیرابی زمیناند. یک کار دیگر خانهنشینان، پاشیدن قطرههای آب روی آدمکِ بارانخواه است. این نیز کاری نمادین و پُرمعناست که ریشه در باورها و استورههای دیرینهی مردم خراسان دارد. این نیز گفتنیست که مردم ِ یاریدهنده، کاسهای پُر از آب در دست دارند و آب را گاه بر سر و روی باشندگان در آیین بارانخواهی میپاشند. اشاره کردیم که در زمان انجام چنین آیینی، خوراکیای نیز پخته میشود. این خوراکی یا آش، را روستاییان سنجد «یاغیشتورینی» مینامند.
آیین بارانخواهی خراسان شمالی در فهرست آثار معنوی ایران ثبت شده است.
*یارینامه: گزارش خبرگزاری ایسنا و تارنمای روشینا.
دیگر آیینهای ایرانی را در پست زیر دنبال کنید: