برخی از باستانشناسان بر این باورند که نخستین سند تاریخیای که در آن از سیوند (در مرودشت فارس) نام بُرده شده سنگنوشتهی «تنگ خشک» است. ارزش دیگر این سنگنوشته از دید زبانشناسی، اجتماعی و دینی است.
تنگ خشک در تنگهای بیست کیلومتری که پهنایی دو کیلومتری دارد، دیده میشود. این تنگه در دامنهی کوه سیوند جای دارد و از سد کنونی آن تنها 200 متر دور است. آن تنگه را فشک نیز مینامند. از دیگر ویژگیهای آن، جادهای است که پیوندگاه (:راه ارتباطی) تخت جمشید و پاسارگاد است. این جاده از نزدیکی تنگ خشک میگذرد.
تنگ خشک از دید زیستبومی نیز ارزشهای بسیار دارد و مرودشتیها به زیباییهایش نگاه ویژه دارند. پوشش گیاهی آن گستره هرچند از خشکسالیهای سالیان پیش آسیبها دیده، هنوز هم دلرباست.
سنگنوشتهی تنگ خشک چهار متری است و بلندایی 80 سانتیمتری دارد. نوشتهی آن به دبیرهی (خط) پهلوی ساسانی است و سه سطر عمودی آن آسیبهای آشکاری دیدهاند. دورتر از آن، به فاصلهی بیست متر، در شیب کوه حوضی سنگی پیدا شده است که ژرفایی پنجاه سانتیمتری دارد. یک گمان آن است که گوری باستانی بوده است.
دو نوشتهی خوانای تنگ خشک دربارهی بخشیدن (یا دهش) پهنهای پُرباغ از سوی کسی به نام فرخ پسر نریمان است. نوشتهی دیگر تنگ خشک چنان آسیب دیده، که خوانا نیست. سطرها کوتاه و چندواژهای است؛ از همانهایی که به آن نوشتههای یادبودی میگویند. نوشتهی خوانای نخست، هفت سطر دارد و نوشتهی دوم 18 سطری است. برخی از سطرهای آن البته خوانا نمانده است. از نوشتهی سوم تنها میتوان دریافت که 18 سطری است و جز چند واژهی انگشتشمار، دیگر سطرها بهتمامی آسیب دیدهاند و کوشش برای یافتن معنای آن، بیهوده بوده است.
آنچه از سنگنوشتهی تنگ خشک خواندهاند، چنین است: «فرخ بود نریمان. فرمان داد که از این کاریز و باغ و بوستان و خانه فراز بدهید و بوی گل که… به کسی… از… اگر مُرد. سال سه، ماه سپندارمز… خور… به… و خانه… باغ… بود… ایشان، پسر خویش».
این نوشتهی بُریدهبُریده را شاید بتوان اینگونه بازنویسی کرد: فرخ پسر نریمان، تاکستان و گُل و درخت و خانه را که دارایی خود بود، در ماه سپندارمز بخشید (دهش کرد).
ارزش سنگنوشتهی تنگ خشک در آن است که نشانههایی از تاریخ اجتماعی و دینی را در خود دارد؛ افزون بر اینکه از دید باستانشناسی نیز ارزشمند است و یادگاری (هرچند بسیار آسیبدیده) از گذشتههای کموبیش دور این سرزمین. از ارزشهای زبانشناسی آن نیز نباید به سادگی گذشت. از همان سطرهای خوانا میتوان به بخشی از شیوهی گفتار و نوشتار ایرانیان در دورهی ساسانی پی بُرد. این نیز برشمردنی است که بهگمان بسیار این سنگ در دوران خسرو دوم ساسانی نوشته شده است.
وضعیت کنونی سنگنوشتهی تنگ خشک
از گزارش میدانیای که سیاوش آریا، کنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیستبوم، از تنگ خشک بهدست داده است (بازتابیافته در تارنمای فرهنگی مهرگان) میتوان دریافت که قاچاقچیان و تاراجگران آثار باستانی، آسیبهای بیشتری به این سنگنوشته زدهاند و جنوب و شمال آن را به قصد یافتن آثار تاریخی، گود کردهاند. پیرامون آن نیز آکنده از زبالهها و خُردهسنگهاست و بیتوجهیها، خطهای بازمانده از آن را روز به روز ناخواناتر میسازد. تَرکها نیز بر روی سنگ نمایان است. پوششی برای جلوگیری از آسیب باران و برف و تابش تند آفتاب برای آن ساخته نشده و آلودگیهای هوا نیز زیانها را بیشتر ساخته است. آریا نوشته است: «اگر هرچه زودتر برای این مهم چارهای اندیشیده نشود در آیندهای نهچندان دور با مرگ آن روبهرو خواهیم شد». این در حالی است که این یادمان باستانی ثبت ملی شده است!
*یارینامه: گزارش سیاوش آریا در تارنمای مهرگان؛ تارنماهای سیری در ایران و وبلاگ زووان سیوندی.
با دیگر نگارهها و نوشتههای سنگی ایران باستان آشنا شوید: