«فرهنگ مهر، متواضع و صادق بود. اعتمادبهنفس و استقلال رای داشت و در مورد خودش غُلو نمیکرد. من شهادت میدهم که دورهی ریاست ایشان در دانشگاه شیراز، دوران موفقی بود و ما آثارش را میدیدیم. ایجاد اعتماد عمومی و تحولی که دانشگاه شیراز به لحاظ کیفی پیدا کرد، ارتباطات گستردهای که با دانشگاههای جهان داشت و تبادل استاد و دانشجو، نتیجهی مدیریت ایشان بود».
آنچه بازگو شد بخشی از سخنان دکتر مصطفی معین، استاد دانشگاه علوم پزشکی و وزیر پیشین علوم، تحقیقات و فنآوری، در نشست بزرگداشت دکتر فرهنگ مهر و رونمایی از کتاب «یک میراث استعماری» نوشتهی دکتر مهر بود.
فرهنگ مهر، ایراندوست بود
معین که خود از دانشجویان دانشگاه شیراز (پهلوی پیشین) در زمان مدیریت دکتر مهر بوده است، در آغاز سخنانش گفت: «نگاه به گذشتههای دور، تقریبا نیمقرن پیش، مطالب زیادی را به ذهنم میآورد و برایم تجدید خاطرات میشود. کتاب “یک میراث استعماری” را بهدقت تا آخر خواندم، دیدم بهصورت علمی تدوین شده و به مستندات تاریخی بسیاری اشاره شده است. بهنظرم کاملا هم بیطرفانه است. دکتر مهر روی مسالهای دست گذاشته که مسالهی امروز ما هم هست. همین هفتهی پیش بود که اجلاس سران عرب برگزار شد و باز آنها ادعای جزایر سهگانه را مطرح کردند. پس در زمان خوبی این کتاب ترجمه و چاپ شده است و میتواند برای حقایق تاریخی روشنگر باشد. هرچند متاسفانه دنیای ظالم و ناعادل امروز، حرفها را نادیده میگیرد. البته این بستگی دارد که چقدر اقتدار ملی داشته باشیم و قدر تاریخمان را بدانیم».
معین آنگاه به خاطراتش از دوران دانشجویی و رفتار دکتر مهر با دانشجویان و شیوهی مدیریت او پرداخت و با اشاره به اینکه: «دکتر فرهنگ مهر ایراندوست و واقعا وطندوست بود» افزود:«من ورودی سال 1348 دانشگاه شیراز بودم. از آن سال تا سال 1358 در دانشگاه پهلوی (پیشین) درس خواندم. دوسال ِ اول، دکتر هوشنگ نهاوندی رییس دانشگاه بود. دکتر مهر جانشین ایشان بود و دورهی ریاستشان از سال 1350 تا 1357 بود».
معین افزود: «در آن سالها عضو انجمن اسلامی دانشگاه علوم بودم و در کارهای سیاسی فعال بودم. دیدی که نسبت به نهاوندی وجود داشت، منفی بود و مبتنی بر اعتماد نبود. نهاوندی شخصیتی سیاستباز و دیپلمات بود و دوگانگی شخصیت داشت. زمانی که در تابستان 1350 دکتر مهر به ریاست دانشگاه منصوب شد، بنیادگذار کالج آر.سی.دی بود و به زبان انگلیسی تسلط داشت. دکتر اقبال او را برای ریاست دانشگاه شیراز معرفی کرده بود. زمانی که به دانشگاه آمدند، چند ماه پیش از جشنهای 2500 ساله بود. آن جشنها بازتاب بدی در دانشگاه داشت و دانشجویان با برگزاریش مخالف بودند. دکتر فرهنگ مهر هم به برگزاری جشنها انتقاد داشت و میگفت هرچند ضرورت دارد که بهخاطر شخصیت کوروش و نخستین منشور حقوق بشر، جشن برگزار شود اما این همه بریز و بپاش و اسراف درست نیست. میبینیم که ایدههای مشترکی بین رییس دانشگاه و دانشجویان وجود داشت».
این سخنران دربارهی ویژگیهای مدیریتی دکتر فرهنگ مهر گفت: «دکتر مهر شخصیت منعطفی داشت و سعی میکرد با گفتوگو و مشورت با استادان و دانشجویان، مسائل را حل کند. به کار جمعی هم اعتقاد داشت؛ چیزی که مورد نیاز کشور ماست. چون ما عادت به کار جمعی نداریم. یک نفر تا مسوولیتی میگیرد انتظار دارد همه تابع او باشند. این روش جواب نمیدهد. خود دکتر مهر، فروتنانه میگوید که از تخصص همه استفاده کردم. راهکار کشور ما برای توسعه همین روشی است که دکتر مهر در پیش گرفته بود».
معین سپس به بازگویی خاطرهای از زمان دانشجویی خود پرداخت و واکنش دکتر فرهنگ مهر به رویدادهای دانشگاه را برشمرد. او گفت: «در سال 1351 انجمن اسلامی دانشکدهی پزشکی منحل شده بود و ما عضو انجمن اسلامی دانشکده ادبیات بودیم. درخواست کردیم که فضایی به ما داده شود تا انجمن را راه بیندازیم. از سوی رییس دانشگاه- دکتر مهر- خیلی سریع موافقت شد و یک سالن بزرگ در چند قدمی دفتر رییس دانشگاه به ما دادند. میخواهم بگویم که دکتر مهر تا این اندازه به عقاید دیگران، به سنتهای خانوادگی و تاریخی کشور و به مذاهب احترام میگذاشتند و با وسعت دید برخورد میکردند. به ما اجازه دادند که بیخ گوش دفتر خودشان نمازخانه داشته باشیم».
صداقت و احساس انسانی دکتر مهر، در برخورد با دانشجویان
خاطرهی دیگر دکتر معین به مبارزههای دانشجویی و بازتاب آن در دانشگاه بازمیگشت. او گفت: «اتفاق دیگری که افتاد انفجاری در خوابگاه بود که در آن سه دانشجوی چپ که مشغول ساختن بمب دستی بودند و بمب منفجر شده بود، کشته شدند. خبر آن در دانشگاه شیراز خیلی بازتاب پیدا کرد و صد نفر از دانشجویان به صورت تظاهرات از دانشکدهی علوم به سمت دانشکدهی پزشکی حرکت کردند. سازمان مرکزی و دفتر دکتر مهر در کنار دانشکده پزشکی بود. در مسیر تظاهرات، دانشجویان شعارهای تند میدادند و اعتراض میکردند و هیجان داشتند. رسیدیم به دفتر دکتر مهر. همه هم پُر از احساسات و اعتراض بودیم. صدای ما رسیده بود به دفتر دکتر مهر و خبردار شده بودند. به محض رسیدن ما، ایشان آمدند و ایستادند. اول ساکت به شعارها گوش کردند و ما دیدیم که از چشمهایشان اشک ریخت. این اشک، ساختگی نبود، کاملا معلوم بود که تحت تاثیر آن هیجانات قرار گرفته و متاثر از این بود که چرا سه دانشجو کشته شدهاند. بعد با آرامش آمدند و اظهار همدردی کردند و گفتند که تظاهرات را خاتمه بدهید. ببینید کار ایشان چه تدبیر درستی بود. آن کار اسمش تدبیر است نه اینکه خواسته باشد نمایش بدهد. کاملا با صداقت و احساس انسانی، آرامش داد و قضیه تمام شد. نگذاشتند که مساله ادامه پیدا کند و دانشگاه دچار مشکل بشود. البته بعدا ساواک از او شکایت کرده بود که چرا باید چنین برخورد ملایمی بکند. روزنامههای کیهان و اطلاعاتِ آن زمان هم اعتراض کرده بودند. اما سیستم توجه داشت که از شخصیتی مانند دکتر مهر باید دفاع کند».
خاطرهی دیگر دکتر معین به نشست مسوولان دانشگاه شیراز بازمیگشت. او در این باره گفت: «زمانی که دکتر مهر رییس دانشگاه شد، دکتر هوشنگ نهاوندی ریاست دانشگاه تهران را عهدهدار شد. در جلسهی معرفی دکتر مهر، نهاوندی هم حضور داشت. موقع سخنرانی دکتر مهر، دانشجویان با آرامش گوش کردند، اما زمانی که نوبت به سخنرانی نهاوندی رسید جمعیت شروع کرد به همهمه و نُچنُچکردن و به او اجازهی صحبت نمیداد. جلسه پُرتنش شد و ناتمام ماند. به هر حال مشخص بود که از همان نشست اول، اعتماد دانشجویان به دکتر مهر جلب شده بود».
معین دربارهی ویژگیهای رفتاری دکتر فرهنگ مهر گفت: «دکتر مهر نسبت به مسائل اخلاقی حساس بود، به همین دلیل دانشجویان مسلمان نسبت به ایشان دید مثبتتری داشتند تا دانشجویان چپ. مثلا در مورد خوابگاههای دانشجویی ایشان معتقد بودند که بعد از ساعتی خوابگاه دانشجویان دختر بسته باشد، نه این که تا صبح اجازهی رفتوآمد داشته باشند. ایشان با دانشجویان وارد گفتوگو شدند و سرانجام با صحبت با خانوادههای دختران و پرسیدن این که آیا راضی هستید که خوابگاه تا صبح باز باشد یا نه؟ مساله را حل کرد و سرانجام مقداری ایشان کوتاه آمدند و مقداری هم دانشجویان. دکتر مهر از سنتهای اخلاقی و خانوادگی دفاع میکرد».
معین در ادامهی سخنانش گفت: «دکتر مهر میخواستند از دانشگاه شیراز دانشگاهی شبیه به هاروارد بسازند. تلاششان را هم کردند و موفق هم بودند. از دانشجو و استاد مشورت میگرفت و با کمک آنها دانشگاه را اداره میکرد. ایشان درخواست وزیر ترکیه را که میخواست بدون کنکور وارد دانشگاه شیراز بشود، رد کرد. درخواست فریده دیبا هم که میخواست بدون کنکور وارد دانشگاه شود، نپذیرفت. پسر تیمساری هم چنین درخواستی داشت؛ دکتر مهر قبول نکرد. ساواک تهدید کرده بود که باید بپذیری. اما دکتر مهر میگوید من از شما دستور نمیگیرم، اگر اعتراض دارید به هیات امنا بگویید یا به وزیر. شاه گفته بود طبق قانون عمل کنید. دکتر مهر هم خود استقلال رای داشت و هم معتقد بود که دانشگاه باید مستقل باشد».
سخن پایانی دکتر مصطفی معین دربارهی واپسین دیدارشان با دکتر مهر بود. او گفت: «آخرین باری که دکتر فرهنگ مهر را دیدم، سال 1357 بود. فضا خیلی متلاطم بود، هم در شیراز و هم در شهرهای اطراف. نمیدانم عازم کجا بودم. اتوبوس در دشت ارژن نگه داشت. برف آمده بود و راهبندان بود. از پشت شیشهی اتوبوس دکتر فرهنگ مهر را دیدم که از ماشین دانشگاه پیاده شده بود و قدم میزد. یعنی در همان فضای التهابی و انقلابی، نگران نبود که تعرضی بشود، چون میدانست که در نزد مردم مقبولیت دارد. این آخرین باری بود که از دور ایشان را دیدم. نشد پیاده بشوم و صحبت کنیم».
دکتر فرهنگ مهر رفتاری همدلانه با دانشجویان داشت
سخنران دیگر این نشست، دکتر هادی خانیکی، استاد رشتهی ارتباطات بود. او در آغاز سخنانش به این نکته اشاره کرد که از دو منظر به زندگی دکتر فرهنگ مهر میپرازد؛ یکی به عنوان رییس دانشگاه و دیگری دیداری که در سازمان ملل با دکتر محمد خاتمی- رییس جمهور آن زمان کشور- داشتند.
خانیکی که خود دانشجوی دانشگاه شیراز در زمان ریاست دکتر مهر بوده است، سپس افزود: «سال 1350 برای اغلب دانشجویان ایران بهطور عام و برای دانشجویان دانشگاه شیراز بهطور خاص، سال برجستهای بود. به این دلیل که در آستانهی جشنهای 2500 ساله قرار داشتیم که در شیراز برگزار میشد. شیراز در آن زمان کانون مبارزات دانشجویی بود. من در ابتدای سال تحصیلی، که یکسال هم با تأخیر شروع شد، به زندان افتاده بودم. در آن زمان دکتر مهر ریاست دانشگاه را داشت. بعد از این که از زندان آزاد شدم (البته دوباره به زندان افتادم)، در فاصلهی دو زندان، ملاقاتی با آقای دکتر مهر داشتم. روزی که از ایشان درخواست ملاقات کردم، به یاد دارم که یکشنبه بود. برای روز دوشنبه وقت دادند؛ یعنی یکروز بعد. وقتی که رفتم گفتم که زندان بودم. از من پرسیدند: اذیت هم شدی؟ گفتم: بله، نواختند! واکنش همدلانهای نشان دادند. البته من ِ دانشجوی سیاسی، در واکنش ایشان نوعی پیچیدگی میدیدم، ولی الآن میگویم که صداقت داشتند. به تلخی از ساواک یاد کرد و بعد گفت که کار تو را دنبال میکنم. کار من این بود که ساواک گفته بود نه اخراجت میکنیم که به سربازی بروی و نه ثبت نامت میکنیم، تا پا در هوا بمانی. البته آقای دکتر مهر نتوانستند کاری انجام بدهند، بخاطر این که تصمیمگیرنده دانشگاه نبود. ولی واکنش همدلانهای نشان دادند؛ و این که از موضع رییس دانشگاه، خود را ملزم به دفاع از دانشجویان دانستند؛ اگرچه ممکن بود که اندیشه و افکار آنها را قبول نداشته باشد».
خانیکی در ادامهی سخنانش به نمونهی دیگری از رفتار همدلانهی دکتر مهر با دانشجویان اشاره کرد و افزود: «از جمله مواردی که باید اشاره کرد، موضوعی است که به خود من هم بازمیگردد. من در گروههای مبارزاتی چریکی بودم و کسی که با او همکاری داشتم مسوول بالاتری بود و انتظارمهدی نام داشت. او هم دانشجوی دانشگاه شیراز بود. به دلیل شدت مبارزهای که در سالهای 1355 به بعد صورت گرفته بود، انتظارمهدی تصمیم گرفته بود که مبارزه را کنار بگذارد. او چریکی فراری بود. برادرش رییس گارد دانشگاه بود و رابطهی خوبی با دکتر مهر داشت. ایشان تعریف میکرد که قضیه را با دکتر مهر درمیان میگذارد و دکتر مهر دعوت میکند که به خانهاش برود تا در این باره تصمیم بگیرند. انتظارمهدی- رییس گارد دانشگاه- به دکتر مهر میگوید که برادرم میخواهد به دانشگاه برگردد. دولت هم فرمان عفو به کسانی داده که دستشان به خون آلوده نیست و گفته که میتوانند به زندگیشان برگردند. دکتر مهر میگوید اگر برادرت قتلی انجام نداده و جایی را تخریب نکرده است، من کارَش را دنبال میکنم». خانیکی آنگاه به کارهای دکتر مهر برای بازگشت انتظارمهدی به دانشگاه اشاره کرد و یادآور خطرپذیری دکتر مهر در انجام این کار شد.
این سخنران سپس افزود: «مسالهی دومی که میخواهم بگوییم دربارهی مسالهی حقوقی جزایر خلیج فارس است که تخصص دکتر مهر بود. در کتاب او، جابهجا میشود استدلال حقوقی ایشان را دید؛ بخصوص در فصل آخر که نتیجهگیری میکند. همین تسلط و آشنایی حقوقی ایشان بود که وقتی آقای خاتمی در آمریکا و در جمع ایرانیان حضور داشتند، آقای دکتر فرهنگ مهر صحبت کرد و به آقای خاتمی گفت که در سفر قبل به ما زرتشتیان قول داده بودید که در قانون ارث، برابری حقوقی رعایت بشود. یعنی زرتشتیان حقوق خودشان را داشته باشند. اما کاری انجام نشد. البته بعدا خوشبختانه این کار انجام گرفت. در آن جلسه، به قدری صحبت دکتر مهر ایرانگرایانه و ایراندوستانه بود که هیچوقت احساس نکردیم که دارند مسالهای برای خودشان را مطرح میکنند و نابرابریای را که برای همکیشانشان وجود داشت، مطرح میکنند. او ایرانگرایانه سخن میگفت».
این سخنران در ادامه افزود: «شخصیت علمی و تواناییای که دکتر مهر در کارهای علمی و اجرایی داشتند به دانش ایشان از اقتصاد و بیمه برمیگشت و نیز به آشنایی با حقوق بینالملل و پروندههای حقوقی ایران که دنبال کرده بودند. این گوشهای از شخصیت دکتر مهر بود. وجه دیگر، شخصیت انسانی و اخلاقی ایشان بود که درمیان همهی زرتشتیان مشترک است و بخشی هم خاص خود او بود. هیچ ابایی از این نداشت که از حق دانشجویان و امنیتشان دفاع کند. به همین دلیل از نظر من ایشان شخصیتی برجسته است که میتوانیم از فراز تاریخ به او نگاه کنیم. در همان زمان، وقتی با یک دانشجوی سیاسی گفتوگو میکرد سعی داشت که با او همدلی و همزبانی بکند. برای ما دانشجویان البته در آغاز سخت بود که ببینیم دکتر فرهنگ مهر که پس از چهرهی پیچیدهی سیاسیای مانند دکتر هوشنگ نهاوندی آمده است که همیشه در سایهی قدرت بود، متفاوت است و واقعا با نهاوندی تفاوت دارد. نهاوندی عاقبتاندیشانه رفتار میکرد اما رفتار دکتر مهر اخلاقی انسانی داشت و متناسب با حقوق بود. شاید وظیفهی ما هم همین بود که از گذشتههای دور به اکنون بیاییم و بهگونهای از تلاشهای دکتر مهر دفاع کنیم».
دکتر فرهنگ مهر، ایمانمند، احترامزا و معتدل بود
دکتر محمدکاظم سجادپور، رییس پیشین مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه و استاد دانشکدهی روابط بینالملل، سخنران دیگر بزرگداشت دکتر فرهنگ مهر بود. او در آغاز سخنانش گفت: «من از دید دیپلمات حرف نمیزنم، بلکه میخواهم چهارچوب مفهومی کتاب دکتر مهر را روشن کنم و ارزیابیام را از این کتاب بگویم. هرچند من دکتر فرهنگ مهر را از طریق دانشجویانشان شناختم، اما دو خاطره از ایشان دارم که میگویم و بعد به چارچوب مفهومی کتابشان میپردازم».
سجادپور سپس افزود: «حدود سیوچند سال پیش، کنفرانسی در بوستون آمریکا دربارهی فروپاشی شوروی برگزار شد. آنجا من دکتر مهر را با همان پاپیون معروفشان دیدم. سلاموعیلک کردم و گفتم که شیرازیام و شما هم رییس دانشگاه شیراز بودهاید. دکتر مهر جملهای گفت که هیچوقت فراموش نمیکنم. با خنده گفت: هم اینکه با من سلامعلیک میکنی معلوم است مخالفمان نیستی. این حرف احساس مثبتی داشت و با اصالت احترامآمیزی همراه بود».
این سخنران افزود: «دفعهی دوم در جلسهی نیویورک بود که آقای خاتمی- رییس جمهور- از سازمان ملل آمدند و با ایرانیان دیدار کردند. من آن موقع مسوول مطالعات دفتر وزارت امور خارجه بودم. دکتر مهر برخاستند و سوال کردند. آقای خاتمی ایشان را شناختند. یعنی احتیاجی نبود که دکتر مهر خودش را معرفی کند. سوالشان را مطرح کردند و خیلی با احترام برخورد کردند».
سجادپور آنگاه به ویژگیهای برجستهی شخصیتی دکتر فرهنگ مهر اشاره کرد و گفت: «من فکر میکنم که با سه “الف” میتوان دکتر مهر را بشناسانم. یک، اعتدال در کار بود. همهی رفتار و حتا کتاب او نشان میدهد که اعتدال و تعادل در ایشان بوده است که ریشه در فرهنگ ایران دارد و ارزش بسیار بالایی است. الف ِ دوم ایمانمندی ایشان است. دکتر مهر فرد با ایمانی بود و به چارچوب مذهبش بسیار معتقد بود، به همین دلیل از دانشجویانی که به خدا باور نداشتند (چپها) زاویهی ایمانی داشت. آن ایمانمندی با ایمان به ایران و اعتقاد به این سرزمین همراه بود. این در نوشتهها و رفتارش هم منعکس بود. الفِ سوم، احترامزایی او در رفتار بود. من در آن دو دیدار، دیدم که احترام دیگران را نگهمیدارد و دیگران هم به او احترام میگذارند. جالب این است که دانشجویان سابقش، در آمریکا جلسهی علمی سالانهای در دانشگاه بوستون برای دکتر مهر برگزار میکنند. به نظر من، این احترامزایی را همه ندارند. خیلیها هستند که باسوادند ولی نمیتوانند تولید احترام کنند. تولید احترام، از چارچوبهای اخلاقی و حرفهای ایجاد میشود».
کتاب دکتر فرهنگ مهر درک ما را از خلیج فارس افزون میسازد
دکتر سجادپور آنگاه به چارچوب دکتر دکتر مهر – کتاب یک میراث استعماری- پرداخت و گفت: «سوال این است که این کتاب را چگونه باید ارزیابی کرد؟ کتاب حاوی چهار بخش است. بخش اول جنبهی تاریخی دارد؛ بخش دوم فنیتر است و بحث قاسمیها (قواسیم) و تاریخچهی 300 سالهی آنها را بررسی میکند؛ بخش سوم بریتانیا و خلیج فارس است و نهایتا بحث حقوقی را پیش میکشد. چگالی کتاب، تاریخی است و بحث حقوقی نتیجهی بحثهای تاریخی است. این کتاب ادارک ما را از خلیج فارس بالا میبرد. ادراک به این معنی که جغرافیای پایداری به نام خلیج فارس هست، ولی در طی زمان تحولات گوناگونی داشته. آن جغرافیا و محوریت و حساسیتاش یک پدیدهی تداومدار تاریخی به نام تاریخ خلیج فارس است که از هزاران سال پیش بوده است. دوم ادراک از قدرت است. خلیج فارس یک پدیدهی جغرافیایی است، ولی چیزی که بر آن افزوده میشود، قدرت است؛ و این قدرت، قدرتی است که بین سطوح مختلف، از هزاران سال پیش تا کنون، چرخیده است».
سجادپور افزود: «در کتاب دکتر مهر، یکطرف ایران قرار دارد و طرف دیگر قدرتهای دیگر هستند. در سطوح میانی و پایینی، طوایف و قبایل و آلهای مختلفی جای میگیرند. دکتر مهر اینها را بررسی میکند. نکتهی سوم که ادارک ما را بالا میبرد، تعیینکنندگی این منطقه در مناسبات منطقهای است؛ حتا در سطوح پایینتر، یعنی مناسبات قبیلهای».
به سخن سجادپور، بُنمایهی مفهومی کتاب دکتر مهر، در کنار دادههای تاریخی، مفهوم استعمار است؛ و این خیلی کلیدی است. عنوان کتاب هم «یک میراث استعماری» است. این، از آن جهات اهمیت دارد که استعمار یک واقعیت است، بسیار هم موثر در منطقهی خلیج فارس و پیرامون ما. این تنشی که دربارهی جزایر سهگانهی ایران هست، میراث استعمار است و این نکته بهخوبی در کتاب دکتر مهر تشریح شده است.
سجادپور در ادامهی سخنانش گفت: «نکتهی بعدی در این کتاب که قابل توجه است، تنازع و تشددّ و درگیری میان قدرتهای استعمارگر پرتغالی، هلندی، انگلیسی و قدرتهای نوظهور است که در خلیج فارس روی داده است. نکتهای که در کتاب دکتر مهر هست، تداوم سیاستهای استعماری است. به نظر من کتاب دکتر مهر دربارهی مطالعات استعماری، حائز اهمیت است».
سجادپور گفت: «بدون درک تاریخی، سیاست خارجی ایران قابل درک و اداره نیست. بدون تعلق عاطفی درونی و واقعی به ایران هم نمیتوانید سیاست خارجی را اداره کنید. باید به این سرزمین علاقه داشته باشیم و برایمان مهم باشد. چون نه فقط خاک است، بلکه بخشی از وجود ماست. وجود ما بدون وجود ایران، قابل توجه و قابل درک نیست».
دکتر سجادپور در پایان سخنانش به این نکته اشاره کرد که کتاب دکتر فرهنگ مهر در سال 1996 میلادی نوشته شده و باید اسنادی را که در فاصلهی زمانی انتشار کتاب تاکنون دربارهی خلیج فارس انتشار یافته است، به آن افزود و مورد توجه قرار داد.
ذهنیت ما از زرتشتیان، گفتار نیک، کردار نیک و اندیشهی نیک است
دکتر مجتبی مقصودی، استاد رشتهی علوم سیاسی دانشگاه و مدیر انجمن علمی مطالعات صلح ایران، سخنران پایانی این نشست بود. او در آغاز سخنانش گفت: «زرتشتیان ایران بسیار علاقهمند به آیین و پیشینه و تاریخ کشورشان هستند. در سیصدسال اخیر نیز در حوزههای مختلف، از آموزش گرفته تا بهداشت و صنعت، فعال بودهاند. ذهنیتی که ما از زرتشتیان داریم، گفتار نیک، کردار نیک و اندیشهی نیک است».
این سخنران سپس افزود: «این نشست پیش از آن که رونمایی از کتاب دکتر مهر باشد، یکنوع بازنمایی مجدد از چهرهی استاد فرهنگ مهر است. یک آیین قدرشناسی است. در فضای رادیکالیزهی بعد از انقلاب، یکمقدار جفاهایی رفت و برخی از هموطنان جلای وطن کردند. امیدواریم این نشست شروع خوبی باشد برای بازشناسیها و آیین قدرشناسی و بازنمایی از چهرهها را انجام بدهیم. چون بخشی از تاریخ، جنگ روایتهاست. تاریخ هم مبتنی بر اسناد است. اسناد بهروز میشوند. من شاگرد دکتر جواد شیخالاسلامی [استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران] بودم. ایشان میگفتند که هر 25 سال یکبار باید تاریخ را از نو نوشت؛ از این جهت که اسناد جدیدی بهدست میآید و زوایای دیگری را میتوان مطرح و مباحث تازهای را عنوان کرد. افزون بر این که وقتی از یک مقطع تاریخی دور میشویم، در آرامش خاطر میتوان تاریخنگاری کرد و از فشارهای بیرونی دور ماند».
مقصودی آنگاه در ادامهی سخنانش گفت: «از شخصیت دکتر فرهنگ مهر، با آن پاپیونی که میزد، آنچه من درمییابم این است که او انسان باپرنسیپی بود. از غذاخوردن گرفته تا سکنات و بسیاری از موازینی که انسان را با پرنسیپ میسازد. او به اخلاقیات توجه داشت و اهل مشورت بود. همهی اینها ویژگیهای برجستهای است که در شخصیت دکتر فرهنگ مهر وجود داشت. او با آثاری که نوشت، مخصوصاً دربارهی جزایر سهگانهی ایران، مهاجرت را تبدیل به فرصت کرد».
ارزیابی دکتر مجتبی مقصودی از کتاب دکتر فرهنگ مهر، پایانبخش سخنان او بود.
آیین رونمای از کتاب «یک میراث استعماری؛ اختلاف بر سر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک» و بزرگداشت استاد فرهنگ مهر، در پسین روز دوشنبه 31 اردیبهشتماه 1403 با همکاری انجمن علمی مطالعات صلح ایران و موزهی تصاویر معاصر، برگزار شد. گردانندگی نشست را دکتر امیرهوشنگ میرکوشش، استاد روابط بینالمللی دانشکدهی علوم انسانی دانشگاه آزاد، برعهده داشت. ماندانا تیشهیار نیز افزون بر ویراستاری ترجمهی کتاب دکتر مهر، همکار گردانندگان نشست بود.
پایانبخش این نشست، پخش فیلمی از روانشاد دکتر فرهنگ مهر بود که توسط دکتر حسین دهباشی تهیه شده بود. دکتر حسین دهباشی از باشندگان نشست یادشده بود. کتاب «یک میراث استعماری» با ترجمهی علی محمودی سرچقایی و ویراستاری علمی ماندانا تیشهیار، بهتازگی از سوی انتشارات چاپخش، انتشار یافته است.
دکتر فرهنگ مهر در آذرماه 1302 خورشیدی در خانوادهای زرتشتی در تهران زاده شد. پدر او روانشاد مهربان مهر و مادرش روانشاد پریدخت بود. پدر زندهیاد فرهنگ مهر در 12 سالگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد.
فرهنگ مهر دوران ابتدایی را در دبستان جمشیدجم و دوران متوسطه را در دبیرستان فیروزبهرام و کالج البرز گذراند. دورهی لیسانس حقوق را در دانشگاه تهران پشت سر گذاشت و همزمان در دانشکدهی صنعتی نیز به تحصیل مهندسی پرداخت. در سال 1330 خورشیدی در مقطع کارشناسی ارشد، در مدرسهی عالی اقتصاد دانشگاه لندن مشغول به تحصیل شد و سپس دکترای خود را در رشتهی حقوق از دانشگاه ساوتهمپتون دریافت کرد. او در سال 1337 به ایران بازگشت و در بخش حقوقی شرکت نفت سرگرم به کار شد. سپس مدیرکل روابط خارجی وزارت اقتصاد و دارایی شد و در نهم شهریور 1350 به ریاست دانشگاه شیراز (دانشگاه پهلوی پیشین) منصوب شد. دکتر مهر این سمت را تا سال 1357 بردوش داشت. سپس از ایران مهاجرت کرد و در آمریکا سکونت گزید. در آن کشور به مدت 14 سال در رشتهی حقوق و ارتباطات بینالملل در دانشگاه بوستون به تدریس پرداخت و افزون بر تدریس در دانشگاه، چندین اثر مهم نوشت.
دکتر فرهنگ مهر سرانجام در سیزدهم اسفندماه 1396 چشم از جهان فروبست. یادش پایدار
موزه تصاویر معاصر
دکتر فرهنگ مهر
مدیر نشست، امیرهوشنگ میرکوشش
بوذرجمهر پرخیده، کنشگر فرهنگ و تاریخ
دکتر هادی خانیکی، استاد رشتهی ارتباطات
دکتر مصطفی معین، استاد دانشگاه علوم پزشکی و وزیر پیشین علوم، تحقیقات و فنآوری
دکتر محمدکاظم سجادپور، رییس پیشین مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه و استاد دانشکدهی روابط بینالملل
دکتر مجتبی مقصودی، استاد رشتهی علوم سیاسی دانشگاه و مدیر انجمن علمی مطالعات صلح ایران
ماندانا تیشه یار، ویراستار علمیِ کتاب «یک میراث استعماری»، نوشتهی دکتر فرهنگ مهر
دکتر حسین دهباشی
بوذرجمهر پرخیده، کنشگر فرهنگ و تاریخ ایران
فرتور از همایون مهرزاد است.
2393
یک پاسخ
درود و سپاس و ستایش