آیین پرسه انوشهروان فردوس کاویانی با باشندگی شمار زیادی از دوستداران و خویشان وی در تالار ایرج و خسروی برگزار در روز فروردین از ماه مهر 3761 زرنشتی برابر با 13 مهرماه 1402 برگزارشد.
خوانش اوستای پرسهی شادروان فردوس کاویانی را موبدیار مهرزاد کاویانی انجام داد پس از پایان بخش نخست نیایش مهرزاد کاویانی دربارهی اینکه چرا ما به کسی که از میان ما رفته نمیگوییم «فوت کرد» بلکه میگوییم «درگذشت» توضیح داد، وی گفت چون آن شخص از دنیای مادی به سرای مینو گذر میکند و این کوچ مینوی، نیازی به شیون سوگواری ندارد بلکه به پاس نزدیک شدن روان و فروهر انسان پس از مرگ به جایگاه فروغمند اهورایی از ارج و نگاهی ارزشمند برخوردار است و به همین شوند است که سوگواری و غمگساری در چنین بینشی کرداری شایسته نمیباشد.
سخنران آیین پرسه فردوس کاویانی موبد پدرام سروشپور بود.
موبد سروشپور سخن خودرا با فرستادن درود به فروهر پاک اشوزرتشت اسپنتمان و درود به روان همه درگذشتگان از کیومرث تا به سیوشانس و فرستادن درود به روان پاک فردوس پرویز کاویانی کوثرخیزی آغاز کرد.
موبد پدرام سروشپور: نخست از همهی ایرانیان و ایراندوستان که از جای جای این سرزمین آرایی و از تمام نقاط این گیتی با این خانواده و مهمتر از همه با جامعه زرتشتی ابراز همدردی کردند میخواهم از ته قلبم به نمایندگی از جامعه زرتشتی این همراهی و این دوستی و همازوری را پاس بدارم و آن را به همهی ایرانیان شادباش بگویم. خود استاد کاویانی باعث این همازوری بود. او مرد نیک و خوشنام جامعه زرتشتی و ایران بود. ایشان نماینده با ارزش فرهنگ زرتشتی بود. فرهنگ فراتر از دین است، دین بخشی از فرهنگ یک کشور است. فردوس کاویانی نماینده با ارزشی از این فرهنگ بود. زمانیکه از فرهنگ یک جامعه صحبت میکنیم، منظورمان تمام دانشها، باورها، آیینها، هنرها و ارزشهایی است که یک ملت دارد. ما از فرهنگ ده و یا صدساله و هزار صحبت نمیکنیم بلکه ما از فرهنگ چند هزارساله صحبت میکنیم. پس فرقی بین فرهنگ ایرانی و فرهنگ زرتشتی نیست. فرهنگ این سرزمین بیشک با اندیشهها و باورهای نیاکان ما که در راس آن اشوزرتشت پیامآور نامی ایزان زمین است، آغاز شد. پیامبری که برای نخستین بار آفریدگار هستی را به یکتایی نام برد و مهمتر اینکه خدای خود را مزدا یعنی دانای کل نامید. انسان را براساس اندیشه ارزش گذاشت. اندیشه آن چیزی است که تنها میتواند انسان را به مزدا برساند. وقتی که از فرهنگ میگوییم فرهنگ کمینه شامل سه مولفه اصلی است.
- خرد و خردگرایی، دانشها و تجربههای یک ملت است که در درازای تاریخ آن را پشتوانه خود قرار داده است.
- دین، دین به معنای وجدان است که اشوزرتشت در گاهان گفت دَینا، وجدان یعنی هرآنچه که خوبیها را شکل میدهد سرچشمه تمام نیکیهاست و ما را به سمت خوبی سوق میدهد.
- هنر، باز خورد بین تمام آیینها، سنتها و باورها بین مردم و بین دین و خرد جمعی است. هنر هدف می دهد، هنر جنبش میدهد، هنر به وجدان و اندیشه مسیر میدهد، و مجموعه اینها فرهنگهای یک ملت را شکل میدهند.
زمانی که میگویم فردوس کاویانی نماینده با ارزش این فرهنگ بود، به این دلیل است که او تکتک این ویژگیها را داشت، فردوس یک هنرمند خردمند بود. در خانه هنرمندان میگفتند فردوسی سنجیده کار را انتخاب میکرد کسی بود که تیاترهای بنامی از او به یادگار مانده است کسی بود که در انتخاب خود درایت داشت و مهمتر اینکه اندیشه او بود که به وی مسیر میداد. دین ایشان زرتشتی بود، نیکی، راستی و درستی که در وجود فردوس بود را همه ما به یادگار داریم و آن بیان شیرین و زیبا حس میکردیم. این را در پیامهای ایرانیان میشود دید و دین واقعی ایشان را ذر این پیامها دید.
هنر ایشان بیبدیل بود، هنری که به موقع به داد جامعه ایرانی رسید، هنرمندی فراتر از زمان خود بود و جلوتر از خود را میدید و گام بر میداشت. زمانی طنازی خردمندانه را در تلویزیون آغاز کرد که غم و اندوه همه جای ایران را فراگرفته بود. یادمان رفته بود که یک جامعه پیشرو اساسش بر شادی است به گفته فردوسی:
چه شادی بکاهید بکاهد روان / خرد گردد اندر میان ناتوان
در جامعهای که شادی نباشد خرد نقشی ندارد و جامعه پیشرو نیست. پس من بهترین تمثیلی را که برای فردوس میتوانم بکنم بازهم از شعر حکیم توس است:
خرد باید و گوهر نامدار / هنر یار و فرهنگ آموزگار
این ویژگی مهم و بارز ایشان بود که فردوس کاویاتی برای ما گذاشت، اما نکته این است که راهی را که فردوس کاویانی آغاز کرد باید پر رهرو باشد. راهی را که امثال فردوس کاویانیها آغار کردند باید ارج نهاد. زمانی که از این سه مولفه سخن میگویم وقتی از خرد، دین و هنر صحبت میکنیم اعتقاد دارم جامعهای فرهنگی پیشرو دارد که هر سه مولفه درکنار هم و با هم رشد کنند. این نقص جوامع است، زمانیکه جامعه به جایگاهی میرسد که هرکدام ازاینها به دنبال انحصار یک مولفه دیگر باشند آن فرهنگ دیگر فرهنگ پیشرو نیست. آن جامعهای که دانش به دنبال این است که دین را در انحصار خود بگیرد آن جامعه نمیتواند پیشرو باشد و یا برعکس اگر دین در مقابل دانش قرار بگیرد، این فرهنگ پیشرو نیست. تاریخ همه جامعه این فرازونشیب را دارد قرون وسطی نمونهای از آن است در دورهای که به خرد ارزش نمیگذاشتند و خرد را در زیر سایه دین بردند. ما از چهار هزار سال پیش گاتا را به یادگار داریم، گاتا سرودی است که هجا بندی و نظم دارد. پس این پیوند هنر و دین است.
پدرام سروشپور در ادامه گفت در این مجلس میخواهیم از صحبتهای همهی دوستان استفاده کنیم. نخست از آرمیتا کاویانی فرزند ایشان درخواست میکنم برای سخنرانی به جایگاه بیایند.
آرمیتا کاویانی: به نام دانای بزرگ هستیبخش، با مهر مزدا اهورا پا به این جهان گذاشت و با مهر آمد و وجودش پر از مهر بود. حاضر بود از خودش بگذرد و به خودش سختی بدهد ولی دیگران هرگز سختی نبینند. پدر همیشه پیرو سه اصل دین زرتشتی بود، اندیشه، گفتار و کردار نیک، به من میگفت اگر زمانی اندیشه غیرنیکی به سراغت آمد گاتا بخوان و برای آرامش پدر دو بند از گاتا را میخوانم. پدر درواقع با خود آبادی آورد، در زمان بحران و زمانی که همه جا خاکستری بود، پدر دغدغه شادی مردم و آبادی کشور خودش را داشت. در مصاحبههایش همیشه از همه میخواست ایران را آباد نگاه دارند، عاشق ایران و مردم ایران و همکارانش بود. همیشه میگفت کشوری با این ثروت چرا مردم باید دغدغه خرج و مخارج زندگی را داشته باشند؟ همیشه تلاشش او این بود صلح ودوستی را برای همه به ارمغان بیاورد. در دل و ذهنش بدی و بدخواهی جایی نداشت. درکنار پدر من و برادر و مادرم با مهر بزرگ شدیم و عشق را با پدر تجربه کردیم. از مادرم به خاطر همراهی با پدر زمانیکه بر روی صحنه بود و برای ما خیلی زحمت کشید و همچنین برای سختی این روزهای آخر پدر که واقعا از جان مایه گذاشت سپاسگزارم. من قدردانم ملت ایران هستم، اکنون بازتاب مهر پدرم را میبینم و سالهاست که یک ملت پشت پدر است. از حضور همگی شما سپاسگزارم. از موبد مهرزاد کاویانی، پدرام سروشپور، اسفندیار اختیاری، انجمن زرتشتیان، خانه فرهنگ وهنر، خانه سینما و تمامی عزیزانی که به یاد ما بودند تشکر میکنم. این چند روز و چند سال از پدر آوازه خوبی شنیدم و به خودم میبالم و خدا را شکر میکنم که فرزند ایشان هستم. برای همهی مردم ایران آرزوی شادی دارم.
پس از آن پدرام سروشپور از اسفندیار اختیاری، نماینده ایرانیان زرتشتی در مجلس خواست تا برای سخنرانی به جایگاه بیاید.
اسفندیار اختیاری: به روان پاک همه درگذشتگان پارسا درود باد و درود می فرستم به فروهر بزرگ پیامآور ایران آرایی اشوزرتشت مهر اسپنتمان و درود میفرستم به روان پاک استاد فردوس کاویانی، من هم مانند بقیه قبل از هر سخنی سپاسداری میکنم از همهی ایرانیان، از همهِ ایرانیانی که عضو یک پیکر، یک تمدن و یک فرهنگ هستیم. زمانیکه یک عضوی از این تمدن و پیکر درد میگیرد همه ناراحت هستیم و همه این ناراحتی را بیان میکنیم. کسی که این درد را ندارد عضوی از ما نیست و اصلا انسان نیست. در این چند روز همه نشان دادند که چقدر با هم هستند و این فرهنگ را درک میکنند و اگر کسی خلاف این فرهنگ حرکت کند جایی در بین ایرانیان ندارد. من هم از همه عزیزانی که نشان دادند چگونه میتوان عضو یک بدنه بود سپاسگزارم. ما اینجا هستیم تا یاد مردی را که چهارم مهرماه در روز آبان از ماه مهر به دنیا آمد را گرامی بداریم. این را بگویم هر روزی از ماههای زرتشتی یک نام دارد و روزهای ما نام خداوند است و همه این نامها از فروزههای خداوند یکتاست. آبان یعنی روشنایی و آب که فردوس کاویانی در این روز راده شد و شوربختانه در روز دیبمهر جاودانه شد. دیگر نام فردوس کاویانی در فرهنگ ما خط نخواهد خورد، مانند نام کسانی که هزارن سال برای این سرزمین زحمت کشیدند و نام آنان را با احترام میبریم نام او را نیز اکنون با احترام میبریم. استاد کاویانی قبل از هرچیزی انسان واقعی بود، چون خوشبختانه ایشان برگزیده جشنواره مینا ایزدیار بود ما پیشینهای از ایشان را گرفتیم و آنچه در یاد من است، انسانیت ایشان در کارهایی که انجام داده بودند است. فردوس کاویانی به تمام معنا فرهنگ ایران را منتقل کرد، فرهنگ ایران زمین با فرهنگ زرتشتیها مغایرت ندارد، این کشور مورد حملات متعددی بود ولی ما با افتخار پرچمدار این فرهنگ هستیم و جشنها را ما نگاه داشتیم. پدران و مادران ما این جشنها نگاه داشتند. فردوس کاویانی شب جشن مهرگان جاودانه شد. ایشان با افتخار ایرانی زرتشتی بود. همه ما افتخار میکنیم ایرانی هستیم بدون هیچ پسوند و پیشوندی ایرانی زرتشتی هستیم. ما با افتخار ایرانی زرتشتی هستیم. من از سوی شما به خانواده ایشان آرامش باد میگویم. ما اعتقاد داریم اگر مردی موفق است یک شیرزن و خانواده پشت اوست و از اینکه شما اجازه دادید که در بدترین شرایط فردوس کاویانی در کنار ما باشد از شما سپاسگذارم و از طرف همهی خانواده و جامعه زرتشتی از همه ایرانیان تشکر می کنم. شاد و تندرست باشید.
پس از آن قظبالدین صادقی، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، مترجم،کارگردان تیاتر، بازیگر سینما و تلویزیون سخنران بعدی بود.
قطبالدین صادقی: به خشنودی خداوند، مایه فخر و مباهات است که در پرسه دوست عزیزم صحبت کنم. من فردوس را از سال 1350 که وارد ذانشکده هنرهای زیبا شد می شناسم. ایشان انسانی والا با ویژگی منحصر به فرد بود. من به ایشان قلبا و روحا و عمیقا به سه دلیل احترام میگذارم. نخست اینکه روانشاد فردوس کاویانی، بازیگر بسیار بزرگی بود. هم نقش ایرانی را خوب بازی میکرد و هم نقش خارجی را، هم کمیک را به زیبایی بازی میکرد هم تراژیک را و دومین ویژگی که من شهادت میدهم، محبوبیت او بود، من در سفرهای زیادی که با او داشتم به هر شهری که میرفتیم باور کنید، خیابان به خاطر دیدن ایشان بند میآمد. همه شرافت ایشان و صلابت نفس را او را دوست داشتند .سومین چیز اصالت ایشان است، من به عنوان مشاور فرهنگی ثبت جهانی هورامان با مقامات یونسکو گفتوگو داشتم آنها گفتند چرا هورامان اصیل است. من از فردوس شنیدم که گفت، اصالت در خواندن یک شعر و پوشیدن لباس محلی نیست، در طول تاریخ اصالت در نگریختن و ماندن و پایداری است و فردوس به عنوان نماینده زرتشتی دارای چنین خصالتهای است هرگز کینه به دل نگرفت، کوتاهی نکرد، در شورایی که تشکیل شد کاویانی برای این که هنرمندان صاحب خانه شوند چه رنجی کشید. این ایثار و مهر شایستگی تنها برآمده از این فرهنگ درخشان است و از یک باور دینی با اصالت است. همه جا فردوس مورد تبعیض بود و هرچه به دست آورد در سایه شایستگی و اصالت خودش بود. آنقدر فدوس نجیب و پاک بود که علاوه بر اینکه ما را شرمنده میکرد بیشتر وقتها ما را خشمگین هم میکرد. فریب و چاپلوسی در او راهی نداشت، یاد و نامش همیشه با ماست. ما جامعه تیاتر قدر او را میدانیم و همه ملت ایران با مهرورزی به این مایه فخر ایران پاسخ دادند. به روحش درود میفرسنم روحش جاوید.
سخنران بعدی استاد اکبر رحمنی، بازیگر بود.
اکبر رحمتی: درود به همه شما عزیزان و به نام اهورامزدا، من دیگر از ایثار فردوس عزیز صحبتی ندارم که افزون کنم. یکی از خصوصیات ایشان تعهدی بود که به کارش داشت یعنی در این 50 سال دوستی من با او هرگز کسی را که اینقدر عاشق حرفه خودش باشد، ندیدم. اینقدر غم دیگران را بخورد. او غم معیشت مردم را داشت. برای گرفتن زمین با این کاغذ بازیهای اداری که در کشور است راه سختی بود چه کسی حاضر است بیاید یک تکه زمین را بگیرد و پس از اینکه بفهمد زمین بخشی از منابع طبیعی است برود دنبال را عوض کردن آن و زمین معوض را بین بچهها تقسیم کند و همه را خانهدار کند. بعدهاچقدر مورد بیمهری دوستان قرار گرفت. اگر فردوس این راه را نمیرفت و غم دیگران را نمیخورد این بیماری به سراغش نمیآمد او از دوستان بی مهری دید. خصلت دیگر او متعهد بودن است، او به کارش متعهد بود. برای سریال ماشالله و صندوقچه اسرار فردوس را به کار د عوت کردیم تا نقش یک لحاف دوز را بازی کند، ولی اوگفت نه نمیتوانم بیام چون تعهد دارم ، یک نمایشنامهای که کار کردیم را قرار است ببیریم فرانسه، چون تعهد دادم نمیتوانم بیایم. بالاخره من و آقای مودبیان تصمیم گرفتیم و سناریویی ریختیم و گفتیم باشه این کار 15 قسمتی است هرزمان که باید بروی فرانسه برو، وقتی آمدی ادامه کار را ضبط می کنیم البته به این شکل ما کلک زدیم. اکبر رحمتی در ادامه گفت من از ایشان کلمه عزیزم را تقلید میکنم ایشان خیلی هم حساس بود. اگر بخواهیم از خصوصیات فردوس عزیزم صحبت کنم تمامی ندارد.
پس از آن پدرام سروشپور به رسم آیین پرسه زندگینامه این هنرمند را برای باشندگان خواند. وی در ادامه گفت در پایان صحبت هم باید بگویم فردوس یعنی بهشت، در دین زرتشت از گیتی و مینو نام برده شده است. این هردو در راستای هم هستند. مشخصه فرهنگ ایرانی این است که بهشت را ساخته، ولی هیچ وقت بهشت را وعده نداده. یک مادری در کرمان نام فرزندش را فردوس گذاشت به این امید که این بهشت را در دنیای ما بسازد و این امید به حقیقت پیوست و آن کودک همان فردوس کاویانی است.
پس از آن موبدیار مهرزاد کاویانی به نمایندگی از جامعه موبدان در گذشت هنرمند گرامی روانشاد فردوس کاویانی را به تمام همکیشان، هموطنان و خانواده گرامی آن انوشهروان آرامش باد گفت. وی ادامه داد روانشاد فردوس کاویانی یک ایرانی زرتشتی بود، کاویانی باور به یگانگی اهورامزدا، پیامبری اشوزرتشت، اشا، راستی، اندیشه نیک، گفتار نیک، کردار نیک، هنجار هستی، برابری زن ومرد، باور به دادو دهش، دستگیری نیازمندان، پاکیزه نگاه داشتن چهارآخشیج (آب، باد، خاک و آتش) و تازه گردانیدن جهان یا همان فرشگرد داشت. بهشت برین جایگاهش باد.
علی دهکردی، بازیگر آخرین سخنران این آیین بود.
علی دهکردی: سلام عرض میکنم. باعث افنخار است که در مکانی باشم که مزین به نام پیامبر یزرگ نیاکان ما زرتشت بزرگ حضرت مهربانی، دوستی، عشق، مهر و سپیدی حضور پیدا کردم. برادر بزرگ من هنرمند پیشکسوت فردوس کاویانی نماد شرافت، نیکاندیشی، خوشگفتاری بود. فردوس عزیز اکنون در آسمانها نظاره گر حضور سپید همهی ما است. وظیفه دارم از طرف خودم و انجمن بازیگران ایران، از طرف انجمنی که فردوس بنیانگذار آن بود به خانواده و همکیشان با ارزش ایشان تسلیت بگویم ، فردوس همانطور که روی زمین نماد لطافت، شرافت و هنر بود اکنون نیز در آسمان آبی با آرامش و با لبخند به ما نگاه میکند. من به نمایندگی از خانه سینما و انجمن سینمای ایران در پیشگاه شما هستم.
پس از آن پدرام سروشپور پیام آرامشباد ارگانهای زرتشتی را خواند. ارگانهایی چون سازمان جوانان زرتشتی، انجمن موبدان تهران، انجمن زرتشتیان تهران، خانه فرهنگ و هنر، گاهشمار راستی و تالار پذیرایی همچنین تشکر ویژهای داریم از تمام ارگانها و همراهانی که در این چند روز مار یاری کردند گروه استودیو نماهنگ به سرپرستی سهراب جمشیدیان پسرشان شهریار جمشیدیان، بهروز جمشیدیان و همه دوستانی که به عشق فردوس ما را همراهی میکنند.
پس از آن اوستای برساد را موبدیار مهرزاد کاویانی خواند و با برآتش نهادن بوی خوش روان پاک فردوس کاویانی به جهان مینو رهسپار شد.
موبد، مهرزاد کاویانی
چهره سمت چپ: آرتین کاویانی فرزند روانشاد فردوس کاویانی
ازراست: شهناز خواهر روانشاد فردوس کاویانی، مهین همسر و آرمیتا فرزند روانشاد فردوس کاویانی
هنرمند، حسن نقاشی، خدایار معاونت، فرنشین پیشین انجمن زرتشتیان تهران
موبد، پدرام سروش پور
سهیل پشوتنی زاده، مدیر سالن پذیرایی خسروی
آرمیتا کاویانی، فرزند روانشاد فردوس کاویانی
اسفندیار اختیاری نماینده زرتشتیان در مجلس
هنرمند، قطبالدین صادقی
هنرمند، اکبر رحمتی
سهراب جمشیدیان، صدابردار
از چپ: هنرمند، افشین زعیم، بابک سلامتی سردبیر هفتهنامه امرداد
هنرمند، علی دهکردی
نیایش پایانی برساد
چهره دوم راست: هنرمند، اصغر همت
فرتورها از همایون مهرزاد است.
2393
26 پاسخ
خداوند روحش را شاد و متعالی گرداند
سلام
عرض ادب و احترام و عرض همدردی خدمت بازماندگان بزرگ مرد هنر ایران استاد فردوس کاویانی
حقیر بهروز هستم و به سبک و آیین شریعت خود با احترام به استاد و زرتشتیان سرزمینم برای استاد و به پاس لحظات شیرینی که به ما هدیه کردند فاتحه ای نثار روح ایشان نمودم
و معتقدم که هر آنچه از دل بر آید …….
استاد بر دل من بچه شیعه نشسته و از خداوند فردوس برین را برایش آرزومندم که انسانی نیک به تمام معنی بودند.
مرد نکونام نمیرد هرگز خداوند آقای کاویانی را رحمت کند
مرد خوبی بود
به روان پاک آریایی نکو مرد ایرانی روانشاد فردوس کاویانی درود
روحش شاد خیییییییلی دوستش داشتم صداقت وصافی از وجودش میبارید
قصر فردوس به پاداش عمل میبخشند – (اما !) ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
بابک شهریاری
«مرا نام باید، که تن مرگ راست …»
شاهنامه فردوسی
روانش به مینو شاد
نامش به گیتی جاودان
یادش در دلها سبز
خداوند بیامرزد بسیار نیک بود
روحش شاد و نامش جاودان
روحشون شاده
ممنون بابت گزارش، ولی یه فکری به حال سرعت بارگزاری سایت بکنید فوق العاده آزار دهنده هست
خداییش استاد بود روح بزرگ استاد فردوس کاویانی شاد باشد ایشان با بازیهایش با مردم حرف میزد همیشه نقش انسان خوب و بازی میکردن میگفت((((من مثل پروردگارم عاشق عاشق شدنم)))) چون روحش خدایی بود و زمینی نبود بسوی خداوند مهربان عاشق پرواز کرد
درود بر روان پاک فردوس کاویانی و همه زرتشتیان پاک طینت ایران زمین گزارش بسیار عالی و خواندنی سلیس و ادیبانه
زندگی از مرگ پرسید:
چرا انسانها عاشق من هستند و از تو متنفرند؟
مرگ پاسخ داد:
برای اینکه تو یک دروغ زیبایی و من یک حقیقت تلخ…
(ناهید نوروزی)
درود وهزاران درود به ایرانیان پاک سرشت مخصوصا خانواده ی محترم کاویانی
روح آقای کاویانی عزیز خاطره ساز لحظات شاد در آرامش .
مطالب وعکس ها بسیار عالی و پر بار بود
سپاس از شما
واقعا حقیقتو گفتید اگر انسان میفهمید که تنها بدنیا آمده و تنها از این دنیا میره فقط چند روزی در این دنیا با چندین نفر معاشرت میکنه عالی بود ممنونم از یاد آوری بزرگتون
ممنون خدارحمت کنه این انسان شریف رو
بهانه ای شدن تا با دین پدرانمان بیشتر آشنا بشیم.هرچنددیگران خوش ندارن
فردوس کاویانی هنرپیشه پیشکسوت ایران عزیزمان روحت شاد و یادت گرامی
بازیگری مهربانانه شمارابسیار دوست می داشتم مطمئنم با قلب مهربان وبی آزاری که داشتی در آرامش و بهترین جایگاه نزد خداوند هستی
برای خانواده کاویانی بهترینهاراآرزومندم
ای مرد آرایی روحت شاد نامت جاودانه باد
تسلیت به بازماندگان محترم کاویانی
چقدر رنج و اندوه و سرگشتگی در چهره همسر روانشاد فردوس کاویانی پیداست
روانش مینوی باد و یادش هماره جاوید 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
روحش شاد و نامش جاودان
روحش شاد و یادش گرامی
روحش قرین رحمت،چه شبهای که جلوی تلوزیون منتظر سریال زیبای همسران میشدیم.
روحش شاد و یادش گرامی
سیروزه روانشاد کاویانی نیز گذشت.روحش شاد زمان به سرعت درگذر است اما یادها فراموش نشدنی. میگذرد ایام ، چنان نیز گذشت. خاطره ها در ایام ماندنی است ، چنان نیز پا برجا.