در پیرامون شهر توس، سازهای کهن دیده میشود که بهنادرست آن را «هارونیه» نامیدهاند. این سازه خالی از رمز و راز نیست و دربارهی آن جز با حدس و گمانهای بسیار و ناهمگون نمیتوان سخن گفت. اما نمای سازه زیباست و از دیدنیهای استان خراسان رضوی بهشمار میآید.
هارونیه (که سپستر دربارهی نام آن سخن خواهیم گفت)، گویا کهنترین سازهی تاریخی شهر توس است. این بنا تا یکسده پیش ویرانهای بود که چندان اهمیتی به آن داده نمیشد، اما هنگامی که در سال 1313 خورشیدی آیینهایی در بزرگداشت فردوسی در ایران برگزار شد و آرامگاه او شناسایی و سپس بنایی زیبا بر روی آن افراشتند، بهناگاه سازهای که اکنون به نام هارونیه آوازه دارد، اهیمت یافت و کسانی پنداشتند که آنجا زندان یا آرامگاه هارونالرشید (خلیفهی عباسی) بوده است. همین سخن که پایهای سندی و تاریخی نداشت، آرامآرام بر سر زبانها افتاد و نام هارونیه بر روی سازهی یادشده ماند!
هارونیه در پیرامون راهی که از توس به مشهد کشیده شده است، جای دارد. دوری آن از شهر توس، چندان نیست. این سازه هیچ همانندیی با زندان ندارد و تاریخنگاران نیز پیوندی میان این سازه و هارونالرشید نیافتهاند. از همه مهمتر آن که مهرازی سازه نشان میدهد که بخشهایی از آن در دورهی ایلخانان و بخشی دیگر در زمان تیموریان (سدههای هشتم و نهم مهی) ساخته شده است، در حالی که هارونالرشید در سالهای پایانی سدهی مهی مُرد. از اینرو، نسبت دادن هارونیه به آن خلیفهی عباسی، بیپایه و اساس است.
این را هم به سخن خود بیفزاییم که برخی از باستانشناسان، زمان ساخت هارونیه را در سدهی ششم مهی برآورد کردهاند. ابهامها در این باره اندک نیست. حتا در کاوشهای دههی پنجاه خورشیدی، سنگهایی در هارونیه پیدا شد که پی بنای آتشکدهای ساسانی بوده است. آیا هارونیه را بر روی بازماندهای از آتشکدهای باستانی ساختهاند؟ برای این پرسش، پاسخ روشنی یافتنی نیست. هرچه هست، این سازه بهگمان فراوان، آرامگاه بوده است، اما آرامگاه چه کسی؟ به این پرسش نیز خواهیم پرداخت.
هارونیه سازهای آجری است. آرایهی بیرونی ندارد و چهارضلعی ساخته شده است. بلندای گنبد آن از کف سازه تا فراز گنبد، 26 متر است. گنبد کوچک دیگری نیز در آن دیده میشود که 11 متری است. هارونیه پلکانی مارپیچی دارد که چهارگانهاند و در چهارسوی سازه ساخته شدهاند. درون سازه مقرنسکارهایی دیده میشود که کار استادکاران تیموری در سدهی نهم است.
هارونیه آرامگاه کیست؟
گفتیم که هارونیه، آرامگاه است (هرچند برخی بر این باور هستند که مدرسه و یا شاید خانقاه درویشان بوده است). گروهی آن را آرامگاه امام محمد غزالی، از چهرههای نامدار و بزرگ سدهی ششم ایران، میدانند. گروهی دیگر آن را جایی گمان میبرند که غزالی در آن درس میگفت. شماری از پژوهندگان، هارونیه را مدرسه و خانقاه غزالی میدانند و برخی دیگر آن را خانقاه یکی از صوفیان سدهی ششم، به نام خواجه عثمان هارونی نیشابوری دانستهاند. پیداست که این سخنها بهتمامی گمان است و کسی بهدرستی نمیداند هارونیه چه کاربریای داشته است یا اگر آرامگاهست، آرامگاه چه کسی است.
نام درست هارونیه
یکی از باستانشناسان ایران، رجبعلی لبافخانیکی، در گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا، با تکیه بر سندهای تاریخی، ثابت کرده است که نام هارونیه ساختگی است و این سازه نامی دیگر داشته است. او میگوید که هارونیه نامی ساختگی است که به نادرست بر روی یکی از سازههای زیبای دورهی ایلخانی گذاشته شده است. به گفتهی خانیکی، هارونیه نام دگردیسیشده و تغییریافتهی تابران (نام کهن توس) است. او میگوید که هارونالرشید در سال 193 مهی در کاخی که فرمانروای عرب خراسان، حُمیدبنقحطبه، ساخته بود، از دنیا رفت و در کنار همان کاخ، دفن شد. آن کاخ، هیچ پیوندی (:ارتباطی) با سازهی کنونی هارونیه ندارد (گزارش ایسنا- 23 آبان 1401). به سخن این باستانشناس، تا سدهی چهاردهم خورشیدی، هارونیه را نقارهخانه یا مسجد یا آرامگاه غزالی و گاه بقعهی توس مینامیدند و از آن پس بود که بر اثر لغزشی تاریخی آن را هارونیه نامگذاری کردند. خانیکی هارونیه را خانقاه (جای گِردآمدن صوفیان و درویشان) میداند و نیز آرامگاه خواجه عثمان نیشابوری، از عارفان سدهی ششم مهی.
به هر روی، هارونیه هر کاربری که داشته است، سازهای زیبا و چشمنواز است و از میراثهای کهن و ارزشمند شهر توس که نگاه کنجکاو گردشگران را بهسوی خود میکِشد.
*یارینامه: گزارش خبرگزاریهای ایرنا؛ ایسنا و تارنمای روزنامهی خراسان.
در نشانی زیر با دیگر سازههای شگفت و کهن ایران آشنا شوید: