وضعیت سایت کُنار صندل، بسیار وخیم است و بهگفتهی سرپرست کاوشهای باستانشناسی این محوطه نقشبرجسته کُنار صندل، به تمامی از میان رفته است.
کاوشهای باستانشناسی کُنارصندل جیرفت به سرپرستی سید منصور سیدسجادی پس از ۱۷ سال وقفه با همکاری پژوهشگاه میراث فرهنگی آغاز شده است. با این وجود سجادی با پافشاری بر اینکه وضعیت سایت کنار صندل بسیار وخیم است، گفت: در سالهایی که این گستره به حال خود رها شده بود، آسیبهای جبرانناپذیری به آن وارد شده، برای نمونه، پیکرهی نقش برجسته بسیار زیبایی که در این گستره بهدست آمده بود، سراسر از میان رفته است و دیگر نمیتوان کاری برای آن انجام داد. به این گستره بیش از ۱۶ سال رسیدگی نشده و مرمتی در آن انجام نگرفته. هرچند آثار بهگونهی مستقیم در با باد و باران رویارو نبودند و روی آن پوشیده شده بود اما آنچه روی آثار کشیده شده بود، فنی و تخصصی نبود و نتوانسته این اثر نقشبرجسته را در برابر عوامل طبیعی به تمامی نگاهداری کند. همچنین محوطه به رسیدگی نیاز داشت که صورت نگرفته و از اینرو نقشبرجسته به تمامی از میان رفته است.
او ادامه داد: با توجه به وضعیتی که در این گستره دیده میشود، بهتر است که امسال بیشتر به کار نجاتبخشی سایت بپردازیم. به این معنا که بخشهای ویرانشده و فرسوده را نگاهداری و مرمت کنیم. میتوان گفت ۷۵ درصد کار ما در کنار صندل به حفاظت ویژه شده و نه کاوش، چراکه اگر این سایت حفاظت نشود و بخشهای ویرانشده درست نشود، حفاری کار درستی نخواهد بود. پس از کاوشهای سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۶، تمام کشور به اهمیت تپههای کُنارصندل پی بُرد اما درنگ (:وقفه) بهوجود آمده در کاوشها ویرانی بخشهایی از تپهها و همچنین آثار تاریخی بهدست آمده را در پی داشت که در این عملیات تازه مهمترین برنامه نجاتبخشی و حفظ آثار بهدست آمده از این تپهها است.
این باستانشناس در پاسخ به این پرسش که به جز ویرانی کامل نقشبرجسته چه بخشهای دیگری از محوطه ویران شدهاند و آیا شاهد انجام حفاریهای غیر مجاز در گستره بودهایم یا خیر، گفت: خیر حفاری غیر مجاز نداریم. یگان حفاظت و مراقبین به بهترین وجه کار خود را انجام دادهاند و حفاری غیر مجاز نداشتیم. فرسودگی و تخریبها به دلیل شرایط طبیعی بوده چراکه آثار محوطه از خشت و گل هستند و ۱۶ سال در معرض باد و باران و … قرار داشتند و دچار فرسایش و ریختگی شدهاند. کوشش ما آن است که این بخشها را بازسازی و مرمت کنیم. اگر به این بخشها رسیدگی نشود، این بخشها نیز مانند نقشبرجستهای که به آن اشاره داشتیم ویران میشوند.
سیدسجادی یادآوری کرد: شمار بخشهای معماری کُنار صندل که در معرض عوامل طبیعی هستند و دچار ویرانی شدهاند بسیار است و نمیدانیم که آیا امسال میتوانیم به همهی آنها رسیدگی کنیم یا خیر اما بخشها را در درجهی اهمیتهای متفاوت قرار دادیم و بخشهایی که مهمتر هستند و درجه صدمات بیشتری دارند را در اولویت قرار دادیم. بخشهای مسکونی شهر شامل این مهم میشوند. البته بخشهایی هم هستند که آقای مجیدزاده به عنوان بخش اداری معرفی کردهاند و اتاقها و دیوارها و کف آنها ویران شده و نیازمند تعمیر است. بخش گورستان که سالها پیش غارت شده و دیگر نمیتوان کار خاصی برای آن انجام داد و کار در آن بخش هم بیفایده است چراکه تنها چند گودال از فعالیتهای قاچاقچیان و دلالان عتیقه باقی مانده. از اینرو همهی کوشش ما در بازسازی، حفاظت و مرمت بخشهای مسکونی، صنعتی و اداری خواهد بود.
سرپرست کاوشهای باستانشناسی کُنارصندل با اشاره به آنکه ۲۵ درصد از اعتبارات به کاوشهای باستانشناسی اختصاص خواهد یافت، گفت: کاوش چند گمانه بسیار کوچک آزمایشی در چند بخش خواهیم زد تا ببینیم وضعیت محوطه و لایههای فرهنگی چگونه است. اگر اعتبارات بیشتری تخصیص یابد در سال آینده دست به کاوشهای گستردهتر خواهیم زد.
او ادامه داد: اکنون گمانهای کوچک در بخش کنارصندل شمالی در روی یکی از دیوارهای سکوی دوم زدیم. در این گستره دو سکوی خشتی بزرگ وجود دارد که سالم هستند و از دست حفاران جان سالم به در بردهاند. از آنچه پیداست میتوان گفت این بخش ویران نشده و آنچه وجود دارد از هزارههای پیش است. از کاوش این بخش میخواهیم به این برآیند برسیم که کاربری این سکو چه بوده است. صرف وجود یک سکو چه معنایی دارد؟ آیا تاسیساتی روی آن وجود داشته که از میان رفته یا آنکه اشتباه میکنیم و سکو نیست و ممکن است یک دیوار قطور باشد؟ ما به دنبال پاسخ این پرسشها هستیم. همچنین قصد داریم گاهنگاری این سکو را بدست آوریم و کاربری آن را متوجه شویم. احتمالا ترانشههای دیگری نیز در روزهای آینده خواهیم زد.
سید منصور سیدسجادی از باستانشناسانی است که پیشتر کاوش در محوطه باستانی شهر سوخته در سیستان را بردوش داشته و از او به عنوان ناجی شهر سوخته نام برده میشود. کاوشهای چندینساله سیدسجادی و کوشششهای او به ثبت جهانی این محوطه باستانی انجامید از این رو او در پاسخ به این پرسش که با توجه به تجربهای که دارد آیا میتوان آیندهای مانند شهر سوخته برای کنار صندل هم در افق دید در نظر گرفت، گفت: همه چیز را میتوان در نظر گرفت اما شرایط هم باید فراهم شود. بیش از ۳۰ سال در شهر سوخته با تیمی بزرگ و مجهز کار کردیم. هرچند گاهی در حوزه بودجه و مسایل مالی مشکل هم داشتیم اما شرایط برای انجام کار فراهم بود. اکنون در کُنار صندل در گامهای نخستین هستیم. محوطه شرایط لازم را دارد اما باید بروز کند. باید بتوانیم از نظر اعتباری و امکانات شرایط را فراهم کنیم. شهر سوخته نیز خیلی زمان برد تا بتوانیم به نتیجه برسیم. دربارهی کنار صندل نیز باید شرایط فراهم شود. امیدوارم در ۳ فصل آینده بتوانیم شرایط را فراهم کنیم.
او ادامه داد: پروسه ثبت جهانی آثار زمانبر است و به درازا میانجامد و نیاز است تا کارها را پیش ببریم و معیارهای ثبت جهانی را نشان دهیم که نیازمند کاری بسیار گسترده است. باید کارشناس در زمینههای گوناگون داشته باشیم و انتشارات کامل باشد و پژوهشها به گونهای باشد که بتوانیم از دلایل ثبت جهانی دفاع کنیم. کُنار صندل تغییرات ژرفی را درباره سرچشمهی (منشا) شکلگیری تمدنهای دوران شهرنشینی دارد. همچنین باید تاثیرات این سایت را بر روی سایتهای پیرامون و دورتر حتا بر روی شیخنشینان عرب و عراق و عربستان صعودی و … نشان دهیم.